- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی نامشخص
مقدمه
این اختلال یکی از زیر شاخه های اختلال افسردگی می باشد و ممکن است باعث ناراحتی یا مشکل در کارهای روزمره و زندگی فرد بشود از ملاک های تشخیصی یک اختلال افسردگی را برآورده نمی کند. همچنین نشانه ها و علائم این اختلال در اکثر موارد کمتر و یا ملایم تر از اختلالات دیگر افسردگی است. معمولا این اختلال پس از مشکلاتی مانند: عادت ماهانه، بارداری، سوگ و... بوجود می آید.
اختلال افسردگی نامشخص
این طبقه در مورد جلوه هایی به کار می رود که در آنها نشانه های مخصوص اختلال افسردگی ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند، ولی ملاک های کامل را برای هیچ یک از اختلالات در طبقه تشخیصی اختلالات افسردگی برآورده نمی کنند. طبقه اختلال افسردگی نامشخص در موقعیت هایی به کار برده می شود که متخصص بالینی تصمیم بگیرد دلیل اینکه ملاک ها برای اختلال افسردگی مشخص برآورده نمی شوند را ذکر نکند و جلوه هایی را منظور کند که برای آنها اطلاعات کافی جهت تشخیص دادن مشخص تر وجود ندارد (مثلا در بخش اورژانس).
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی مشخص
مقدمه
اختلال افسردگی مشخص دیگر نیز، یکی از زیر شاخه های اختلال افسردگی است. در این اختلال، فرد ممکن است نشانه های افسردگی را داشته باشد، اما نسبت به سایر اختلالات نشانه های کمتری دارد و ملاک های کامل یک اختلال افسردگی را ندارد.
اختلال افسردگی مشخص دیگر
این طبقه در مورد جلوه هایی به کار برده می شود که در آنها نشانه های مخصوص اختلال افسردگی که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند غالب باشند، اما ملاک های کامل را برای هیچ یک از اختلالات در طبقه تشخیصی اختلالات افسردگی برآورده نکنند. طبقه اختلال افسردگی مشخص دیگر در موقعیت هایی به کار برده می شود که متخصص بالینی تصمیم بگیرد دلیل خاص را برای اینکه جلوه، ملاک های هیچ اختلال افسردگی مشخص را برآورده نمی کند انتقال دهد. این با ثبت کردن ((اختلال افسردگی مشخص دیگر)) و به دنبال آن دلیل خاص انجام می شود (مثل ((دوره افسردگی کوتاه مدت)).)
نمونه هایی از جلوه هایی که می توان با استفاده از عنوان ((مشخص دیگر)) تعیین کرد به قرار زیر هستند:
افسردگی کوتاه مدت عودکننده:
وجود همزمان خلق افسرده و حداقل چهار نشانه دیگر از افسردگی به مدت ۲ تا ۱۳ روز حداقل ماهی یک بار (نامرتبط با چرخه قاعدگی) برای مدت حداقل 12 ماه متوالی در فردی که جلوه بالینی او هرگز ملاک های افسردگی دیگر یا اختلال دوقطبی را برآورده نکرده است و در حال حاضر ملاک های فعال یا باقیمانده هیچ اختلال روان پریشی را برآورده نمی کند.
دوره افسردگی کوتاه مدت (4-13 روز):
عاطفه افسرده و حداقل چهار نشانه از هشت نشانه دیگر برای دوره افسردگی اساسی که با ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی ارتباط دارند و بیش از ۴ روز، اما کمتر از ۱۴ روز در فردی ادامه دارند که جلوه بالینی او هرگز ملاک های هیچ اختلال افسردگی دیگر یا اختلال دوقطبی را برآورده نکرده است، در حال حاضر ملاک های فعال یا باقیمانده هیچ اختلال روان پریشی و ملاک های افسردگی کوتاه مدت عودکننده را برآورده نمی کند.
دوره افسردگی با نشانه های ناکافی:
عاطفه افسرده و حداقل یکی از هشت نشانه دیگر دوره افسردگی اساسی که با ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی ارتباط دارد و به مدت حداقل ۲ هفته در فردی ادامه می یابد که جلوۂ بالینی او هرگز ملاک های هیچ اختلال افسردگی یا اختلال دو قطبی را برآورده نکرده است و در حال حاضر ملاک های فعال یا باقیمانده هیچ اختلال روان پریشی و ملاک های نشانه های مختلط اختلال اضطرابی و افسردگی را برآورده نمی کند.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
مقدمه
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو از خانواده اختلالات افسردگی است که فرد در این اختلال همواره خلق پایینی دارد و کاهش چشمگیری در لذت بردن و علایق او، به هم خوردن تنظیم خواب فرد، اختلال در وزن و بی اشتهایی و... دیده می شود. این اختلال معمولا پس از مصرف یا ترک دارو یا مواد مخدر ایجاد می شود. مصرف یا ترک داروهای محرک، آنتی بیوتیک ها، داروهای شیمی درمانی و حتی مواد مخدر می توانند باعث بروز این اختلال در افراد شوند.
ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
اختلال برجسته و مداوم در خلق که در تصویر بالینی غالب است و با خلق افسرده یا کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام یا تقریبا تمام فعالیت ها مشخص می شود.
