<link href="/modules/mod_accordeonmenuck/themes/default/css.php?cssid=accordeonck454" rel="stylesheet"/>

روسپیگری

مطالعه سير تاريخی فحشا ، نشان می دهد كه اين پديده ، از قدیمی ترین انحرافات بشری است و از گذشته  به عنوان یک واقعيت اجتماعی وجود داشته است . در دهه های اخیر همزمان با رشد گرایش های اخلاقی ، تمایلات مادی گرایانه و ضد اخلاقی نیز در اغلب جوامع گسترش یافته است . مفاسد اجتماعی و اخلاقی ، از جمله روسپیگری ، یکی از مهم ترین ناهنجاری های اخلاقـی اسـت کـه امـروزه بـه علـت آسان گیری و چشم پوشی نسبت به آن ، با وجود آگاهی از خطرات و آسیب های زیاد آن ، خیلی زیاد شده است .  ویژگی جالب توجه روسپیگری ، به همراه داشتن درآمـد زیـاد ، بـدون نیـاز بـه داشتن مهارت های خاص و سطح بالا است ؛ به گونه ای که درآمد حاصل از روسپیگـری خیابـانی در کمتـرین حـد آن ، ممکـن است چند  برابر درآمد ناشی از اشتغال  به کار تمام وقت به شغلی باشد که پرداختن به آن نیازمند مهـارت هـا ی خاص اسـت . علت روسپیگری را می توان به علت  روحیه لذت طلبی ، مصرف گرایـی و تنـوع طلبـی غیرهنجـاری دانسـت .

 

تعریف روسپیگری

روسپی در لغت یعنی زن بدكاره و فاحشه آمده است و عربی آن روسبی می باشد . روسپی در واقع مخفف رو سپيد است كه بر زنان هرزه و رو سياه به عنوان طعنه و مسخره  گفته  شده است . روسپيگری را یعنی تن دادن به رابطه جنسی در ازای دريافت پول . واژه روسپی در اواخر سده هجدهم رايج شد . طبق تعريف روسپيگری شامل مردان و كودكان ( پسران و دختران ) نيز می شود ، لكن تن فروشی زنان در تاريخ حضوری پر رنگ داشته است . روسپيگری ، تن فروشی يا فحشا ، به تجارت يا آميزش جنسی طبيعی يا غيرطبيعی در قبال درآمد و يا برخی ديگر منافع می گويند كه گاهی اوقات به آن سكس تجاری نیز می گویند . روسپی گری به عنوان جرم عليه كرامت انسانی فرد نیز مطرح است . در پديده خودفروشی  مقام انسان به یک شی تنزل می يابد . اصطلاح تن فروشی در برخی جوامع به شكل بی ربط برای نشان دادن كسی كه درگير فعاليت های جنسی خارج از هنجارهای آن جامعه است ، مثل بی بند و باری جنسی يا روابط بيرون از ازدواج مانند  ازدواج سفيد به كار برده می شود . به كسی كه در هر بخش از اين پيشه كار می كند كارگر جنسی می گویند . روسپيگری يكی از شاخه های صنعت سكس است .

روسپیگری به معنای تن‌فروشی یا فاحشه‌گری و ارتباط جنسی در قبال دریافت پول است. شرایط قانونی روسپیگری در کشورهای مختلف، از مجازات مرگ تا امری قانونی متغیر است. وضعیت فرهنگی در هر کشور به شکل نامحدودی متفاوت است. این اصطلاح یعنی روسپیگری، برای نشان دادن شخصی که درگیر فعالیت‌ های جنسی غیرعادی است، نظیر بی بند و باری جنسی یا روابط خارج از ازدواج، به کار برده می‌شود.

 

تاریخچه روسپیگری

معشوقه ‌ها و روسپی ‌ها  جزو اقشار فرهیخته در قرن هجدهم فرانسه به حساب می آمدند. در آن زمان بسیاری از مردان سواد خواندن و نوشتن نداشتند. اما زن ‌های روسپی و معشوقه به دلیل هم جواری با درباریان و اشراف‌ زادگان، مجبور بودند علاوه بر یادگیری سواد خواندن و نوشتن، تحصیلات دیگر در رشته هایی نظیر ادبیات، تاریخ، شعر و فلسفه را نیز یاد بگیرند. به همین دلیل آن ها اجازه داشتند در تمام کالج ها و کتابخانه‌ های سلطنتی و درباری حضور پیدا کنند.

خشونت در روسپیگری

در بسیاری از موارد روسپیان مورد خشونت جسمی نیز قرار می گیرند. گاهی اوقات این زنان از سوی مشتریان خود دچار ضرب و شتم و آزار جسمی نیز می شوند و در مواردی حتی به قتل می‌رسند. موارد بسیاری از  خشونت علیه روسپیان از سوی غیر مشتریان هم وجود دارد. زیرا هدف از اعمال خشونت و ضرب و شتم می‌تواند دزدیدن پولی باشد که روسپی از درآمد کارش با خود به همراه دارد. اصولا دزدها و خلافکارهایی که اکثر وقت خود را در خیابان ها می گذرانند، با علم به اینکه روسپی ها بعد از کار پول دریافت می کنند، آن ها را زیرنظر گرفته تا در فرصت مناسبی پول هایشان را بدزدند.

زنانی که دچار روسپیگری می شوند، چه کسانی هستند؟

به زنی که از راه خود فروشی امرار معاش کند و جز این کار، شغلی ندارد و تحت نظم خاصی به این شغل و کار خود ادامه می‌دهد، روسپی می گویند. این زنان دچار روسپیگری شده اند و بیرون آمدن از این کار برایشان سخت است.

به عبارت دیگر، روسپی زن یا دختری است که برای به دست آوردن پول و برای ارضای میل جنسی مرد، تسلیم او می شود. زن روسپی این کار را نه از روی لذت بلکه برای به دست آوردن پول و درآمد انجام می دهد.

به زنی که از راه خود فروشی امرار معاش کند و جز این کار، شغلی ندارد و تحت نظم خاصی به این شغل و کار خود ادامه م|

زنان روسپی عموما دارای اختلالات شخصیتی بوده و بعضی از آن ها حتی همجنس‌گرا هستند. آن ها احساس خصومت و دشمنی خود را نسبت به مرد، با تحقیر او از طریق درگیر کردنش در رابطه‌ای غیر اجتماعی نشان می دهند.

 

 انواع روسپیگری

 

روسپیگری انواع مختلفی دارد که به توضیح چند نمونه از آن ها می پردازیم:

روسپیگری خیابانی

در روسپیگری خیابانی، روسپی در حالی که در گوشه خیابان قدم می‌زند، درخواست مشتری می‌کند. ایستادن درحال انتظار یا قدم زدن در نیمه شب ها کنار خیابان های پر رفت و آمد، علامت مناسبی برای روسپیگری است. روسپی‌ خانه جایی است که به روسپی ‌ها داده می‌شود و گاهی در شهر های بزرگ جزو مکان های ممنوع می‌باشد. در کشور های آسیای شرقی در برخی آرایشگاه‌ ها و حمام ‌ها خدمات جنسی در ازای گرفتن انعام ارائه می‌شود.

روسپیگری اسکورت

بعضی از روسپیان که به لفظ محترمانه، اسکورت نیز خوانده می‌شوند، مردان توریستی که تنها هستند را در مراکز تاریخی و تفریحی همراهی می‌کنند و باقی کارها در محل اقامت توریست یا در اتاق هتل انجام می‌گیرد (که به آن اوت کال می‌گویند)، یا گاها در محل اقامت روسپی یا اتاق هتلی که توسط روسپی اجاره شده (که این کال نام دارد) انجام می‌شود. این نوع روسپیگری اصولا توسط موسسات اسکورت انجام می‌شود.


علل و انگیزه روسپیگری چیست؟

علت ها و انگیزه های روسپیگری به دو دسته روانشناسی و عملکردی تقسیم می شوند که ابتدا در مورد این دو دسته توضیح داده و سپس چند مثال از هرکدام برایتان می زنیم:

علل روان‌شناسی روسپیگری

محرومیت های جنسی در از بین بردن بهداشت روانی و ایجاد اضطراب در شخصیت انسان ها، ‌نقش مهمی را ‌ایفا می‌کند. علل و انگیزه ‌های روانشناسی که گروهی از زنان را به روسپیگری می‌کشاند، متعدد و متنوع است. در زیر به چند مورد اشاره می کنیم:

  1. وابستگی شدید دختر به مادر و کمبود روابط محبت‌آمیز با پدر خانواده
  2. عوامل درونی و ذاتی هر شخص مانند تنبلی، عدم مهارت در کار و یا کمی ‌سطح فکر و دانش عمومی
  3. سرکشی یا انتقام جویی از پدر و مادر و شوهر و یا کینه‌توزی نسبت به جامعه
  4. جاه‌ طلبی و ارزش گذاری برای رؤیاهایی مثل شهرت و ثروت و قدرت و عشق به تجمل
  5. عقده روسپیگری، داشتن منش کودکانه و سرد مزاجی از نظر جنسی
  6. قرار گرفته شدن در معرض تجاوز جنسی در دوران کودکی فرد
  7. سرکوب شدید میل جنسی و محدودیت‌های اجتماعی برای ارضای نیازها
  8. بلوغ زودرس نوجوانان و روبه رو شدن با صحنه ‌های تحریک‌آمیز و نداشتن امکان ارضای طبیعی نیازها

علل عملکردی روسپیگری

  1. فقر و گرسنگی: بیش از ۹۰ درصد روسپیان در محیط فقر بزرگ شده ‌اند.
  2. مهاجرت و هجوم به شهر: مهاجرت بی‌رویه جوانان روستایی جویای کار به شهرهای بزرگ، باعث گسترش روسپیگری می‌شود. جوان های مهاجر خود را در شهر آزاد می‌ داند و کنترلی برای خودش نمی‌بیند.
  3. بی‌کاری: جمعیت شهر های بزرگ بالا رفته و وجود جوانان بسیار جویای کار و عدم وجود کار، سن ازدواج را بالا برده و جوانان را با مشکل روبرو ساخته است. این امر می تواند موجب روسپیگری شود.
  4. اعتماد بی‌جا: دخترانی که از خانه پدری ناراضی‌ هستند، مطمئنا دنبال راه‌ فرار از خانه می‌باشند. آن ها تحت تأثیر احساسات زودگذر فریب می‌خورند.
  5. عدم آگاهی: در تحقیقات مشخص شده است که ۳/۸۸ درصد روسپیان بی‌سواد هستند.
  6. تشنه کسب سریع ثروت: امروزه خیلی از دختران جوان خواستار شرایط عالی و لوکس زندگی بدون سختی می باشند. درآمد کارمندی یا تلاش زیاد برای راه اندازی کسب و کار برایشان جالب نیست، به همین خاطر در راه روسپیگری قرار می گیرند. البته گاهی دخترانی از خانواده های ثروتمند نیز جذب این راه می شوند که از دلایل آن می توان به داشتن استقلال مالی از والدین اشاره کرد.

 

 

 

تکدی گری و گدایی

 gedaee

 

مفهوم تکدی

تکدی را می‌توان تحت عنوان «دست درازی کردن» برای کسب درآمد، و احتمالا «سؤال به کف» تعریف کرد. تکدی (این اصطلاح (تکدی) گاهی هم برای در برگرفتن بررسی فعالیتهای سازمان یافته که دارای اصول و قواعد ویژه خود نیز هست، بکار می‌رود.) فراگردی است که به موجب آن، فرد متکدی از دسترنج دیگران بهره مند می‌شود و زندگی می‌گذراند. هر یک از افراد جامعه را که نه صاحب حرفه (در مفهوم اقتصادی آن) هستند و نه در تولید اجتماعی، مشارکتی دارند و همواره با شیوه‌ها و شگردهای متنوع، طفیلی و زائده اجتماعی هستند، متکدی می‌گویند.
 
تکدیگری به معنی گدایی کردن، درخواست پول و مواردی دیگری از این سنخ، از مردم در سطح خیابان، کوچه و محلات شهری است و از مسائل و آسیب های اجتماعی حال حاضر جامعه ایرانی را شکل می دهد. تکدیگری به عنوان یک کنش اجتماعی دارای علل اقتصادی، اجتماعی، روانی و فرهنگی است. هدف اصلی پژوهش مطالعه فرهنگ تکدیگری خیابانی با تکیه بر پژوهش های تجربی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع مرور سیستماتیک است که محقق برای پاسخ به سؤالات پژوهش از آثار تجربی پیشین شامل مقالات، طرح های پژوهشی، رساله های ارشد، دکتری و کتب به روش تمام شماری و نمونه گیری تعمدی اقدام کرده است. نتایج نشان می دهد که به در کلان شهرهای ایران تکدیگری تبدیل به یک سبک فعالیت اجتماعی غیررسمی نسبتاً عادی شده و شهروندان آن را جزئی از پدیده اجتماعی قبول کرده اند. بر این اساس عوامل فرهنگی (فرهنگ فقر، خشونت نمادین و خشونت فرهنگی علیه متکدیان، محرومیت فرهنگی؛ سبک زندگی روزمرگی، تعلق و پذیرش در خرده فرهنگ خیابانی، عادت واره فرهنگی)؛ اجتماعی (کژ کارکردی ساختاری، ناتوانایی اجتماعی در ساماندهی بیکاران، طرد اجتماعی، بی سازمانی خانوادگی، فروپاشی سرمایه اجتماعی و فقدان هویت اجتماعی)؛ اقتصادی (فضای کسب وکار نامساعد؛ تضاد و شکاف طبقاتی، محرومیت نسبی، بیکاری، ناامنی شغلی، ناپایداری شغلی و فقدان توان سرمایه گذاری مالی) و روانی (احساس بی منزلتی، داغ ننگ، احساس هویت ضایع شده، عزت نفس پایین، احساس بیگانگی و نفرت اجتماعی) در ظهور و تداوم چرخه فقر تکدیگری خیابانی مؤثر بوده است.
 

تکدی گری عنوان قانونی است که به عنوان جرم در قانون مجازات اسلامی شناخته شده است، بدین معنی که هر شخصی رفتاری را انجام دهد که مصداق تکدی گری باشد از نظر قانونگذار مجرم بوده و به مجازات جرم آن محکوم خواهد شد. قانونگذار در ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی درباره تکدی گری مقرر داشته است «هر کسی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شدو چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور همه اموالی که از طریق تکدی گری به دست آورده است، مصادره خواهد شد» اما آیا واقعاً چنین مجازاتی جنبه بازدارندگی داشته باشد؛

دلایل و ریشه های اجتماعی و اقتصادی تکدی گری:

تکدی گری صرف نظر از این که از طرف قانونگذار به عنوان جرم مورد شناسایی قرار گرفته است اما نمی توان از ریشه های اجتماعی و اقتصادی آن غافل ماند زیرا هر چند ممکن است برخی از اشخاص با وجود توان مالی مبادرت به تکدی گری نمایند، اما  در غالب موارد افرادی که تکدی گری می نمایند در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دارند و یا حتی ممکن است ریشه های اجتماعی باعث گردیده است باشد که این اشخاص به تکدی گری روی بیاورند. در وضعیت دشوار اقتصادی  برخی از افراد ممکن است به علت تگنای اقتصادی شدید مرتکب چنین عملی شوند و گاه از شرافت و حیثیت خود برای بدست آوردن حداقل پول برای امرار و معاش بگذرند.

