ه بیماری مزمن به انگلیسی Chronic disease میگویند. بیماری مزمن از جمله دیابت، پرفشاری خون و سرطان اغلب ۶ ماه یا بیشتر طول میکشد. علائم این بیماری به تدریج رخ میدهند، اما احتمالا با گذشت زمان بدتر میشوند و روی کیفیت زندگی شما تاثیر میگذارند. در مقابل، بیماری حاد به طور ناگهانی ایجاد میشود و بعد از مدت زمان کوتاهی (کمتر از ۶ ماه) از بین میرود. از شایعترین بیماریهای حاد میتوان به آنفولانزا اشاره کرد.
به یاد داشته باشید که بیماری مزمن به معنی کشنده بودن نیست، بلکه این اصطلاح نشان میدهد که بیماری خودبهخود برطرف نمیشود و درمان قطعی ندارد. به عبارت دیگر، شیوههای درمانی شناختهشده فقط میتوانند روند بیماری را آهسته کنند و از شدت علائم آن بکاهند.
چه عواملی خطر ابتلا به بیماری مزمن را افزایش میدهند؟
مهمترین عوامل خطر مرتبط با بیماریهای مزمن عبارتاند از:
۱. وراثت و بیماریهای مادرزادی
منشاء تعدادی از بیماریهای مزمن به وراثت و نقایص مادرزادی برمیگردد. سندرم داون، فلج مغزی، کمخونی داسی شکل، هموفیلی، تالاسمی و… از این نوع بیماریها محسوب میشوند. آنها معمولا به دلیل اختلالات ژنی رخ میدهند، اما در بعضی موارد رفتار مادر در دوران بارداری هم میتواند به عیوب مادرزادی منجر شود. برای مثال، زنان بارداری که الکل و سیگار مصرف میکنند، جنین خود را در معرض خطر قرار میدهند. بهعلاوه، بروز بعضی از بیماریها مانند سرخجه در دوران بارداری روی سلامتی جنین تاثیر میگذارد. همچنین احتمال بروز ناهنجاریهای مادرزادی برای آن دسته از زنانی که در سنین بالا باردار میشوند، بیشتر است.
۲. عوامل اجتماعی
گاهیاوقات رفتارهای اجتماعی میتوانند بر شیوع انواع بیماریهای مزمن تاثیرگذار باشند. به عنوان مثال، میتوان به ممنوعیت استعمال دخانیات در محیطهای عمومی اشاره کرد. این رفتار خطر ایجاد بیماریهای مزمن قلبی و تنفسی را در افراد غیرسیگاری کاهش میدهد. البته ذکر این نکته ضروری است که امروزه آلودگی هوا زمینه را برای بروز این بیماریها مهیا کرده است. سرطان ریه، آسم و انواع آلرژی از مهمترین عوارض آلودگی هوا هستند.
از سایر رفتارهای نادرست اجتماعی میتوان به مصرف فست فود و غذاهای پرچرب اشاره کرد. مصرف بیش از حد این نوع غذاها احتمال ابتلا به دیابت، کلسترول بالا و چاقی را به شدت افزایش میدهد. عدم دسترسی به پزشک یا مراکز درمانی هم عامل اجتماعی دیگری است که میتواند شما را در معرض خطر ابتلا به بیماری مزمن قرار دهد. هر چقدر سطح ارائه خدمات پزشکی پایینتر باشد، به همان میزان تعداد بیشتری از مردم با مشکلات سلامتی دست به گریبان خواهند بود.
۳. عوامل محیطی
بعضی از افراد به دلیل شغل خود یا زندگی در مناطق خاص، بیشتر از دیگران دچار بیماریهای مختلف میشوند. برای مثال، میتوان به افرادی اشاره کرد که به دلیل شغل خود مجبور هستند با سموم و مواد شیمیایی کار کنند. سموم موجود در مواد غذایی، رنگها، هوا و… به عنوان عوامل محیطی مضر معرفی شدهاند.
۴. عوامل رفتاری
سبک زندگی نادرست عامل بروز بسیاری از بیماریهای مزمن است. مهمترین این عوامل عبارتاند از:
مصرف نوشیدنیهای الکلی
استعمال انواع دخانیات
رژيم غذایی نامناسب
بیتحرکی
اضافه وزن
رفتارهای پرخطر جنسی
افراد مبتلا به بیماریهای مزمن با چه مشکلاتی مواجه میشوند؟
بیماری مزمن و درمان آن مشکلات خاصی را ایجاد میکند. شما باید یاد بگیرید که چگونه:
با اثرات جسمی بیماری زندگی کنید.
طبق دستورات پزشک عمل کنید.
اطلاعات خود را درباره بیماری مورد نظر افزایش دهید و راههای کنترل علائم آن را بیاموزید.
اعتماد و اطمینان خود را به پزشک حفظ کنید، به خصوص زمانی که بهبودی کامل امکانپذیر نیست.
با احساسات منفی کنار بیایید.
اعتماد به نفس خود را حفظ کنید.
روابط اجتماعی خود را حفظ کنید و از انزوای اجتماعی بپرهیزید.
هنگامی که برای اولین بار متوجه میشوید که به یک بیماری مزمن مبتلا شدهاید، ممکن است طیف وسیعی از احساسات از جمله شوک، عصبانیت، غم یا سردرگمی را تجربه کنید. استرس و پریشانی مداوم میتواند خطر ابتلا به اضطراب یا افسردگی را افزایش دهد و حتی باعث بدتر شدن علائم بیماری شود. اگر فکر میکنید به تنهایی قادر به کنترل این احساسات نیستید، با پزشک خود صحبت کنید. مراجعه به روانشناس هم میتواند به شما در غلبه بر چالشهای ناشی از بیماری مزمن کمک کند.
چگونه میتوان علائم بیماری مزمن را کنترل کرد؟
همانطور که گفته شد، بیماریهای مزمن اغلب درمان قطعی ندارند، اما راهکارهای موجود میتوانند سرعت پیشرفت بیماری را کاهش دهند، زمان شروع عوارض را به تعویق بیندازند و کیفیت زندگی شما را بهبود بخشند.
اگر به یک بیماری مزمن مبتلا هستید، سعی کنید تا حد امکان اطلاعات خود را درباره آن افزایش دهید. این کار به شما در مدیریت بهتر بیماری کمک میکند. رعایت نکات زیر هم میتواند عوارض بیماری را کاهش دهد و کیفیت زندگی را بهبود بخشد:
از رژیم غذایی سالم پیروی کنید.
تا جایی که میتوانید فعالیت بدنی داشته باشید (قبل از شروع هر نوع ورزشی حتما با پزشک خود مشورت کنید).
به اندازه کافی بخوابید.
وزن خود را در محدوده سالم حفظ کنید.
سیگار نکشید و از نوشیدنیهای الکلی استفاده نکنید.
از داروهای خود طبق دستور پزشک استفاده کنید.
کلام پایانی
زندگی کردن با بیماری مزمن ممکن است چالشبرانگیز باشد. این نوع بیماری میتواند روی سلامت جسم و روان شما تاثیر بگذارد و زندگی اجتماعی و کاری شما را تغییر دهد. اگر برای کنترل علائم بیماری خود به کمک نیاز دارید، میتوانید در سایت مرکز روان با بهترین متخصصان آشنا شوید و از آنها وقت بگیرید. در درمانکده علاوه بر تعیین وقت حضوری، امکان مشاوره آنلاین پزشکی هم فراهم شده است.
منظور از توانبخشی چیست؟
توانبخشی به عنوان “مجموعه ای از مداخلات طراحی شده برای بهینه سازی عملکرد و کاهش ناتوانی در افراد دارای شرایط سلامت در تعامل با محیط” تعریف می شود.
به زبان ساده، توانبخشی به کودک، بزرگسال یا سالمند کمک می کند تا در فعالیت های روزمره تا حد امکان مستقل باشد و مشارکت در آموزش، کار، تفریح و نقش های معنادار زندگی مانند مراقبت از خانواده را ممکن میسازد. توانبخشی از طریق مشارکت با خود فرد و خانوادهاش برای رسیدگی به شرایط بهداشت روانی اساسی و علائم آنها، اصلاح محیط برای مطابقت بهتر با نیازهایشان، استفاده از محصولات کمکی، آموزش برای تقویت خودمدیریتی انجام میشود. بهگونهای ایمن و مستقل این استراتژیها با هم میتوانند به یک فرد کمک کنند که افراد پس از دوره درمانی بتوانند بهتر به نیازهایشان رسیدگی کنند و بر مشکلات فکر کردن، دیدن، شنیدن، برقراری ارتباط، غذا خوردن یا حرکت کردن غلبه کند.
گاهی اوقات روند بیماری یک بیماراعصاب و روان د رمسیری قرار میگیرد که امکان نگهداری بیمار در منزل وجود ندارد . برای درک بهتر ماجرا میبایست به به این عبارات دقت نمایید .
شروع یک اختلال روان در فرد ممکن است به دو صورت اتفاق بیفتد . حالت اول بیماری بصورت ژنتیک یا ارثی در یک فرد وجود دارد حالت دوم اینکه اینکه اختلال در طی زندگی در فرد ایجاد شده است . شاید اختلال ناشی از سوء مصرف مواد مخدر را بتوتن بهترین نمونه این وع از بیماری روان دانست . در هر دو صورت به محض مشاهده اختلال در فرد قبل از اینکه خود فرد متوجه شرایط بد روانی خود گردد این اطرافیان وی هستند که متوجه موضوع میشوند . در این موارد خانواده ، دوستان و آشنایان و اطرافیان بیمار سعی در بهبود شرایط و کوک به اوضاع روحی فرد نمینمایند . بااینکه این مرجله گاملا بر مبنای اخلاق خوب خانوادگی و دوستا های اجتماعی انجام میشود اما مرحله بسیار مهم و تاثیر گذاری در ادامه روند درمان بیمار بشمار می آید . بعنوان نمونه اطرافیان در مواجهه با یک بیمار افسرده حاد شروع به کمک و بهبود شرایط وی میکنند . مسافرت رفتن ، شرکت در جشن ها و مراسم ، تغییر در شرایط بیمار ، راهم نمودن امکانات بیشتر رفاهی و حتی شغلی و.. برای بیمار همه همه بخشی از مواردی ست که اطرافیان و بخصوص خانواده در جهت درمان بیمار استفاده میکنند .
اما چنانچه همه زحمات اطرافیان به نتیجه نرسد و بهبودب در وضع بیمار مشاهده نشود بیمار برای مدت کوتاهی با بیماری خود تنها خواهد ماند . در این مرحله یا خود بیمار یا اطرافیان وی او را به درمانگر ارجاع میدهند . معمولا قبل از پروسه دارو درمانی مرحله مراجعه به مشاور و روانشناس خواهد بود . بیاد داشته باشیم که این بیماران در مراحل اولیه خود را بیمار ندانسته و در بیشتر موارد دیگران و بخصوص اعضای خاناده خود را بیمار میپندارند یا حدااقل آنها را باعث اصلی بمیاری خود برمیشمرند . بنابراین در مراجعه به درمانگر مقاومت شدیدی از خود نشان میدند . دلیل مهم بعدی از عدم مراجعه به درمانگر تابوهای غیر واقعی و ناصحیح در جامعه است . مثلا وقتی به یک بیمار روان پیشنهاد مراجعه به یک مشاور یا روانشناس یا روانپزشک داده میشود بشدت مقاومت ایجاد میشود که مگر من دیوانه هستم ؟؟؟
مانعه بعدی عدم پذیرش بیماری توسط بستگان درجه یک بیمار بویژه پدر و مادر بیمار است . برای همین این باور در بیمار تقویت میشود که او بیمار نیست و نیازی به درمانهای خاص روانی ندارد . بیاد داشته باشید که هرچقدر این مرجله به درازا بیانجامد درمان سخت تر و طولانی تر خواهد بود
چناچه مشاور و روانشناس با تکنیک های علمی قادر به کنترل و بهبود علایم بیمار نشوند بیمار جهت دارو درمانی به روانشناس ارجاع داده میشود . هر چند که مراجعه به روانشناس در مسیر درمان لازم و بسیار مهم است و اساسا روانپزشک با مستندات و بر اساس تحقیقات روانشناسان اقدام به درمان مینماید اما باید پذیرفت که دارو درمانی بسیار موثر تر و زود بازده تر از مشاوره های روانشناسی است.
در این مرحله چنانچه شدت بیماری کم باشد بنابراین براحتی توسط دارو کنترل میشود . اما با شدت بیماری قطعا بر میزان و دوز دار.وها افزوده میشود . باید خاطر نشان نمود که چنانچه میزان دارو ها بقدری باشد که فعالیتهای اجتماعی بیمار را مختل نماید بیمار از مصرف آنها امتناع میورزد . جه در بسیاری از موارد بیمار به دلایلی همچون خواب آلودگی زیاد ناشی از مصرف دارو و یا کاهش شدید میل جنسی و یا پرخوری و... به یکارهمصرف دارو را کنار گذاشته ویا خود سر آن را تعدیل مینماید . اما چنانچه این موضوع اتفاق بیفتد باید منتظر تبعات بسیار بد و جدی آن بود
چنانچه در یک بازه زمانی تقریبا طولانی بیش از یک سال بهبودی در بیمار حاصل نشد ، روانپزشک بیمار را به بیمارستان روانپزشکی جهت بستری ارجاع میدهد .در بیمارستان علاوه بر اینکه داروهای تجویزی به دقت و سر وقت به بیمار داده میشود ممکن است از تکنیک های درمانی دیگر همچون شوک الکتریکی مغزی نیز استفاده شود . جهت مطالعه در مورد شوک الکتریکی کغزی ECT رو این لینک کلیک نمایید
پروسه بستری در بیمارستان میتوتند بین دو تا سه هفته به طول بیانجامد . بعد از طی این مدت بیمار مرخص شده و به آغوش خانواده باز میگردد .
منتهی در طی ان مدت میبایست خانواده و اطرافیان به دقت بیمار را تحت نظر داشته و ضمن مراجعات بعدی به روانپزشک دستورات ایشان را مو بخه اجرا نمایند .
چنانچه مجددا علایم بیمار عود نماید و یا اینکه خانواده قادر به منترل بیمار نباشند برای بار دوم بیمار به بیمارستان روانپزشکی ارجاع داده میشود . .در طی بستری تقریبا همان فرایند درمان با شدت کمتر و یا بیشتر تکرار میشود . در این مرحله درمانگر مختار است بیمار را ترخیص نموده و یا جهت رفاه حال بیمار و اطرافیان وی ایشان رابه مراکز توانبخشی بیماران روانی مزمن ارجاع دهد . بیاد داشته باشید که قانونا میبایست از زمان اولین تشخیص اختلال توسط روانپزشک بیش از دو سال گذشته باشد
این مورد از ان جهت اهمیت دارد که چون بستری در مراکز توانبخشی معمولا برای بللند مدت انجام میشود ، جهت صیانت از حقوق بیمار و عدم بهرمندی از حقوق شهروندی و اجتماعی بیمار قانونگذار این 2 سال را موکدا در نظر میگیرد .
ضمن اینکه علاوه بر درمانگر پدر یا مادر یا قیم بیمار باید با بستری بیمار در مراکز توانبخشی موافق باشند .
خدمات توانبخشی بیماران اعصاب و روان چیست؟
در مراکز توانبهشی بیماران اعصاب و روان بسته به درجه و کیفیت مرکر فرایندهای درمانی پیگیری میشود . البته با تمرکز بیشتر بر کنترل ونگهداری بیمار
خدمات اینگونه مراکز عبارتند از
خدمات پزشکی
خدمات روانپزشکی
خدمات مشاوره و روانشناسی
خدمات کاردرمانی و حرفه آموزی
خدمات تفریحی، ئرزشی و رفاهی
خدمات هتلینگ و اقامتی
خدمات مددکاری اجتماعی
خدمات مراقبتی و پرستاری
بنابر این در این مراکز خانواده ها میتوانند با بیماران خود را بستری نموده و پیگیر فرایند سلامتی وی باشند
افراد مبتلا به بیماری روانی و سایر نگرانی های روانپزشکی گاهی اوقات در جنبه های مختلف زندگی خود از جمله محیط های کاری، زندگی، اجتماعی و یادگیری به کمک نیاز دارند. یکی از رویکردهایی که می تواند به این افراد در مدیریت علائم بیماریهای اعصاب و روان و بهبود این بیماریها کمک کند، به عنوان توانبخشی روانی اجتماعی شناخته می شود.
در این راستا رسالت موسسه توانبخشی مرکز روان درمان و توانخشی جامع بیماری های اعصاب و روان جهت کمک به بهبودی بیماران از مشکلات روانی طولانی مدت است. این نوع خدمات به افرادی کمک میکند که هنوز برای کنار آمدن با زندگی روزمره یا کنار آمدن با افراد دیگر مشکل دارند. هدف آن کمک به شما برای مقابله با مشکلات، بازگرداندن اعتماد به نفس وتا حدامکان ایجاد یک زندگی مستقل است.