شواهدی از سابقه معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه برای هر دو (۱) و (۲) وجود دارد:
نشانه ها در ملاک الف در طول یا مدت کوتاهی بعد از مسمومیت با مواد یا ترک آن یا بعد از قرار گرفتن در معرض دارو ایجاد شده اند.
مواد/ داروی درگیر توانایی ایجاد کردن نشانه های ملاک الف را دارد.
این اختلال با اختلال افسردگی که ناشی از مواد دارو نیست، بهتر توجیه نمی شود. چنین شواهدی از اختلال افسردگی مستقل می تواند شامل موارد زیر باشد:
نشانه ها قبل از شروع مصرف مواد/ دارو واقع شده اند.
نشانه ها برای مدت زمان قابل ملاحظه ای (مثلا در حدود ۱ ماه) بعد از توقف ترک حاد یا مسمومیت شدید، ادامه داشته اند.
یا شواهد دیگر وجود دارد که از وجود اختلال افسردگی مستقل که ناشی از مواد/ دارو نیست، خبر می دهند (مثل سابقه دوره های عودکننده نامربوط به مواد/ دارو).
این اختلال منحصرا در دورۀ دلیریوم روی نمی دهد.
این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.

این تشخیص فقط در صورتی که نشانه های ملاک الف در تصویر بالینی غالب بوده و به قدر کافی شدید باشند که توجه بالینی را موجه سازند، باید به جای تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد داده شود.
ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
ویژگی های اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو عبارتند از: نشانه های اختلال افسردگی، مانند اختلال افسردگی اساسی؛ اما نشانه های افسردگی با خوردن، تزریق، یا استنشاق ماده ارتباط دارد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، مواد سمی، مواد روانگردان، یا داروی دیگر) و نشانه های افسردگی تا بعد از مدت مورد انتظار تأثیرات فیزیولوژیکی، مسمومیت یا ترک، ادامه می یابند. اختلال افسردگی مربوط، توسط سابقه بالینی، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه ثابت می شود، باید در طول مدت ۱ ماهه پس از مصرف ماده ای که توانایی به وجود آوردن اختلال افسردگی را دارد، ایجاد شده باشد (ملاک ب 1).
علاوه بر این، این تشخیص با اختلال افسردگی مستقل، بهتر توجیه نمی شود. شواهد اختلال افسردگی مستقل عبارتند از اختلال افسردگی که قبل از شروع مصرف یا ترک ماده واقع شده است؛ اختلال مصرف افسردگی به مدت قابل ملاحظه ای بعد از توقف مصرف ماده ادامه می یابد؛ یا شواهد از وجود اختلال افسردگی مستقل حکایت دارند که ناشی از مواد/ دارو نیست (ملاک ج).
در صورتی که نشانه ها منحصرا در طول دلیریوم روی دهند، این تشخیص نباید داده شود (ملاک د).
اختلال افسردگی مرتبط با مصرف، مسمومیت، یا ترک مواد باید ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد کرده باشد تا برای این تشخیص واجد شرایط باشد (ملاک ه) و برخی داروها (مثل داروهای محرک، داروهای استروئید، L - dopa، آنتی بیوتیک ها، داروهای دستگاه عصبی مرکزی، عامل پوستی، داروهای شیمی درمانی، عناصر ایمنی شناختی) می توانند اختلالات خلقی افسردگی را ایجاد کنند. برای اینکه معلوم شود آیا این داروها واقعا با ایجاد اختلال افسردگی ارتباط دارند یا اینکه آیا اختلال افسردگی عمدتا در حالی که فرد تحت درمان قرار داشته، خود به خود اتفاق افتاده است، قضاوت بالینی ضرورت دارد. برای مثال، دورۀ افسردگی که ظرف چند هفته اول شروع alpha - methyldopa (عامل ضد فشار خون) در فردی ایجاد می شود که سابقه اختلال افسردگی اساسی ندارد، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از دارو را موجه می سازد. در برخی موارد، بیماری قبلا ایجاد شده ای (مثل اختلال افسردگی اساسی عودکننده) می تواند در حالی که فرد به طور همزمان دارویی را مصرف می کند که توانایی ایجاد کردن نشانه های افسردگی را دارد (مثل L - dopa، داروهای ضد حاملگی خوراکی)، برگشت کند. در چنین مواردی، متخصص بالینی باید قضاوت کند که آیا این دارو در این موقعیت خاص، علیتی است یا نه.
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو با در نظر گرفتن شروع، روند، و عوامل دیگر مرتبط با مصرف مواد، از اختلال افسردگی اصلی متمایز می شود. باید شواهدی از سابقه، معاینه بدنی یا نتایج ازمایشگاه، مصرف، سوء مصرف، مسمومیت، یا ترک مواد قبل از شروع اختلال افسردگی، وجود داشته است. حالت ترک در برخی مواد می تواند نسبتا طولانی باشد، و بنابراین، نشانه های افسردگی شدید می توانند مدت طولانی بعد از توقف مصرف ماده، ادامه یابند.
شیوع اختلال اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
در جمعیت بزرگسال بیانگر ملی ایالات متحده، شیوع اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو در طول عمر، 0/26 درصد است.