 

تکدی‌گری از منظر جامعه‌شناختی

از نظرگاه جامعه شناختی (جامعه شناسی کماکان فاقد یک تحلیل و استنتاج نظری و بررسی پراتیکی و کاربردی از تحقیقات موجود در باب تکدی گری است.) تکدی را می‌توان نوعی انحراف اجتماعی - که فرد در آن نقش مشخص و بعضا متفاوتی (سرقت، روسپی گری، واسطه گری، اعتیاد، و...) را بر عهده دارد - به حساب آورد. و یا به منزله نمونه‌ای از مرحله شغلی، (CCAREER) نزد متکدیان حرفه‌ای، آبرومندانه و غیرآبرومندانه (غیر مشروع) در مشاغل انحرافی تلقی کرد.
«گیلمور» جامعه شناس معاصر غربی معتقد است: «گدایی» یک فعالیت سازمان یافته است که در آن فرد، «گدایی» را به «کارکردن» ترجیح می‌دهد. (البته قادر به کار). 

خصوصیات تکدی‌گری

تکدی گری چهار خصوصیت عمده دارد:
۱- متکدی از مسؤولیتهای اجتماعی معاف است؛
۲- متکدی به خاطر نیازمندی مورد تفریع و سرزنش قرار نمی‌گیرد؛
۳- چنین شخصیتی انتظار دارد که دیگران به او کمک کنند؛
۴- در تولید اجتماعی مشارکت نداشته از دسترنج دیگران زندگی می‌گذراند.

 اقسام کمک‌دهنده‌ها

پدیده تکدی با دو عامل مهم؛ یعنی: «کمک دهنده» و «کمک گیرنده» رابطه دارد. «کمک دهنده‌ها» همان مردم هستند که آنها را می‌توان به دسته‌های ذیل تقسیم بندی کرد:

۱- عده‌ای بر اساس وظیفه شرعی به فقرا و مستمندان کمک می‌کنند.
۲- گروهی دیگر آن را وظیفه انسانی و نوع دوستی می‌دانند.
۳- تعدادی به علت این که نیازمند بودن را یک نقص اجتماعی می‌دانند خود را در رفع این نقیصه مسؤول می‌دانند.
۴- دسته چهارم کسانی هستند که کمک‌های خود را با نیت نذر و صدقه انفاق می‌کنند... 

بنابراین، «تکدی گری صورتی از زندگی ارزان قیمتی است که تنها بهای آن فقر مناعت طبع و سیر قهقرایی کمال انسان است.. 

انواع تکدی

یکی از ضرورتهای تبیین و برخورد صحیح و منطقی با پدیده تکدی گری، تفکیک انواع این پدیده و شیوه‌ها و اشکال مربوط به آن است. سیاستها و راهبردهای انتخابی سازمانهای ذیربط بر سر مقابله با پدیده گدایی بستگی دارد به تحلیل از سرشت و انواع تکدی گری که جامعه با آن مواجه است. بطور معمول، کارشناسان مسائل اجتماعی بر طبق مشاهدات و نتایج به دست آمده به یک تقسیم بندی دوگانه از تکدی، یعنی تکدی آبرومندانه در کنار تکدی آشکار و غیر آبرومندانه پرداخته‌اند.

 

1.تکدی پنهان

آن است که به طریق پنهان و آبرومندانه مانند دراویش، دعانویسان و کولی‌ها.

1.1 دراویش

افرادی هستند که با کشکول و تبرزین و با «زمزمه اوراد و اذکار» و یا خواندن اشعار و روایت قصه‌های ملی و مذهبی به گدایی می‌پردازند. «در گذشته، عمده‌ترین متکدیان، دراویش بودند که با استفاده از عواطف و باورهای مردم به گدایی می‌پرداختند. در هند و پاکستان دروایشی هستند که خود را در بدترین وضع قرار می‌دهند، مثلا دسته جمعی در گوشه‌ای معتکف می‌شوند و نوحه‌های مذهبی می‌خوانند و اعضای بدنشان را به لرزه در می‌آورند و از این راه گدایی می‌کنند. هدف این افراد، شکستن غرور و عزت نفس در این مرحله است.» 

1.2.دعانویسان

کسانی هستند که بر روی کاغذهای طومار مانندی دعا می‌نویسند و به عنوان نسخه شفابخش به مردمان و افراد نیازمند و ساده لوح می‌فروشند. این دسته در مناطقی که دارای ساختار سنتی و قدیمی است و در جوامع کوچکتر و شهرستانها - که بافت سنتی دارند - از ارزش ویژه‌ای برخوردارند و در نقشها و به شیوه‌های مختلف به گدایی مشغولند.

1.3کولی‌ها

کولی طایفه‌ای از بقایای هندیان رامشگر است که در عهد بهرام گور به ایران آمده‌اند. مردمی صحرانشین و بیابانگرد هستند و در همه جا گردش می‌کنند. کولی‌ها با فال‌گیری و کف بینی و بندبازی، زنان و مردان ساده لوح را فریب می‌دهند و از این طریق مبالغی را به دست می‌آورند.

 

 

2. تکدی آشکار

کسانی که آشکارا و با استفاده از فنون و رموز روان شناسی ترحم مردم را به خود جلب و به شیوه‌ها و صور مختلف از دیگران تقاضای کمک می‌کنند به این نوع تکدی می‌پردازند.
مهمترین شکل گدایی آشکار، تکدی «حرفه‌ای - تخصصی» است گداهای حرفه‌ای افرادی هستند که از نظر مالی وضع خوبی دارند ولی گدایی را یک «کار» در ردیف سایر شغلها مثل خرید و فروش و کارهای تولیدی به حساب می‌آورند.

این گروه دارای تشکیلات مفصلی هستند که به صورت یک سازمان غیر رسمی اما زنده و جاندار، فعالیت می‌کنند. در این تشکیلات همه چیز بر اساس توانایی شخص متکدی و ویژگیهای مکانی، جمعیتی، اقتصادی و... تقسیم می‌شود، لذا هر مکانی دارای ارزشهای مشخص و اهمیتی متفاوت از جاهای دیگر بوده و اصطلاحا «سرقفلی» خاص خود را دارد.

 

به نظر «رابرت ازراپارک»، (R،EZEA،P) برجسته‌ترین عضو مکتب جامعه شناسی شیکاگو: «در شهر، هر شغلی حتی «شغل گدایی» گرایش دارد که خصوصیت یک حرفه را پیدا کند و نیز هر شغلی دارای نظم و قاعده‌ای است که هر که می‌خواهد در آن شغل موفق شود ملزم به رعایت آن است.»

 

حاصل آن که گدایان حرفه‌ای بنیکی از فنون و رموز روان شناسی گدایی آگاهی کافی دارند. می‌دانند چگونه و در کجا گدایی کنند و چگونه ترحم مردمان را به خود جلب کنند. در جاهایی که گدایی گروهی و سازمان یافته وجود دارد از طریق کارآموزی و تعلیم، گدیان خبره اطلاعات خود را به نورسیده‌ها انتقال می‌دهند و بدین ترتیب گدایی حرفه‌ای تخصصی پاینده می‌شود.

 

علل و عوامل مؤثر در ظهور تکدی

بسیاری از انواع تکدی گری، بر اساس عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به وجود می‌آید و محصول ساختار اجتماعی و نارساییهای ناشی از آن است. با توجه به مطالعات انجام شده، به طور کلی عوامل مؤثر در ایجاد و گسترش پدیده تکدی را می‌توان در دو عامل عمده و مهم خلاصه کرد:

 

الف ) عوامل اجتماعی اقتصادی

گدایی یک زایده اجتماعی است که در پیدایش آن چند عامل دخالت دارند: فقدان اشتغال و کار، فقر مادی، پیری و از کار افتادگی، رخوت و سستی، اعتیاد، معلولیت و بیماری، مسائل خانوادگی از قبیل پاشیده شدن خانواده، مهاجرت از روستا به شهر، نابسامانیهای اقتصادی از قبیل کمی درآمد در بعضی از مشاغل، بالابودن هزینه زندگی، ضعف فرهنگ حاکم بر خانواده‌های متکدیان، شکاف عمیق طبقاتی و غیره از جمله این عوامل به شمار می‌روند.
علل اجتماعی دیگر گدایی مربوط به کمبودهایی است که در اثر نارساییهای موجود در جامعه به وجود می‌آید. باید اذعان داشت که برخی از این گدایان محصول نابسامانی اجتماعی هستند. بدین معنی که جامعه نتوانسته است افراد سالخورده، عاجز، معلول، یتیم و امثال آنان را در مراکز مناسبی سازمان بخشد و برای آنان زندگی انسانی لازم را فراهم آورد. در نتیجه آنان نیز از فرط ناچاری برای بقای خویش به تکدی می‌پردازند. 

«شرمن و وود» نیز استدلال می‌کنند که گسترش «بیکاری» مساله تقاضای کالاهای ساخته شده را دچار مشکل می‌کند. زیرا در این دوره، کارگران درآمدشان از حد معمول کمتر است و تقاضا برای کالاهای مصرفی آنان به حداقل می‌رسد. از این رو برای مدتی کسادی و تنزل اقتصادی بدتر و وخیم‌تر می‌شود. بیکاری فراوان از تقاضا می‌کاهد و کاهش تقاضا به بیکاری بیشتری می‌انجامد. گرچه بالاخره، اوضاع به حال اول بر می‌گردد و کاهش تقاضا به آهستگی انجام می‌پذیرد لکن کارگران باید چیزی برای خوردن داشته باشند. به هر صورت مردم مصرف خودشان را حفظ می‌کنند. بطوری که مصرف کمتر از درآمد تنزل می‌کند. حفظ مصرف از طریق «گدایی»، اخذ وام (مقداری بدهکاریهای تازه به بار می‌آید)، دزدی (افزایش جنایات) و خدمات دولتی (نظیر پرداخت غرامت دوره بیکاری) صورت می‌پذیرد.

 

 

ب) عوامل روانی و فردی

مطالعه ریشه‌های روانی و فردی تکدی، بسیار جالب است. این امر نقش مؤثری در بزهکاری و تکدی گری دارد. زیرا: «شرایط فردی، چیزی جز نتیجه شرایط محیط زیست و اثرات اجتماعی است و موجد استعدادهای جرم زا و گرایش‌های انحرافی در نزد افراد می‌شود...» 

طبق نتایج به دست آمده از تحقیقات متعدد، درصد قابل ملاحظه‌ای از افراد متکدی، از اختلالات شدید روانی رنج می‌برند. از این دیدگاه، اختلال روانی، کم و بیش، در فردی شکل می‌گیرد و به ظهور می‌رسد که در اثر حوادث غیر مترقبه، روحش آزار دیده باشد. نتیجه این تاثیرات سوء، روی آوردن شخص به دست درازی و اختلالات رفتاری است که زمینه انجام عمل تکدی گری را تسهیل می‌کند.
«دیوانگان و آنان که تعادل قوای خود را - چه به صورت ژنتیکی و چه در اثر عوامل محیطی - از دست داده‌اند، نیز از کسانی هستند که به گدایی می‌پردازند، بی آن که الزاما درکی اقتصادی همانند دیگر متکدیان از این عمل داشته باشند. این دسته از افراد به علت عدم پذیرش اجتماعی و تحمل نشدن از سوی وابستگان خویش، به صحنه تکدی پرتاب می‌شوند و بتدریج در اثر یادگیری اجتماعی، این رفتار، به صورت یک عادت «غریزی - روانی» در آنان تکرار می‌شود. اتفاقا عموما از حاصل گدایی خویش بهره مند نیستند، زیرا حاصل کارشان یا توسط اراذل و اوباش به غارت می‌رود و یا آن را گم و گور می‌کنند. 

 شیوه‌های تکدی

شیوه‌های گدایی گرچه متعددند اما همه از یک اصل تبعیت می‌کنند و آن تلاش برای کسب پول بیشتر است؛ «به هر طریق ممکن».

 

الف) روش‌های معمول

گاه همراه گدایان کودکان خردسال و معصومی را مشاهده می‌کنیم که بر اثر قرصهای خواب آور و انواع مخدر، معمولا بیحال و خواب آلوده، با لباسهای کثیف و پاره و کهنه، یا بر روی سنگ فرشهای خیابانها و پیاده روها دراز کشیده‌اند و یا بر پشت زنان و مردانی که برای گدایی در سر چهار راهها و در بین اتومبیلها پرسه می‌زنند، به خواب رفته‌اند. کودکانی که در نخستین سالهای عمر به جای بازیهای کودکانه، گدایی را تجربه می‌کنند و اکثرا از شیرخوارگاهها به عاریت گرفته شده‌اند. این کودکان بعد از رسیدن به سن حدودا ۷ سالگی که سن آغاز گدایی به شیوه حرفه‌ای می‌باشد، این شغل را مستقلا ادامه داده خودکفا می‌شوند.
نوع مکان نیز عامل مهمی در تعیین شیوه تکدی است، معمولا گداهای شمال شهر سعی می‌کنند صورت ظاهر را حفظ کرده از راههای آبرومندانه گدایی کنند! اگر در نقاط مرکزی و جنوب شهر با گداهایی روبه رو می‌شویم که دست و پای خود را بطرز ماهرانه و با گریم به شکل ناقص درآورده‌اند و یا زنهایی که با یک قوطی اسپند در میان ماشینها وول می‌خورند و یا مردی همراه با چند تا از همان بچه‌های بی گناه و در حالی که تکه کاغذی در جلوی خود گذاشته و قصه زندگی اش را بر روی آن نوشته است اما، در نقاط ثروتمند شهر آقا یا خانمی با لباسهای تمیز جلو آمده به عنوان این که مثلا مسافری از شهرستان است و کیفش را دزدیده‌اند، مؤدبانه فقط برای یک بلیط اتوبوس پول طلب می‌کنند اگرچه این شیوه‌ها قدیمی شده و اکثر مردم نیز از آن مطلعند، باز هم به این ثروتمندان گدانما و به این لکه‌های ننگ شهر کمک می‌کنند، که این مساله جای پرسش و تعجب دارد!

ب) دیگر شیوه‌ها

دیگر شیوه‌های تکدی عبارت است از:
- تظاهر به نقص عضو.
- جلب توجه عمومی با کرایه بچه‌های بی گناه و خواباندن آنها در معابر عمومی.
- سوء استفاده از مذهب به خاطر اعتقادات عمیق مردم به مسائل شرعی و مذهبی.
- پوشیدن لباسهای مندرس و تحریک احساسات مردم.