زمانی که افراد برای طولانی مدت دچار بیماری و اختلال در سلامت روان باشند، مواجهه طولانی مدت با این نوع بیماری، ممکن است بیرون آمدن از خانه و انجام کارهای روزمره را نیز برای آنها سخت کند.
در مرکز روان هدف اصلی در خدمات توانبخشی و بازیابی سلامت روان، ایجاد تغییر مثبت در زندگی مراجعان است و از طريق ایجاد پیوندها و استراتژیهای ضروری، از ادغام مجدد فرد در جا معه گستردهترحمایت میکند.
مدل درمان و توانبخشي بيماران اعصاب و روان مبتنی بر یک رویکرد یکپارچه است که به موجب آن خانواده، کاربران خدمات، کمیسیونها و مراقبین در توانبخشی و بهبودی فرد دخیل هستند. تیم توانبخشی شامل روانپزشکان، پرستاران، کاردرمانگران، روانشناسان و مددکاران اجتماعی است.
چرا توانبخشي ضروري است؟
افراد مبتلا به بیماریهای روانپزشکی شدید و مزمن مانند اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی ممکن است به دلیل شرایط خود ناتوان ذهنی باشند و برای کسب مهارتهای اولیه نیاز به توانبخشی داشته باشند. در مورد اختلالاتی مانند عقب ماندگی ذهنی، فرآیندی از سازگاری برای کمک به بیماران برای یادگیری مهارت های لازم برای عملکرد روزانه دنبال می شود.
گفته می شود فردی که پس از شروع بیماری روانی باید مهارت های خود را دوباره بیاموزد، تحت یک فرآیند توانبخشی قرار می گیرد. فردی که به دلیل بیماری روانی مهارت های خاصی را کسب نکرده است، باید برای اولین بار آن مهارت ها را بیاموزد. کارشناسان به این فرآیند به عنوان توانبخشی اشاره ميكنند.
هدف فرآیند توانبخشی کمک به بیمار برای توسعه مهارت های اجتماعی و فکری است که آنها برای ادغام با جامعه اصلی به آن نیاز دارند. این به فرد کمک می کند تا نقش معناداری برای خود، در خانه و محل کار پیدا کند. توانبخشی با ایجاد فرصت ها، جلوگیری از انگ و تبعیض از بیمار حمایت می کند. تلاش موسسه توانبخشی مرکز روان بازگرداندن افراد به جامعه است، به گونهای که از طریق کاردرمانی با یادگیری مهارتهای شغل یابی و سایر آموزشها بتوانند در جامعه حضور پررنگتری ایفا کنند و به عنوان یک فرد موثر در جامعه دیده شوند.
بیمارانی که برای اختلالات سلامت روان خود تحت درمان قرار گرفته اند را می توان به طور کلی به دسته های زیر طبقه بندی کرد:
افرادی که پس از درمان احساس بهتری دارند، اما بیماری آنها تأثیری بر عملکرد آنها می گذارد (مثلاً کاهش مهارت های شناختی)
افرادی که می توانند به طور مستقل عمل کنند، اما به دلیل شرایط خود، ویا برچسبي که با آن مواجه هستند، روحیه خود را تضعیف کرده و یا تسلیم شده اند.
افرادی که تونايي عملکرد مناسب دارند، اما محدوديتهاي محيطي فرصت کافی برايشان فراهم نكرده است.
افرادی که به دلیل یک نوع شدید بیماری از کار افتاده اند. (این تعداد بسیار کمی از تمام افرادی است که به بیماریهای روانی مبتلا هستند)
روانپزشک یا متخصص توانبخشی بيماريهاي اعصاب و روان،ارزیابی میکند که هر بیمار به کدام یک از دسته بندی های بالا تعلق دارد.
اغلب بیماریهای روانی مزمن در سنین 18 تا 25 سالگی شروع میشوند. این دوره زمانی است که بیشتر افراد اهداف مشخصی برای زندگی تعیین میکنند و برای دستیابی به آنها تلاش میکنند. هنگامی که فردی به یک بیماری روانی شدید مبتلا می شود، ماه ها یا سالها فاصله دارد که در طی آن قادر به تحصیل یا کار نیست. اگر فرصت درمان از آنها سلب شود، وضعیت بدتر میشود. گاهی اوقات، دوستان و خانواده آنها ممکن است بیش از حد انتقادی یا بیش از حد محافظ باشند. این امر به ناتوانی ناشی از بیماری آنها می افزاید.
فرايند توانبخشي جامع بیماری های اعصاب و روان
فرآیند كلي توانبخشی بر موارد زیر متمرکز است:
ارزیابی تواناییهای فرد (مهارت ها، نقاط قوت و تواناییهای او)
پذیرش محدودیت های ناشی از بیماری
با درک کامل این جنبه ها، یک متخصص آموزش دیده میتواند تشخیص دهد که بیمار به چه حمایتی نیاز دارد تا بتواند به زندگی عملکردی خود بازگردد.
فرآیند توانبخشی معمولاً با صحبت روانپزشک یا سایر متخصصان سلامت روان با بیمار و خانواده شروع میشود تا نقاط قوت و علایق بیمار را بیابد. در این مرحله، آنچه بیش از همه مورد نیاز است این است که خانواده درک و انتظارات واقعبینانهای از تواناییهای فرد داشته باشد. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به یک بیماری روانی شدید ممکن است نتواند اجتماعی شود یا در انواع خاصی از وظایف عمل کند. خانواده به جای تحت فشار قرار دادن آنها برای انطباق با انتظارات خود، باید این را درک کنند.
همچنین نقش خانواده در مواجهه با بیماران نیز بسیار مهم است. هنگامی که خانواده مهارتها و محدودیتهای فرد را درک میکنند، ممکن است تشخیص دهند که فرد میتواند زندگی شاد و رضایتبخشی را بر اساس ترجیحات خود و با مجموعهای از انتظارات متناسب با شرایط او داشته باشد. ( برای مطالعه نقش خاواده در پیشگیری از خودکشی کودکان اینجا را بخوانید.)
در برخی موارد، روانپزشک یا سایر متخصصان سلامت روان ممکن است بارها و بارها با فرد ارتباط برقرار کنند و مشکلاتی را که بیمار با آن مواجه است و دیدگاه خانواده نسبت به بیماری فرد را درک کنند. سپس روانپزشک می تواند به آنها کمک کند با وجود محدودیتهای ناشی از بیماری روانی، زندگی بهتری را تصور کنند.
آموزش و پرورش مهارت ها پس از درمان
برخی از بیماران میتوانند از مهارتهای اولیه خود استفاده کنند و به کار خود بازگردند. اگر بیمار با چالشهای مهمی روبرو شود، سپس به او آموزش داده میشود تا به او کمک کند مهارتهای مورد نیاز برای همسویی با اهداف، اولویتها یا ارزشهای جدید خود را توسعه دهد. این امر چیزی را ایجاد می کند که کارشناسان آن را یک چرخه مثبت می نامند که در آن کیفیت زندگی فرد در حال بهبود است.
گام های اصلی درمان و توانخشی بیماری های اعصاب و روان مزمن
توانبخشی شامل بخش های مختلفی می باشد که در ادامه ذکر می شود:
رواندرمانی
فیزیوتراپی
کاردرمانی
دارو درماني
مراکز توانبخشی شبانه روزی اعصاب و روان
مراکزی جهت درمان، مراقبت و بستری کوتاه مدت ، میان مدت و بلندمدت بیماران اعصاب و روان (مزمن)
گاهی اوقات روند بیماری یک بیماراعصاب و روان د رمسیری قرار میگیرد که امکان نگهداری بیمار در منزل وجود ندارد . برای درک بهتر ماجرا میبایست به به این عبارات دقت نمایید .
شروع یک اختلال روان در فرد ممکن است به دو صورت اتفاق بیفتد . حالت اول بیماری بصورت ژنتیک یا ارثی در یک فرد وجود دارد حالت دوم اینکه اینکه اختلال در طی زندگی در فرد ایجاد شده است . شاید اختلال ناشی از سوء مصرف مواد مخدر را بتوتن بهترین نمونه این وع از بیماری روان دانست . در هر دو صورت به محض مشاهده اختلال در فرد قبل از اینکه خود فرد متوجه شرایط بد روانی خود گردد این اطرافیان وی هستند که متوجه موضوع میشوند . در این موارد خانواده ، دوستان و آشنایان و اطرافیان بیمار سعی در بهبود شرایط و کوک به اوضاع روحی فرد نمینمایند . بااینکه این مرجله گاملا بر مبنای اخلاق خوب خانوادگی و دوستا های اجتماعی انجام میشود اما مرحله بسیار مهم و تاثیر گذاری در ادامه روند درمان بیمار بشمار می آید . بعنوان نمونه اطرافیان در مواجهه با یک بیمار افسرده حاد شروع به کمک و بهبود شرایط وی میکنند . مسافرت رفتن ، شرکت در جشن ها و مراسم ، تغییر در شرایط بیمار ، راهم نمودن امکانات بیشتر رفاهی و حتی شغلی و.. برای بیمار همه همه بخشی از مواردی ست که اطرافیان و بخصوص خانواده در جهت درمان بیمار استفاده میکنند .
اما چنانچه همه زحمات اطرافیان به نتیجه نرسد و بهبودب در وضع بیمار مشاهده نشود بیمار برای مدت کوتاهی با بیماری خود تنها خواهد ماند . در این مرحله یا خود بیمار یا اطرافیان وی او را به درمانگر ارجاع میدهند . معمولا قبل از پروسه دارو درمانی مرحله مراجعه به مشاور و روانشناس خواهد بود . بیاد داشته باشیم که این بیماران در مراحل اولیه خود را بیمار ندانسته و در بیشتر موارد دیگران و بخصوص اعضای خاناده خود را بیمار میپندارند یا حدااقل آنها را باعث اصلی بمیاری خود برمیشمرند . بنابراین در مراجعه به درمانگر مقاومت شدیدی از خود نشان میدند . دلیل مهم بعدی از عدم مراجعه به درمانگر تابوهای غیر واقعی و ناصحیح در جامعه است . مثلا وقتی به یک بیمار روان پیشنهاد مراجعه به یک مشاور یا روانشناس یا روانپزشک داده میشود بشدت مقاومت ایجاد میشود که مگر من دیوانه هستم ؟؟؟
مانعه بعدی عدم پذیرش بیماری توسط بستگان درجه یک بیمار بویژه پدر و مادر بیمار است . برای همین این باور در بیمار تقویت میشود که او بیمار نیست و نیازی به درمانهای خاص روانی ندارد . بیاد داشته باشید که هرچقدر این مرجله به درازا بیانجامد درمان سخت تر و طولانی تر خواهد بود
چناچه مشاور و روانشناس با تکنیک های علمی قادر به کنترل و بهبود علایم بیمار نشوند بیمار جهت دارو درمانی به روانشناس ارجاع داده میشود . هر چند که مراجعه به روانشناس در مسیر درمان لازم و بسیار مهم است و اساسا روانپزشک با مستندات و بر اساس تحقیقات روانشناسان اقدام به درمان مینماید اما باید پذیرفت که دارو درمانی بسیار موثر تر و زود بازده تر از مشاوره های روانشناسی است.
در این مرحله چنانچه شدت بیماری کم باشد بنابراین براحتی توسط دارو کنترل میشود . اما با شدت بیماری قطعا بر میزان و دوز دار.وها افزوده میشود . باید خاطر نشان نمود که چنانچه میزان دارو ها بقدری باشد که فعالیتهای اجتماعی بیمار را مختل نماید بیمار از مصرف آنها امتناع میورزد . جه در بسیاری از موارد بیمار به دلایلی همچون خواب آلودگی زیاد ناشی از مصرف دارو و یا کاهش شدید میل جنسی و یا پرخوری و... به یکارهمصرف دارو را کنار گذاشته ویا خود سر آن را تعدیل مینماید . اما چنانچه این موضوع اتفاق بیفتد باید منتظر تبعات بسیار بد و جدی آن بود
چنانچه در یک بازه زمانی تقریبا طولانی بیش از یک سال بهبودی در بیمار حاصل نشد ، روانپزشک بیمار را به بیمارستان روانپزشکی جهت بستری ارجاع میدهد .در بیمارستان علاوه بر اینکه داروهای تجویزی به دقت و سر وقت به بیمار داده میشود ممکن است از تکنیک های درمانی دیگر همچون شوک الکتریکی مغزی نیز استفاده شود . جهت مطالعه در مورد شوک الکتریکی کغزی ECT رو این لینک کلیک نمایید
پروسه بستری در بیمارستان میتوتند بین دو تا سه هفته به طول بیانجامد . بعد از طی این مدت بیمار مرخص شده و به آغوش خانواده باز میگردد .
منتهی در طی ان مدت میبایست خانواده و اطرافیان به دقت بیمار را تحت نظر داشته و ضمن مراجعات بعدی به روانپزشک دستورات ایشان را مو بخه اجرا نمایند .
چنانچه مجددا علایم بیمار عود نماید و یا اینکه خانواده قادر به منترل بیمار نباشند برای بار دوم بیمار به بیمارستان روانپزشکی ارجاع داده میشود . .در طی بستری تقریبا همان فرایند درمان با شدت کمتر و یا بیشتر تکرار میشود . در این مرحله درمانگر مختار است بیمار را ترخیص نموده و یا جهت رفاه حال بیمار و اطرافیان وی ایشان رابه مراکز توانبخشی بیماران روانی مزمن ارجاع دهد . بیاد داشته باشید که قانونا میبایست از زمان اولین تشخیص اختلال توسط روانپزشک بیش از دو سال گذشته باشد
این مورد از ان جهت اهمیت دارد که چون بستری در مراکز توانبخشی معمولا برای بللند مدت انجام میشود ، جهت صیانت از حقوق بیمار و عدم بهرمندی از حقوق شهروندی و اجتماعی بیمار قانونگذار این 2 سال را موکدا در نظر میگیرد .
ضمن اینکه علاوه بر درمانگر پدر یا مادر یا قیم بیمار باید با بستری بیمار در مراکز توانبخشی موافق باشند .
در مراکز توانبهشی بیماران اعصاب و روان بسته به درجه و کیفیت مرکر فرایندهای درمانی پیگیری میشود . البته با تمرکز بیشتر بر کنترل ونگهداری بیمار
خدمات اینگونه مراکز عبارتند از
خدمات پزشکی
خدمات روانپزشکی
خدمات مشاوره و روانشناسی
خدمات کاردرمانی و حرفه آموزی
خدمات تفریحی، ئرزشی و رفاهی
خدمات هتلینگ و اقامتی
خدمات مددکاری اجتماعی
خدمات مراقبتی و پرستاری
بنابر این در این مراکز خانواده ها میتوانند با بیماران خود را بستری نموده و پیگیر فرایند سلامتی وی باشند
بیمارستان روانپزشکی، تیمارستان یا آسایشگاه روانی نوعی بیمارستان است که از آن برای بستری افراد مبتلا به بیماری روانی استفاده میشود.بستری کردن بیماران به دلیل اختلالات روانی عمده یا شدید، عبارت است از قرار دادن شخص در محیطی امن، محیطی که در آن رواندرمانی ارائه میگردد. بستری کردن به خودی خود میتواند نوعی درمان باشد. بودن در بیمارستان باعث میگردد که بیماران، از موقعیتهایی که میتوانند سبب ادامهٔ ناراحتی آنها شود دور بمانند؛ مثلاً اشخاص معتاد ممکن است در زندگی روزمره نتوانند در برابر وسوسهٔ مصرف مواد مقاومت نمایند. بستری شدن به آنها کمک میکند تا از رفتارهای خود-مخرب، سالم بیرون بیایند. در بیشتر موارد، بستری کردن باید آخرین راه حل در نظر گرفته شود، یعنی پس از آن که دیگر انواع روان درمانی غیر از جراحی مغزی امتحان شده باشد.