شکل گیری و روند اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
اختلال افسردگی مرتبط با مصرف مواد (یعنی، الکل، داروهای غیر مجاز، یا داروی تجویزی برای اختلال روانی یا بیماری جسمانی دیگر) باید در حالی شروع شود که فرد این مواد را مصرف می کند یا در صورتی که نشانگان ترک مرتبط با مواد وجود داشته باشد، در مدت ترک. غالبا اختلال افسردگی ظرف چند هفته یا 1 ماه اول مصرف مواد شروع می شود. بعد از اینکه مواد ترک می شود، بسته به نیمه عمر مواد/ دارو و وجود نشانگان ترک، نشانه های افسردگی معمولا ظرف چند روز یا چند هفته فروکش می کنند. اگر نشانه ها ۴ هفته بعد از مدت زمان مورد انتظار ترک مواد/ داروی خاص ادامه یابند، علت های دیگر برای نشانه های خلقی افسردگی باید در نظر گرفته شود.
گرچه آزمایش های کنترل شده آینده نگر کمی وجود دارند که ارتباط نشانه های افسردگی را با مصرف دارو بررسی کنند، اما اغلب گزارش ها از تحقیقات پس از عرضه به بازار، تحقیقات مشاهده ای گذشته نگر، یا گزارش های موردی به دست آمده اند که معلوم کردن شواهد علیتی را دشوار می سازند. موادی که در اختلال افسردگی ناشی از دارو به میان کشیده شده اند، با وجود شواهد گوناگون، عبارتند از عوامل ضد ویروس (efavirenz)، عوامل قلبی- عروقی، methldopa، guanethdine، clonidine) (reserpine، مشتقات اسید رتینوئیک (isotretinoin) retinoic acid)، داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد تشنج، داروهای ضد میگرن (triptans)، داروهای ضد روان پریشی، عوامل هورمونی داروهای کورتیکو استروئید، داروهای ضد حاملگی، آگونیست های آزاد کننده هورمون گونادوتروپین تاموکسیفن (tamoxifen)، عوامل ترک سیگار (varenicline)، و عوامل ایمنی شناختی (interferon). با این حال، با ساخته شدن مواد جدید، مواد بالقوه دیگر همچنان در حال پیدایش هستند. سابقه این گونه مصرف مواد می تواند به افزایش اطمینان تشخیص کمک کند.
عوامل خطر و پیش آگهی اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
خلق و خویی
عواملی که به نظر می رسد خطر اختلال افسردگی ناشی از مواد دارو را افزایش می دهند با نوع خاص دارو یا گروه افرادی که به اختلالات مصرف الکل یا داروی اساسی مبتلا هستند، مربوط می شوند. عوامل خطر که در تمام داروها مشترک هستند عبارتند از سابقه اختلال افسردگی اساسی، سابقه افسردگی ناشی از دارو، و عوامل استرس زای روانی- اجتماعی.
محیطی
عوامل خطری نیز وجود دارند که به نوع خاص دارو مربوط می شوند (مثل افزایش برانگیختگی دستگاه ایمنی قبل از درمان برای هپاتیت C مرتبط با افسردگی ناشی از اینترفرون- آلفا (interferon- alfa-induced depression)؛ مقادیر بالا (بیشتر از ۸۰ میلی گرم در روز همردیف های پردنیزون کورتیکواستروئیدها ياغلظت بالای پلاسمای افاویرنز؛ و محتوای بالای استروژن/ پروژسترون در داروهای خوراکی ضد حاملگی.
افرادی که دارای زمینه های فرهنگی مختلف هستند، بعضی مواقع از خودشان شیوه های میان فردی و واکنش های دفاعی نشان می دهند که ممکن است به اشتباه «اسکیزوئید» تلقی شوند. مثلا، یک شخص را در نظر بگیرید که از محیط روستایی به شهر مهاجرت کرده است، این شخص ممکن است با «میخکوب شدن هیجانی» واکنش نشان دهند که شاید ماه ها ادامه داشته باشد و به صورت فعالیت های انفرادی، عاطفه مهارشده و مشکلات عدیده دیگری در ارتباط آشکار شود. مهاجران از کشورهای دیگر گاهی اشتباها به صورت متخاصم، یا بی تفاوت یا سرد تلقی می شوند.
تعدیل کننده های روند
در جمعیت بزرگسال بیانگر ایالات متحده، در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که اختلال مصرف مواد نداشتند، افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد به احتمال بیشتری مرد، سیاهپوست بودند، حداکثر دیپلم دبیرستان داشتند یا بیمه نداشتند و درآمد خانوادگی کمتری داشتند. آنها همچنین به احتمال زیادتری از سابقه خانوادگی بیشتر اختلالات مصرف مواد و رفتار ضداجتماعی، سابقه ۱۲ ماهه بیشتر وقایع زندگی استرس زا، و تعداد بیشتر ملاک های اختلال افسردگی اساسی DSM - IV خبر دادند. آنها بیشتر احتمال داشت که از احساس بی ارزشی، بی خوابی/ پرخوابی، و افکار مرگ و اقدامات خودکشی خبر دهند، اما کمتر احتمال داشت که از خلق افسرده و از دست دادن والد در اثر مرگ قبل از ۱۸ سالگی، خبر بدهند.
شاخص های تشخیصی
تعیین مصرف مواد گاهی می تواند از طریق ارزیابی آزمایشگاهی مواد مشکوک در خون یا ادرار برای تأیید کردن تشخیص صورت گیرد.