 

 

 تکدی‌گری و آسیب‌های اجتماعی

تکدی گری را باید آبستن اجتماعی متعددی قلمداد کرد. اکثر بررسیهای انجام شده، از رابطه بین گدایی و اعتیاد، بزهکاری، خودکشی، می‌خوارگی، روابط جنسی (فساد و فحشا)، لاابالی گری، سرقت، و... حکایت می‌کنند.

علتهای دیگری مانند فقر مادی و ناکامی اقتصادی، فقر فرهنگی، اعتیاد، رخوت و سستی، مهاجرت، معلولیت، بی مهری و غیره ممکن است موجب شود که جوان یا سالمندی به گدایی روی آورد. گاهی حتی کمبود درآمد در بعضی از مشاغل و بالا بودن هزینه زندگی نیز ممکن است چنین عارضه‌ای را پدید آورد و به دنبال آن شخص به گروههای بزهکار بپیوندد و به انواع انحرافات اجتماعی روی آورد.
با این حال تکدی، به تنهایی، عامل انحرافات آنها نیست بلکه بسیاری از علل دیگر در پدید آمدن این وضع دخالت دارند.

 

 

مجازات جرم تکدی گری در قانون مجازات اسلامی :

" ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی از کتاب تعزیرات و مجازات های بازدارنده مصوب ۱۳۷۵ در ای باره مقرر می دارد ؛ " هرکس تکدی گری یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی بدست آورده است مصادره خواهد شد. "

نکته ۲ : شرایط تحقق جرم تکدی گری یا گدایی :

۱. رفتار فیزیکی جرم تکدگی گری  " درخواست و کمک مالی از دیگری بدون دادن مابه ازای بارزش " است. پس اولا باید درخواست مالی باشد اگر درخواست غیرمالی باشد مانند اینکه شخصی از دیگری تقاضا کند که به او کمک کند بار میوه ی او را از وانت خالی کند یا ماشین او را هل بدهد و غیره تکدی گری نیست. 

 

ثانیا باید در عوض کمک مالی کار یا خدمات با ارزشی ارائه ندهد. بنابراین بنظر می رسد اگر شخصی سر چهاراه اسفند دود می‌کند یا شیشه ماشین را یک لحظه دستمال می کشد متکدی باشد چرا که عرف اسفند دود کردن یا شیشه ماشین را یک لحظه دستمال کشیدن که غالبا هم بدتر کثیف می شود مابه ازای باارزش در عوض دریافت پول نمی داند.

 هرچند برخی نظر مخالف داده اند و چنین کسانی را به جهت انجام کار دارای ارزش گدا نمی دانند.اما قطعا آدامس فروختن یا فال فروختن یا آب معدنی فروختن سر چهار راه ها یا مترو یا ترمینال یا اتوبان ها چون کالای دارای ارزش می دهند تکدی گری نیست.

۲.تکدی گری جرم به عادت یا اعتیادی است و با یکبار تحقق نمی یابد. این شرط از عبارت " پیشه خود قرار دهد " از ماده پیش گفته برداشت می شود. پیشه قرار دادن کاری نیاز به تکرار و استمرار دارد پس اگر شخصی برای اولین بار در کنار خیابان از مردم گدایی می کند تکدی گری نیست.

۳. توانایی مالی یا ناتوانی مالی متکدی شرط تحقق جرم نیست. پس چه متکدی ثروتمند باشد چه فقیر باشد و گدایی کند جرم پیش گفته تحقق یافته است. منتهی اگر توان مالی داشته باشد گدایی کند از موجبات تشدید مجازات است و افزون بر حبس از ۱ تا ۳ ماه ، به مصادره کلیه اموال حاصل شده از تکدی گری هم محکوم می شود. اما اگر متکدی فقیر باشد و گدایی کند تنها مجازات وی ۱ تا ۳ ماه حبس است.

۴. جرم تکدی گری مقید به نتیجه است و نتیجه مجرمانه هم " امرار معاش از طریق گدایی " است. یعنی متکدی باید از طریق گدایی مالی بدست آورد و با آن هم بتواند امرار معاش کند اگر مالی کسب نکند جرم پیش گفته تحقق نمی یابد. 

۵. رکن روانی جرم عمد است و اولا مرتکب آگاه باشد که مال متعلق به دیگری است. ثانیا عامدا درخواست مالی از دیگری بدون مابه ازا نماید. ثالثا عمد در کسب مال و امرار معاش از این راه داشته باشد. 

۶. مجازات جرم تکدی گری ۱ تا ۳ ماه حبس است در جایی که گدا ، فقیر باشد  که تعزیر درجه ۸ است.در صورتی که با وجود متمکن بودن گدایی کند افزون بر حبس فوق ، به مصادره کل اموال حاصل از گدایی هم محکوم می شود. در صورت دوم تعزیر درجه ۷ است چرا که مصادره اموال حاصل از جرم ، مصادره جزئی اموال بوده که وفق تبصره ۳ ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی،  تعزیر درجه ۷ می باشد.  در هر دوصورت در صلاحیت مستقیم دادگاه کیفری دو می باشد و غير قابل گذشت،  قابل تعویق و تعلیق اجرای مجازات است.

آسیب های اجتماعی

آسیب‌های اجتماعی چیست

آسیب‌های اجتماعی به دسته‌ای از نابسامانی‌ها و ناهنجاری‌های رفتاری افراد یک جامعه چه به‌صورت فردی و یا جمعی اطلاق می‌شوند که ریشه در بی‌نظمی‌ها، کژ کارکردی‌های پدیده‌های اجتماعی و پیامدهای نامطلوب آن‌ها دارد. این آسیب‌ها غالباً باعث رنجش روانی، جسمی و مادی اقشار خاص و آسیب‌پذیر جامعه می‌شوند؛ و همچنین می‌توان گفت که به هر نوع عمل فردی یا جمعی گفته می‌شود كه در راستای اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی یا غیررسمی جامعه محل فعالیت كنشگران قرار نمی‌گیرد و درنتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبه‌رو می‌گردد.

 

harm

انواع اسیب های اجتماعی

عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی
مطالعات انجام شده در ارتباط با آسیب های اجتماعی، عوامل زیر را منشاء بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نموده اند. در این بخش هر یک از عوامل به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد. 1) نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت هایی قرار می دهند که نمی توانند نقش های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می کند که این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد. 2) رفاه اقتصادی خانواده: در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است. 3) فقر مادی خانواده: در مطالعات علمی نشان داده شده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی که بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی می نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده اند در عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواسته های جوانان آن طبقه با آن چه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست در رسیدن به هدف های معین است.
 
4) بیکاری: بیکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی از جمله پارک ها می گذرانند و این گونه اماکن، بهترین و مناسبت ترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد  است. 5) رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد: اولاً کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور می شوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می شود.
اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامه ریزی های اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم می شود.
ثانیاً مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده در نتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی توجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و… کمک خواهد کرد.
ثالثاً رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود. 6) ستیزه والدین: اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می گردند، زیاد می کند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می خواند. هر چقدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است. 7) شیوه های تربیتی والدین: مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوه های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه های تربیتی والدین می بایست با سطح نیازها و خواسته های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.  8) عدم آگاهی و بینش صحیح والدین: مطالعات نشان می دهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و… نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعه شناسی یکی از راه های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می داند.
تعریف و هدف های آسیب شناسی
در پزشکی به مطالعه و شناخت ریشه بی نظمی های ارگانیسم ( موجود زنده) آسیب شناسی می گویند. در مشابهت کالبد انسانی با کالبد جامعه (نظریه اندام وارگی) می توان آسیب شناسی را مطالعه و ریشه یابی بی نظمی های اجتماعی تعریف کرد.
 درواقع آسیب شناسی اجتماعی  ، مطالعه ناهنجاری ها و نابسامانی های اجتماعی نظیر  بیکاری ، فقر ، اعتیاد ، خود کشی ، روسپیگیری ، رشوه خواری ، ولگردی ، زورگیری ، گدایی و … همراه با علل و شیوه های پیشگیری و درمان آنها و نیز شرایط بیمار گونه اجتماعی است.
 هدف ها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی را چنین می توان بر شمرد:
1. مطالعه و شناخت آسیب های آسیب های اجتماعی و علل و انگیزه های پیدایی آنها و نیز بررسی شخصیت کژرفتاران و ویژگی های جسمانی ، روانی ، فرهنگی و اجتماعی آنان. شناخت درست درد ها و آسیب ها ، نخسین شرط چاره جویی و بیش از نیمی از درمان است ؛ درد تشخیص ناداده را درمان نتوان کرد ؛ زیرا هر گونه ساختن بدون شناختن ، تیر در تاریکی رها کردن است.
2. پیشگیری از آسیب های اجتماعی به منظور بهسازی محیط زندگی و جمعی خانوادگی.از آنجا که پیشگیری همواره ساده تر ، عملی تر و کم هزینه تر از درمان است ، دارای اهمیت بسیار می باشد.
3. درمان آسیب دیدگان اجتماعی یا بکارگیری روش های علمی و استفاده از شیوه های مناسب برای قطع ریشه ها و انگیزه های آنان.
4. تداوم درمان برای پیشگیری و جلوگیری از بازگشت مجدد کژ رفتاری و بررسی شیوه های بازپذیری اجتماعی.
در عصر ما پیشگیری مهمتر از درمان است. بسیاری از آسیب شناسان اجتماعی برآنند که برای مبارزه با کژرفتاری ها باید زمینه اجتماعی آنها را از میان برداشت و برای حصول این منظور رعایت دو اصل ضروری است. آسیب های اجتماعی از چند جنبه قابل بررسی هستند:
1- از زوایه انسان ،كه هر انسان با هر دین وآئین واعتقاد وفكر ،ومذهب وگرایش ومسلك وارتباط با جناح یا حزب خاصی یا با ترحم یا با هدایت ویا با همراهی اعتقاد دارند كه به گروههای آسیب پذیر یاری نمایند مثلاً  هر انسانی دوست دارد به پیر مرد یا پیرزنی كمك كند وهر انسانی دوست دارد به نابینایی كمك كند و… 2- از زاویه اجتماعی  اگر به این آسیب های اجتماعی بموقع رسیدگی نشود افزایش جرم وجنایت را در پی دارد كه مخرب انضباط اجتماعی است 3- از جنبه سیاسی ، كه اگر توجه نشود كشوررا به دامن بیگانگان سوق می دهد وبجای فرهنگ خودی فرهنگ بیگانه در كشور پیاده می شود وبه اعتقادات دینی ومذهبی جامعه لطمه وارد می نماید ، وجود آسیب های اجتماعی ، بزرگنمایی وتبلیغات دشمنان كشور را در پی دارد ضمن آنكه وجود آسیب های اجتماعی در كشور اسلامی عامل تبلیغ منفی بر ضد اسلام است لذا لازم است كه آسیب های اجتماعی ریشه یابی شود واز كلی گویی در جامعه پرهیز گردد وبا ارائه راهكارها ی مدرن به جزئیات آسیب های اجتماعی توجه شود در برخورد با آسیب های اجتماعی تقلید كوركورانه از بیگانگان جایز نیست به دلیل اینكه آسیب های اجتماعی ارتباط كاملی با سنتهای هر جامعه دارد والگو برداری از جوامع دیگر صلاح نیست
ئوال ، وظیفه حكومت در این مورد چیست ؟ حكومت خوب حكومتی است كه برای حل آسیب های اجتماعی قرمول صحیح ومنطقی همراه با نو آوری وارائه ابتكارات وخلاقیتها در جهت رسیدن به شكوفایی داشته باشد
سیاست های اجتماعی هر جامعه ای روش های مختلفی را در برخورد با آسیب های اجتماعی پیشنهاد می کند.شیوه ی برخورد با این مسائل هم چنان که پیشتر گفته شد،ارتباط مستقیمی با این سیاست ها دارد.این سیاست ها را هم نهادهایی که در تمامی جوامع وجود دارد تعیین می کند. در مورد راهکارهای اصلاح وبهبود آسیب های اجتماعی هم نظرگاه های مختلفی وجود دارد. عده ای روش انکار و پرده پوشی را تجویز می کنند وعده ای دیگر به روش های پلیسی وسرکوب اعتقاد دارند. جوامعی هم وجود دارند که به این مسائل نگرشی علمی و منطقی دارند وسعی می کنند با قبول وجود این آسیب ها، علت آن ها را با استفاده از روش های علمی بشناسند و برای حذف یا به حداقل رساندن آن ها از روش های منطقی سود ببرند.این جوامع، آنهایی  هستند که در آن ها انباشت علمی صورت گرفته و در اثر ارتباط با فرهنگ های مختلف به سطحی از آگاهی رسیده اند که به حق آزادی و برابری انسان ها و حق برخورداری تمامی انسان ها از حقوق مادی ومعنوی اعتقاد داشته باشند.
 آن چه در مورد آسیب های اجتماعی در ایران می توان گفت این است که به وضعیت خاص سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، آسیب های اجتماعی علاوه بر این که مسئله ای اجتماعی شمرده می شوند، بار ارزشی نیز دارند. یعنی یک آسیب که در یک جامعه ی با سیاست لیبرال، فقط یک جرم محسوب می شود، در ایران علاوه بر جرم بودن، گناه به شمار می رود. این نگرش خاص به مسئله ی اجتماعی باعث می شود که مجرم یا منحرف بیشتر از آن که جامعه و روابط حاکم بر آن را عامل انحراف خود بداند، خودش را گناه کار می بیند و این می تواند یکی دیگر از آسیب های فردی و اجتماعی باشد.
در جوامع مدرن امروز تمایل بر این است که این سیاست ها هرچه بیشتر توسط نهاد آموزش و پرورش و نهاد خانواده به جامعه تزریق شده و نهاد سیاست حداقل دخالت را در این امور دارد.اما در جوامعی که در آن ها نهاد سیاست قدرتمندتر است، این سیاست ها توسط این نهاد وضع و به جامعه دیکته می شود.تجربه نشان داده است که جوامع نوع اول در مهار بحران های اجتماعی موفق تر عمل کرده اند.چون مردم راهکارهای مقابله با آسیب های اجتماعی را وضع واز آن ها حمایت می کنند.اما در جوامعی که سیاست های اجتماعی را نهاد سیاست وضع می کند،لاجرم باید ضمانت های اجرایی آن ها را هم تعیین کند که در این حال استفاده از نیروهای حافظ قوانین و حامی نظام سیاسی مثل پلیس ضرورت پیدا می کند.
حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی نیزبه سیاست های اجتماعی مربوط است.دراین مورد نیز وقتی حمایت از آسیب دیدگان به طور کامل در اختیار نهاد سیاست قرار می گیرد،این نهاد از دیدگاه منافع خود به آن ها نگاه می کند،اما وقتی مردم یک جامعه به حمایت از این آسیب دیدگان می پردازند،بسیار عمیق تر و کامل تر عمل می کنند.چون مردم در متن این آسیب ها قرار دارند،آن ها را خوب می شناسند وبرای حمایت ازافرادی که دچار بحران هستند انگیزه های قدرتمندی دارند.
  یکی از راهکارهای حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی،سازمان ها وتشکل های غیر دولتی است.این سازمان ها که در تمامی جوامع ریشه دارند در عصر کنونی کارکردهای مختلف و موثری پیدا کرده اند و نقش مهمی در حیات جوامع ایفا می کنند.سازمان های غیردولتی با تاثیرگذاری در وضع و اجرای سیاست های اجتماعی،در نقش های مختلفی مثل مشاور دولت،منتقد دولت وگاه حتی به عنوان بازوی اجرایی سیاست های اجتماعی دولتها فعالیت دارند.این سازمان ها با ویژگی های منحصر به فردی که دارند،امروزه به نماد حکومت مردم تبدیل شده اند و به نظر می رسد در هر جامعه ای که این سازمان ها فعال تر و گسترده تر عمل می کنند،آرمان حکومت مردم بر مردم دست یافتنی تر می نماید.
موضوعات مورد بحث در آسیب شناسی اجتماعی
آنچه روشن است اینکه بحث آسیب شناسی اجتماعی عمدتا با مسائل و مشکلات سر و کار دارد. پژوهشها و تحقیقات متعدد برای شناخت انواع این آسیبها و علل بروز آنها صورت می‌دهد و نظریاتی را برای حل آن مسائل پیشنهاد می‌کند.
بر این اساس زمینه‌هایی چون فرهنگ و هنجارهای یک جامعه ، ویژگیهای اقتصادی و سیاسی و جغرافیایی یک جامعه نیز در حوزه مطالعات آسیب شناسی اجتماعی قرار می‌گیرد. چرا که بررسی آسیبهای اجتماعی بدون در نظر گرفتن شرایط زمینه‌ای یک جامعه میسر نخواهد بود.
چه چیزی به عنوان آسیب شناخته می‌شود؟ حدود و شخور آن چقدر است؟ عوامل زمینه ساز و علل آشکار کننده آن کدامها هستند؟ در کدام طبقات گسترش بیشتری دارند؟ در کدام سنین گسترش بیشتری دارند؟ توانایی جامعه برای کنترل و نظارت بر آنها چقدر است؟ از چه راههایی می‌توان به کاهش آنها مبادرت کرد؟ همه اینها سوالاتی هستند که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند. گونه شناسی آسیب های اجتماعی
در گونه شناسی آسیب های اجتماعی از ملاک های متفاوتی می توان استفاده نمود. این ملاک ها ، در هر جامعه ای حداقل چهار خرده نظام فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خاص دارند که در هر یک از این حوزه ها کنشگران فردی و جمعی می توانند با رعایت اصول و قواعد عمل جمعی مورد قبول در آن حوزه ها به چهار نوع سرمایه یا منبع ارزشمند-سرمایه فرهنگی یا دانش ، سرمایه اجتماعی یا تعهد منزلت ، سرمایه سیاسی یا قدرت و سرمایه اقتصادی یا ثروت- مورد نیاز هر جامعه دست یابند. هر نوع فعالیتی که خارج از چارچوب اصول و قواعد عام عمل جمعی برای رسیدن به منابع ارزشمند صورت گیرد ، کجروی محسوب می شود. بنابر این ، در مجموع با چهار گونه کجروی روبه رو هستیم. اهمیت آسیب شناسی اجتماعی
هر جامعه‌ای تناسب با شرایط خود ، فرهنگ ، رشد و انحطاط خود با انواعی از انحرافات و مشکلات روبروست که تاثیرات مخربی روی فرآیند ترقی آن جامعه دارد. شناخت چنین عواملی می‌تواند مسیر حرکت جامعه را بسوی ترقی و تعامل هموار سازد، بطوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راه حلهایی به سلامت جامعه کمک نماید. به عنوان مثال مسأله اعتیاد را در نظر بگیریم. این مساله هم به عنوان یک مشکل فردی و هم یک معضل اجتماعی مطرح است. روشن است در سطح اجتماعی منجر به از بین رفتن نیروها و انرژی بارآور جامعه می‌شود. شناسایی علل اساسی و کنترل آنها می‌تواند بسیاری از نیروهای از دست رفته جامعه را تجدید نموده ، در مسیر کار سالم جامعه هدایت کند. شیوه عمل آسیب شناسی اجتماعی
آسیب شناسی اجتماعی همچون سایر حوزه‌های اجتماعی و عللی ، از شیوه عملی برای بررسی موضوعات مورد نظر خود استفاده می‌کند. به عبارتی برای مطالعه و بررسی علل ، زمینه‌ها و راه حلها در زمینه کجرویها و آسیبها ، هم از لحاظ ذهنی به صورت شناخت مفاهیم خاص و هم به کمک ابزار وسایل تحقیق عینی به صورت پژوهشهای علمی استفاده می‌شود. چنین پژوهشهایی پیرامون انحرافات اجتماعی به صورت تحقیق علمی به حدود ۸۰ – ۹۰ سال پیش باز می‌گردد. البته در آن زمان این پژوهشها کمتر جنبه واقع بینانه داشته‌اند. ولی پس از مدتی پژوهشها بر شالوده‌ای صحیح‌تر استوار شد و تلاش شد از شیوه‌هایی که دقت و اعتبار بیشتری در برآورد مشکلات اجتماعی دارند استفاده گردد. پرسشنامه‌های مختلف تهیه شد، شیوه‌های اعتبار یابی و استفاده از روشهای معتبر معمول شد و از اصول روش تحقیق که در علوم انسانی کاربرد مفیدی دارد استفاده گردید. به این ترتیب اطلاعات لازم در زمینه انواع انحرافات و مشکلات در سطح یک جامعه جمع آوری گردید. این فعالیتها سیر تکاملی خود را سیر می‌کند و همچون پیشرفت سایر علوم شیوه‌های متکاملتری برای بررسی و ارزیابی در زمینه آسیبهای اجتماعی بدست می‌آید. اجتماعی مطالعه بی نظمی ها و آسیب های اجتماعی همراه با علل و انگیزه های پیدایی آنها و نیز شیوه های پیشگیری و درمان این پدیده ها ، به انضمام مطالعه شرایط بیمار گونه اجتماعی است ؛ زیرا خاستگاه اصلی آسیب ها و گژ رفتاری های اجتماعی را باید در کل حیات اجتماعی و نوع خاص روابط انسانی جستجو کرد. نابسامانی های اقتصادی – اجتماعی چون : فقر ، تورم ، گرانی ، بیکاری ، فقدان امنیت مالی  و حقوقی و دیگر عواملی که باعث محرومیت» می شوند ، زمینه مساعدی را برای انواع مختلف آسیب های اجتماعی چون: خود کشی ، سرقت ، اعتیاد به مواد مخدر ، الکیسم ، فرزند آزادی ، زور گیری ، طلاق ، گدایی و … فراهم می آورند . از این رو مفهوم آسیب شناسی گسترده وسیعی پیدا می کند و از ابعاد ارزشی و کاربردی فراوانی برخوردار می گردد.