باید به تاریخچه شکلگیری بیمارستانهای روانپزشکی در دنیا و در ایران برگردیم. از ابتدا با توجه به موضوع انگ روانپزشکی و انگ بیمار روانی، بیمارستانهای روانی شکل گرفت. بهتدریج این موضوع مورد استقبال خانوادههای بیماران قرار گرفت، اما با توجه به اینکه روانپزشکی، تخصصی مربوطه به پزشکی است و در ابتدا پزشک باید بیمار را مورد معاینه جسمی و بعد هم روانی قرار بدهد، به دلیل اینکه بسیاری از بیماریها هستند که منشأ روانتنی داشته و کاملاً جسمانی بوده و غیر از پزشک هیچ فرد دیگری قادر به تشخیص آن نیست؛ در نتیجه این روند مورد سؤال قرار گرفت و اقبال بر این شد که در بیمارستانهای عمومی هم بخشهای روانپزشکی تدارک دیده شود. سپس کم و بیش این مهم صورت گرفت و به تدریج مشخص شد که مشترکات بیماریهای جسمانی و بیماریهای روانپزشکی بیشتر از آن است که در ابتدا تصور میشد. با توجه به اینکه بیماریهای روانتنی مثلاً بیماریهای قلبی و دستگاه گوارشی، تنفسی، ادراری، غدد درونریز، پوستی و … مشترکات بسیار زیادی با مسائل روانشناختی دارند، مسئولان در تمام دولتها متوجه شدند که هزینههای بسیار زیادی درحال تلف شدن است که بعد از صرف آنها تشخیص بیماری روانتنی داده میشود. بنابراین زمانی به این نتایج میرسند که هزینهها از بین رفته است. از طرف دیگر بسیاری از بیماریهای روانپزشکی بعد از طی دورهای تبدیل به بیماریهای جسمانی میشوند. مانند صدمات جسمانی که بیمار به خود میزند یا بیتوجهی که نسبت به سلامتی و بهداشت فردی خود دارد.
با مشاهده تلفیق و همپوشانی رشته روانپزشکی با سایر رشتههای پزشکی و اینکه بیمار بستری ممکن است همزمان به دو تخصص نیاز داشته باشد، آیا ترجیح بر راهاندازی بخشهای روانی در داخل بیمارستانهای عمومی بود؟
وقتی مشخص شد مشترکات بین رشته روانپزشکی با هر رشته دیگر آنقدر زیاد است و رشته روانپزشکی را به عنوان یک رشته پزشکی اصلی نمیتوان از سایر تخصصها تفکیک کرد، در اکثر نقاط دنیا عملاً بیمارستانهای روانپزشکی جمع شده یا به حداقل رسیدند و بخشهای روانپزشکی در دل بیمارستانهای عمومی تأسیس شده، رشد و رواج پیدا کردند. ترویج این جریان، منجر به کاهش هزینهها شده است.
کاهش هزینهها در این مورد چگونه اتفاق افتاد؟
هم پزشکان سایر تخصصها و بیماریهای جسمی و هم روانپزشکان با همراهی و در کنار هم بودن میتوانند با توافق نظری درخصوص اینکه واقعاً مشکل بیمار چیست، به وحدت نظر رسیده و آن تخصصی که میتواند بیشترین کمک را به بیمار کند، وارد عمل شود. بنابراین هزینهها تقلیل پیدا کرده و از ویزیتهای اضافی و خدمات پاراکلینیکی مانند انواع گرافیها و آزمایشات متعدد و نوارمغزها و…جلوگیری شده و بیمار با صرف کمترین هزینه به بهترین درمان میرسد. در ایران هم قانونی به تصویب رسید که حتماً ۱۰ درصد از تختها در بیمارستانهای عمومی به بخش های روانپزشکی اختصاص داده شود تا هم انگ بیماری روانی ازبین برود و هم از این مشترکات در یک مرکز یا مجتمع استفاده شود که رابطه مستقیمی هم در کاهش هزینهها خواهد داشت.
وضعیت کشور ما دراین زمینه چگونه است؟ چه ضعفهایی وجود دارد که نیازمند ترمیم است؟
متأسفانه قانون اختصاص ۱۰ درصد تختهای بیمارستانی به بیماران روانی اجرا نشده است و این موضوع نقطه ضعف بسیار بزرگی برای دانشگاههای علومپزشکی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که این مصوبه را هنوز اجرایی نکردهاند. چرا که ضرورت قطعی وجود دارد تا حتماً بیمارستانهای عمومی به این مهم پرداخته و در جهت بستری بیماران روانی در بخشی که برای آنها تدارک دیده شده، اقدام کنند. منظور از بستری بیمار روانی در بیمارستان عمومی این نیست که تنها ۱۰ عدد تخت را به آنها اختصاص دهند! زیرا چند عدد تخت راه به جایی نمیبرد.
یعنی بیمارستانهای روانپزشکی تأسیس نشود؟
منظور ما این نیست که بیمارستانهای روانپزشکی تأسیس نشود یا ازبین برود! اما بستری بیماران روانپزشکی باید در قالب یک بخش یا مجموعهای که بخشهای جسمانی هم داشته باشد صورت گیرد تا رسیدگی به نیازهای طبی و روانتنی آنها نیز میسر باشد.
درحال حاضر تختهای بیمارستانی در بیمارستانهای سراسر کشور دچار کمبود است، بنابراین اختصاص ۱۰ درصد از آنها به بیماران روانی کاری دور از عمل است. نظر شما چیست؟
از صددرصد تختهای بیمارستانی که میتواند برای بیماران روانی اختصاص داشته باشد، تنها ۲۰ درصد مهیا است. یعنی باید به ۸۰ درصد از تختهای روانپزشکی که دچار کمبود است، دست پیدا کنیم.
از لحاظ تعداد روانپزشک در چه وضعیتی قرار داریم؟
تعداد روانپزشک نیز در سطح کشور مطلوب نیست، زیرا کمتر از دو هزار نفر و شاید ۱۸۵۰ نفر آمار رسمی آنها باشد. درحالیکه حداقل پنج برابر این تعداد به روانپزشک نیاز داریم.
نامگذاری
برخی معتقدند که واژه «تیمارستان» واژه نامناسبی است و بار معنایی منفی در جهان امروزی دارد. این واژه در زبان فارسی دارای ریشه کهنی است. در شهر گندیشاپور که از بناهای ساسانیان بود دو مؤسسه وجود داشت، یکی بیمارستان که به معنی مریضخانه است و دیگری تیمارستان به معنی دیوانهخانه، و دولت وقت موظف بود در آن از بیماران روانی محلی تیمار نماید، یعنی نگاهداری نماید.
تاریخچه
در اواخر قرون وسطی در شهرها برای رویارویی با مسئلهٔ بیماران روانی تیمارستان ایجاد شد. اما این تیمارستانها در واقع زندان بود، به این معنا که بیماران را در اتاقکهای تنگ و تاریک و کثیف به زنجیر میکشیدند و با آنان بیشتر همچون جانور رفتار میکردند تا آدمی.
تحول در تیمارستانها
تا سال ۱۷۹۲ وضع تیمارستانها به همین منوال بود در این سال فیلیپ پینل مسئولیت تیمارستانی در پاریس را به عهده گرفت و پیشرفتهایی ایجاد شد، او غل و زنجیر را از بیماران برداشت این عمل نتایج نیکویی به بار آورد. بسیاری از مردمانی که سالها بود آنها را دیوانه میپنداشتند و کسی امید به بهبودی شان نداشت، وقتی از بند رها شدند و در اتاقکهای پاکیزه و آفتاب گیر با آنان به مهربانی رفتار شد به قدری بهبود یافتند که از تیمارستان مرخص شدند.
آموزش همگانی بهداشت روانی
با همهٔ این پیشرفتهای علمی، در نخستین سالهای ۱۹۰۰ هنوز عامه مردم بیماری روانی را نمیشناختند و تیمارستان و بیمارهای روانی ترس ایجاد میکردند، تا اینکه آموزش همگانی بهداشت روانی بر عهده کیلفورد بیرز افتاد. او تجربههایش را در کتاب «ذهنی که خود را بازیافت» منتشر کرد. او توجه چشمگیر عامهٔ مردم را برانگیخت و به تشکیل کمیتهٔ ملی بهداشت روانی یاری رساند. جنبش بهداشت روانی در سازمان گرفتن درمانگاههای راهنمایی کودک و احداث مراکز بهداشت روانی و درمان اختلالهای روانی سهم پرارزشی داشتهاست.
بخشهای مختلف بیمارستان روانپزشکی
بیمارستانهای روانپزشکی به طور معمول شامل چندین بخش مختلف هستند که هرکدام به نوعی از اختلالات روانی یا نیازهای درمانی خاص اختصاص دارند:
الف) بخش اورژانس روانپزشکی
این بخش برای بیمارانی است که وضعیت اضطراری روانی دارند. این وضعیتها ممکن است شامل بحرانهای روانی حاد، خودکشی، اختلالات خلقی شدید یا روانپریشی باشد. بیمارانی که وارد این بخش میشوند معمولاً تحت نظارت دقیق تیم پزشکی قرار میگیرند.
ب) بخش بستری عمومی
این بخش برای بیمارانی است که نیاز به بستری طولانیمدتتری دارند. معمولاً بیمارانی که دچار اختلالات روانی مزمن مانند اسکیزوفرنی، اختلالات دوقطبی یا افسردگی شدید هستند در این بخش بستری میشوند.
ج) بخش درمانی
در این بخش بیماران تحت درمانهای مختلف روانپزشکی قرار میگیرند. درمانها ممکن است شامل دارو درمانی، رواندرمانی، تراپیهای گروهی و خانوادگی، و درمانهای دیگر باشد.
د) بخش توانبخشی
در این بخش بیماران پس از درمان اولیه و تثبیت وضعیت روانی خود، به مرحله بازتوانی و ارتقاء کیفیت زندگی میرسند. این بخش میتواند شامل کار درمانی، توانبخشی اجتماعی و آموزشی باشد.
هـ) بخش مراقبتهای ویژه
این بخش برای بیمارانی است که نیاز به مراقبتهای ویژه دارند و وضعیتشان بسیار حساس است. بیماران در این بخش ممکن است به دلایل اختلالات روانی حاد یا رفتارهای خطرناک بستری شوند.
و) بخش مشاوره و رواندرمانی
این بخش برای ارائه خدمات مشاورهای به بیماران و خانوادههای آنها طراحی شده است. جلسات مشاوره میتواند فردی، گروهی یا خانوادگی باشد.
پرسنل و کارمندان بیمارستان روانپزشکی
بیمارستان روانپزشکی شامل تیمهای مختلفی است که هر کدام مسئولیتهای خاص خود را دارند:
الف) پزشکان روانپزشک
پزشکان روانپزشک متخصصانی هستند که تشخیص بیماریهای روانی را انجام داده و درمانهای دارویی و رواندرمانی را تجویز میکنند. آنها مسئول تصمیمگیریهای پزشکی در مورد بیماران هستند و به طور منظم وضعیت بیماران را بررسی میکنند.
ب) پرستاران روانپزشکی
پرستاران در بیمارستان روانپزشکی مسئول مراقبت روزانه از بیماران هستند. آنها داروها را به بیماران میدهند، وضعیت عمومی بیمار را ارزیابی میکنند و ارتباط مستقیمی با بیماران دارند.
ج) روانشناسان
روانشناسان به ارزیابی و درمان مشکلات روانی و هیجانی بیماران میپردازند. آنها ممکن است درمانهای فردی و گروهی، ارزیابیهای روانشناختی و مشاوره به بیماران و خانوادههای آنها ارائه دهند.
د) کار درمانگران
کار درمانگران به بیماران کمک میکنند تا تواناییهای اجتماعی، حرکتی و شغلی خود را بهبود بخشند. آنها ممکن است به بیماران در انجام فعالیتهای روزمره و تعامل با دیگران کمک کنند.
هـ) مشاوران اجتماعی
مشاوران اجتماعی به بیماران و خانوادههای آنها کمک میکنند تا با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مواجه شوند. آنها ممکن است به ترتیبهای قانونی یا ارجاع به خدمات حمایتی کمک کنند.
و) فیزیوتراپها و درمانگران جسمی
در برخی بیمارستانهای روانپزشکی، فیزیوتراپیستها و درمانگران جسمی به بهبود وضعیت فیزیکی بیماران کمک میکنند، به ویژه اگر بیماران دچار مشکلات جسمی ناشی از بیماری روانی شده باشند.
چه بیمارانی در بیمارستان روانپزشکی بستری میشوند ؟
الف) اختلالات روانی مزمن
این بیماران ممکن است دچار اختلالات روانی طولانیمدت مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی مزمن یا اختلالات شخصیت باشند. آنها ممکن است نیاز به بستری طولانیمدت داشته باشند.
ب) اختلالات روانی حاد
افرادی که در شرایط بحرانی قرار دارند، مانند کسانی که به دلیل اختلالات روانی شدید اقدام به خودکشی کردهاند یا دارای رفتارهای پرخطر هستند.
ج) بیماران با اختلالات روانی و جسمی همراه
بعضی از بیماران ممکن است علاوه بر اختلالات روانی، با مشکلات جسمی نیز مواجه باشند که نیاز به درمان تخصصی دارند.
د) معتادان و افرادی که مشکلات روانی به دلیل اعتیاد دارند
این افراد ممکن است به دلیل وابستگی به مواد مخدر یا الکل نیاز به درمان در یک بیمارستان روانپزشکی داشته باشند.
مدت بستری بیماران در بیمارستان روانپزشکی
مدت بستری بیماران بستگی به نوع و شدت بیماری، درمانهای تجویز شده و پیشرفت بیمار دارد. برخی از بیماران ممکن است تنها برای چند روز یا هفته بستری شوند، در حالی که دیگر بیماران ممکن است برای ماهها یا حتی سالها نیاز به بستری طولانیمدت داشته باشند.بیمارانی که بهبود پیدا کردهاند معمولاً از بیمارستان ترخیص میشوند اما ممکن است نیاز به پیگیریهای درمانی داشته باشند.
ویژگیهای یک بیمارستان روانپزشکی عالی
یک بیمارستان روانپزشکی ممتاز باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
1. محیط امن و حمایتی: فضای بیمارستان باید آرامشبخش و محافظتکننده باشد تا بیماران احساس راحتی کنند.
2. تیم درمانی با تجربه و متخصص: حضور روانپزشکان، روانشناسان و پرستاران حرفهای و ماهر بسیار مهم است.
3. مراقبتهای جامع و چندجانبه: بیمارستان باید به بیماران خدمات دارویی، رواندرمانی، توانبخشی و اجتماعی ارائه دهد.
4. مدیریت بحران مؤثر: توانایی مدیریت شرایط بحرانی مانند رفتارهای پرخطر یا اضطراب شدید بسیار حیاتی است.
5. توجه به حقوق بیماران: احترام به حقوق انسانی بیماران، فراهم کردن حریم خصوصی و حفظ کرامت آنها در محیط بیمارستان.
تفاوت بیمارستان روانپزشکی با مرکز توانبخشی اعصاب و روان
بیمارستان روانپزشکی بیشتر برای درمان بحرانهای روانی و بیمارانی که نیاز به بستری و مراقبت پزشکی دارند طراحی شده است، در حالی که مرکز توانبخشی اعصاب و روان بیشتر بر توانبخشی و بازگشت بیماران به جامعه متمرکز است. در مراکز توانبخشی، بیمارانی که درمانهای اولیه را دریافت کردهاند، تحت درمانهای توانبخشی قرار میگیرند تا کیفیت زندگی آنها بهبود یابد.
محدودیت سنی بیماران در بیمارستان روانپزشکی
بیماران روانپزشکی معمولاً از هر گروه سنی میتوانند بستری شوند. برخی بیمارستانها بخشهایی ویژه برای کودکان و نوجوانان دارند و برخی دیگر برای بزرگسالان یا سالمندان خدمات ویژه ارائه میدهند. در موارد خاص، بیمارستانهای روانپزشکی ممکن است محدودیتهایی برای گروههای سنی خاص داشته باشند، به ویژه در زمینه نوع درمانهای قابل ارائه.
خدمات بیمارستان روانپزشکی
بیمارستانهای روانپزشکی معمولاً خدمات تخصصی و فوق تخصصی برای درمان و مراقبت از بیماران با اختلالات روانی فراهم میکنند. این خدمات به بیماران کمک میکند تا درمانهای دقیقتر و هدفمندتری را دریافت کنند و بتوانند بهبودی سریعتری داشته باشند. در اینجا به برخی از خدمات تخصصی و فوق تخصصی که در بیمارستانهای روانپزشکی ارائه میشود، اشاره میکنم:
1. خدمات تخصصی در بیمارستان روانپزشکی
الف) تشخیص و درمان اختلالات روانی
یکی از مهمترین خدمات تخصصی بیمارستانهای روانپزشکی، تشخیص و درمان دقیق اختلالات روانی است. این خدمات شامل موارد زیر میشود:
تشخیص اختلالات روانی:روانپزشکان متخصص با استفاده از ابزارهای بالینی و آزمونهای روانشناختی، به تشخیص دقیق اختلالات روانی بیماران میپردازند.
درمان دارویی:برای بیماریهای روانی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی، اضطراب، و اختلالات دوقطبی، داروهای ضد روانپریشی، ضد افسردگی، ضد اضطراب و تثبیتکننده خلق تجویز میشود.
مشاوره روانشناختی: روانشناسان به بیماران مشاورههای فردی یا گروهی ارائه میدهند تا به آنها در درک و مدیریت مشکلات روانیشان کمک کنند.