خطر خودکشی
گرایش به خودکشی ناشی از دارو یا درمان بیانگر تغییر محسوس در افکار و رفتار در مقایسه با خط پایه فرد است، معمولا از لحاظ زمانی با شروع مصرف مواد ارتباط دارد، و باید از اختلالات روانی اصلی زیربنایی متمایز شود.
تشخیص افتراقی اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو
مسمومیت و ترک مواد
نشانه های افسردگی عموما در مسمومیت با مواد و ترک مواد روی می دهند و تشخیص مسمومیت یا ترک خاص مواد معمولا برای طبقه بندی کردن جلوه نشانه کفایت می کند. در صورتی که نشانه های خلقی به قدر کافی شدید باشند که توجه بالینی مستقل را موجه سازند، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از مواد باید به جای تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد داده شود. برای مثال، خلق ملول ویژگی مخصوص ترک کوکائین است. فقط در صورتی که اختلال خلقی به طور قابل توجهی شدیدتر یا طولانی از آن باشد که معمولا هنگام ترک کوکائین وجود دارد، و به قدر کافی شدید باشد که کانون توجه و درمان مجزا قرار گیرد، باید به جای ترک کوکائین، تشخیص اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو داده شود.
اختلال افسردگی اصلی
اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو با این واقعیت از اختلال افسردگی اصلی متمایز می شود که همانگونه که قبلا شرح داده شد، قضاوت شده باشد ماده ای از لحاظ سبب شناختی با نشانه ها ارتباط دارد.
اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
چون افراد مبتلا به بیماری های جسمانی دیگر اغلب داروهایی را برای این بیماری ها مصرف می کنند، متخصص بالینی باید احتمال اینکه نشانه های خلقی در اثر پیامدهای بیماری جسمانی و نه دارو ایجاد شده باشند را در نظر بگیرد، که در این صورت، اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر تشخیص داده می شود. معمولا سابقه، مبنایی را برای چنین قضاوتی تأمین می کند. گاهی، برای تعیین کردن تجربی این موضوع که آیا دارو عامل علیتی است یا نه، تغییر در درمان برای بیماری جسمانی دیگر (مثل جایگزین کردن یا قطع دارو) ممکن است لازم باشد. اگر متخصص بالینی معلوم کرده باشد که اختلال ناشی از بیماری جسمانی دیگر و مصرف یا ترک مواد است، هر دو تشخیص داده می شوند (یعنی، اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر و اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو). در صورتی که شواهد کافی برای تعیین این موضوع وجود نداشته باشد که نشانه های افسردگی با مصرف مواد (از جمله دارو) یا ترک آن یا با بیماری جسمانی دیگر ارتباط دارند یا اصلی هستند (یعنی، ناشی از مواد یا بیماری جسمانی دیگر نیستند)، در این صورت تشخیص اختلال افسردگی مشخص دیگر یا اختلال افسردگی نامشخص داده خواهد شد.
همزمانی اختلالات
افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال بدون همزمان مصرف مواد، میزان بالاتر همزمانی با هریک از اختلالات DSM-IV دارند؛ به احتمال بیشتری اختلالات DSM-IV قماربازی بیمارگون و اختلالات شخصیت پارانوئید، نمایشی، و ضد اجتماعی دارند؛ و کمتر احتمال دارد که اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) داشته باشند. افراد مبتلا به اختلال افسردگی ناشی از مواد/ دارو در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال مصرف مواد همزمان، به احتمال بیشتری اختلال مصرف الکل، یا هرگونه اختلال مصرف مواد دیگر و اختلال شخصیت نمایشی دارند؛ با این حال، آنها کمتر احتمال دارد که اختلال افسردگی مداوم داشته باشند.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اختلالات افسردگی
اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی
مقدمه
این اختلال همانطور که از نامش پیداست، نوعی اختلال افسردگی است که در اثر بیماری های جسمانی به وجود آمده است. بیمار در این اختلال خلق بسیار پایینی دارد.
ملاک های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
دورۀ خلق افسرده برجسته و مداوم یا کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریبا تمام فعالیت ها که در تصویر بالینی غالب است.
شواهدی از سابقه، معاینه بدنی، یا نتایج آزمایشگاه وجود دارد مبنی بر اینکه این اختلال پیامد پاتوفیزیولوژیکی مستقیم بیماری جسمانی دیگر است.
این اختلال با بیماری جسمانی دیگر (مثل اختلال سازگاری، همراه با خلق افسرده، که عامل استرس زا در آن، بیماری جسمانی جدی است بهتر توجیه نمی شود.
این اختلال منحصرا در طول دوره دلیریوم روی نمی دهد.
این اختلال ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.