کودکان کار

شد جمعیت کودکان کار ناشی از فقر و ناکامی دستگاه‌های مربوطه در ساماندهی و حمایت از آنها که تنها به جمع‌آوری مقطعی این کودکان اکتفا می کنند، عامل تداوم و گسترش دامنه این شاخه از آسیب‌های اجتماعی شده است نگاه خسته و صورت های زرد با رگه هایی از شلاق های آفتاب گرم طاقت فرسای تابستان کودکانی توجهم را جلب کرد که به نظر می رسید به زحمت خود را برای کسب چند سکه که قرار است نان شب آنها و گاه خانواده ای چند نفری را تامین کند، می کشند.

koodak kar

بسته های حاوی آدامس یا پاکت های رنگارنگ فال حافظ که می شد بادبادکی زیبا در دستان این کودکان مظلوم باشد. دستمال های آلوده که رد دوده های هزاران خودرو بر روی آنها مشهود است فاصله آنها از کودکی که حق مسلم آنهاست را نشان می دهد. نگاه های پر حسرت این کودکان به خودروهایی که همسن و سالانشان با ناز بر صندلی آنها تکیه زده اند دل هر رهگذری را به درد می آورد. گاه صدای قهقهه آنها همراه با دویدن در چهارراه هایی که میتواند گذرگاه مرگ آنها باشد بیانگر این است که کودک درونشان لحظاتی هر چند کوتاه ظهور و بروز می کند. اما ناسزاگویی برخی عابران در رویارویی با آنها زنگ هشداری است که همه از آن غافل هستند، چرا که می تواند آرام آرام کینه ای را در دل این کودکان نقش کند که بستری برای حرکت به سمت انواع بزهکاری در انتقام از این نوع رفتارها باشد.

 

کودک کار کیست؟ چقدر با آن ها آشنا هستید؟ زندگی آنها چگونه است؟ و چه آینده ای دارند؟ در این مقاله تصمیم دارم با شما در این باره حرف بزنم. اگر پشت چراغ قرمز بایستی کودکی با دسته های گل رز به طرف ماشین می دود. این کودک کار است! کودکی که کودکی نمی کند […]

کودک کار کیست؟ چقدر با آن ها آشنا هستید؟ زندگی آنها چگونه است؟ و چه آینده ای دارند؟ در این مقاله تصمیم دارم با شما در این باره حرف بزنم. اگر پشت چراغ قرمز بایستی کودکی با دسته های گل رز به طرف ماشین می دود. این کودک کار است! کودکی که کودکی نمی کند و زمان فرصت های کودکی او را می سوزاند. کودکی که به دنبال توپ در کوچه نمی دود یا موهای عروسکش را شانه نمی کند؛ کودک کار است. کودک کار همان کودکی است که مجبور است کار کند. کودکی که مادرش در خانه بافتنی می بافد نه برای فرزند دلبرش! او رج به رج شال می بافد تا دلبرکش در خیابان شالگردن های بافتنی را بفروشد!

کودک کار کیست؟

بیایید اول با یک کودک کار آشنا شویم. کودک کار فقط کودکی که سر چهارراه گل می فروشد نیست! کودک کار کودکی است که مجبور است حتی در کارگاه ها کار کند. این کودکان متولد شده فقر است. کودکی که در طول روز در کارگاه ها کار می کند و شب به خانه برمی گردد. اگر بخواهیم خیلی خوشبینانه باشیم؛ کودک کار کودکی است که به مدرسه می رود اما کار هم می کند! 97 درصد کودکان کار خانواده دارند! بله؛ آن ها مادر و پدر دارند! شاید با خود بگویید پس مشکل حل است. پدر و مادر بروند کار کنند تا کودک بچگی کند و دیگر کار نکند. اما واقعیت جامعه دردناک­تر است. فقر این وصله­ی ناجور جامعه راه گریزی نمی­گذارد.

ویکی پدیا کودکان کار را به چهار دسته تقسیم می کند. از نظر من این تقسیم بندی فقط روی کاغذهاست. در هر صورت دنیای کودکی آن ها ربوده شده است. بیایید چهار دسته کودکان کار را برای شما نام ببرم. دسته اول کودکان کار لزوما در دام خلافکاری نمی افتند. این کودکان کار در خیابان‌ها کار می‌کنند و آخر شب‌ها به خانه باز می‌گردنند. کودکان کار کار در این دسته احتمالا به مدرسه می‌رود.
گروهی دیگر از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بی‌بهره هستند. آنها سلامت روحی و جسمی خوبی ندارند و اتصال آنها با خانواده شان کم کم قطع می­شود. زندگی کودک کار این دسته راحت­تر به طرف بزهکاری می­رود. گروهی دیگر به مدرسه نمی‌روند و همراه خانواده خود در خیابان‌ها زندگی می‌کنند. این افراد در آمریکا خانواده­های بی­خانمان گفته می­شوند، گروه آخر بی‌خانواده هستند و در خیابان رشد می‌کنند و ناگزیر تن به کار می‌دهند. این گروه کودکان خیابانی واقعی نامیده می­شوند.

سرپرست کودکان کار

سرپرست کودکان کار چه کسی است؟ زندگی کودکان کار به چه افراد گره خورده است؟ جواب واضح است خانواده­هایی که پایه­ هایی سستی دارند کودکان کار را زندگی بخشیده­اند. فقر، بیکاری و مشکلات حاد معیشتی کودکان این خانواده­ ها را تبدیل به کودک کار کرده است. اعتیاد، خشونت و تجاوز از عوامل آسیب زننده به سرپرست کودکان کار است. معمولا این خانواده­ها در شناخت از مسئولیت­های سنگین پدر و مادری خود ناتوان و ناآگاه هستند. گاهی شاهد ازدواج دخترانی در کودکی هستیم. این ازدواج­ها با افراد فاقد هرگونه صلاحیت می­تواند یک کودک کار را متولد کند. معمولا کودکان رشدیافته در این خانواده­ها به کودکان کار تبدیل می­شوند و متاسفانه آنجائی می تواند خطرناک شود که کودک این خانواده به طرف کار بزهکاری روی بیاورد.

97 درصد پدر و مادران کودکان کار بی­سوادند. حاصل بی­سوادی و بی­توجهی خانواده کودکانی را رشد می­دهد که در کارگاه­ها و زمین­ها مشغول به کار هستند. نیاموختن مهارت‌های زندگی، موجب می‌شود کودکان کار از عهده حل ساده‌ترین مسائل پیرامون خود بر نیایند. با کوچک‌ترین اتفاقات، درگیر خشونت‌هایی شوند که اغلب به ضرب و جرح و حتی قتل منجر می‌شود. نیافتن فرصتی برای کودکی به همان تلخی حرف رضا در ماه عسل«به آرزوهایم فکر نکرده­ام؛ چراکه فرصتی نداشتم.» است. کاش دنیا دیگر رضایی را پروش نداده و در معرض آسیب قرار ندهد.

زندگی کودک کار چگونه است؟

شما به عنوان یک آدم بزرگ با هشدار گوشی خود از خواب برمی­خیزید تا به سرکار بروید. کودک کار با دست­های تابان خورشید خانم بیدار می­شود. کودک کار یک لقمه سرپایی می­خورد و می­رود! در اینجا زندگی کودکان کار متفاوت است. یکی راه مدرسه را می­رود اما ترازویش در کوله مدرسه­اش سنگین است. اما زندگی کودک کار جور دیگری رقم می خورد؛ آخر نه مدرسه­ای درکار است نه ترازویی! تنها دست­هایی کوچک برای جابه­جایی بارها در بازار است.

اگر شما سرکار با همکار خود بگو و بخند دارید؛ باید بگوییم کودک کار فقط می دود برای دیر نرسیدن! آخر میدانی اگر دیر برسد مزدش نصف می­شود. اگر دیر برسد داروهای مادرش می­ماند و چراغ قرمز، سبز می­شود. برای او زمان مانند یک ساعت شنی رو به اتمام است. زندگی کودک کار طاقت فرساست اما به راستی چرا صدایشان به جایی نمی­رسد؟ با تاریک شدن هوا عزم رفتن به خانه را می­کنند. شاید اگر دَشتِ امروزش خوب باشد؛ میان راه برای پدر ناتوانش مقداری شیرینی بخرد!