ب) درمان اختلالات اضطرابی
این اختلالات شامل اضطراب عمومی، حملات پانیک، فوبیاها و اختلالات وسواسی-اجباری (OCD) میشود. درمانهای تخصصی شامل درمانهای شناختی-رفتاری (CBT) و داروهای ضد اضطراب است.
ج) درمان افسردگی و اختلالات خلقی
در بیمارستانهای روانپزشکی، درمان افسردگی، اختلال دوقطبی و سایر اختلالات خلقی تحت نظر روانپزشکان و روانشناسان انجام میشود. درمانها ممکن است شامل ترکیب داروهای ضد افسردگی، تثبیتکنندههای خلق و رواندرمانی باشند.
د) درمان اختلالات شخصیتی
افرادی که دچار اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی، ضد اجتماعی یا اختلال شخصیت خودشیفته هستند، نیاز به درمانهای خاصی دارند. این بیماران معمولاً از درمانهای رواندرمانی، از جمله درمان دیالکتیکال-رفتاری (DBT) و درمان شناختی-رفتاری (CBT) بهره میبرند.
هـ) درمان اختلالات روانپریشی (شیزوفرنی)
بیماران مبتلا به اختلالات روانپریشی نیاز به درمانهای خاص و داروهای ضد روانپریشی دارند. بیمارستانهای روانپزشکی تیمهای تخصصی برای درمان این اختلالات دارند که شامل روانپزشکان، روانشناسان و پرستاران تخصصی است.
و) درمان اختلالات خوردن (مانند آنورکسیا و بولیمیا)
این اختلالات روانی به دلیل رفتارهای غذایی غیرطبیعی مانند پرخوری، کمخوری یا آشفتگی در رفتارهای غذایی ایجاد میشوند. بیمارستانهای روانپزشکی معمولاً خدمات تخصصی برای درمان این اختلالات شامل رواندرمانی، مشاوره تغذیه و درمانهای گروهی ارائه میدهند.
2. خدمات فوق تخصصی در بیمارستان روانپزشکی
الف) درمانهای دارویی پیچیده
در مواردی که بیماران به درمانهای دارویی معمول پاسخ نمیدهند یا مشکلات خاصی دارند (مثلاً واکنشهای جانبی شدید یا مقاومت به درمان)، بیمارستانهای روانپزشکی ممکن است درمانهای دارویی پیچیدهتری مانند درمان با داروهای جدیدتر یا ترکیبی از داروهای مختلف را به کار ببرند.
ب) درمانهای الکتروکانواسیون (ECT)
در برخی بیماران با افسردگی شدید و مقاوم به درمان، یا بیماران مبتلا به اختلالات روانپریشی، از درمان الکتروکانواسیون (ECT) استفاده میشود. این روش درمانی با اعمال جریان الکتریکی به مغز، به تحریک فعالیتهای مغزی کمک میکند و در مواردی که درمانهای دارویی کارآمد نیست، مؤثر است.
ج) تکنیکهای پیشرفته رواندرمانی
در درمانهای فوق تخصصی، تکنیکهای رواندرمانی پیشرفته مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، درمان دیالکتیکال-رفتاری (DBT)، درمان مبتنی بر ذهنآگاهی (Mindfulness) و درمانهای تحلیلی عمیق برای کمک به بیماران در مدیریت مسائل پیچیده روانی استفاده میشود.
د) درمانهای نوروفیدبک و بیوفیدبک
این تکنیکها به بیماران کمک میکنند تا با آموزش کنترل امواج مغزی، وضعیت ذهنی و روانی خود را بهبود بخشند. این روشها برای بیماران با اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات خواب مفید هستند.
هـ) مراقبتهای ویژه برای اختلالات روانی مرتبط با آسیب مغزی
برخی بیماران ممکن است به دلیل آسیبهای مغزی یا اختلالات نورولوژیکی، دچار مشکلات روانی شدید شوند. بیمارستانهای روانپزشکی ممکن است خدمات فوق تخصصی برای درمان این نوع اختلالات، از جمله ارزیابیهای مغزی پیشرفته، ارائه دهند.
و) برنامههای توانبخشی روانی-اجتماعی
در بیمارستانهای روانپزشکی، علاوه بر درمانهای دارویی و رواندرمانی، خدمات توانبخشی ویژهای برای کمک به بیماران جهت بازگشت به جامعه و زندگی روزمره در نظر گرفته میشود. این خدمات میتواند شامل کار درمانی، مشاوره اجتماعی و گروههای حمایت از بیماران باشد.
3. خدمات مشاورهای و حمایتی
در بیمارستانهای روانپزشکی، علاوه بر درمانهای تخصصی، خدمات مشاورهای و حمایتی برای بیماران و خانوادههای آنها نیز ارائه میشود. این خدمات شامل مشاوره در مورد نحوه مدیریت بیماری، حمایت روانی در دوران بستری و پس از ترخیص، و ارائه راهکارهای عملی برای بهبود کیفیت زندگی بیماران میشود.
الف) مشاوره پیش از ترخیص
این نوع مشاوره به بیماران کمک میکند تا با چالشهای بعد از ترخیص از بیمارستان روبهرو شوند. بسیاری از بیماران پس از درمانهای اولیه نیاز به مشاوره و حمایت در زمینههای اجتماعی، شغلی و خانوادگی دارند.
ب) آموزش به خانوادهها
خانوادههای بیماران نیاز به آموزش و راهنمایی دارند تا بتوانند به بهترین شکل از عزیزان خود مراقبت کنند. بسیاری از بیمارستانهای روانپزشکی برنامههایی برای آموزش خانوادهها در مورد چگونگی حمایت از بیماران روانی و مدیریت بحرانهای مربوطه دارند.
4. سایر خدمات تخصصی
درمانهای ویژه برای کودکان و نوجوانان: برخی بیمارستانهای روانپزشکی خدمات ویژهای برای درمان اختلالات روانی کودکان و نوجوانان مانند ADHD، اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات رفتاری ارائه میدهند.
درمان اختلالات روانپزشکی در سالمندان: بیمارستانهای روانپزشکی بهویژه برای سالمندان که ممکن است دچار اختلالات مانند زوال عقل، افسردگی یا اضطراب شوند، خدمات تخصصی و مراقبتهای ویژه فراهم میکنند.
در بیمارستان های روانپزشکی علاوه بر اقدامات تشخیصی و درمانی روان پزشکی ، بر ارائه خدماتی همچون :
مددکاری
کار درمانی
ارزیابی روان شناختی
روان درمانی گروهی و فردی
خانواده درمانی
نوروفیدبک
و هرگونه خدمات تشخیصی و درمانی مورد نیاز مانند RTMS توجه و اقدام صورت گرفته است .
ضمنا علاوه بر این در بیمارستان روانپزشکی با حضور :
متخصصین مغز و اعصاب ” نورولوژی “
متخصص داخلی
متخصص قلب و عروق
بیهوشی
و تخصص های دیگر
و همچنین با برخورداری از امکانات و تجهیزات:
نوار مغز
نوار قلب
نقشه مغزی
نوروفید
آزمایشگاه مجهز
و …
قادرخواهیم بود به ارزیابی بیماران از جهات مختلف زیستی ، روانی و اجتماعی بپردازیم .
بخش های بیمارستان روانپزشکی معمولا دارای بخش های مختلف شامل :
درمانگاه
اورژانس عمومی شبانه روزی
بخش های مختلف روان پزشکی بزرگسالان شامل موارد زیر می باشد .
بخش زنان
آقایان
جانبازان
برخی از بیمه های طرف قرارداد با بیمارستان های روانپزشکی بشرح زیر میباشد :
بیمه دی
بیمه ایران
بیمه البرز
بیمه آسیا
بیمه آتیه سازان حافظ
بیمه رازی
بیمه بانک مرکزی
بیمه بانک سپه
بیمه بانک ملت
بیمه بانک صادرات
بیمه بانک کشاورزی
بیمه بانک تجارت
بیمه بانک مسکن
بیمه بانک رفاه
بیمه نوین
بیمه دانا
بیمه سامان
بیمه کارآفرین
بیمه کمک رسان
بیمه معلم
بیمه پارسیان
بیمه نیروهای مسلح
تفاوت بیمارستان روانپزشکی با کلینیک (درمانگاه شبانه روزی اعصاب و روان)
همین اول بگم ما در کشور کلینیک یا درمانگاه شبانه روزی روانپزشکی یا اعصاب و روان وجود نداره . صرفا 4 یا 5 نفر در کشور مجوز اینچنینی دریافت کردند که در واقع عنوان کلینیک ترک اعتیاد روانپزشکی . یعنی همون کمپ ترک اعتیاد دارای امکانات درمانی و پزشکی . اما متاسفانه اکثر غریب به اتفاق مراجعین به این کلینیک ها از خدمات و نحوه رسیدگی و درمان در این مراکز هیچ رضایتی نداشته و بر عکس دچار آسیب های روانی بیشتری شده اند . نکته جالب و مشترک و حتمی در همه این مراجعین یک چیزه و اون هم پرداخت هزینه های بسیار بالا و وحشتناک به این کلینیک های انحصاری ست .
تفاوتهای بین بیمارستان و درمانگاه شبانه روزی نشان میدهد که این دو ارگان در خدمات بهداشت و درمان نقشهای مختلفی دارند. درمانگاهها و کلینیکهای درمانی معمولاً از بیمارستانها کوچکتر هستند، اما خدمات گستردهتری نسبت به مطب پزشک ارائه میدهند. این تفاوت یکی از جنبههای مهم بین درمانگاه و بیمارستان است.
بیمارستانها به عنوان مراکز درمانی بزرگتر، موارد پزشکی جدیتری را مدیریت میکنند. این شامل بیمارانی است که نیاز به جراحیهای تخصصی دارند یا افرادی که با بحرانهای سلامت روانی روبهرو هستند و نیاز به مراقبت در بیمارستان دارند.
از سوی دیگر، درمانگاههای شبانه روزی به بیمارانی که برای قرارهای مراقبت روتینی، پیشگیری، و نگرانیهای جزئی از نظر بهداشتی مراجعه میکنند، خدمات ارائه میدهند. به عنوان مثال، افرادی که به دنبال مراقبت در مواقع غیر اضطراری مانند سرماخوردگی هستند، میتوانند به درمانگاه یا کلینیک شبانه روزی مراجعه کنند.
درمانگاهها و بیمارستانها هرکدام نقش مهمی در ساماندهی خدمات بهداشت و درمان دارند. بیمارستانها با امکانات گسترده و تخصصی خود میتوانند به بیماران با وضعیتهای پیچیده و نیازهای درمانی جدی، ارائه خدمات کاملی کنند. از جانب دیگر، درمانگاهها به عنوان مراکز نخستین مراجعه برای مراقبتهای روزانه و اضطراری، نقش مهمی در حفظ سلامتی عمومی ایفا میکنند.
یکی از تفاوتهای مهم میان بیمارستان و درمانگاه، اندازه و تخصص خدمات آنهاست. بیمارستانها با داشتن بخشهای مختلف از اتاقهای عمل گرفته تا واحدهای مراقبت ویژه، به توانایی مدیریت موارد پیچیده پزشکی پاسخ میدهند. در عوض، درمانگاهها معمولاً مختصرتر و به عنوان مکملی به بیمارستانها شناخته میشوند و در ارائه خدمات نگهداری، تشخیص سریع و مراقبتهای اولیه تخصص دارند.
مهمترین نکته در انتخاب بین بیمارستان و درمانگاه، نوع مشکلات بهداشتی و درمانی فرد میباشد. اگر نیاز به مراقبت تخصصی و پیشرفته است، بیمارستان مناسبتر است. اما اگر مراقبتهای روزانه و کمیتهای زیادی از خدمات بهداشتی مورد نیاز است، درمانگاه میتواند گزینهی مناسبی باشد.
همچنین، زمان نیز یکی از اصلیترین تفاوتهاست. بیمارستانها با توجه به ابعاد بزرگتر و خدمات تخصصی، معمولاً برای مواردی که نیاز به بستری شدن دارند یا مراقبت طولانیمدت، گزینه مناسبتری هستند. در مقابل، درمانگاهها برای مراقبتهای سریع و مسائل کماهمیتتر، با زمان کمتری برای مراقبت، ایدهآل هستند.
در ن
هایت، هر یک از این امکانات در سلامتی و درمان نقشی مهم دارند و گاهاً ممکن است نیاز باشد از هر دو به طور ترکیبی استفاده کرد. اهمیت اطلاعات دقیق در مورد نوع خدماتی که یک بیمار نیاز دارد و انتخاب درست بین بیمارستان و درمانگاه، میتواند به بهبود سلامت و تسریع درمان کمک کند.
تفاوت بیمارستان روانپزشکی با مرکز توانبخشی اعصاب و روان مزمن (تحت پوشش سازمان بهزیستی)
توانبخشی به عنوان “مجموعه ای از مداخلات طراحی شده برای بهینه سازی عملکرد و کاهش ناتوانی در افراد دارای شرایط سلامت در تعامل با محیط” تعریف می شود.
به زبان ساده، توانبخشی به کودک، بزرگسال یا سالمند کمک می کند تا در فعالیت های روزمره تا حد امکان مستقل باشد و مشارکت در آموزش، کار، تفریح و نقش های معنادار زندگی مانند مراقبت از خانواده را ممکن میسازد. توانبخشی از طریق مشارکت با خود فرد و خانوادهاش برای رسیدگی به شرایط بهداشت روانی اساسی و علائم آنها، اصلاح محیط برای مطابقت بهتر با نیازهایشان، استفاده از محصولات کمکی، آموزش برای تقویت خودمدیریتی انجام میشود. بهگونهای ایمن و مستقل این استراتژیها با هم میتوانند به یک فرد کمک کنند که افراد پس از دوره درمانی بتوانند بهتر به نیازهایشان رسیدگی کنند و بر مشکلات فکر کردن، دیدن، شنیدن، برقراری ارتباط، غذا خوردن یا حرکت کردن غلبه کند.
متخصص مغز و اعصاب به انگلیسی Neurologist یکی از اعضای تیم پزشکی در بخش سیستم عصبی مرکزی و محیطی (مغز و نخاع) است. هرگونه اختلال در عملکرد سیستمهای عصبی باعث بهوجودآمدن مشکلات موقتی یا طولانی میشود و پزشک نورولوژیست یا متخصص مغز و اعصاب اختلالاتی را که بر مغز، نخاع و سایر اعصاب محیطی تأثیر میگذارد، درمان میکند. تشخیص و درمان بیماریهایی مانند پارکینسون، آلزایمر، سکته مغزی و سردردهای ضرباندار میگرنی برعهده نورولوژیستها است. با مشاهده علائم بیماری، به متخصصان اعصاب یا در صورت لزوم جراح مغز و اعصاب ارجاع داده میشوید. جهت تشخیص و درمان بیماری عصبی، به سایت دکترتو مراجعه کنید و از خدمات دریافت نوبت حضوری یا مشاوره آنلاین که برای شما تهیه شده است، استفاده کنید.
متخصص مغز و اعصاب یا نورولوژیست کیست؟
نورولوژی شاخهای از پزشکی است که به مطالعه و درمان اختلالات سیستم عصبی میپردازد و متخصص مغز و اعصاب به انگلیسی Neurologist، اختلالهای مربوط به نورولوژی و بیماری های مغزی خطرناک را درمان میکند. سیستم عصبی یک سیستم پیچیده و تشکیلشده از دو بخش است که فعالیتهای بدن را تنظیم و هماهنگ میکند. این دو بخش عبارتند از:
سیستم عصبی مرکزی، مغز و نخاع
سیستم عصبی محیطی، اندامهای حسی مانند چشم، گوش، پوست و همه گیرندههای حسی موجود در سراسر بدن.
متخصص مغز و اعصاب پزشکی است که بیماریهای مغز، نخاع و اعصاب را تشخیص داده و درمان میکند. او معمولا بیماریها و اختلالاتی را که بر تفکر و رفتار تأثیر میگذارد هم بررسی میکند. دکتر مغز و اعصاب جراحی نمیکند و صرفا روی درمان بیماریهایی تمرکز دارد که نیاز به جراحی ندارند.
۱. کار متخصص مغز و اعصاب چیست؟
سیستم عصبی، مرکز فرماندهی بدن محسوب میشود. به هر چیزی که فکر یا احساس کنیم و یا آن را انجام دهیم، از حرکت دادن بازو گرفته تا ضربان قلب همگی تحت کنترل این سیستم قرار دارند.
با توجه به اینکه هرگونه بیماری و شرایط عصبی میتواند تقریباً بر هر قسمت از بدن تأثیر بگذارد و افراد مختلف را در سنین بزرگسالی و حتی کودکی تحت تأثیر قرار دهد؛ مراجعه به متخصص مغز و اعصاب، میتواند بهترین راهکار برای تشخیص و درمان بیماریهای مختلف مغز، نخاع و اعصاب باشد. به نظر شما این متخصصان دقیقاً در چه زمینهای فعالیت دارند؟ چه بیماریهایی را درمان میکنند و چه زمانی باید به آنها مراجعه کرد؟ در این مقاله به طور جامع و مختصر به این موضوعات پرداخته میشود.