ویژگی های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
ویژگی اصلی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر، دورۀ خلق افسرده برجسته و مداوم با کاهش محسوس علاقه یا لذت در تمام، یا تقریبا تمام فعالیت هاست که در تصویر بالینی غالب است (ملاک الف)
تصور می رود که با تأثیر فیزیولوژیکی مستقیم بیماری جسمانی دیگر ارتباط داشته باشد (ملاک ب). متخصص بالینی برای اینکه معلوم کند آیا اختلال خلقی ناشی از بیماری جسمانی عمومی است، ابتدا باید وجود بیماری جسمانی عمومی را تعیین کند. به علاوه، متخصص بالینی از طریق مکانیزم فیزیولوژیکی، باید معلوم کند که اختلال خلقی از لحاظ سبب شناختی با بیماری جسمانی عمومی ارتباط دارد. برای چنین قضاوتی، ارزیابی دقیق و جامع عوامل متعدد ضروری است. گرچه برای اینکه معلوم شود آیا رابطه بین اختلال خلقی و بیماری جسمانی عمومی، سبب شناختی است یا نه، هیچ رهنمود خطاناپذیری وجود ندارد، اما ملاحظات چندی رهنمودهایی را در این زمینه تأمین می کنند. یک ملاحظه وجود ارتباط زمانی بین شروع، تشدید، یا بهبود بیماری جسمانی عمومی و اختلال خلقی است. ملاحظه دوم، وجود ویژگی هایی است که در اختلالات خلقی اصلی نامتعارف هستند (مثل سن نامتعارف هنگام شروع یا دوره یا فقدان سابقه خانوادگی). شواهد به دست آمده از نوشته ها حکایت دارند که بین بیماری جسمانی عمومی مورد نظر و ایجاد نشانه های خلقی می تواند رابطه مستقیم وجود داشته باشد و این زمینه مفیدی را برای ارزیابی موقعیت خاص فراهم می آورد.
ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
سبب شناسی (یعنی، رابطه علیتی با بیماری جسمانی دیگر براساس بهترین شواهد بالینی) متغیر اصلی در اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر است. ثبت کردن بیماری های جسمانی که گفته شده می توانند افسردگی اساسی را ایجاد کنند هرگز کامل نیست و بهترین قضاوت متخصص بالینی، اساس این تشخیص است.
ارتباط های آشکار، به علاوه همبسته های نوروآناتومیک افسردگی با سکته، بیماری هانتینگتون، بیماری پارکینسون، و صدمه مغزی آسیب زا وجود دارند. از جمله بیماری های عصب- درون ریز که ارتباط بسیار نزدیکی با افسردگی دارند، بیماری کاشینگ و کم کاری تیروئید است. بیماری های دیگری نظیر تصلب چندگانه نیز وجود دارند که تصور می رود با افسردگی ارتباط داشته باشند. با این حال، تأیید نوشته ها برای رابطه علیتی در مورد برخی بیماری ها، مثل بیماری پارکینسون و بیماری هانتینگتون بیشتر از بیماری های دیگر است، که تشخیص افتراقی برای آنها می تواند اختلال سازگاری، همراه با خلق افسرده باشد.
شکل گیری و روند اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
بعد از سکته، به نظر می رسد که شروع افسردگی بسیار حاد باشد و ظرف ۱ یا چند روز پس از حادثه مغزی- عروقی در تعداد زیادی از موارد، روی می دهد. با این حال، در برخی موارد، شروع افسردگی چند هفته تا چند ماه بعد از حادثه مغزی- عروقی است. در بیشترین تعداد موارد، مدت دوره افسردگی اساسی بعد از سکته، به طور متوسط ۹ تا ۱۱ ماه بوده است. همچنین، در بیماری هانتینگتون، حالت افسردگی در دوره بیماری خیلی زود آشکار می شود. در رابطه با بیماری پارکینسون و هانتینگتون، حالت افسردگی اغلب قبل از اختلالات حرکتی اساسی و اختلالات شناختی مرتبط با هر یک از این بیماریها واقع می شود. این در مورد بیماری هانتینگتون بارزتر است که افسردگی اولین نشانه عصبی- روان پزشکی محسوب شده است. شواهد مشاهده ای وجود دارد مبنی بر اینکه وقتی زوال عقل بیماری هانتینگتون پیشرفت می کند، افسردگی کمتر شایع است.
عوامل خطر و پیش آگهی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
به نظر می رسد که خطر شیوع حاد اختلال افسردگی اساسی پس از حادثه مغزی- عروقی (ظرف ۱ روز تا یک هفته از واقعه) همبستگی نیرومندی با محل ضایعه داشته باشد، به طوری که بیشترین خطر با سکته های پیشانی چپ و کمترین خطر با ضایعات پیشانی راست در افرادی که ظرف چند روز پس از سکته مراجعه می کنند، ارتباط دارد. در حالت های افسردگی که ظرف ۲ تا ۶ ماه بعد از سکته روی می دهند، ارتباط با مناطق پیشانی یا برتری جانبی مشاهده نشده است.
موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت
تفاوت های جنسیتی به آنهایی مربوط می شوند که با بیماری جسمانی ارتباط دارند (برای مثال، لوپوس اریتماتو سیستمی در زنان شایع تر است؛ سکته در مردان میانسال در مقایسه با زنان، قدری شایع تر است).
شاخص های تشخیصی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
شاخص های تشخیصی به آنهایی مربوط می شوند که با بیماری جسمانی ارتباط دارند (مثلا سطح استروئید در خون یا ادرار به تأیید بیماری کاشینگ کمک می کند که می تواند با مجموعه نشانگان مانیک یا افسردگی ارتباط داشته باشد).