چه چیزی کودک کار را می­سازد؟

عوامل گوناگونی می­تواند یک خانواده معمولی را تبدیل به خانواده کودکان کار کند. سیاست­های اجتماعی و اقتصادی گاهی بی­رحمانه این چرخ را می­چرخانند. از جمله عواملی که می­تواند تاثیر بگذارد به صورت زیر است:

  • ساختار خانواده

البته رابطه فقر و کار کودک به سادگی قابل آشکارشدن نیست. مطالعات اخیر نشان می‌دهند که احتمال فرستادن کودکان به سر کار به جای مدرسه توسط خانواده با افزایش ثروت خانوار کاهش می‌یابد. تغییرات اقتصادی ناگهانی ناشی از جنگ و وضعیت نابسامان اقتصادی از دیگر عوامل موثر است که خانواده­ها را به سمت تعریف کار برای کودکان خود جهت دریافت دستمزد بیشتر می‌کند.

  • نظام آموزشی

کودکان در طول دوره تحصیل برای خانواده­ها فقط هزینه دارند. زمانی این هزینه‌ها جبران می‌شود که بعد از اتمام تحصیلات مشغول به کار شوند. خانوارهایی که در منطقه‌ای زندگی می‌کنند که در آن کیفیت و کمیت آموزش پایین است؛ از آینده فرزند خود می­ترسند، چراکه کیفیت پایین آموزش باعث می­شود کودک آنها در آینده توانایی رقابت با کودکان دیگر را نداشته باشد. در نتیجه امکان جبران هزینه‌های تحصیل کودک در آینده وجود ندارد. آنها فکر می­کنند تحصیل کودک صرفاً اتلاف عمر کودک و منابع مالی خانوار است. در چنین شرایطی خانواده تصمیم می‌گیرد که کودک خود را به سر کار بفرستد.

  • مسائل اجتماعی و اقتصادی

شوک‌های اقتصادی و غیر اقتصادی درآمد خانوارها را تحت تأثیر قرار می‌دهند. توجه شود که شوک‌های منفی لزوماً منجر به افزایش کودک کار نمی‌گردند. همچنین شوک‌های مثبت نیز لزوماً منجر به کاهش کودک کار نمی‌گردند.

  • ناکارامدی بازارهای مالی

در کشورهای توسعه­یافته بازارهای مالی و اعتباری از نقص کمتری برخوردار هستند. خانوارهای نیازمند می‌توانند وام‌های بلند مدت دریافت کنند و با آن وام، فرزندان خود را به مدرسه بفرستند. به جای آنکه کودک خود را به علت نیاز مالی به سر کار بفرستند. این وام در نهایت توسط خود فرزندان بعد از اتمام تحصیلات و ورود به بازار کار بازپرداخت می‌شود.

  • نگرش‌های غلط فرهنگی و قومی

به عنوان مثال بعضی از فرهنگ‌ها اعتقاد دارند که پسر باید کار کند تا مرد شود، یا دختر نیازی به تحصیل ندارد چون باید زود ازدواج کند، در نتیجه به جای تحصیل در مدرسه کارهای خانه را انجام می‌دهد تا برای ازدواج آماده شود. پسر خانواده هم از سن کم به کار در اجتماع مشغول می­شود.

  • جهانی‌سازی و تجارت جهانی

عموماً گسترش تجارت جهانی می‌تواند منجر به افزایش کودک کار در کشورهای کمتر توسعه یافته شود. گسترش تجارت تقاضا برای کالاهایی که این کشورها تولید می‌کنند و در تولید آن مزیت نسبی دارند را افزایش می‌دهد. این کشورها عموماً کالاهایی را تولید می‌کنند که تولیدشان به تخصص و مهارت کمی نیاز دارد. افزایش تقاضا برای این کالاها منجر به افزایش تولید آنها می‌شود. برای افزایش تولید کالا، تقاضا برای نیروی کار کم مهارت بالا می‌رود. در نتیجه تقاضا برای استفاده از کودکان در فرایند تولید بیشتر می‌گردد؛ زیرا کودکان ارزان‌ترین نیروی کار در دسترس هستند.

تاثیر زندگی کودک کار در بعد فردی

زندگی کودک کار در شرایط بسیار نامطلوب است. تغذیه، بهداشت و سلامت روح و روان کودک از جمله آسیب­ پذیرترین قسمت زندگی کودکان کار است. این کودکان به راحتی می توانند بازیچه دست بزهکاران شوند. ایجاد خانه­های فساد، توزیع مواد مخدر از جمله این موارد است. عدم بهره­گیری از آموزش و تحصیل رقابت کودک کار با سایر کودکان را در سنین بالاتر ناممکن می­سازد.

به طور کلی این کودکان بسیار حساس است. او یک روحیه شکننده و آسیب­پذیر دارد. اگر کمی دقت به خرج ندهیم این کودکان با عقده­های بسیاری رشد می­کنند. زمانی این عقده­ها منفجر شوند خرابی­های بسیاری به بار می­نشیند. بی­توجهی و نادیده­گرفتن این کودکان می­تواند خشم پنهان آنها را افزایش دهد.

تاثیر زندگی کودک کار در بعد اجتماعی

کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی می‌شود که از کودکان استفاده ابزاری می­کنند. در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می‌کند و فقر و تهیدستی را افزایش می‌دهد. کودکان از دستیابی به دانش و مهارت کافی بازمی‌دارد و بهره‌وری نیروی کار را در جامعه کاهش می‌دهد. آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقر و… افزایش می‌یابد. در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره می‌اندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه می‌گردد.

چرا سرمایه داران کودکان کار را استخدام می کنند؟

در ایران از سن 15 سالگی دیگر کودک حساب نمی­شوید. به عبارتی به یک نوجوان کار تبدیل می­شوید. اما چرا باید افرادی کودکان زیر 15 سال را استخدام کنند؟ ساده است آنها کودک هستند. نیروهایی فرمانبردار و صادق که انرژی زیادی برای کار کردن دارند. اما این تنها دلیل نیست! کودک کار، مزد کمتری دارد. این بسیار غمگینانه و ظالمانه است. کودکی که کودکی خود را لابه­لای دستگاه های کارگاه فراموش می­کند. آرزوهای ریز و درشت خود را پشت چراغ قرمزها جا می­گذارد. حواسمان کمی بیشتر به این کودکان باشد.

درآمد کودکان کار

خوب است بدانیم تا به­حال هیچ پژوهش علمی و گزارش روشنی از این موضوع ارائه نشده است. در بین کودکان کار، آسیب محل و نوع زندگی کودک کار و اوضاع نابسامان خانواده­هایشان دیده می­شود. این به ما نشان می دهد، کودک کار شرایط مناسب برای تامین حداقل­های زندگی را ندارند. باید بدانیم کودکان کار تحت هر شرایطی به دلیل مسائل اجتماعی و اقتصادی و مشکلات زندگیشان مجبور به کارکردن هستند. حتی درآمد بالا نمی‌تواند نقشی در آینده و کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.

آثار کار کودکان

کودکان در سنین اولیه شروع به انجام کارهای خطرناک می‏کنند در حالی که آنها هنوز در حال رشد است. چنین نیروی کار می­تواند آنها را در معرض کار با ماشین­آلات خطرناک یا در صنایع نا امن بگذارد. کارهایی مانند معدن، ساخت و ساز و تولید که برای زندگی کودک کار بسیار خطرناک است. برخی کارها، کودکان را در معرض مواد خطرناک قرار می­دهد. این می تواند طول عمر زندگی کودکان کار را کوتاه کند.

وقتی کودکی در فقر نیز مجبور به کار می­شود، امید کجاست؟ چگونه آنها می­توانند برای فردایی بهتر آرزو کنند، در حالی که باید برای زنده ماندن امروز بجنگند؟ این کودکان در معرض خطر نیاز به قهرمان دارند. در دنیای امروز زباله­ها طلای کثیف نامیده می­شوند. به همین خاطر کودکانی را می­بینید که سطل زباله­های سطح شهر را زیر و رو می­کنند. اگر حواسمان به این کودکان نباشد دنیای وحشتناک منتظر ماست!

کار کودکان کار چه پیامدی دارد؟

کار کودکان می­تواند آثار جسمی، روحی، رشدی و اقتصادی بر زندگی کودکان و خانواده­های آنها داشته باشد. کودکانی که در کشاورزی کار می­کنند؛ می­توانند از تجهیزات خطرناک بدون سلامتی و ایمنی مناسب آسیب ببینند. در حمل بارهای سنگین دچار مشکل شوند، از قرار گرفتن در معرض سموم دفع آفات و کودها رنج می برند!

اغلب اثرات کار کودکان تا بزرگسالی منتقل می­شود. زندگی کودکان کار به مخاطره می­افتد. سلامت ضعیف و نرخ پایین سواد، کارگران سابق را برای دسترسی به کار مناسب و معیشت بهتر دشوار می­کند. فقر محرک کار کودکان است، تنها پیامد آن فاصله بیشتر بین طبقه­های اجتماعی در جامعه است.

کار کودکان کار چه اشکالی دارد؟

برده ­داری، قاچاق کودکان و کودکانی که به فعالیت­های غیرقانونی روی می­آورند؛ از بدترین اشکال کار کودکان است. کار خطرناک نیز یکی از بدترین اشکال زندگی کودکان کار خواهد بود. هیچ کودک زیر 18 سال نباید کاری را انجام دهد! حتی اگر سن او از حداقل سن قانونی بالاتر باشد.

کاری که توسط کودکان در شرایط خطرناک و ناسالم انجام می­شود، کار خطرناکی است. این بدان معناست که این کار به طور طبیعی نا امن است. برای کودکان زیر 18 سال بدون در نظر گرفتن شرایط و ایمنی مناسب نیست. برخی از کارهایی که طبیعتاً خطرناک هستند شامل استفاده از مواد شیمیایی خطرناک یا کار با ماشین­آلات سنگین است.

وضعیت کودکان کار در جهان

در جهان ۲۵۰ میلیون کودک کار وجود دارد که بیش از سه چهارم تا ۹۰ درصد از آنها در کشورهای مختلف در حال رشد بوده و در خیابان کار می‌کنند، اما در خانه زندگی می‌کنند و نان‌آور خانه هستند. طبق آمار سازمان جهانی کار ۱۲۰ میلیون‌ نفر از ۲۵۰ میلیون کودک کار، وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌وقت هستند و ۱۳۰ میلیون کودک دیگر به صورت پاره وقت کار می‌کنند که اغلب آنها پسر هستند. همچنین براساس تخمین‌های جدید این سازمان از این تعداد ۱۲۲.۳ میلیون کودک در منطقه آسیا و پاسیفیک، ۴۹.۳ میلیون نفر در آفریقا و ۵.۷ میلیون کودک در آمریکای لاتین و کارائیب زندگی می‌کنند. به این ترتیب، بیشترین کودکان کار در آسیا زندگی می‌کنند.

از سوی دیگر طبق گزارش یونیسف از هر ۱۲ کودک در جهان یک کودک به صورت اجباری ناچار به کار می شود. البته به طور کل به ازای هر ۶ کودک در دنیا یک کودک، کار می‏کند و تعداد کودکانی که در مشاغل سخت فعالیت می‌کنند و بدترین اشکال کار کودک هستند، در سال ۲۰۰۶، ۱۲۶ میلیون نفر بوده است. اکثر کودکان کار یعنی ۷۰ درصد از آنها درگیر کارهای کشاورزی هستند، در حالی‌که فقط ۹ درصد در کارهای صنعتی اشتغال دارند، همچنین در کشورهای آنگولا، برمه، کلمبیا، کنگو، لیبریا، سودان و اوگاندا گاهی از کودکان در درگیری‌های نظامی استفاده می‌شود. در ایالات متحده آمریکا نیز حدود هزار کودک در مزارع کار می‌کنند که اکثر آنها از گروه مهاجرانی بوده‌اند که به طور غیر قانونی از آمریکای لاتین به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده‌اند

تعریف کودک کار

کارشناسان کودکانی که در خیابان دیده می‌شوند را در ۴ گروه طبقه بندی می‌کنند. گروه اول کودکان فقیری هستند که شب‌ها به خانه‌شان برمی‌گردند. احتمالا به مدرسه می‌روند و بزهکار نیستند. گروه دوم نسبتا مستقل‌ هستند و پیوندهای آن‌ها با خانه در شرف از هم گسستن است. حضور آن‌ها در مدرسه هم کم‌کم خاتمه پیدا می‌کند. در ادامه هم بزهکاری آن‌ها شروع می‌شود.گروه سوم کودکان خانواده‌های خیابانی هستند که به همراه خانواده خود در خیابان زندگی و کار می‌کنند. وضعیت آن‌ها با فقر گره خورده است. در هندوستان به آن‌ها «ساکنین پیاده‌رو»گفته می‌شود و در آمریکا کودکان خانواده‌های بی‌خانمان هستند  و گروه چهارم نیز تماس خود را با خانواده قطع کرده‌اند و تمام وقت خود را در خیابان می‌گذرانند و کودکان خیابانی «واقعی» هستند.  البته سازمان ملل این معضل را در قالب کودک کار، پسر یا دختری است که خیابان، خانه و محلّ زندگی او شده و تحت حمایت و نظارت کافی بزرگسالان مسؤول قرار ندارد، تعریف کرده است.

آمار کودکان کار در ایران

آمار کودکان کار و خیابانی در استان‌های مختلف با توجه به جغرافیا و تفاوت‌های فرهنگی در استان‌ها متغیر است. در تهران به ازای هر ۵۳۰ نفر جمعیت، در تبریز به ازای هر ۱۶ هزار نفر جمعیت «یک کودک کار» کار و خیابان وجود دارد، ضمن اینکه در کرمان در سال گذشته ١٠٦٣ کودک خیابانی و کار در شهرستان کرمان شناسایی شده اند. در استان البرز درسال‌های ۹۶ و  ۹۷ و سه ماهه اول ۹۸  تعداد  ۹۳۰  مورد کودک کار و خیابان  در مراکز تحت نظارت اداره کل بهزیستی پذیرش شده‌اند. در یزد ۷۵۹ کودک کار و خیابانی از سال ۹۲ تا پایان سال ۹۷ در مراکز بهزیستی یزد پذیرش شدند و در استان خوزستان نیز کودکانی که توسط بهزیستی شناسایی و شناسنامه‌دار شده اند و برای آن‌ها پرونده تشکیل شده است، تقریبا ۵۶۰ نفر هستند که همه آن‌ها خانواده دارند و تنها ساعاتی از روز را در خیابان‌ها کار می‌کنند.