متخصص مغز و اعصاب ، پزشکی است که در مطالعه و درمان اختلالاتی که بر مغز و سیستم عصبی تأثیر میگذارد، تخصص دارد و بیماریهای مغز و نخاع، اعصاب محیطی و ماهیچهها را تشخیص، درمان و مدیریت میکند. این متخصصان، تسلط کاملی بر آناتومی، عملکرد و شرایطی که بر اعصاب و سیستم عصبی تأثیرگذار است، دارند. شایان ذکر است که سیستم عصبی فعالیت و حرکات بدن را کنترل و تنظیم میکند و اگر به درستی کار نکند، فعالیت بدن دچار اختلال خواهد شد. وظیفه متخصص مغز و اعصاب این است که هرگونه مشکلات موجود در سیستم عصبی را تشخیص و بررسی نماید.
متخصص مغز و اعصاب،در کلینیک مغز و اعصاب هر مشکل یا بیماری را به صورت جداگانه درمان میکند. برای مثال، در برخی موارد تنها از یک گزینه درمانی استفاده میکند؛ اما در بسیاری از موارد دیگر، از چندین روش درمانی برای کمک به روند درمانی بیمار استفاده میکند.
معمولاً در جلسه اول درمان، ابتدا شرح حالی از سابقه پزشکی، خانوادگی، داروهای مصرفی و علائم فعلی فرد تهیه میشود. شناسایی علت علائم و تهیه برنامه درمانی مناسب مطابق با شرایط عصبی رایج و پیچیده بیماری از دیگر وظایف این متخصصان است. در طول معاینه عصبی، پزشک ممکن است از ابزارهایی مانند چراغها و چکشهای رفلکس برای ارزیابی سیستم عصبی استفاده کند و مهارتهای حرکتی، تعادل، هماهنگی، وضعیت ذهنی، رفلکس، توانایی راه رفتن، بررسی قدرت عضلانی، سلامت روان، سنجش بینایی، شنوایی و گفتاری را مورد آزمایش و بررسی قرار دهد.
نورولوژی یعنی چه و کار دکتر مغز و اعصاب چیست؟متخصص مغز و اعصاب ابتدا معاینه فیزیکی انجام میدهد، سپس آزمایشهای مختلفی را تجویز میکند تا علت اصلی اختلالهای عصبی را تشخیص دهد. سپس باتوجه به علت اختلال، دارو تجویز میکند و یا استراتژیهای خاصی را برای درمان بیماری عصبی ترتیب میدهد. متخصص مغز و اعصاب میتواند بیماری افراد را در سنین مختلفی بررسی کند اما معمولا فوق تخصص نورولوژی سالمندان یا نورولوژیست کودک به درمان افراد در سنین خاصی میپردازد.
۲. متخصص مغز و اعصاب چه معایناتی انجام می دهد؟ (نورولوژی چگونه انجام میشود؟)
در اولین مراجعه به مطب نورولوژیست، پزشک معمولا یک معاینه فیزیکی و یک معاینه عصبی انجام میدهد. او معاینه عصبی اولیه را با سنجیدن وضعیت ذهنی فرد و انعکاسهای عصبی او بررسی میکند. پزشک در روشهای معمول از ابزارهای ساده آزمایشی مانند چکش رفلکس و نور استفاده میکند و وضعیت بیمار را در موارد زیر مورد بررسی قرار میدهد:
قدرت تکلم و سخن گفتن
مهارتهای حرکتی
حدت بینایی و عضلات خارج چشم
هماهنگی حرکات بدن
استحکام و قدرت
رفلکسها.
۳. رشته های فوق تخصص مغز و اعصاب کدامند؟
سیستم عصبی یک سیستم پیچیده است و تخصص در هر بخش نیاز به سالها مطالعه و کسب تجربه دارد. پزشکان فوق تخصص مغز و اعصاب یا رشته ی مغز و اعصاب، تکامل یافتهی تخصص مغز و اعصاب هستند یعنی بسیاری از متخصصان پس از پایان دوره رزیدنتی خود به مطالعه زیرمجموعه خاصی از نورولوژی میپردازند و تمرکز خود را روی یک بخش خاص محدود میکنند تا بهترین راهکارهای درمان را در آن حیطه به بیماران ارائه دهند.
یک متخصص مغز و اعصاب براساس علم نورولوژی ممکن است آموزش خود را بر روی موارد زیر متمرکز کند:
داروی سردرد
داروی عصبی عضلانی
مراقبت عصبی
عصبی انکولوژی
نورولوژی سالمندان
اختلالات خودمختار
نورولوژی عروقی (مراقبت از سکته مغزی)
نورولوژی کودک یا متخصص مغز و اعصاب کودکان
نورورادیولوژی مداخلهای
صرع.
۴. محل کار متخصص مغز و اعصاب کجاست؟
نورولوژیست بیماران خود را در کلینیک یا مطب خصوصی خود ویزیت میکنند اما بسیاری از آنها در بیمارستانهای دولتی و خصوصی هم کار میکنند. اگر بیمار نیاز به جراحی داشته باشد، بیمار را به جراح مغز و اعصاب ارجاع میدهند. برخی از متخصصان مغز و اعصاب در کنار سایر متخصصان سلامت به عنوان بخشی از یک تیم کار میکنند، مانند تیم سکته مغزی بیمارستان یا تیم مراقبتهای ویژه.
۵. فرق نورولوژیست (متخصص مغز و اعصاب) با جراح مغز و اعصاب چیست؟ (تفاوت نورولوژی و نوروسرجری)
هم متخصصان مغز و اعصاب و هم جراح مغز و اعصاب افرادی را که دارای اختلالات مغزی و عصبی هستند، درمان میکنند. تفاوت جراح مغز و اعصاب با متخصص مغز و اعصاب یا فرق نورولوژیست با جراح مغز و اعصاب این است که جراحان مغز و اعصاب جراحی انجام میدهند، در حالی که متخصصان مغز و اعصاب این کار را نمیکنند.
به طور کلی، بیمار ابتدا با یک متخصص مغز و اعصاب ملاقات میکند که علائم او را ارزیابی کند و در مورد برنامه درمانی تصمیمگیری میکند. اگر متخصص مغز و اعصاب تشخیص دهد که فرد نیاز به جراحی دارد، او را به جراح مغز و اعصاب ارجاع میدهد.
۶. جراح مغز و اعصاب کیست؟
جراح مغز و اعصاب یا دکتر مغز و استخوان پزشکی است که بیماریهای مربوط به مغز، ستون فقرات و سایر قسمتهای سیستم عصبی شما را تشخیص داده و درمان میکنند. تفاوت آنها با متخصصان مغز و اعصاب در این است که جراح مغز و اعصاب به طور خاص در زمینه جراحی آموزش دیدهاست. درحالی که متخصص مغز و اعصاب بر سایر اشکال درمان تمرکز میکند و اجازه جراحی ندارد.
۷. تفاوت متخصص مغز و اعصاب با روانپزشک چیست؟
متخصص مغز و اعصاب ناهنجاریهای سیستم عصبی را درمان میکند مانند ضربه مغزی اما متخصص اعصاب و روان یا پزشکی که به بررسی بیماریهای روانی می پردازد کسی است که میتواند افسردگی و سایر بیماریهای روانی را درمان کند و رابطه بین مغز شما و اقداماتی را که انجام میدهید مطالعه کند.
فرق متخصص مغز و اعصاب با روانپزشک این است که اگرچه متخصصان مغز و اعصاب شرایط سلامت روان مانند افسردگی را درمان نمیکنند، اما مهم است که با آنها در مورد سلامت روان خود صحبت کنید. اگر نوعی بیماری در رابطه با سلامت روان شما تشخیص داده شدهاست، به نورولوژیست خود اطلاع دهید. این بیماری روانی ممکن است علائمی مشابه بیماریهای عصبی ایجاد کند. به عنوان مثال، افسردگی میتواند منجر به مشکلات غیرقابل توضیحی در حافظه شود.
متخصص مغز و اعصاب چه بیماری هایی را درمان می کند؟
نورولوژیست شرایط و بیماریهایی را درمان میکند که بر عملکرد عصبی شما تأثیر میگذارد مانند آسیب به مغز یا نخاع، سکته مغزی یا شرایط مزمن مانند صرع. در ادامه تک تک بیماریهایی که توسط دکتر مغز و اعصاب درمان میشود را بررسی میکنیم.
۱. متخصص لرزش سر یا جراحت سر
همه آسیبها و جراحتهایی که به سر وارد میشود نیاز به ملاقات با نورولوژیست ندارند، اما گاهی اوقات ممکن است برای تعیین میزان آسیبها و برنامهریزی درمان به یک متخصص مغز و اعصاب نیاز باشد.
به عنوان مثال، افرادی که دچار ضربه مغزی با علائم سبکی سر و عدم تعادل شدهاند ممکن است علائمی داشته باشند که برای چندین ماه باقی بماند. مثلا ممکن است برای سردردها و مشکلات حافظهای که ممکن است ایجاد شود به معاینه متخصص مغز و اعصاب و انجام آزمایش و درمانهای جانبی نیاز داشته باشند.
۲. درمان سردردهای مزمن
همه ما ممکن است گاهی دچار سردرد شویم اما برخی افراد به صورت مکرر دچار سردرد شدید میشوند و نیاز به مراقبتهای بیشتری دارند.
اگر چندین بار در هفته سردردهای غیرقابل تحملی دارید و با داروها و روشهای درمانی پزشک عمومی بهبود نیابد، ممکن است پزشک شما را به نورولوژیست ارجاع دهد. متخصص مغز و اعصاب میتواند علت سردرد شما را مشخص کند و اگر سردرد به دلیل آسیب به بخش تعادلی باشد، به درمان عدم تعادل در راه رفتن شما کمک کند.
۳. متخصص مغز و اعصاب برای میگرن
اگر دچار بیماری میگرن هستید و در موقعیتهای مختلف مورد حمله میگرن قرار میگیرید و میخواهید بدانید برای میگرن به چه دکتری مراجعه کنیم؟ باید گفت به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید. این بیماری علاوه بر دردناک بودن، اغلب باعث حساسیت به نور و صدا، حالت تهوع و سرگیجه میشود. درد میگرن کجای سر است؟ معمولا در یک سمت سر، شقیقه سمت راست یا سمت چپ به صورت ضرباندار و با شدت زیاد ایجاد میشود. درد میگرن معمولا میتواند ساعتها یا روزها ادامه داشته باشد.
متخصص مغز و اعصاب و بهترین دکتر میگرن میتواند علت سردرد شما را تشخیص دهد و حساسیت به هرگونه محرکی که ممکن است میگرن شما را تحریک کند شناسایی کند. سپس نحوه اجتناب از آنها را توصیه میکند و داروهایی برای پیشگیری و درمان میگرن تجویز خواهد کرد.
۴. متخصص نورولوژی و درمان اسکلروز چندگانه
مولتیپل اسکلروزیس یا MS یک بیماری مزمن است که بر مغز و نخاع شما تأثیر میگذارد و باعث بیحسی، ضعف و تحلیلرفتن اندامهای حسی میشود. بسیاری از افراد دچارضغف بینایی یا حرکتی میشوند. ام اس یک بیماری پیشرونده است و علائم میتواند در زمانهای مختلف و در افراد مختلف، متفاوت باشد.
آیا بیماری ام اس واگیردار است؟ اگرچه هنوز علت دقیق آن مشخص نشده است اما تحقیقات پزشکان نشان میدهد که این بیماری مسری نیست. نورولوژیست میتواند ام اس را تشخیص دهد و با درمانها و داروهای مناسب به شما کمک کند وضعیت خود را مدیریت کنید.
برخی افراد به اشتباه بیماری گیلن باره را با ام اس یکی میدانند. تفاوت ام اس با گیلن باره چیست؟ در حالی که ام اس میلین سیستم عصبی مرکزی (مغز، نخاع و اعصاب بینایی) را از بین میبرد، سندرم گیلن باره (GBS) میلین اعصاب محیطی را که از ساقه مغز و نخاع به اعصاب دیگر خارج میشوند، نابود میکند. در واقع هر بیماری به بخش خاصی از سیستم عصبی جمله میکند.
۵. متخصص مغز و اعصاب برای ترک اعتیاد
روانپزشکان، متخصصین داخلی، پزشک خانواده و نورولوژیستها، میتوانند در پزشکی اعتیاد تخصص داشته باشند. اگر شما یا یکی از عزیزانتان با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنید، بهتر است برای درمان و اطلاع از بهترین روش ترک اعتیاد از مشورتهای پزشکان متخصص و روشهای درمانی مانند گروه درمانی استفاده کنید. در حال حاضر روش درمانی ماتریکس در روانشناسی، یکی از موثرترین روشها برای درمان اعتیاد است.
۶. درمان تشنج یا صرع
انواع تشنج در مغز شما شروع میشود و میتواند خطرناک باشد. این بیماری باعث حرکات کنترل نشده و احساسات عجیب و غریب میشود. در بسیاری از موارد، فرد هوشیاری خود را هم از دست میدهد.
پس از تشنج، پزشک ممکن است شما را برای آزمایشات بیشتر به متخصص مغز و اعصاب ارجاع دهد. متخصص مغز و اعصاب میتواند آزمایشات و تصویربرداریهای مختلفی برای یافتن علت تشنج شما تجویز کند و میتواند تشنج طولانی مدت و انواع بیماری صرع را نیز تشخیص دهد. پس از تشخیص، نورولوژیست داروها و درمانهایی را برای کمک به کنترل تشنج و صرع تجویز میکند.
پارکینسون زمانی رخ میدهد که مغز شما نتواند دوپامین مورد نیاز برای کنترل حرکت بدن شما را بسازد. این مساله باعث لرزش، سفتی و عدم هماهنگی میشود. متخصص مغز و اعصاب میتواند شما را از نظر پارکینسون ارزیابی کند و مطمئن شود که هیچ بیماری دیگری باعث علائم شما نمیشود.
سپس درمانها و داروهایی را تجویز میکند که میتواند به شما در مدیریت علائم بیماری پارکینسون کمک کند. تشخیص و درمان بیماریهای سیستم مغز و اعصاب مانند ms، پارکینسون، تشنج، صرع، سردرد، میگرن، سکته مغزی و تومور مغزی به عهده دکتر مغز و اعصاب است.
۸. متخصص مغز و اعصاب برای سکته مغزی
سکته مغزی زمانی رخ میدهد که بدن شما به هر دلیلی نتواند به مغزتان خونرسانی کند. آیا سکته مغزی باعث مرگ میشود؟ زمانی که به مغز خونرسانی نشود، سلولهای مغز شروع به مردن میکنند. این مساله میتواند باعث مشکل در گفتار، فلج برخی اندامها، عدم کنترل احساسات و موارد دیگر شود.
زمانی که سکته مغزی تمام شد، برای بازیابی مهارتهای ازدسترفته به درمان نیاز خواهید داشت. متخصص مغز و اعصاب میتواند میزان آسیب به مغزتان را ارزیابی کند و یک برنامه درمانی برای کمک به بهبودی تجویز کند.
۹. متخصص مغز و اعصاب برای لکنت زبان
درمان لکنت زبان به طور معمول نیازمند تلاش مشترک گفتاردرمانگران و پزشکان مغز و اعصاب است. روشهای درمانی سنتی که در درمان لکنت رشدی استفاده میشوند برای بهبود علائم موثر هستند. تاکنون گفتار درمانی به عنوان پایه اصلی درمان لکنت زبان توسط بهترین پزشکان لکنت زبان استفاده شده است.
۱۰. بهبود تومورهای مغزی
تودهای از سلولهای غیر طبیعی در مغز که منجر به اختلال در عملکرد شناختی میشود تومور مغزی نام دارد و متخصص مغز و اعصاب میتواند در درمان سرطان تومور مغزی به شما کمک کند.
۱۱. ترومای مغزی و سایر آسیب های سیستم عصبی
آسیب به مغز، ناشی از یک نیروی بیرونی که گاهی منجر به تغییر حالت هوشیاری و اختلال دائم یا موقت در عملکردهای شناختی، فیزیکی یا روانی میشود از جمله مواردی است که متخصص مغز و اعصاب به درمان آن میپردازد.
یکی دیگر از بیماریهای مهم، سرطان نخاع است. سرطان نخاع درمان دارد؟ در این بیماران، در درجه اول، هدف از درمان کاهش درد است. زیرا ممکن است درد زیادی را تحمل کنند. با وجود جدیدترین امکانات و تکنولوژی پیشرفته در جراحی نخاع، همچنان درمان کامل این بیماری در ابهام است.