خطر خودکشی
تحقیقات همه گیر شناختی وجود ندارند که شواهدی را برای متمایز کردن خطر خودکشی از دوره افسردگی اساسی ناشی از بیماری جسمانی دیگر در مقایسه با خطر ناشی از دوره افسردگی اساسی در کل فراهم آورند. در ارتباط با دوره های افسردگی اساسی مرتبط با بیماری جسمانی دیگر، گزارش های موردی خودکشی وجود دارند. بین بیماری های جسمانی جدی و خودکشی ارتباط آشکاری وجود دارد، مخصوص مدت کوتاهی بعد از تشخیص بیماری. بنابراین، عاقلانه است که فرض شود خطر خودکشی برای دوره های افسردگی اساسی مرتبط با بیماری های جسمانی کمتر از انواع دیگر دوره افسردگی اساسی نیست و شاید حتی بیشتر هم باشد.
پیامدهای کارکردی اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر
پیامدهای کارکردی به آنهایی مربوط می شوند که با بیماری جسمانی ارتباط دارند. در مجموع، تصور شده، اما ثابت نشده است که دوره افسردگی اساسی ناشی از بیمار کاشینگ در صورتی که بیماری کاشینگ مداوا یا متوقف شده باشد، عود نخواهد کرد. با این حال، این نیز توصیه شده، اما ثابت نشده است که مجموعه نشانگان خلقی، از جمله مانیک/ هیپو مانیک، ممکن است در برخی افراد مبتلا به صدمات مغزی ایستا و بیماری های دیگر دستگاه عصبی مرکزی، دوره ای باشند (یعنی، عودکننده).
تشخیص افتراقی اختلالات افسردگی که ناشی از بیماری جسمانی دیگر نیستند
معلوم کردن اینکه آیا بیماری جسمانی همراه با اختلال افسردگی این اختلال را ایجاد میکند بستگی دارد به:
(الف) فقدان دوره های افسردگی قبل از شروع بیماری جسمانی
(ب) احتمال اینکه بیماری جسمانی مرتبط توان ایجاد کردن اختلال افسردگی را داشته باشد
(ج) دوره نشانه های افسردگی مدت کوتاهی بعد از شروع یا وخیم شدن بیماری جسمانی، مخصوصا اگر نشانه های افسردگی نزدیک به زمانی فروکش کنند که بیماری جسمانی به طور مؤثری درمان شده یا فروکش کرده باشد.
اختلال افسردگی ناشی از دارو
هشدار مهم این است که برخی از بیماری های جسمانی با داروها درمان می شوند (مثل استروئیدها یا آلفا- اینترفرون) که می توانند نشانه های افسردگی یا مانیک را ایجاد کنند. در این موارد، قضاوت بالینی، براساس تمام شواهد موجود، بهترین راه برای مجزا کردن دو عامل سیب شناختی است که خیلی احتمال دارند و یا
خیلی مهم هستند (یعنی، ارتباط با بیماری جسمانی در برابر نشانگان ناشی از مواد).
اختلالات سازگاری
متمایز کردن دوره افسردگی از اختلال سازگاری اهمیت دارد، زیرا شروع بیماری جسمانی به خودی خود عامل استرس زای زندگی است که می تواند اختلال سازگاری با دوره افسردگی اساسی را پدید آورد. عناصر متمایزکننده عمده عبارتند از فراگیر بودن تصویر افسردگی و تعداد و کیفیت نشانه های افسردگی که بیمار در معاینه وضعیت روانی، گزارش یا نشان می دهد.
همزمانی اختلالات
بیماری های همزمان با اختلال افسردگی ناشی از بیماری جسمانی دیگر آنهایی هستند که با بیماری های جسمانی مرتبط بوده و ارتباط سبب شناختی دارند. اشاره شده است که دلیریوم می تواند قبل یا همراه با نشانه های افسردگی در افرادی روی دهد که به انواع بیماری های جسمانی مرتبط بوده و ارتبازط سبب شناختی دارند. اشاره شده است که دلیریوم می تواند قبل یا همراه با نشانه های افسردگی در افرادی روی دهد که به انواع بیماری های جسمانی، نظیر بیماری کاشینگ مبتلا هستند. ارتباط نشانه های اضطرابی، معمولا نشانه های اضطراب فراگیر، صرف نظر از علت، در اختلالات افسردگی رایج است.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اختلالات افسردگی
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) به عنوان یک اختلال خلقی شدید در نظر گرفته می شود که می تواند با تغییرات شدید احساسی و فیزیکی که در هفته قبل از شروع قاعدگی رخ می دهد مشخص شود.
بر اساس نظر پزشکان اختلال ملال پیش از قاعدگی یک بیماری بسیار شایع است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد.
در این مقاله قرار است در مورد، اختلال ملال پیش از قاعدگی صحبت کنیم و به سوال اختلال ملال پیش از قاعدگی یا PMDD چیست؟| (علائم، تشخیص، درمان) پاسخ دهیم.
چند حقیقت در مورد اختلال ملال پیش از قاعدگی:
- اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) شکل جدی تری از سندروم پیش از قاعدگی (PMS) است.
- PMDD تا 10 درصد از زنان پریود را تحت تأثیر قرار می دهد.
- PMDD می تواند علائم روانی، عروقی، عصبی و گوارشی ایجاد کند.
- افسردگی، اضطراب، خستگی، گرفتگی عضلات شکم، کم خوابی و هوس غذا از علائم PMDD هستند.
- یک رژیم غذایی سالم، ورزش و خواب با کیفیت می تواند به کاهش علائم PMDD کمک کند.