آشنایی با حقوق جهانی کودکان کار

دوازدهم ژوئن، ۲۲ خرداد، روز جهانی مبارزه علیه کار کودک است. سال ۱۹۸۹ بود که مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیمان نامه حقوق کودک را تصویب کرد. براساس ماده ۳۲ این پیمان‌نامه، دولت‌های عضو موظف شدند تا با هرگونه سوءاستفاده و بهره کشی اقتصادی از کودکان مقابله کرده و زمینه‌های رشد ذهنی، جسمی، روانی، و اجتماعی تمام کودکان را فراهم کنند. البته علاوه بر این، پیمان نامه حقوق کودک وکنوانسیون ۱۳۸ «حداقل سن کار کودکان» مصوب ۲۶ ژوئن ۱۹۷۳ و کنوانسیون ۱۸۲ «ممنوعیت بدترین اَشکال کار کودکان» مصوب ژوئن ۱۹۹۹ از اقدامات موثر بین‌المللی بوده است. ایران نیز سال ۱۳۷۰ پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرد و در اسفند سال ۱۳۷۳ مفاد پیمان‌نامه به تصویب مجلس رسید. همچنین ایران مقاوله‌نامه شماره ۱۸۲ حقوق بنیادین کار را در سال ۸۰ قبول کرد.

 حقوق کودکان کار بر اساس قانون کار

علاوه بر این طبق ماده ۷۹ قانون کار، «به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام (پسر و دختر)‌ ممنوع است. کارفرمایانی که افراد کمتر از ۱۵ سال را به کار بگمارند، مستوجب مجازات خواهند بود. ضمنا باید کودکان را به کاری گماشت که برای او زیان آور نباشد. البته طبق ماده ۱۸۸ قانون کار،‌ «کارگران کارگاه‌های خانوادگی که انجام کار آن‌ها منحصرا توسط صاحب کار،‌ همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک انجام می‌شود، مشمول مقررات قانون کار نمی‌باشد.»

 در ماده بعدی این قانون هم آمده: «کارگری را که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارد، کارگر نوجوان می‌نامد» البته تاکید هم می شود که «چنین کارگری در بدو استخدام باید از سوی سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایش‌های پزشکی قرار گیرد.». همچنین در ماده ۸۲ قانون کار، ساعات کار روزانه کارگر نوجوان را نیم ساعت کمتر از ساعت کار معمولی کارگران تعیین می‌کند و ترتیب استفاده از این امتیاز را موکول به توافق کارگر و کارفرما می‌سازد.

 در ماده ۸۳ قانون کار به تاکید آمده است: «ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور و خطرناک و حمل بار با دست بیش از حد مجاز، استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگر نوجوان ممنوع است». و در نهایت ماده ۸۴ قانون کار یادآور می‌شود: «در ارتباط با مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن و یا شرایطی که کار در آن انجام می‌شود برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیان آور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود [نه ۱۵ سال]. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.

البته با این که مواد ۸۲ تا ۸۴ قانون کار ، شرایطی برای کار کودکان قائل شده است که از آن جمله منع اضافه کاری، انجام کارهای سخت و زیانبار و شبانه است. اما بر اساس ماده ۱۸۸ قانون کار، کار کودکان در کارهای خانگی و به موجب ماده ۱۹۶، کار آنها در کارگاه های کوچک زیر ۱۰ نفر ممنوعیت ندارد. بنابراین قانون کار با استثنا کردن کودکان شاغل در کارگاه های کوچک و خانگی از اصل ماده ۷۹ و مواد ۸۲ و ۸۳ و ۸۴ قانون کار که اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال را منع کرده، زمینه استثمار کودکان را فراهم کرده است. از طرف دیگر همان طور که ماده ۸۴ به مشاغلی که برای سلامت، اخلاق کارآموزان و نوجوانان اشاره کرده، به این معنی است که اگر زمینه زیانباری برای کار کودکان و نوجوانان مرتفع شود، کارفرما می تواند از کار کودکان استفاده کند، در نتیجه این ماده هم زمینه استثمار کودکان را فراهم خواهد کرد.

قانون حمایت از کودکان و نوجوانان

اما قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که در این دوره از مجلس به تصویب رسید ضمن تعیین وظایف والدین برای تامین امکانات لازم برای تحصیل فرزندانشان و ممانعت از بروز خطرهای ناشی از  فقر شدید، آوارگی، پناهندگی، مهاجرت یا بی‌تابعیتی، مجازات هایی را از جزای نقدی درجه هفت و برای مراتب بعدی به جزای نقدی درجه شش برای والدینی که از اجرای این قانون استنکاف کنند در نظر گرفته است، همچنین این قانون شرایط نگهداری کودکان کار دارای سرپرست در مراکز تحت پوشش بهزیستی را نیز فراهم کرده است.

وکلای ملت در این دوره از مجلس شورای اسلامی توجه ویژه‌ای به رفع آسیب‌های اجتماعی داشته‌اند، چرا که تحقق این مهم از موارد مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده که چند بار در سال با حضور ایشان جلسه‌ای به منظور اراده گزارش دستگاه‌های مربوطه در خصوص روند اقدامات صورت گرفته در این حوزه برگزار می‌شود. هم‌اکنون نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ویژه اعضای کمیسیون اجتماعی به دنبال کاهش آسیب‌های اجتماعی به ویژه با کودکان کار هستند.

کودکان کار در دام قاچاقچیان اعضا گرفتار می‌شوند

زهرا ساعی  با یادآوری اینکه ما اغلب در کلانشهرها با پدیده کودکان کار مواجه هستیم، گفت: آمار این کودکان در پایتخت بیشتر بوده و چندین سال است که در طرح‌های کوتاه مدت متولیان امر همچون شهرداری، سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی بخشی از امور این کودکان از جمله جمع‌آوری و نگهداری را برعهده دارند.

نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: متاسفانه در تهران جمعیت این کودکان سیر صعودی داشته و تاثیر اجرای طرح‌ها در رابطه با کنترل این وضعیت هم مقطعی بوده، چرا که اقدامات در این حوزه برنامه‌محور نبوده است و دارای پشتوانه نیست. وی تصریح کرد: حضور کودکان کار اتباع خارجی هم به زیبایی چهره شهر خدشه وارد می‌کند و هم گسترش دامنه آسیب‌های اجتماعی را به دنبال دارد.

ساعی خاطرنشان کرد: تعداد زیادی از کودکان کار بازمانده از تحصیل هستند و اغلب آنها انواع بزهکاری را می‌آموزند و تعدادی از آنها طعمه قاچاقچیان برای توزیع مواد مخدر هستند و توسط باندهایی در این حوزه کنترل می‌شوند، از نظر سلامتی هم به دلیل حضور دائم در محدوده‌های دارای ترافیک یا حتی فعالیت در حوزه بازیافت زباله در معرض خطر بوده و به امراض مختلفی مبتلا می‌شوند، ضمن اینکه این کودکان به هیچ وجه کودکی نمی‌کنند و از این جهت نیز در معرض آسیب‌های روحی قرار دارند. وی اظهار کرد: هم‌اکنون نمی‌توان آینده خوبی برای کودکان کار متصور شد و سرنوشت آن مبهم است، کما اینکه ممکن است تعدادی از آنها در دام باندهای قاچاق مواد مخدر و حتی قاچاق اعضا گرفتار شوند.

کودک کار؛ برده داری نوین در عصر تکنولوژی و فناوری

ساعی افزود: اغلب این کودکان از راه های دشوار درآمد کسب می کنند، کما اینکه در هوای گرم یا سرد، گونی بر دوش داشته و زباله که طلای کثیف اتلاق می‌شود، جمع آوری می‌کنند، اما تنها سهم ناچیزی به آنها تعلق می‌گیرد و این یک برده داری نوین در عصر تکنولوژی و فناوری است.

این نماینده مردم در مجلس دهم، یادآور شد: تاکنون دستگاه‌های مربوطه تصمیم جدی برای ساماندهی کودکان کار نگرفته‌اند و این در حالی است که تعداد زیادی از آنها به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی توسط خانواده‌های خود که اغلب از قشر کم درآمد هستند از مناطق محروم به کلانشهرها فرستاده می‌شوند.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: ما بارها در کمیسیون اجتماعی به عنوان متولی رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی از مسئولان مربوطه خواسته‌ایم در رابطه با کودکان کار و اقداماتی که در جهت ساماندهی آنها انجام داده‌اند، گزارش ارائه دهند، اما عزمی جدی و راسخ در آنها نمی‌بینیم، ضمن اینکه اقدامات این دستگاه‌ها به این بهانه که بودجه کافی در این بخش تخصیص داده نشده یا دستگاه‌های دیگر به وظایف خود عمل نمی‌کنند، به صورت جزیره‌ای صورت گرفته و تقصیر را به گردن هم می‌اندازند، و این در حالی است که به صورت زنجیره‌وار بهم متصل هستند.

جمع‌آوری کودکان باید منطبق با داده‌های علمی و تجربیات منطقی باشد

زهرا ساعی  معتقد است: ما باید برای رفع پدیده کودک کار تعداد محدودی از دستگاه‌ها را درگیر کنیم، چرا که تعدد دستگاه‌ها باعث می‌شود کارها به کُندی پیش رفته و تصمیم‌گیری‌های واحدی وجود نداشته باشد و تنها در این حوزه وقت و هزینه به هدر برود و در نهایت نتیجه مطلوب نیز حاصل نشود.

وی یادآور شد: شیوه جمع‌آوری کودکان باید منطبق با داده‌های علمی و تجربیات منطقی باشد، ضمن‌اینکه توانمندسازی آن‌ها بعد از جمع‌آوری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چرا که اغلب بعد از مدتی رها می‌شوند، همچنین باید خانواده آن‌ها شناسایی شده و مورد حمایت قرار گیرند و شرایط ادامه تحصیل کودکانشان فراهم شود و چنانچه خاطی هستند از طریق دستگاه قضایی با آن‌ها برخورد شود.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، اظهار کرد: آنچه در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان آورده شده، این است که شرایط تحصیل و تامین امنیت این کودکان فراهم شود و دستگاه‌هایی همچون بهزیستی، قوه قضائیه و نیروی انتظامی مکلف به نظارت بر این بخش شده‌اند./

افزایش فقر باعث رشد آمار کودکان کار شده است

در ادامه احمدبیگدلی با بیان اینکه کودک کار یکی از آسیب‌های اجتماعی مهم بوده که مساله‌ساز شده است، گفت: دلایل ایجاد این پدیده ارزان بودن دستمزد این کودکان است که اغلب بی‌سرپرست یا بدسرپرست هستند که توسط افراد سودجو بکار گرفته می‌شوند یا دارای والدینی هستند که مشکلات مالی دارند و از کودکانشان سوءاستفاده مالی می‌کنند.

نماینده مردم خدابنده در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: هم‌اکنون سرچهارراه‌ها کودکان کمتر از ۱۲ سال در حال دستفروشی هستند که این موضوع با هیچ عقل، منطق و یا حتی شرع و قانونی پذیرفتنی نیست که کودکان به جای تحصیل یا تفریح مشغول کار شوند.

بیگدلی تاکید کرد: متاسفانه با افزایش فقر در جامعه، آمار کودکان کار هم افزایش یافته است تاجاییکه حتی در جاده‌ها ساعت ۵ صبح کنار اتوبان‌هایی که هیچ امنیت جانی برای عابران وجود ندارد، این کودکان مشغول دستفروشی هستند که بیانگر این است که توسط باندی به کار گرفته شده‌اند و تحت فشار در آن ساعت مشغول کار می‌شوند.

وی تصریح کرد: ما در مجلس هم از بُعد قانونگذاری و هم تعیین بودجه توجه خاصی به حوزه آسیب‌های اجتماعی داشته‌ایم، اما به دلیل وجود دستگاه‌های متعددی که در این حوزه فعالیت دارند و موازی‌‍کاری که صورت می‌گیرد، باعث شده که دستگاه پاسخگوی واحد فعال در زمینه کنترل آسیب‌های اجتماعی نداشته باشیم.

این نماینده مردم در مجلس دهم، یادآور شد: رفع آسیب‌های اجتماعی همواره مورد تاکید رهبری است، کما اینکه هر ۶ ماه یک‌بار در این زمینه از دستگاه‌های مربوطه گزارش می‌خواهند، بنابراین باید برنامه‌ریزی دقیقی در این حوزه داشته باشیم و دستگاه‌ها با همکاری و انسجام در جهت کنترل آسیب‌های اجتماعی گام بردارند.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: بیش از ۱۵ دستگاه اعم از وزارتخانه‌های کشور، بهداشت، ورزش و جوانان، آموزش و پرورش و علوم، همچنین قوه قضائیه، کمیته امداد امام خمینی (ره)، نیروی انتظامی، شهرداری، سازمان بهزیستی و سازمان‌های مردم نهاد برای کنترل آسیب‌های اجتماعی ورود پیدا کرده‌اند، اما به دلیل موازی‌کاری آنها در این حوزه به نتیجه قابل قبولی نرسیده‌ایم.

ساماندهی کودکان کار با تقسیم کار بین دستگاه‌های مربوطه امکانپذیر است

در ادامه احمدبیگدلی در ارائه راهکار برای ساماندهی کودکان کار افزود: همه نهادها و دستگاه‌های مربوطه باید در این زمینه با هم متحد شوند، ضمن اینکه تا سازمان خاصی برای کنترل آسیب‌های اجتماعی ایجاد نشود، نمی‌توانیم در این حوزه موفق عمل کنیم، یا حتی می‌توان بین دستگاه‌های مربوطه تقسیم کار کرد.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: تاکنون هیچ آمار دقیق از کودکان کار اعلام نشده است، چراکه فعالیت آنها قانونی نیست که بتوان سرشماری کرد، ضمن اینکه اکثر این کودکان توسط باندها کنترل می‌شوند، بنابراین نمی‌توان از آنها آمار دقیقی ارائه داد و این در حالی است که در تمام چهارراه‌ها حضور دارند./

ساماندهی کودکان کار به دلیل موانع قانونی ناکام مانده است

محمدرضا عارف رئیس کمیته راهبردی امید متشکل از اعضای مجمع نمایندگان تهران، شورای شهر، استاندار و شهردار گفت: در شرایط کنونی معضل اصلی تهران رشد آسیب‌های اجتماعی است، به خصوص در حوزه کودکان کار و معتادان متجاهر که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: در رابطه با کودکان خیابانی یا کار تاکنون اقداماتی شده است، جلسات مشترکی را با شهرداری، استاندار تهران و سازمان محیط زیست داشتیم، ضمن اینکه استاندار تهران که در گذشته رئیس سازمان بهزیستی بوده است و تخصص خوبی در این زمینه دارد و برغم اینکه اقدامات خوبی در این حوزه انجام شده است اما در این زمینه با برخی موانع قانونی روبرو هستیم.

این نماینده مردم در مجس دهم، با اشاره به موانع قانونی که در مسیر ساماندهی کودکان کار وجود دارد، تصریح کرد: متأسفانه بعد از اینکه این کودکان را جمع‌آوری کرده و به استان‌هایشان برمی‌گردانند، دو روز بعد مجدد برمی‌گردند که این موضوع در حال پیگیری است.

هم اکنون در تلاش هستیم تا بتوانیم کودکان کار را ساماندهی کنیم که تقریبا از تمام پتانسیل تهران در مورد این مسئله استفاده می‌شود تا با حفظ آرامش و حرمت افراد انجام شود و امیدواریم به نتیجه برسد.