۱۲. علائم عصبی پس از بهبودی از COVID-۱۹
تأثیر کرونا بر مغز و اعصاب چیست؟ پزشکان هنوز در مورد COVID-۱۹ درحال یادگیری هستند و اثراتی که این ویروس میتواند بر مردم بگذارد را مطالعه میکنند. مشاهده شدهاست که برخی از افرادی که کووید-۱۹ داشتهاند، برخی علائم عصبی را حتی پس از درمان کرونا هم تجربه میکنند. این علائم طولانیمدت میتواند شامل موارد زیر باشد:
سردرد
خستگی
درد
مشکل خواب
لخته شدن خون و سکته
متخصص مغز و اعصاب میتواند کمک کند که بیمار مطمئن شود هیچ دلیل دیگری جز کرونا برای علائم وجود ندارد و همچنین میتوانند به بیماران در مدیریت و درمان این علائم کمک کنند.
۱۳. متخصص مغز و اعصاب برای آلزایمر و فراموشی
برای بیماری آلزایمر به چه دکتری مراجعه کنیم؟ متخصص مغز و اعصاب، متخصص در بیماریهای مغز و سیستم عصبی است. بیماری آلزایمر و نشانه های آلزایمر نیز از سلولهای مغزی سرچشمه میگیرند. نورولوژیستها آموزشهای ویژهای در زمینه ارزیابی تواناییهای تفکر از جمله حافظه، توجه، زبان، خواندن و مهارتهای حل مسئله دارد. همچنین میتوانند در موارد شدیدتر، علت فراموشی و مشکلات حافظه موقتی را هم بررسی کنند.
۱۴. متخصص مغز و اعصاب و ستون فقرات
بیماریهای ستون فقرات یا کمردرد و لرزش هم گاهی نیاز به بررسی توسط متخصص مغز و اعصاب دارند. با این حال، یک متخصص مغز و اعصاب برای درمان بیماریهای عصبی مغز و درد ستون فقرات آموزش دیده است، در حالی که متخصص ارتوپد، متخصص در درمان انواع بیماریهای ستون فقرات است.
۱۵. بیماری های رایج سیستم عصبی
سایر علائم عصبی مانند سرگیجه، ازدستدادن حافظه یا درد غیر قابل توضیح میتواند ناشی از چندین بیماری باشد. بهعنوان مثال، درد غیرقابل توضیح میتواند نتیجه شرایط متعددی باشد که باعث میشود اعصاب شما بیشازحد فعال شوند، درحالی که سرگیجه میتواند نتیجه آسیب یا التهاب مغز شما باشد.
ازدستدادن حافظه، افزایش فراموشی و مشکل در تمرکز ممکن است مواردی باشند که پزشک عمومی شما را به متخصص مغز و اعصاب ارجاع دهد. متخصص مغز و اعصاب میتواند تشخیص دهد که علت این علائم زوال عقل است یا بیماری عصبی دیگری که بر حافظه تأثیر میگذارد.
برخی از شرایط دیگری که متخصص مغز و اعصاب درمان میکند عبارتاند از:
کمر درد
تنگی کانال نخاعی
آسیب یا عفونت مغز و نخاع
بیماری نوروپاتی
نوروپاتی محیطی (بیماری که بر اعصاب شما تأثیر میگذارد)
لرزش (حرکات غیرقابل کنترل).
نورولوژیست ها از چه آزمایش هایی برای تشخیص بیماری استفاده می کنند؟
بر اساس نتیجه معاینه فیزیکی و انعکاسی فرد و ارزیابی نتایج معاینه، متخصص مغز و اعصاب ممکن است آزمایشهای دیگری را تجویز کند که در ادامه آنها را معرفی میکنیم.
انواع روش تشخیص بیماری عصبی
روش استفاده از تجهیزات پزشکی
پونکسیون کمری
برای تشخیص بیماریهای نخاعی استفاده میشود.
تست تانسیلون
یک تست تشخیصی است برای ارزیابی میاستنی گراویس است. میاستنی گراویس یک بیماری عصبی عضلانی است که با ضعف عضلانی مشخص میشود.
الکترومیوگرافی (EMG)
این آزمایش برای کمک به تشخیص ناهنجاریهای عصبی عضلانی استفاده میشود.
الکتروانسفالوگرام (EEG)
EEG میتواند به تشخیص تعدادی از بیماریها از جمله صرع، اختلالات خواب و تومورهای مغزی کمک کند.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)
یک آزمایش تصویربرداری پزشکی غیر تهاجمی است که تصاویر دقیقی از ساختار داخلی بدن انسان، از جمله اندامها، استخوانها، ماهیچهها و رگهای خونی تولید میکند.
سی تی اسکن ct scan brain
سی تی مغز ممکن است برای ارزیابی مغز از نظر تومورها و سایر ضایعات، آسیبها، خونریزی داخل جمجمه، ناهنجاریهای ساختاری (مانند هیدروسفالی، عفونتها، عملکرد مغز یا سایر شرایط) انجام شود.
نورولوژیست از چه آزمایش هایی برای تشخیص استفاده می کند؟
۱. پونکسیون کمری
اگر نورولوژیست معتقد باشد مشکلات عصبی و علائم شما ناشی از اختلال در نخاع شما است ممکن است از مایع نخاعی شما نمونه بگیرد و روی آن آزمایش کند. در طی پونکسیون کمری یک سوزن به ستون فقرات وارد میشود و پس از بیحسی، از مایع نخاعی نمونهبرداری میشود.
معمولا پزشک در صورت شک به موارد زیر پونکسیون کمری را تجویز میکند:
علائم مننژیت
آنسفالیت
میلیت
سرطان خون
بیماریهای خود ایمنی، مانند ام اس (MS)
زوال عقل
خونریزی در مغز.
۲. تست کشش یا تست تانسیلون
میاستنی گراویس یک بیماری عصبی عضلانی نادر است که ماهیچه بازوها و پاها را ضعیف میکند. تست کشش به پزشک شما در تشخیص میاستنی گراویس کمک میکند. در این آزمایش، پزشک دارویی به نام تنسیلون را به شما تزریق میکند و از فرد خواسته میشود که حرکات مختلفی مانند نشستن و ایستادن، باز و بسته کردن پاها و بالا بردن بازوها انجام دهد سپس پزشک تأثیر دارو را بر حرکات ماهیچهای بیمار مشاهده میکند و آن را تحلیل میکند.
۳. الکترومیوگرافی (EMG)
الکترومیوگرافی، فعالیت الکتریکی بین مغز (یا نخاع) و اعصاب محیطی حرکتی را بررسی میکند. در واقع متخصص مغز و اعصاب از الکترومیوگرافی برای ارزیابی میزان واکنش عضلات فرد به تحریک الکتریکی نورونهای حرکتی (اعصاب تخصصی کنترلکننده حرکت ماهیچهها) استفاده میکند.
برای انجام الکترومیوگرافی، یک تکنسین آموزشدیده، سوزنهای کوچکی به نام الکترود را در عضله فرو میکند. این الکترودها فعالیت الکتریکی مختلفی را که در بافت ماهیچهای شما در طول دورههای حرکت و استراحت رخ میدهد، ثبت میکنند.
دستگاه الکترومیوگراف یک الکترومیوگرام تولید میکند که نتایج آزمایش در آن ثبت شدهاست و متخصصان مغز و اعصاب میتوانند از نتایج برای تشخیص بیماریهای عصبی عضلانی مانند میاستنی گراویس و ALS استفاده کنند.
۴. الکتروانسفالوگرام (EEG)
متخصص مغز و اعصاب برای اندازهگیری و ثبت فعالیت الکتریکی مغز، الکتروانسفالوگرام یا نوار عصب و عضله را تجویز میکند. برای انجام آزمایش، یک تکنسین الکترودهایی را در اطراف پوست سر قرار میدهد که شبیه فنجانهایی کوچک هستند سپس تکنسین، تغییراتی در محیط ایجاد میکند (مانند نورهای مختلف یا نویزها) تا دستگاه سیگنالهای مغز را اندازهگیری کند. این روش به تشخیص بیماریهای مغز، از جمله التهاب، تومورها و جراحات، و همچنین تشنج و اختلالات روانپزشکی کمک میکند.
۵. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)
ام آر آی از تصویربرداری مغناطیسی و امواج رادیویی برای گرفتن عکس از داخل مغز شما استفاده میکند. این آزمایش میتواند به نورولوژیست کمک کند تا تورم و سایر آسیبهای مغزی را بررسی کند.
۶. سی تی اسکن مغزی
کاربرد سی تی اسکن برای درمان بیماریهای نورولوژی این است که از ترکیب اشعه ایکس و فناوری تصویربرداری کامپیوتری برای ایجاد تصاویر دقیق از مغز و نخاع و اعصاب محیطی، استفاده میکند. این آزمایش به پزشکان اجازه میدهد هر گونه ناهنجاری را که میتواند باعث بروز علائم شما شود، بررسی کنند.
متخصصان مغز و اعصاب ممکن است از انواع دیگر آزمایشات نیز استفاده کنند:
آزمایش خون و ادرار
تصویربرداری از مغز یا ستون فقرات با سونوگرافی یا پت اسکن
آزمایش ژنتیک
بیوپسی
آنژیوگرافی مغز.
ویژگی بهترین متخصصان مغز و اعصاب چیست؟
وقتی پزشک عمومی شما را به متخصص مغز و اعصاب ارجاع میدهد نوبت به جستجوی یک متخصص مغز و اعصاب خوب میرسد. یافتن یک پزشک خوب، به ویژه برای بیمارانی که ممکن است برای یک بیماری مزمن نیاز به مراقبت طولانی مدت داشته باشند، بسیار مهم است.
یک متخصص مغز و اعصاب خوب، پزشکی است که ترکیبی از دانش فنی و مهارتهای ارتباطی دلسوزانه داشته باشد. بیماریهای نادر زیادی در مغز و اعصاب وجود دارد؛ بنابراین مهم است که متخصص در هنگام مراجعه بیمار، برای بیماران وقت بگذارد تا بتواند به آنچه در حال وقوع است پی ببرد و شرایط و درمان آن را به تفصیل توضیح دهد. پزشک باید به تاریخچه بیمار توجه زیادی داشته باشد و تمام پیشینههای پزشکی بیمار را بشنود.
بیشتر بیماریهای عصبی پیچیده هستند و در قرارهای پنج دقیقهای قابل کشف نیستند. شما کسی را میخواهید که بتواند زمان کافی را برای شما صرف کند و یک تیم پشتیبانی داشته باشد (پرستار، تکنسین یا سایر متخصصان اعصاب) تا بتواند با شما تماس بگیرد و وضعیت شما را پیگیری کند. متخصص خوب باید با بیمار خود صادقانه صحبت کند و درباره وضعیت بیمار به صورت شفاف توضیح دهد و بتواند روحیه بیمار را تقویت کند و از نگرانیهای او بکاهد.
چه موقع و چه زمانی به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنیم؟
اگر علائم زیر را داشته باشید پزشک عمومی ممکن است شما را به یک نورولوژیست ارجاع دهد:
سردردهای مکرر یا شدید
ضعف عضلانی
مشکلات حرکتی
ازدستدادن هماهنگی
فلج جزئی یا کامل
مشکلات گفتاری یا زبانی
گیجی یا سرگیجه
تشنج یا ازدستدادن هوشیاری
مشکلات حافظه یا سردرگمی
مشکلات خواب مانند آپنه انسدادی خواب
تغییرات حسی در حس لامسه، بینایی، بویایی یا چشایی.
نتیجه گیری و راهنمای مراجعه به دکتر
بدن انسان دارای یک سیستم بسیار پیچیده عصبی است که برای ارسال و دریافت سیگنالهای الکتریکی و کنترل هر کاری که انجام میدهیم تکامل یافته است. این سیگنالها که بین سیستم عصبی (مغز و نخاع و اعصاب محیطی) و سایر سیستمها و اندامهای بدن در رفت و آمد است بدن را همانطور که ما قصد داریم حرکت میدهند. اما در برخی افراد، برخی مشکلات یا شرایط میتواند عملکرد سیستم عصبی را مختل کند.
در حال حاضر بیش از ۶۰۰ بیماری عصبی مختلف وجود دارد که افراد ممکن است در مقطعی از زندگی خود با آنها دست و پنجه نرم کنند. این شرایط میتواند از میگرن و سایر مشکلات سردرد گرفته تا صرع، سکته، بیماری آلزایمر و زوال عقل و دیستروفی عضلانی متغیر باشد. برای درمان و کنترل این بیماریها تنها راه چاره مراجعه به دکتر مغز و اعصاب یا در موارد شدیدتر، جراح فوق تخصص مغز و اعصاب است.
جراح مغز و اعصاب کیست و چه جراحیهایی انجام میدهد؟
سیستم عصبی شامل دو بخش مرکزی و محیطی است که اختلال در عملکرد هر کدام باعث ایجاد بیماریهای خاصی میشود. برای درمان این بیماریها میتوانید به انواعی از پزشکان و متخصصان حوزه مغز و اعصاب مراجعه کنید. برای تشخیص و درمان بیماریهایی که بر عملکرد سیستم عصبی تأثیر گذاشته و حرکات فرد را دچار اختلال میکند و با دارو قابل درمان و کنترل هستند باید به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کرد، بیماریهایی مانند پارکینسون و ام اس.
گاهی برای درمان بیماریهای مغز و اعصاب نیاز به انجام جراحی است، اینجاست که جراح مغز و اعصاب وارد کار میشود. برخی از بیماریها مانند تومور مغزی یا ضربههای مغزی و نخاعی هم نیاز به جراحی دارند و شما برای درمان باید به جراح مغز و اعصاب مراجعه کنید. در سامانه مرکز روان لیست بهترین جراحان و متخصصان مغز و اعصاب وجود دارد. میتوانید به صورت آنلاین از متخصصین مربوطه در کوتاهترین زمان ممکن، نوبت بگیرید.
جراح مغز و اعصاب در چه زمینهای تخصص دارد؟
جراح مغز و اعصاب پزشکی است که بیماریهای مربوط به مغز، نخاع، ستون فقرات و سایر قسمتهای سیستم عصبی را تشخیص داده و در صورت نیاز با جراحی درمان میکند. تفاوت جراح مغز و اعصاب با نورولوژیست این است که جراح به طور خاص در زمینه جراحی آموزش دیده است درحالی که متخصص مغز و اعصاب نمیتواند جراحی انجام دهد و بر سایر روشهای درمانی تمرکز دارد.
جراح مغز و اعصاب در درمان بیماریهای عصبی تخصص دارد و علاوه بر جراحی میتواند وظایف دیگری هم انجام دهد. به طور مثال میتواند با سایر متخصصان مانند پزشکان اورژانس و متخصصان مغز و اعصاب همکاری کند و به ارزیابی و توانبخشی افراد مبتلا به بیماریهای عصبی کمک کند.
وظیفهی جراح مغز و اعصاب چیست؟
به عنوان مجربترین و آموزشدیدهترین متخصص حوزه مغز و اعصاب شناخته میشود و زمان زیادی را صرف مشاوره با سایر پزشکان در موارد مختلف میکند. جراح مغز و اعصاب فهرستی از بیماریهای خاص را دارد که هر کدام از آنها چالشهای منحصربهفردی دارند. همه این موارد به جراحی نیاز ندارند، اما بعضی از آنها به احتمال زیاد نیاز به جراحی خواهند داشت.
جراحان مغز و اعصاب افراد مبتلا به طیف وسیعی از مشکلات عصبی مانند درد پایین کمر، اختلالات سیستم عصبی محیطی، تومورهای مغزی و سندرم تونل کارپال را درمان میکنند. جراح حوزه اعصاب، از جدیدترین فناوریهای تصویربرداری برای یافتن علت مشکل استفاده میکند. زمانی که جراح شما منبع و علت مشکل را بداند، میتواند روشی برای درمان مؤثر آن پیدا کند.
جراح مغز و اعصاب از چه ابزارهایی برای تشخیص اختلالات مغز و نخاع استفاده میکند؟
روشهای آزمایشگاهی و تستهای زیادی وجود دارد که در مسیر تشخیص، و انجام جراحی به جراح کمک میکند مانند موارد زیر:
مگنتوآنسفالوگرافی (MEG): از این روش برای پیدا کردن دلیل تشنج و صرع استفاده میشود.
الکتروانسفالوگرافی (نوارمغزی): برای ایجاد نوار مغزی تکنسین تعدادی الکترود روی پوست سر قرار میدهد تا فعالیت الکتریکی مغز را ثبت کند. این روش به تشخیص بیماریهای مغزی مثل التهاب مغز، تومور و جراحات و صدمات مغزی نخاعی کمک میکند.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی یا آم آر آی (MRI): برای ایجاد تصاویر دقیق از سیستم عصبی به ویژه مغز و نخاع از امواج رادیویی و مغناطیسی استفاده میشود که به آن ام آر آی میگویند.