اختلال ملال پیش از قاعدگی یا PMDD چیست؟
دوره پریود یا همان عادت ماهیانه در زنان، دوره ای سخت است؛ گرگرفتگی عضلات، نوسانات خلقی و تحریک پذیری خلقی، ناراحتی خفیف تا شدید، برخی علائمی است که در این دوره تجربه می شود. بر اساس نتایج منتشر شده از تحقیقات، از هر چهار زن، سندروم پیش از قاعدگی (PMS) را تجربه می کنند.
اگر شدت علائم در دوره سندروم پیش از قاعدگی زیاد تر و سخت تر از حد معمول باشد، به آن اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) می گوییم؛ ده درصد از زنانی که پریود را تجربه می کنند، تحت تاثیر این دوره قرار می گیرند.
افرادی که اضطراب یا افسردگی دارند، PMS را تجربه می کنند یا سابقه خانوادگی ملال پیش از قاعدگی دارند، بیش از سایر زنان مستعد ابتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی است.
علم پزشکی هنوز علت دقیق PMDD را پیدا نکرده است. فرض بر این است که در PMDD، بدن نسبت به تغییرات طبیعی که در هر دوره قاعدگی رخ می دهد، واکنش غیرطبیعی دارد.
این تغییرات هورمونی می تواند منجر به کمبود موقت سروتونین در مغز شود؛ سروتونین یک ماده شیمیایی است که پیام ها را بین سلول های عصبی در مغز و سراسر بدن شما منتقل می کند.
سروتونین نقش مهمی در عملکردهای مهم بدن مانند خلق و خو، خواب، گوارش، سلامت استخوان، لخته شدن خون و میل جنسی دارد.
این نقص در تولید طبیعی سروتونین می تواند دلیلی برای خلق و خوی ناپایدار، گرفتگی عضلات شکم و مشکلات خواب باشد.
نشانه های اختلال ملال پیش از قاعدگی
خوب پیش از هرچیز باید بدانید علائم PMDD معمولا یک هفته یعنی حدودا پنج تا هشت روز قبل از شروع دوره عادت ماهیانه بروز پیدا می کند و چند روز پس از شروع این دوره ناپدید می شود.
نشانه های اختلال ملال پیش از قاعدگی ممکن است آنقدر شدید باشد که عملکرد روزانه فرد به کل مختل شود.
در این دوره ممکن است، فعالیت های کاری، امور خانه داری و روابط فردی دچار آسیب شود؛ پس آگاهی از این اختلال و علائم آن مهم است. شناخت نشانه های این اختلال می تواند به درک زنان در این دوره کمک بیشتری کند.
برخی از شایع ترین علائم این اختلال شامل موارد زیر می شود:
علائم روان شناختی:
- تحریک پذیری خلقی
- عصبانیت
- عدم کنترل
- بی قراری
- تمرکز ضعیف
- افسردگی
- خستگی شدید
- اضطراب
- سردرگمی
- فراموشی
- تصویر ضعیف از خود
- پارانویا
- حساسیت عاطفی
- نوسانات خلقی و مشکل در خوابیدن
علائم عصبی و عروقی:
- سردرد
- سرگیجه
- غش کردن
- بی حسی
- سوزن سوزن شدن اندام ها
- زخم شدن و کبود شدن پوست به آسانی
- تپش قلب
- اسپاسم عضلانی
مشکلات تنفسی:
- آلرژی
- عفونت
علائم گوارشی:
- گرفتگی شکم
- نفخ
- یبوست
- حالت تهوع
- استفراغ
- احساس سنگینی یا فشار روی لگن
- کمردرد
علائم فیزیکی:
- تورم مچ پا دست ها و پاها
- افزایش موقت وزن
- کاهش تولید ادرار
- حساس شدن سینه ها
دیگر علائم:
- عفونت چشم
- آکنه
- پوست ملتهب همراه با خارش
- هماهنگی ضعیف
- تغییر در اشتها
- گرگرفتگی
- پریودهای دردناک
علائم اختلال ملال پیش از قاعدگی
بر اساس آنچه پیشتر گفتیم، علائم اختلال ملال پیش از قاعدگی شامل موارد زیر می شود:
- تغییرات مشهود خلقی و عاطفی
- گریه و احساس ناامیدی
- کاهش علاقه به انجام فعالیت های روزمره
- غفلت و فراموشی
- خستگی شدید
- نداشتن انرژی
- پرخوابی یا بی خوابی
- شک و تصویر ذهنی بد از خود
- کاهش میل جنسی
میان سندروم ملال پیش از قاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی شباهت هایی وجود دارد؛ در هر دو علائم حدودا یک هفته پیش از شروع دوره قاعدگی شروع می شود و علائم تا پایان دوره بر طرف می شود.
در هر دو، برخی نشانه های فیزیکی و عاطفی مانند نفخ، گرگرفتگی عضلات، حساس شدن سینه ها، خستگی و تغییر در الگوی خواب وجود دارد.
با وجود این شباهت ها، PMDD با PMS یکسان نیست. انجمن روانپزشکی آمریکا بیان می کند که PMDD همچنین باعث غم و اندوه شدید، اضطراب، بدخلقی شدید، یا تحریک پذیری یا عصبانیت بیش از حد می شود.
در حالی که PMS اغلب باعث ناراحتی و خستگی می شود، PMDD می تواند ناتوان کننده باشد و تأثیر قابل توجهی بر شغل و زندگی شخصی فرد داشته باشد.