رییس مجمع نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: اعتقاد ما بر این است که کودکان کار حتی‌الامکان به محل زندگی‌شان بازگردانده شوند، چرا که بسیاری از آنها برای استان‌های دیگر هستند، اما متأسفانه بخشی از آنها نیز خارجی هستند که ما با این گروه مشکل داریم، چرا که بعد از جمع‌آوری دوباره برمی‌گردند که رفع این مشکل نیازمند همکاری نهادهای مربوطه برای پیگیری امور اتباع خارجی است./

اما مددکاران اجتماعی نیز که نقش بسزایی در نجات زندگی کودکانی دارند که به دلایل مختلف از جامعه طرد شده یا درگیر بزه شده اند معتقدند تا زمانی که فقر باشد نمی توان معضل کودک کار را رفع کرد.

حذف کودکان کار از خیابان در شرایط اقتصادی کنونی امکانپذیر نیست

سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، در مورد حقوق کودکان کار بنابر قانون گفت: در ماده (۷۹) قانون کار آمده که کار برای کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است، اما ماده (۸۰) این قانون رسما افراد ۱۵ تا ۱۸ سال را به عنوان کارگر نوجوان قلمداد کرده است، حتی در ماده (۸۴) آمده که این کودکان با نیم ساعت کار کمتر و کاری که به جسم و روحش آسیب نزند از حمایت‌های تأمین اجتماعی نیز برخوردار می‌شوند، بنابراین ما کار افراد ۱۵ تا ۱۸ سال را به رسمیت شناخته‌ایم مگر مشاغلی که کودکان از آن منع شده باشند.

وی با بیان اینکه آیین‌نامه منع فوری اشکال کار کودک در هیأت دولت مصوب و ابلاغ شد، ادامه داد: بر اساس مقاوله‌نامه ۱۸۲ سازمان بین‌المللی کار، کشورها متعهد شدند تا متناسب با شرایط فرهنگی کشورشان مشاغلی را برای کودکان منع کنند که ایران هم این کار را کرده است، کما اینکه در گام اول گفته شده از نظر قانونی کار کودک هیچ منعی ندارد، مگر اینکه کار موجب آزار، استثمار و بهره‌کشی کودک شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، تصریح کرد: گروه دوم کودکانی هستند که طبق آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی برای تأمین معاش خانواده مجبور به کار کردن هستند. تا زمانی که عواملی که باعث ‌شوند کودکان، مدرسه، خانه و جای گرم و نرم را بر کار ترجیح دهند که بخش عمده آن نیز به فقر برمی‌گردد، حل نشود، ما به شکل‌های مختلف کودکان کار و خیابانی خواهیم داشت، بنابراین در ابتدا فقر و بعد هم موضوع فراگیر نشدن نظام رفاه و تأمین اجتماعی مانع از ساماندهی این کودکان می‌شود.

وی اظهار کرد: هم اکنون خط فقر در شهر تهران چند است؟ ضمن اینکه مبلغی که در قانون حمایت از خانواده‌های نیازمند داریم یک سوم حداقل حقوق کارمندان دولت است، اما ما چه میزان برای یک خانواده پنج نفره و بیشتر پرداخت می‌کنیم؟ بنابراین نظام تأمین اجتماعی و حمایت اجتماعی کشور یک نظام فراگیر، جامع و کامل نیست.

موسوی چلک­ یادآورشد: در چنین شرایطی به دلیل مشکلات اقتصادی حضور کودکان کار را در جامعه و خیابان پررنگ‌تر می‌کند و طبیعتا کار کردن این کودکان در خیابان تبعات دیگری را نیز برای آنها به همراه خواهد داشت.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا دستگاه‌های مربوطه به وظایف خود در حوزه حمایت از کودکان کارعمل کرده‌اند، افزود: این دستگاه‌ها تلاش خود را می‌کنند، چرا که اگر کار نمی‌کردند شرایط بدتر از وضع موجود بود، اما بحث اینجاست که این مشکل حل نمی‌شود به این دلیل که ریشه‌های آن همچنان سر جای خود هستند.

موسوی چلک­ بیان کرد: تا زمانی که عواملی که در گسترش فقر تأثیرگذارند و باعث می‌شوند کودک در این سن مجبور شود به خیابان بیاید و به صورت طولانی مدت کار کند و آسیب جسمی و روحی ببیند، مدیریت نشود، ما به اشکال مختلف کودکان کار را در خیابان خواهیم داشت.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، بیان کرد: در شرایط کنونی این کودکان بر سر چهارراه‌ها و گاهی زیر زمین فعالیت می‌کنند و اگر آنها را از سطح خیابان جمع‌آوری کنیم، به زیر زمین‌ می‌روند و در آن صورت شرایط بدتری خواهند داشت، در این صورت برای این کودکان خیابان امن‌تر از جاهای دیگر خواهد بود.

وی عنوان کرد: با این شرایط ما چاره‌ای جز پذیرش کودکان کار در خیابان‌ها نخواهیم داشت و باید تدابیری اتخاذ کنیم که هم ساعت کارشان به عنوان کودک کار کمتر شود، هر چند مطلوب و نگاه واقع‌بینانه این است که کودک بچگی‌اش را بکند، و این در حالی است که کودکان کار، کودکی را تجربه نکرده‌اند، بنابراین طبیعی است که در آینده کمتر بتوانند در چرخه توسعه کشور و ایجاد امنیت نقش موثر، سازنده و پایداری داشته باشند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، تاکید کرد: ما باید کاری کنیم که این کودکان در کنار حضورشان برای کار در خیابان به سایر حقوقشان مانند امنیت، بهداشت، بیمه، آموزش و … نیز دسترسی داشته باشند، چراکه حذف کودک کار خیابان در شرایط اقتصادی کنونی امکانپذیر نخواهد بود./

برخی نمایندگان ادوار نیز که پیش از این در کمیسیون اجتماعی فعال بوده و تجربیات سازنده ای در این مورد دارند معتقدند آینده این کودکان پر ابهام و نگران کننده است چون مستعد حرکت به سمت انواع بزهکاری هستند.

پدیده کودک کار نسبت به تکدی‌گری در شرایط بدتری  قرار دارد

داریوش قنبری نماینده ادوار مجلس، در رابطه با مسئولیت هر کدام از دستگاه‌ها برای ساماندهی کودکان کار، گفت: دستگاه‌های زیادی متولی جمع‌آوری و ساماندهی کودکان کار هستند، اما همچنان ما با این معضل در سطح شهر مواجه هستیم، ضمن اینکه هر دستگاه، دستگاه دیگری را در این زمینه مقصر می‌داند و معتقدند همکاری لازم صورت نگرفته است.

وی افزود: موضوع کودکان کار باید تحت عنوان افراد بی‌سرپرست یا بدسرپرست به شکل خاص از طرف سازمان بهزیستی مورد توجه قرار گیرد، چرا که این سازمان به لحاظ قانونی وظایفی را در این زمینه دارد و لازم است وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد، همچنین وزارت کشور هم باید در این مورد با سازمان بهزیستی همکاری کند به این دلیل که بهزیستی به تنهایی از عهده این کار برنمی‌آید.

عضو کمیسیون اجتماعی در مجلس هشتم، تاکید کرد: مشکلی که در شرایط کنونی با آن مواجه هستیم، شرایط اقتصادی فعلی کشور است، چرا که در این وضعیت موضوع ساماندهی کودکان کار به راحتی امکانپذیر نیست و باید فکری برای این موضوع کرد.

وی تصریح کرد: متأسفانه برخوردهای نامناسبی با این کودکان صورت می‌گیرد، حتی در مورد حقوق اولیه‌ آنها می‌شنویم که مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند، در این شرایط سازمان بهزیستی می‌تواند در حد توان با توجه به امکانات و منابعی که در اختیار دارد، این موضوع را ساماندهی کند.

قنبری خاطرنشان کرد: موضوع کودک کار نسبت به بحث تکدی‌گری در شرایط بدتری  قرار دارد، چرا که بحث آینده کودکانی مطرح است که در حال حاضر کودکی را تجربه نمی‌کنند و به طور قطع آینده پرابهام و نامعلومی در انتظار آنها خواهد بود که برای آنها مناسب نیست.

این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، یادآور شد: سازمان بهزیستی باید این کودکان را تحت سرپرستی و آموزش قرار دهد و آموزشگاه‌هایی برای آنها ایجاد کند، چرا که در ارتباط با کودکان کار سازمان بهزیستی مسئولیت مستقیم دارد و باید به شکل جدی و مناسب به وظایف خود عمل کند، ضمن اینکه باید این شرایط که همه دستگاه‌های مربوطه از وظایفشان در این حوزه سلب مسئولیت می‌کنند، کنار گذاشته شود.

 در کنار این همه فرار مسئولان از حمایت از کودکان کار که فرزندان تک تک ایرانیان محسوب می شوند و هر کدام گناه بی عدالتی و نبود توجه به آنها را به بهانه نبود بودجه، امکانات و خلاء قانونی به گردن یکدیگر می‌اندازند یک کودک کار برای رفع مشکلاتش تنها خدا را صدا می‌زند.

شهرداری قانونا وظیفه‌ای در قبال کودکان کار ندارد

شهردار تهران پیش از این در رابطه با کودکان کار گفته بود: «در ایران بر اساس داده‌های مرکز آمار وزارت کار از ۹ میلیون کودک ۴۹۹ هزار نفر فعال در حوزه کار هستند، ضمن اینکه مسئله کار کودک ارتباط مستقیم با فقر در خانواده دارد، البته تعداد بالایی از کودکان کار در کشور تابعیت ایرانی ندارند.  درصد قابل توجهی از کودکان کار در خیابان‌ها فعالیت می‌کنند و مشغول دستفروشی، گلفروشی، زباله‌گردی و یا فال‌گیری هستند.

آمار کودکان کار در کلانشهر‌ها بیشتر از سایر شهر‌ها است که البته یکی از علت‌های آن جمعیت بالای این شهرهاست، اما

شهرداری قانونا وظیفه‌ای در قبال کودکان کار ندارد و بهزیستی و سایر دستگاه‌ها متولی آن هستند، ولی ما خود را مسئول اجتماعی در این زمینه می‌دانیم و بهزیستی دو نوع خدمت در مراکز شبانه روزی و مراکز آموزشی را انجام می‌دهد که ما در کنار آن‌ها در این زمینه‌ها نیز فعالیت می‌کنیم.»

 

 

خشونت مرکز روان

خشونت

خشونت  چیست؟

خشونت عبارت است از استفاده عمدی از زور یا قدرت فیزیکی، به شکل تهدید یا واقعی، علیه شخص دیگری که منجر به جراحت، مرگ و آسیب روانی شود یا با احتمال بالا ممکن است منجر به آسیب شود. اگرچه اکثر نجات یافتگانِ خشونت، دختران و زنان هستند، پسران و مردان نیز ممکن است مورد خشونت قرار گیرند.

violence

خشونت انواع مختلفی دارد، مانند خشونت فیزیکی و جنسی، خشونت عاطفی یا روانی، خشونت اجتماعی-اقتصادی (شامل شرایطی مانند عدم اجازه برای کارکردن، کسب درآمد، اجبار به کار کردن بدون دریافت دستمزد و غیره) و خشونت خانگی.

همیشه به خاطر داشته باشید!!!

اگر شما یا کسی که می‌شناسید در معرض خشونت قرار گرفته‌است، حتما درخواست کمک کنید. به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و کمک در دسترس است.

در صورت لزوم، حمایت‌های مختلف، از جمله حمایت پزشکی، حمایت روانی-اجتماعی و کمک قانونی وجود دارد. شما نباید از درخواست برای دریافت هیچ یک از این حمایت‌ها احساس خجالت کنید.

به یاد داشته باشید که تمام اطلاعاتی که ارائه می کنید کاملاً محرمانه تلقی می‌شوند و بدون رضایت شما با هیچ کس به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

شما حق دارید بیان کنید که ترجیح می‌دهید با کارمند زن یا مرد در کمیساریا صحبت کنید.

  • حامی باشید: خود، خانواده و جامعه خود را مطلع کرده و از آنان حمایت کنید.
  • به هر شکلی از خشونت نه بگویید – از جمله خشونت فیزیکی، عاطفی، روانی، جنسی یا اقتصادی.
  • هیچ چیز نمی‌‎تواند بهانه ای برای خشونت علیه زنان باشد.
  • مردان و پسران نیز ممکن است نجات یافته خشونت باشند. اگر احساس آسیب، تهدید، یا آزار می‌کنید، نمی‌بایست از درخواست حمایت احساس خجالت کنید.

 

خشونت چه انواعی دارد؟

خشونت و سوء استفاده می ‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. خشونت خانگی شامل سوء استفاده های جسمی، جنسی، عاطفی، اقتصادی، روانشناختی، وابسته به رابطه، متمرکز بر کودکان و بزرگتر ها و آزار رساندن است. در مورد اشکال مختلف زیر اطلاعات بیشتری کسب کنید:

هرگونه تجزیه و تحلیل جامعی در مورد خشونت باید با تعریف اشکال مختلف خشونت به قالبی آغاز شود که سنجش علمی آنها را تسهیل کند. رویکرد های ممکن بسیاری برای تعریف خشونت وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی خشونت را اینگونه تعریف می کند:

استفاده عمدی از نیروی فیزیکی یا قدرت، تهدید یا اقادام واقعی علیه خود، شخص دیگر، یا علیه گروه یا جامعه، که منجر به آسیب، مرگ، آسیب روانی، ناهنجاری یا محرومیت شود.

انواع خشونت

نوع شناسی ارائه شده در اینجا، خشونت را بر اساس ویژگی های افرادی که مرتکب این عمل خشونت آمیز شده اند، در قالب سه گروه بزرگ دسته بندی می کند:

  • خشونت خودمحور؛
  • خشونت بین فردی؛
  • خشونت جمعی؛
  • خشونت خانگی؛
  • خشونت جنسی.

این طبقه بندی اولیه بین خشونت هایی که شخص نسبت به خود روا می دارد، خشونت ناشی از شخص دیگر یا گروه کوچکی از افراد، و خشونت ناشی از گروه های بزرگتر مانند دولت ها، گروه های سیاسی سازمان یافته، گروه های شبه نظامی و سازمان های تروریستی، تمایز قائل می شود.
هر یک از این سه مقوله گسترده برای منعکس کننده انواع خاصی از خشونت تقسیمات بیشتری پیدا می کنند.

1. خشونت خودمحور

خشونت خودمحور به رفتار های خودکشی و خودآزاری تقسیم می شود. مورد اول دربردارنده افکار خودکشی، اقدام به خودکشی – که در برخی کشور ها “خودکشی نافرجام” یا “خودآزاری عمدی” نیز نامیده می شود- و خودكشی کامل است. در مقابل، خودآزاري شامل اعمالي نظیر خود زنی است.