توموگرافی گسیل پوزیترون یا پت اسکن (PET): اغلب برای کشف سرطان در مغز و نخاع استفاده میشود.
توموگرافی کامپیوتری یا سی تی اسکن (CT): سی تی اسکن آزمایشی است که با استفاده از اشعه ایکس و فناوری تصویربرداری کامپیوتری از سیستم عصبی تصویر ایجاد میکند و در اختیار جراح قرار میدهد.
آنژیوگرافی: از آنژیوگرافی برای تصویربرداری از رگهای خونی استفاده میشود. برای انجام آنژیوگرافی نوعی ماده رنگی به رگ بیمار تزریق میشود سپس با استفاده از اشعه ایکس یک تصویر مشخص از سیستم جریان خون ایجاد میشود. این آزمایش برای تشخیص اختلالات عروقی مغز استفاده میشود.
بررسی مایع مغزی و نخاعی با پونکسیون کمری: در این روش، جراح با استفاده از یک سوزن که به ستون فقرات وارد میکند، از مایع مغزی و نخاعی نمونهبرداری میکند تا بیماریهایی نظیر مننژیت، سرطان خون، ام اس و زوال عقل و غیره را تشخیص دهد.
دوره تحصیلی رشته مغز و اعصاب
جراح مغز و اعصاب را بشناسید پس از اینکه هفت سال دوره عمومی را میگذراند، حدود ۵ الی ۶ سال دوره رزیدنتی (دستیار جراح) را پشت سر میگذارد. پس از به دستآوردن تجربه کافی در زمینه جراحی میتواند انواع بیماریهای مغز و نخاع را با دارو درمان کند یا برای درمان برخی بیماریها مثل تومور مغزی و ضایعات عروقی مغز، بیمار را جراحی کند.
همانطور که گفتیم هر جراح مغز و اعصاب پنج الی شش سال دوره رزیدنتی را میگذارند. در این دوره دانشجویان پزشکی یک دوره تکمیلی به عنوان دستیار جراح مغز میگذرانند و به صورت عملی آموزش میبینند. علاوه بر این، آموزشهای مختلفی در زمینه علوم پایه مغز و نخاع و سایر اجزای سیستم عصبی میبینند و باید دورههای زیادی را بگذرانند. این دورهها در واقع انواعی از بوردهای تخصصی جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات هستند که به صورت کلی شامل موارد زیر است:
بورد تخصصی جراحی مغز و اعصاب و ستون فقرات: برای دریافت بورد تخصصی، پزشک باید دو مرحله آزمون بگذراند. در صورتی که در هر دو این آزمونها قبول شود میتواند بورد تخصصی مغز و اعصاب را دریافت کند.
دریافت انواع فلوشیپهای مغز و ستون فقرات: فلوشیپ نوعی دوره کوتاه مدت پزشکی است که از چند ماه تا نهایتا دو سال متغیر است. از جمله فلوشیپهای معروف میتوان به فلوشیپ جراحی مغز، فلوشیپ جراحی ستون فقرات و فلوشیپ جراحی بسته مغز و نخاع اشاره کرد.
جراح مغز و اعصاب به تشخیص و درمان چه بیماریهایی میپردازد؟
جراح به تشخیص و درمان بسیاری از بیماریهای عصبی میپردازد که عبارت است از:
۱. مننژیت
مننژیت یک عفونت جدی در قسمت بیرونی مغز یا نخاع است و علائم آن شبیه علائم تب است، اما معمولا طولانیتر و شدیدتر است. برای درمان مننژیت بسته به ویروسی یا باکتریایی بودن عفونت به نوع خاصی از جراحی نیاز است.
۲. اختلالات ستون فقرات
اختلالات ستون فقرات طیف وسیعی از مشکلات و بیماریها را شامل میشود که جراح مغز و اعصاب میتواند آنها را درمان کند. دیسکهای ستون فقرات صفحات نرم و منعطفی هستند که بین مهرههای شما قرار میگیرند. دیسکها از ساییده شدن استخوانهای ستون فقرات شما به یکدیگر جلوگیری میکنند. فتق دیسک ستون فقرات زمانی رخ میدهد که مواد داخلی دیسک متورم شده و از غشای بیرونی عبور کند. یا مثلا اگر دیسکهای ستون فقرات ساییده یا پاره شوند شما دچار درد و ناراحتی در قسمت کمر میشوید. سایر بیماریهای ستون فقرات عبارتاند از:
تومورهای ستون فقرات و نخاع
آسیب دیدگی و شکستگی مهرههای ستون فقرات
لغزندگی مهرههای ستون فقرات
تنگی کانال نخاعی ستون فقرات.
جراح مغز و اعصاب برای درمان بیماری ستون فقرات، انواعی عمل خاص انجام میدهد که نسبتا سریع هستند و طی یک روز انجام میشوند.
۳. بیماری پارکینسون
مغز برای کنترل حرکات بدن نوعی ماده به نام دوپامین ترشح میکند. درصورتی که مغز نتواند به اندازه کافی دوپامین بسازد اختلال در حرکات بدن به وجود میآید و میتواند باعث لرزش و مشکلات تعادلی شود. اکثر افراد مبتلا به پارکینسون با دارو درمان میشوند، اما برخی موارد پیچیدهتر هستند. هنگامی که این بیماری به شدت بر کیفیت زندگی شما تأثیر بگذارد، جراح می تواند با جراحی، نوعی الکترود در بدن بکارد که مغز شما را برای ساختن دوپامین تحریک کند و علائم را تسکین دهد.
۴. صرع
اختلال در سیستم عصبی مرکزی ممکن است باعث تشنج و صرع شود. چندین روش جراحی وجود دارد که جراحان میتوانند برای درمان صرع از آنها استفاده کنند. مانند جراحی لیزر ابلیشن که ضایعات خاصی را که در مغز باعث تشنج میشود مورد هدف قرار میدهد.
۵. تومورهای مغزی
زمانی که سلولهای مغز به صورت غیرطبیعی و غیرقابل کنترل رشد کنند باعث ایجاد تودهای در مغز میشوند که به آن تومور مغزی گفته میشود و میتواند به مغز و بخشهای سالم آن فشار وارد کند و عملکرد سایر قسمتها را دچار اختلال کند. جراح مغز و اعصاب میتواند بدون آسیب به مغز این تومورها را خارج کند و جان بیمار را نجات دهد.
۶. ضایعات عروق مغز
هرگونه مشکل در رگهای خونی مغز که باعث اختلال در خونرسانی به سلولهای مغز شود، به ضایعات عروق مغز معروف است. این مشکل میتواند باعث سکته مغزی شود. از جمله اختلالت عروق مغز عبارت است از:
آمبولی مغز یا ایجاد حباب در جریان خون
لخته خون در عروق مغز که به ترومبوسیز معروف است.
آسیب به رگهای خونی مغز
اختلالات جمجمه.
۷. بیماری هیدروسفالی
بیماری هیدروسفالی یک بیماری شایع مغز است که زمانی رخ میدهد که مایعات اضافی در مغز تجمع یابد. این تجمع مایعات در مغز میتواند باعث فشار به بافت مغز و تورم و بزرگشدن جمجمه شود.
جراح مغز و اعصاب از چه روشهای جراحی برای درمان اختلالات مغز استفاده میکند؟
جراحان مغز و اعصاب از تکنیکها و فناوریهای پیشرفته برای ارزیابی و درمان بیماریهای عصبی، از جمله بسیاری از اختلالات نادر یا پیچیده استفاده میکنند. آنها با تیمی از پزشکان آموزش دیده در بسیاری از زمینهها کار میکنند تا مناسبترین روش درمان را برای شما تعیین کنند. برخی از جراحیهای مختلفی که جراح ممکن است برای بیمار استفاده کند عبارت است از:
۱. جراحی کرانیوتومی
در طی عمل جراحی باز معمولی، جراح مغز نیاز دارد جمجمه را باز کند. این تکنیک که به عنوان جراحی کرانیوتومی شناخته میشود معمولا در مواقع اضطراری برای درمان آسیبهای تروماتیک استفاده میشود. در این روش با استفاده از ابزارهای تخصصی، بخشی از استخوان جمجمه (به نام فلپ استخوانی) را برمیدارند و پس از اتمام جراحی فلپ جایگزین میشود.
۲. جراحی آندوسکوپی
جراحی آندوسکوپی نوعی جراحی مغز است که طی آن جراح مغز، جمجمه را سوراخ میکند و یک ابزار لوله مانند به نام آندوسکوپ وارد جمجمه میکند تا تصاویر ویدئویی را از اعماق مغز روی مانیتور منتقل کند. سپس جراح از طریق سوراخهای اضافی که در جمجمه ایجاد میکند، با استفاده از تصاویر زنده میتواند ابزارهای جراحی را برای درمان خونریزیهای داخل جمجمه، تومورها، هیدروسفالی و نشت مایع مغزی نخاعی و موارد دیگر وارد کند و مشکل را درمان کند.
۳. میکروسرجری
میکروسرجری اغلب برای پاک کردن پلاک از شریان کاروتید که مغز را تغذیه میکند استفاده میشود. برای درمان آنوریسم، جایگزینی دیسکهای ستون فقرات (میکرودیسککتومی) یا برداشتن فشار مهرههای ستون فقرات (لامینکتومی) هم از میکروسرجری استفاده میشود. جراح مغز برای کمک به جراحی از میکروسکوپ اتاق عمل با تصاویر نمایش داده شده بر روی مانیتور استفاده میکند.
تکنیکها و روشهای مختلفی برای انجام جراحی سیستم عصبی وجود دارد که تعیین نوع آن به دلیل انجام جراحی، مهارت و تخصص جراح و محل جراحی بستگی دارد.
۴. رادیوسرجری استریواستاتیک
رادیوسرجری استریوتاکتیک از پرتوهای هدفمند برای تعیین دقیق موقعیت تومورهای مغزی و سایر ناهنجاریها استفاده میکند. دوربینها و میدانهای الکترومغناطیسی عمل جراحی را هدایت میکنند. رادیوسرجری استریواستاتیک اغلب همراه با پرتودرمانی برای درمان تومورها یا AVM استفاده میشود.
۵. جراحی شانت گذاری
قبلا درمورد بیماری هیدروسفالی توضیح دادیم که در شرایطی که مایعات مغزی به طور غیرطبیعی در مغز تجمع یابند بیماری هیدروسفالی پدید میآید. شانت گذاری نوعی جراحی است که جراح با استفاده از آن مایع اضافی مغز را تخلیه میکند.
۶. جراحی کرانیوپلاستی
جراح مغز برای درمان افرادی که در سانحههای مختلفی دچار شکستی و آسیب استخوان جمجمه میشوند از کرانیوپلاستی استفاده میکند و طی این روش استخوان جمجه را بازسازی و ترمیم میکند.
۷. جراحی قاعده جمجمه
فقط جراحانی میتوانند این عمل را انجام دهند که فلوشیپ جراحی قاعده جمجمه را گذرانده باشند. در ناحیه جمجمه، رگها و عروق خونی بسیاری وجود دارد که این امر باعث ظرافت و حساسیت جراحی مغز میشود. اگر عمل جراحی قاعده جمجمه توسط جراحان بیتجربه صورت گیرد ممکن است جان بیمار به خطر بیوفتد.
روشهای جراحی برای درمان اختلالات ستون فقرات چیست؟
وظایف و تواناییهای جراح مغز و اعصاب تنها منحصر به مغز و اعصاب محیطی نمیشود! او میتواند مشکلات و بیماریهای ستون فقرات را هم درمان کند. برای جراحی و تخصص در زمینه ستون فقرات جراح باید دورههای فلوشیپ مربوطه را بگذراند. برخی از انواع جراحی ستون فقرات عبارتاند از:
جراحی کایفوپلاستی: در روش کایفوپلاستی، شکستگیها و آسیبهای ستون فقرات با استفاده از سیمانهای استخوانی بازسازی و ترمیم میشود.
جراحی لغزندگی مهرههای ستون فقرات: جراح برای درمان اختلالهای ناشی از لغزندگی مهرههای ستون فقرات از روشهای مختلفی استفاده میکند. از جمله: جراحی فیوژن ستون فقرات و دکمپرشن ستون فقرات.
جراحی تنگی کانال نخاعی ستون فقرات: مطمئنترین راه درمان تنگی کانال نخاعی ستون فقرات، جراحی است. این اختلال اگر به موقع درمان نشود میتواند خطرات جبران ناپذیری برای فرد داشته باشد.
جراحی بیرون زدگی دیسک کمر و گردن: جراح برای درمان بیرون زدگی دیسک کمر و گردن از روشهای مختلف جراحی استفاده میکند. مثلا با استفاده از لیزر دیسک کمر، جراحی دیسککتومی ستون فقرات و جراحی فیوژن میتواند این مشکل را رفع کند.
بهترین جراح مغز و اعصاب چه ویژگیهایی دارد؟
زمانی که متخصص مغز و اعصاب شما را به جراح مغز و اعصاب ارجاع میدهد زمان آن رسیده که بهترین جراح را شناسایی و انتخاب کنید. اما بهترین جراح مغز و اعصاب چه ویژگیهایی دارد؟ پاسخ این سؤال به این بستگی دارد که مشکل شما چیست و برای چه بیماری متخصص شما را به جراح ارجاع داده است. سعی کنید به جراحانی مراجعه کنید که ویژگیهای زیر را داشته باشند:
تخصص کافی: بهترین جراح مغز برای شما پزشکی است که دورههای فلوشیپ مختلفی را در زمینه بیماری شما گذرانده باشد و دارای تجربه کافی برای جراحی شما باشد. پزشک با تجربه احتمال موفقیت جراحی را به صد نزدیک میکند. سعی کنید به تابلوی پزشکان همیشه دقت کنید. واژههای فلوشیپ و بورد تخصصی نشاندهنده متخصص بودن یک جراح در زمینه خاصی است.
توجه به جزئیات و دقت بالا: دقت و توجه به جزئیات جراحی، دو مورد از مهمترین ویژگیهای شخصیتی جراح اعصاب است. جراحان مغز و اعصاب باید از مهارت دستی بالایی برخوردار باشند تا بتوانند ظریفترین کارها را با دقت زیادی انجام دهند. آنها باید در انجام اعمال و حرکات خود هماهنگی عالی داشته باشند.
مدیریت مؤثر استرس: حرفه جراحی مغز و اعصاب میتواند بسیار استرسزا باشد و به تمرکز زیاد و توانایی تصمیمگیری سریع و صحیح در کوتاهترین زمان ممکن نیاز دارد. جراحان مغز و اعصاب دارای مسئولیت سنگینی در قبال بیماران هستند زیرا اغلب با بیمارانی سر و کار دارند که دچار بیماریهای پیچیده و نادر مغزی و عصبی میباشند که زندگی آنها در خطر مرگ قرار دارد.
انتقال حس همدلی و دلسوزی به بیماران: جراحان مغز باید دلسوز باشند و توانایی نشاندادن همدلی به بیمار را داشته باشند. در عین حال، آنها باید بتوانند مرزهای حرفهای را حفظ کنند و از همزادپنداری بیشازحد با بیماران خودداری کنند.
توانایی حل مسئله و جمع آوری اطلاعات: علم جراحی مغز و اعصاب به طور مداوم در حال رشد و تکامل است، بنابراین برای جراحان مغز بسیار مهم است که از پیشرفتهای اخیر در عمل جراحی مطلع باشند.
نتیجهگیری و راهنمای مراجعه به پزشک
جراحی مغز و اعصاب یکی از تخصصهای سخت و بسیار حساس در پزشکی است. این جراح عمومل با بیماریهای پیچیده و سخت سیستم مغز اعصاب را درمان میکند. تفاوت جراح و متخصص در این زمینه این است که نورولوژیست اجازه جراحی ندارد و زمانی که کار به جراحی میرسد باید بیمار را به دست جراح مغز و اعصاب بسپرد. این جراح در زمینه درمان بسیاری از بیماریهای سیستم عصبی مثل انواع تومورها، صرع، پارکینسون، بیماریهای ستون فقرات و غیره تخصص دارد.
جراح مغز و اعصاب از روشهای مختلفی برای انجام جراحی استفاده میکند که تا حد زیادی به مشکل شما و محل انجام جراحی و تخصص جراح دارد. جراحی بخشهای مختلف سیستم عصبی از جمله مغز، نخاع و غیره بسیار حساس و مهم است. گاهی یک اشتباه کوچک میتواند زندگی بیمار را زیرورو کند یا حتی به قیمت جان بیمار تمام شود. پس باید در انتخاب جراح دقت زیادی داشت و با آگاهی کامل و بعد از بررسیهای زیاد پزشک را انتخاب کرد.