علت اختلال ملال پیش از قاعدگی
علی رغم گسترش علم، هنوز اطلاعات دقیقی از علت اختلال ملال پیش از قاعدگی در دست نیست؛ اما عوامل مختلفی می تواند بر بروز این اختلال تاثیر بگذارد. موارد زیر جز عواملی هستند که منجر به اختلال ملال پیش از قاعدگی می شود:
هورمونها و انتقالدهندههای عصبی؛ بافتهای بدن به افزایش و کاهش هورمونها در طول چرخه قاعدگی حساس هستند. تغییرات سطوح استروژن، پروژسترون و سروتونین همگی ممکن است در ایجاد PMDD نقش داشته باشند.
حساسیت؛ از آنجایی که همه افرادی که پریود می شوند به PMDD مبتلا نمی شوند، حدس محققان این است که برخی از بدن ها به نوسانات هورمونی حساس تر هستند و این حساسیت ممکن است منجر به ایجاد PMDD شود.
اگرچه علل بیولوژیکی PMDD هنوز نامشخص است، برخی از عوامل خطر شناخته شده وجود دارند که ممکن است در ایجاد آن نقش داشته باشند. عواملی مانند سابقه حوادث آسیب زا در گذشته، سیگار کشیدن و چاقی.
آیا اختلال ملال پیش از قاعدگی یک بیماری روانی است؟
روانشناسان بر اساس آنچه در ویراست پنجم کتابچه راهنمای تشخیصی اختلالات روانشناختی آمده، اختلال ملال پیش از قاعدگی را یک بیماری روانی در نظر می گیرند و نشانه های تشخیص این بیماری روانی شامل موارد زیر است:
الف) در اکثر چرخه های قاعدگی حداقل ۵ نشانه در هفته آخر قبل از شروع قاعدگی وجود داشته و در چند روز بعد از شروع قاعدگی بهبود یابد و هفته پس از قاعدگی حداقل یا ناپدید شود.
ب) یکی یا تعداد بیشتری از نشانه های زیر وجود داشته باشد.
- ناپایداری عاطفی(نوسانات خلقی، احساس غمگینی،گریه ناگهانی، حساسیت به طرد)
- تحریک پذیری یا خشم محسوس یا افزایش تعارض های میان فردی
- خلق افسرده محسوس ،احساس نا امیدی، افکار محکوم کردن خود
- اضطراب، تنش محسوس یا احساس برانگیختگی یا تحریک پذیری خلقی.
ج) یکی یا بیشتر از نشانه های زیر وجود داشته باشد و در مجموع ترکیب عوامل به پنج نشانه برسد:
- کاهش علاقه به فعالیت های معمول (کار، تحصیل، دوستان، سرگرمی ها)
- مشکل ذهنی در تمرکز رخوت، خستگی، فقدان انرژی محسوس
- تغییر محسوس در اشتها ،پر خوری یا اشتیاق به غذایی خاص
- پر خوابی یا کم خوابی احساس از توان افتادن یا کنترل نداشتن
- نشانه های جسمانی نظیر التهاب یا ورم پستان،درد مفاصل یا عضله ،احساس باد کردگی یا افزایش وزن
نشانه ها در ملاک الف، ب و ج، باید در اغلب چرخه های قاعدگی یکسال قبل روی داده باشد و این اختلال باید در عملکرد فرد نقص و اختلال جدی ایجاد کند.
شیوع اختلال ملال پیش از قاعدگی
میزان شیوع این اختلال در زنانی که دوره عادت ماهیانه را تجربه می کنند، حدودا 1.8 تا 5.8 درصد می باشد.
عواقب اختلال ملال پیش از قاعدگی
متاسفانه این اختلال که ناشی از تغییرات غدد درون ریز در بدن زنان می باشد، می تواند زندگی و عملکرد زنان را تحت تاثیر قرار دهد و با عواقب و پیامد های منفی همراه شود.
زنانی که اختلال ملال پیش از قاعدگی را تجربه می کنند، ممکن است چند روز در ماه در محل کار غیبت داشته باشند و نتوانند در محل کار حاضر شوند یا در صورت حضور عملکرد بالایی را از خود نشان دهند. از دیگر سو، این اختلال می تواند روابط بین فردی را دچار مشکل و تعارض کند.
در نظر گرفتن برنامه های حمایتی از زنان در بستر سازمان و محل کار، درک و یاری زنان در خانه و ... می تواند به زنان در این دوره کمک کند و از پیامد های منفی این اختلال کمتر کند.
همچنین اگر تمایل دارید تا با اختلال ملال پیش از قاعدگی در DSM-5 آشنا شوید، می توانید به صفحه مورد نظر بروید.
جمع بندی ای سنج
در این مقاله در مورد اختلال ملال پیش از قاعدگی صحبت کردیم. اختلال ملال پیش از قاعدگی یک اختلال خلقی بوده که علائم آن حدود پنج تا هشت روز پیش از شروع دوره قاعدگی در زنان شروع شده و پس از شروع دوره از بین می رود. این اختلال زندگی زنان مبتلا را از ابعاد مختلف تحت تاثیر قرار می دهد.
آیا تا به حال تجربه اختلال ملال پیش از قاعدگی را داشته اید؟ لطفا نظرات، دیدگاه و تجربیات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.