2. خشونت بین فردی

خشونت بین فردی به دو زیر مجموعه تقسیم می شود:

خشونت خانوادگی و خشونت با شریک زندگی – یعنی خشونت نه منحصراً، اما تا حد زیادی بین اعضای خانواده و شریک زندگی در خانه روی می دهد.
خشونت اجتماعی – خشونتی که به طور کلی در خارج از خانه، و بین افرادی که ارتباطی با یکدیگر ندارند، یا ممکن است یکدیگر را بشناسند رخ می‌ دهد.

گروه اول شامل انواع خشونت مانند سوء استفاده از کودکان، خشونت خانوادگی و سوء استفاده از افراد مسن می‌ باشد. گروه دوم دربردارنده ی خشونت جوانان، اعمال خشونت آمیز تصادفی، تجاوز جنسی ازسوی افراد غریبه‌، و خشونت در محیط ‌های سازمانی مانند مدارس، محل‌ های کار، زندان ‌ها و خانه ‌های سالمندان است.

3. خشونت جمعی

خشونت جمعی به خشونت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تقسیم می شود. بر خلاف دو مقوله گسترده دیگر، زیر مجموعه های خشونت جمعی دربردارنده ی انگیزه‌ های احتمالی برای اعمال خشونت نسبت به گروه ‌های بزرگ‌ تر افراد یا دولت‌ ها است. خشونت جمعی متعهد به پیشبرد یک دستور کار اجتماعی خاص مانند جنایات جنگی از سوی گروه های سازمان یافته، اقدامات تروریستی و خشونت اوباش است. خشونت سیاسی شامل جنگ و درگیری‌ های خشونت ‌بار مرتبط، خشونت دولت و اقدامات مشابهی است که توسط گروه‌ های بزرگ ‌تر انجام می ‌شود. خشونت اقتصادی شامل حملات گروه ‌های بزرگ ‌تر با انگیزه اقتصادی است – مانند حملات صورت گرفته با هدف اخلال در فعالیت‌ های اقتصادی، ممانعت از دسترسی به خدمات ضروری، یا ایجاد تفرقه و تقسیم اقتصادی. واضح است که اقدامات صورت گرفته توسط گروه ‌های بزرگ ‌تر می ‌توانند انگیزه ‌های متعددی داشته باشند.

4. خشونت خانگی

خشونت خانگی الگویی از رفتار هایی است که موجب ترساندن، کنترل، تحقیر، منزوی کردن، ایجاد وحشت، ترور، اجبار، تهدید، سرزنش، صدمه، آسیب یا مجروح شدن فرد می شود؛ و می تواند شامل اقدامات فیزیکی، جنسی، عاطفی، اقتصادی یا روانشناختی، و یا تهدید هایی باشد که شخص برای کسب یا حفظ قدرت و کنترل شخص یا اشخاص دیگر از آن ها استفاده می کند.

خشونت خانگی شامل موارد زیر است:

  • سوء استفاده جسمی: کتک زدن، سیلی زدن، هل دادن، چنگ زدن، نیشگون گرفتن، گاز گرفتن، کشیدن مو و غیره. سوء استفاده جسمی شامل ممانعت از برخورداری از درمان پزشکی یا مجبور کردن به مصرف الکل و یا مواد مخدر نیز می ‌شود.
  • سوء استفاده جنسی: اجبار یا تلاش برای واداشتن به هرگونه ازتباط جنسی یا رفتاری بدون رضایت. سوء استفاده جنسی شامل اجبار به رابطه جنسی پس از بروز خشونت فیزیکی یا تحقیر فرد از نظر یک رفتار جنسی است، اما مطمئناً به تجاوز زناشویی محدود نمی شود.
  • سوء استفاده عاطفی: تضعیف احساس عزت نفس یا اعتماد به نفس فرد. این حالت می تواند تضعیف توانایی های فردی، اسم گذاشتن یا آسیب زدن به روابط شخص با فرزندانش را شامل شود.
  • سوء استفاده اقتصادی: ایجاد یا تلاش برای ایجاد وابستگی مالی فردی با کنترل کامل منابع مالی، ممانعت از دسترسی شخص به پول یا ممنوعیت حضور شخص در مدرسه یا کار.
  • سوء استفاده روانی: ایجاد ترس با تهدید. تهدید به ایجاد آسیب فیزیکی در خود، همسر، کودک، یا خانواده یا دوستان؛ از بین بردن حیوانات خانگی و تخریب اموال؛ و جدایی تحت اجبار از خانواده، دوستان، یا مدرسه و یا کار.

[sibwp_form id=1]

خشونت جنسی (تهاجم / سوء استفاده)

خشونت جنسی عبارت است از هرگونه رفتار جنسی بدون رضایت شخص، که باعث می شود فرد احساس ناراحتی، ترس و وحشت داشته باشد، و در زیر گروه تجاوز جنسی قرار گیرد. تجاوز جنسی فیزیکی زمانی روی می ‌دهد که فرد هر بخشی از بدن فرد دیگر را بدون رضایت وی، حتی از روی لباس لمس کند، و شامل مقاربت جنسی اجباری (تجاوز جنسی)، لواط (سکس دهانی یا مقعدی)، کودک آزاری، زنای با محارم، نوازش و تلاش برای تجاوز جنسی می شود؛ اما مطلقاً محدود به این ها نیست.

فرض کلی این قانون این است که فرد تا زمانی که مجبور، تهدید یا بی ‌هوش نشود، مواد مخدر مصرف نکرده باشد، خردسال یا دارای معلولیت رشدی نباشد، و به بیماری روحی و روانی ابتلا نداشته باشد، و یا باور کند که این ‌ها جزو روند پزشکی هستند، راضی به رفتار جنسی نیست. برخی از نمونه‌ های تجاوز جنسی عبارتند از:

  • قرار دادن انگشت، زبان، دهان، آلت تناسلی یا اشیاء در واژن، آلت تناسلی و مقعد فرد بدون رضایت داشتن وی؛
  • لمس، نوازش، بوسیدن و یا هرگونه تماس ناخواسته با بدن فرد؛
  • اجبار شخص به انجام رابطه جنسی دهانی یا دریافت چنین رابطه ای؛
  • اجبار شخص به استمناء یا ارضاء شخص مقابل یا لمس و نوازش فرد؛
  • اجبار شخص به نگاه کردن با مطالب صریح جنسی، یا اجبار به گرفتن عکس های جنسی؛
  • انجام معاینات داخلی غیر ضروری توسط پزشک، پرستار و یا دیگر متخصصان مراقبت های بهداشتی و یا لمس اندام های جنسی فرد به صورت غیرحرفه ای، غیر مجاز و نامناسب.

کودک آزاری

 کودک آزاری آسیبی هدفمند و جدی است که از سوی مراقب کودک نسبت به وی سر می زند.

 

  • بی توجهی نسبت به كودك – به عنوان شایع ترین و کشنده ترین نوع کودک آزاری مطرح شده است و تحت عنوان عدم تأمین سرپناه، ایمنی، حمایت یا تغذیه تعریف شده است؛ می تواند بصورت جسمی، آموزشی یا احساسی باشد.
  • بی توجهی جسمی: امتناع یا تأخیر در فراهم آوری مراقبت های بهداشتی، طرد کردن، بیرون کردن از خانه یا امتناع از اجازه دادن به یک فراری برای بازگشت به خانه و نظارت ناکافی
  • بی توجهی آموزشی: شامل فراهم آوردن امکان فرار از مدرسه، عدم ثبت نام فرزند در مدرسه در سن قانونی و برآورده نکردن نیاز ویژه آموزشی است.
  • بی توجهی عاطفی: شامل مواردی مانند عدم توجه به نیاز های کودک برای محبت، امتناع یا عدم ارائه مراقبت های روانشناختی مورد نیاز،
  • سوء استفاده از همسر در حضور کودک و اجازه مصرف مواد مخدر یا الکل توسط کودک است.
  • سوء استفاده فیزیکی – آسیب جسمی به کودک با نیت خیر یا بدخواهانه ؛ این وضعیت شامل مشت زدن، ضرب و شتم، لگد زدن، گاز گرفتن، سوزاندن، تکان دادن، و یا واردن آوردن هرگونه آسیب فیزیکی به کودک است؛ اما تنها به این موارد محدود نمی شود.
  • سوء استفاده عاطفی – (که به آن کودک آزاری روانی ، کودک آزاری کلامی یا آسیب روحی کودک نیز گفته می شود) شامل اقدامات یا کوتاهی از سوی والدین یا دیگر مراقبان است و می‌تواند منجر به اختلالات رفتاری، عاطفی یا ذهنی شود (به عنوان مثال: اشکال عجیب تنبیه، مانند محبوس کردن کودک در یک کمد تاریک؛ اسم گذاری های افراطی و غیره).
  • سوء استفاده جنسی: شامل لمس دستگاه تناسلی کودک، مقاربت، زنا با محارم، تجاوز جنسی، لواط، نمایشگاه و یا بهره برداری تجاری از طریق فحشا یا تولید محصولات مستهجن است.

جوانان و خشونت های دوست یابی

جوانان و خشونت های دوست یابی الگویی از رفتار های ناهنجار است که برای اعمال قدرت و کنترل دوست به کار می رود. نوجوانان و بزرگسالان جوان همان نوع آزار و اذیت را در رابطه با بزرگسالان تجربه می‌ کنند. این مسئله می تواند دربرگیرنده ی موارد زیر باشد:

  • سوء استفاده بدنی: هر گونه استفاده عمدی از نیروی فیزیکی مانند کتک زدن، تنه زدن، گاز گرفتن، یقه گرفتن، لگد زدن و یا استفاده از یک سلاح، با هدف ایجاد ترس یا آسیب؛
  • سوء استفاده عاطفی: رفتار های غیر فیزیکی مثل تهدید، توهین، کنترل مداوم، تحقیر، تهدید، انزوا و یا تعقیب
  • سوء استفاده جنسی: هر گونه اقدامی مانند تجاوز، اجبار یا محدودیت دسترسی به کنترل تولد، که توانایی فرد در کنترل فعالیت جنسی یا شرایطی که اقدام جنسی در آن روی می دهد، را تحت تأثیر قرار می دهد.

اگرچه نوجوانان همان نوع آزار و اذیت را در بزرگ ‌سالی تجربه می ‌کنند، اما اغلب این روش ‌ها خاص فرهنگ نوجوان است. به عنوان مثال، نوجوانان اغلب “سو استفاده دیجیتالی” را گزارش می ‌کنند – تهدید هایی از طریق پیام‌ های متنی دریافت می ‌کنند و یا در فیس بوک مورد تهدید قرار می ‌گیرند.

مزاحمت

مزاحمت الگویی از توجه مکرر و ناخواسته، آزار و اذیت و تماس است. این فرایند یک دوره کنترل کننده است که می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • پیگیری یا منتظر گذاشتن قربانی
  • ادامه ارتباطات ناخواسته، مخل و رعب انگیز با مجرم از طریق تلفن، نامه، و یا ایمیل
  • آسیب رساندن به اموال قربانی
  • تهدید مستقیم یا غیرمستقیم قربانی د رمورد وارد آوردن آسیب به وی، فرزندان، اقوام، دوستان یا حیوانات او
  • ارسال مکرر هدایای ناخواسته برای قربانی
  • آزار و اذیت از طریق اینترنت، که به مزاحمت سایبری، مزاحمت آنلاین یا اینترنتی معروف است
  • دستیابی به اطلاعات شخصی قربانی از طریق: دسترسی به اسناد عمومی (اسناد زمین، لیست شماره های تلفن، ثبت گواهی رانندگی یا رأی دادن)، استفاده از خدمات جستجوی اینترنتی، استخدام بازرسان خصوصی، تماس با دوستان، خانواده، محل کار یا همسایگان، جست و جو در زباله های قربانی، و غیره.

سوء استفاده از سالمندان

سوء استفاده از سالمندان به معنی سوء استفاده فیزیکی، جنسی، عاطفی یا مالی از فرد مسنی است که معمولاً توسط یک مراقب (یا در خانه یا موسسه) تانوان یا ضعیف شده اند.

 

  • سوء استفاده فیزیکی – تحمیل عمدی درد یا جراحت، مانند سیلی زدن، کبود کردن، تجاوز جنسی، یا سلطه جویی.
  • سو استفاده جنسی – تحمیل هرگونه رابطه ی جنسی بدون رضایت شخص.
  • سوء استفاده عاطفی (روانشناختی) – ایجاد اضطراب ذهنی یا عاطفی، درد یا پریشانی از طریق اقدامات کلامی یا غیر کلامی؛ که مواردی ازجمله مانند کودک رفتار کردن با وی، جدا کردن او از خانواده یا دوستان و ممانعت از برقراری ارتباط اجتماعی را در برمی گیرد، اما صرفاً محدود به آن ها نمی شود.
  • سو استفاده مالی یا مادی – استفاده نادرست یا غیر قانونی از وجوه، اموال یا دارایی ‌ها از جمله: چک کشیدن بدون مجوز، جعل امضا، وادار یا مجبور کردن وی به امضای اسناد قانونی، استفاده نادرست از حق کفالت، قیمومیت یا قدرت وکالت.
  • بی توجهی – امتناع عمدی یا عدم ارایه کالا یا خدمات لازم برای جلوگیری از آسیب جسمی، پریشانی ذهنی یا بیماری‌ های روانی، که مواردی از جمله رها کردن، غذا ندادن، و عدم ارائه بهداشت اولیه یا خدمات مرتبط با سلامت را در برمی گیرد، اما تنها به این موارد محدود نمی شود.
  • غفلت از خویشتن – با رفتاری که یک سلامت یا امنیت شخصی فرد سالخورده را مورد تهدید قرار می دهد، مشخص می شود.

سوء استفاده به کمک تکنولوژی

سوء استفاده به کمک تکنولوژی، از تلفن های همراه، رایانه ها، شبکه های اجتماعی و دیگر ابزار های الکترونیکی برای ایجاد مزاحمت، زورگویی، ارعاب، ترس، آزار و اذیت یا آسیب رساندن به افراد دیگر استفاده می کند.

  • مزاحمت در فضای مجازی: الگویی از رفتار های تهدیدآمیز یا پیشنهادات ناخواسته ببا استفاده از اینترنت و دیگر اشکال ارتباطات آنلاین و کامپیوتری
  • حمله سایبری: صدمات عمدی و مکرر ناشی از استفاده از کامپیوتر، تلفن های همراه و سایر وسایل الکترونیکی.
  • فرد سوءاستفاده گر ممکن است چگونگی استفاده از کامپیوتر را زیر نظر داشته باشد. تنها راه ایمنی كامل، استفاده از کامپیوتری مانند رایانه دوستان یا کامپیوتر كتابخانه است كه متجاوز چیزی از آن نمی داند.

انواع خشونت ممکن است از افسردگی، اضطراب و وسواس ریشه بگیرند.

 

زیر مجموعه ها

مرکز روان
Image is not available
Image is not available
Opening Hours
7/24
Call us
9122602410
write us
https://markazeravan.ir
Mrkaz Ravan
previous arrow
previous arrow
next arrow
next arrow