کلینیک روانپزشکی خدمات بهداشتی و رفتاری و مشاوره ای جامع برای افراد یک جامعه ( کودکان و بزرگسالان ) از جمله بستری در بیمارستان و همچنین روانپزشکی سرپایی و فوری را فراهم می آورد.
مشاوره و درمان روانپزشکی مداوم بیماران توسط تیم چند رسانه ای روان پزشکان، روانشناسان، مدد کاران اجتماعی بالینی، پرستاران، کاردرمانی، درمانگران تفریحی، کارکنان برای طیف گسترده ای از اختلالات روانی ارائه می شود.
کلینیک همچنین خدمات مشابه ی را برای جمعیت های خاص از جمله سالمندان، زنان و بیماران مبتلا به یک نوع اختلال پزشکی مشترک ارائه می دهد.
برنامه های بستری روانپزشکی ما بر ارزیابی و تشخیص سریع و فشرده بیمار تمرکز دارد، درمان شامل همکاری بین تیم درمانی، بیمار و خانواده بیمار است.
درمان های قابل ارائه در کلینیک روانپزشکی شامل مشاوره با بیمار، دارو درمانی و روان درمانی ها هستند.
درمان های کلینیک روانپزشکی :
ارزیابی و درمان اختلالات خوردن، اختلالات هراس و اضطراب، اختلالات شخصیتی و درمان روانی اجتماعی افسردگی یا استرس.
روانپزشکی سالمندان
ارزیابی و درمان بیماران 65 سال به بالا با علائم افسردگی، اضطراب، علائم رفتاری زوال عقل و سایر اختلالات روانپزشکی که از اثرات بیولوژیکی و روانی پیر شدن افراد است.
روان درمانی فردی
روان درمانی طولانی مدت برای بیماران مبتلا به مشکلات شخصی، تمام تشخیص ها از جمله مواردی که به دارو احتیاج دارند در نظر گرفته می شود.
زن و شوهر و خانواده
ارزیابی و درمان مشکلات رابطه، درگیری زناشویی، طلاق، ازدواج مجدد و مشکلات والدین.
عواقب مصرف داروی روانگردان
ارزیابی و معالجه بیمارانی که در اثر بیماری روانی یا آسیب پزشکی مانند سرطان، بیماری قلبی، سکته مغزی یا درد مزمن دچار علائم روانشناختی یا رفتاری می شوند.
اختلالات هوشیاری
مشاوره و مدیریت دارو برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و روانپزشکی.
عوارض احتمالی جراحی مغز و اعصاب
عوارض روانی یا رفتاری ناشی از اعمال جراحی مغز و اعصاب که به خاطر اختلالات عصبی مانند اختلالات حرکتی، صرع، ضربه مغزی یا سکته مغزی انجام می گیرد.
وسواس فکری
ارزیابی و درمان روانپزشکی برای بیماران مبتلا به تشخیص اولیه اختلال وسواس، مثل خرید اجباری و چیدن پوست و ...
افسردگی
مشاوره ثانویه و مدیریت مداوم بر داروهای تجویزی اختلالات خلقی در هر دوره از بیماری افسردگی.
سلامتی زنان
ارزیابی و درمان اختلالات روانپزشکی خاص زنان و علائم رفتاری یا روانی مربوط به افسردگی پس از زایمان، یائسگی، ناباروری و مشکلات بارداری.
اختلالات دوقطبی
مشاوره ثانویه، ارزیابی و مدیریت دارو در مورد اختلالات دوقطبی انواع I و II.
روانپزشک و تشخیص بیماری های روانپزشکی
روانپزشک پزشکی است که در سلامت روان از جمله اختلالات ناشی از مصرف مواد تخصص دارد؛ روانپزشکان برای ارزیابی هر دو جنبه روحی و جسمی مشکلات روانی صلاحیت دارند.
مردم به دلایل زیادی به دنبال کمک های روانپزشکی هستند؛ این مشکلات می تواند ناگهانی پیش بیاید، مانند حمله اضطراب، توهم های وحشتناک، افکار خودکشی یا شنیدن "صداها"، یا ممکن است طولانی مدت تر باشد، مانند احساس غم، ناامیدی یا اضطراب که هرگز به نظر نمی رسد بلند شود یا عملکرد زندگی را دچار مشکل کند.
تشخیص بیماران
روانپزشک می تواند طیف کاملی از آزمایش های پزشکی و روانی را انجام دهند که همراه با بحث و گفتگو با بیماران، با ارائه شرح حال از وضعیت جسمی و روانی یک بیمار به او کمک کند.
در کلینیک روانپزشکی رابطه پیچیده ای که بین بیماریهای عاطفی و پزشکی دیگر و هم چنین عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی که وجود دارد توسط روانپزشک تشخیص داده می شود.
ارزیابی داده های پزشکی و روانپزشکی، برای تشخیص بیماری افراد منجر به تهیه یک برنامه درمانی موثر می گردد.
روانپزشکان از چه درمانی استفاده می کنند؟
روانپزشکان بسته به نیاز هر بیمار، از انواع مختلفی از درمانها استفاده می کنند - از جمله اشکال مختلف روان درمانی، داروها، مداخلات روانی- اجتماعی و سایر روشهای درمانی.
روان درمانی که معمولا گفتار درمانی نامیده می شود، درمانی است که شامل رابطه گفتگو بین یک درمانگر و بیمار است.
می توان از آن برای درمان طیف گسترده ای از اختلالات روانی و مشکلات عاطفی استفاده کرد؛ هدف از روان درمانی از بین بردن یا کنترل علائم ناتوان کننده یا نگران کننده است تا بیمار بتواند عملکرد بهتری داشته باشد.
بسته به میزان مشکل، درمان ممکن است فقط در طول یک یا دو هفته چند جلسه طول بکشد یا ممکن است در طی یک سال از جلسات زیادی طول بکشد.
روان درمانی می تواند به صورت جداگانه و به صورت زوج، با خانواده یا گروه انجام شود.
انواع بسیاری از روان درمانی وجود دارد که به بیماران کمک می کند تا رفتارها یا الگوهای فکری خود را تغییر دهند، روان درمانی که به بیماران کمک می کند تا تأثیر روابط و تجربیات گذشته بر رفتارهای فعلی را کشف کنند و روان درمانی که مناسب برای حل سایر مشکلات به روش های خاص است، وجود دارد.
رفتار درمانی شناختی، درمانی با هدف است که بر حل مسئله متمرکز است و روانکاوی نوع فشرده روان درمانی است که نیاز به جلسات مکرر طی چند سال دارد.
درمان دارویی در روانپزشکی، به همان روشی که داروها برای درمان فشار خون بالا یا دیابت استفاده می شود، استفاده می شود.
پس از انجام ارزیابی های دقیق، روانپزشکان می توانند داروهایی را برای کمک به درمان اختلالات روانی تجویز کنند.
روانپزشك در تهران
داروهای روانپزشکی می توانند به اصلاح عدم تعادل در شیمی مغز که تصور می شود در برخی از اختلالات روانی نقش دارند، کمک کنند.
بیماران تحت درمان با داروهای طولانی مدت برای نظارت بر اثربخشی دارو و هرگونه عوارض جانبی احتمالی، باید به طور دوره ای با روانپزشک خود ملاقات کنند.
انواع داروها
داروهای ضد افسردگی که برای درمان افسردگی، اختلال هراس، اضطراب، اختلال وسواس فکری، اختلال شخصیت مرزی و اختلالات خوردن استفاده می شود.
داروهای ضد روان پریشی که برای درمان علائم روانی (توهمات در بیداری)، اسکیزوفرنی و اختلالات دو قطبی استفاده می شود.
آرام بخش ها و ضد اضطراب ها که برای درمان اضطراب و بی خوابی استفاده می شود.
هیپنوتیزم که برای القاء و حفظ خواب استفاده می شود.
تثبیت کننده حالت که برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شود.
روانپزشکان اغلب داروها را به همراه روان درمانی تجویز می کنند.
بعضی اوقات از درمان های دیگر نیز استفاده می شود؛ مثل درمان با تشنج الکتریکی که یک روش درمانی است شامل اعمال جریان الکتریکی بر روی مغز است، بیشتر در درمان افسردگی شدید استفاده می شود که به درمان های دیگر پاسخ نداده است و از نور درمانی برای درمان افسردگی فصلی استفاده می شود.
خدمات قابل ارائه در کلینیک های روانپزشکی
مراجعین به کلینیک روانپزشکی معمولا در یکی از شاخه های روانپزشکی دسته بندی شده و مورد بررسی قرار می گیرند.
روانپزشکی کودک و نوجوان: یکی از مهم ترین مراحل سنی مرحله ی بلوغ و رشد فکری و جسمی فرد است که اگر در این مرحله به کودک، توجه لازم و کافی نشود، در نهایت موجب شکل گیری نادرست شخصیت او شده و عواقب جبران ناپذیری را در پی دارد.
روانپزشکی سالمندان: سالمندی و سال خوردگی مرحله ای از زندگی است و بیماری محسوب نمی شود و دارای موارد مخصوص به خود است و این موارد و مسایل اغلب با کاهش توانایی ذهن و بدن همراه است.
روانپزشکی پزشکی قانونی (قانونی): روانپزشکی قانونی به بررسی عملکرد رفتاری فرد بر حسب ارادی یا غیر ارادی بودن اعمال در جریان اعمال خلاف قانون می پردازد.
روانپزشکی اعتیاد: امکان بستری شدن و یا درمان سرپایی ترک اعتیاد توسط روانپزشک با توجه به شرایط بیمار.
داروی درد
داروی روانگردان (ذهن و بدن)
داروی خواب
برخی از روانپزشکان کلینیک روانپزشکی مسئولیت های دیگری را نیز در زمینه روانکاوی یا تحقیقات روانپزشکی انتخاب می کنند.
در کلینیک روانپزشکی به روانشناس ارجاع داده می شویم یا روانپزشک؟
روانپزشکی یک شاخه از علوم پزشکی است که روانپزشک قادر به انجام روان درمانی و تجویز داروها و سایر روشهای درمانی می کند.
با این حال روانشناس دارای نقطه ی قوت در روانشناسی بالینی است و غالباً آموزش های گسترده ای را در زمینه تحقیق یا عمل بالینی انجام می دهد. روانشناسان اختلالات روانی را با روان درمانی درمان می کنند و برخی نیز در آزمایش و ارزیابی روانشناسی تخصص دارند.
معمولا بیماران پس از مشاوره و روان درمانی با روانشناس اگر به نتیجه نرسند به روانپزشک برای تجویز داروهای روانپزشکی ارجاع داده می شوند.
چه زمانی باید به کلینیک روانپزشکی مراجعه کنیم؟
معمولا اکثر افراد در مورد بیماری های روانی کوتاهی می کنند و تا زمانی که بیماری به مراحل بالایی نرسیده به پزشک مراجعه نمی کنند، روان انسان همانند بدن او گاهی بیمار می شود و اگر به موقع درمان نشود می تواند تبعات زیادی برای او و اطرافیانش داشته باشد.
بنابراین هنگامی که از مشکلی رنج می بریم باید به فکر راه حل آن باشیم، البته گاهی بیماری های روانی برای خود شخص قابل تشخیص نیست ولی اطرافیان متوجه وضعیت می شوند، پس زمانیکه اطرافیان ما در مورد مشکلی که در رفتار و اخلاق یا سبک زندگی مان می بینند و با ما صحبت می کنند به جای جبهه گرفتن، مراجعه به یک کلینیک روانپزشکی می تواند بسیار سودمند باشد.
روانشناس براي درمان افسردگي
پیام رسان های عصبی به مجموعه مواد شیمیایی طبیعی مغز که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو و روحیات و تنظیم حالات هیجانی و تنظیم جریان و محتوای افکار دارند گفته می شود پس یکی از دلایل پیدایش بیماری های روانی در افراد کاهش یا افزایش این پیام رسان های عصبی در مغز و تغییر شیمی مغز است.
کاهش یا افزایش پیام رسان های عصبی موجب اختلالات روانی می شود؛ زیرا کاهش پیام رسان های عصبی مانند دوپامین یا سروتونین موجب ایجاد حالات افسردگی، اضطراب، کاهش اعتماد به نفس و کاهش انگیزه در زندگی و بی هدف زندگی کردن شده است.
ترکیبات دارویی مانند فلوکستين با افزایش تدریجی میزان سروتونين باعث تنظیم خلق و خو و کاهش افسردگی در بیمار می شود.
مشکلات روانی می تواند تاثیر مخربی بر بیمار و خانواده ی او بگذارد، اگر بیمار به موقع درمان نشود نه تنها بیماری او تشدید می شود بلکه مانند ویروسی به اطرافیان بیمار منتقل می شود چرا که فرد بیمار با رفتار نامتعادل خود موجب افسردگی و استیصال بقیه اعضای خانواده شده و محیط اطراف خود را متشنج می کند.
انواع بیماری روانی خطرناک
اختلال دوقطبی: یک بیماری روانی مزمن که باعث تغییرات خلقی می شود به طوری ناگهان از یک فرد شاد به یک فرد افسرده تبدیل می شود (دمدمی مزاجی).
این نوسانات خلقی شدیدتر قدرت تفکر و تصمیم گیری را تحت شعاع قرار می دهد.
دیستیمیا: یا افسردگی مزمن، هر چند بیماری چندان شدیدی نیست اما طول درمان این بیماری حداقل دو سال زمان می برد.
اختلال اضطراب عمومی: این بیماری موجب نگرانی بیمار در مورد اکثر مسائل زندگی، حتی آن هایی که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد، می شود.
این اختلال اضطراب عمومی در ابتدا شاید قابل کنترل باشد ولی پس از مدتی از کنترل خارج شده و زندگی بیمار را مختل می کند.
افسردگی شدید: باعث می شود که بیمار تا هفته ها احساس کرختی یا بی حالی کند، و گاهی به خودکشی منجر می شود.
بیماری روانی اختلال وسواس اجباری: افراد مبتلا به این اختلال درخواست های نا به جا و غیر منطقی از اطرافیان دارند و با وجود اینکه می دانند افکارشان غیر منطقی است باز هم نمی توانند خود را متقاعد کنند تا مانع از رفتار هایشان شوند؛ این افراد اکثرا در روابط زناشویی دچار مشکل هستند.
اختلال استرس پس از ضربه: برخی از افراد که در جریان یک سانحه یا اتفاق تلخ قرار می گیرند دچار استرس می شوند ولی گاهی پس از سانحه این استرس در فرد باقی می ماند و روان فرد را بیمار می کند.
شیزوفرنی: یا اسکیزوفرنی یک بیماری روانی مزمن است و باعث ایجاد یک وضعیت جدی می شود. بیمار توهم های گوناگونی می بیند و گاها صداهای بلندی می شنود، فرد بیمار تصمیم گیری و برقراری ارتباط با دیگران را از دست می دهد چرا که مرز بین توهم و واقعیت را نمی تواند تشخیص دهد.
فوبیا اجتماعی: یا ترس اجتماعی، در این اختلال فرد بیمار از ترس قضاوت بیجای دیگران از برقراری ارتباط با آنها خودداری می کند.
روانپزشک یا متخصص اعصاب و روان کیست؟ وظایف او در قبال چه بیمارانی است؟
دکتر و متخصص اعصاب و روان دکتری است که در زمینه ی درمان بیماری های روحی روانی تخصص دارد. از آن جایی که روان پزشک مدرک پزشکی دارد و در حیطه ی روان پزشکی آموزش دیده است، از معدود متخصصان حوزه ی روان پزشکی است که می تواند برای درمان بیماری های روحی روانی دارو تجویز کند. روان پزشک درکنار روان درمانی، مثل پزشک عمومی، معاینه ی فیزیکی و آزمایش انجام می دهد.
روان پزشک می تواند به عنوان بخشی از تیم سلامت روان اغلب با پزشک عمومی، مددکار اجتماعی، مشاور و پرستاران روان کاوی مشورت کند.
روان پزشک با روان شناس نیز همکاری می کند اما نباید این دو را با هم اشتباه گرفت. روان شناس مدرک پزشکی ندارد و (به غیر از لوئیزیانا و نیومکزیک) نمی تواند دارو تجویز کند.
به علاوه، روان پزشک راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روان (DSM 5) را که توسط موسسه ی روان پزشکی آمریکا طرح شده دستور کار قرار می دهد درحالی که روان شناس اغلب به DSM 5 ارجاع می دهد و روی آزمایشات استاندارد روان شناختی، مانند پرسش نامه ی شخصیتی چندمحوری مینه سوتا و تست رورشاخ، تکیه دارد.
روانپزشکی یا رواندرمانی، علمی است که به بررسی، تشخیص و درمان اختلالات روانی میپردازد. این علم با بررسی رفتار، عملکرد شناختی و عوامل مرتبط با ساختار روانی فرد، به دنبال درک بهتر از بیماریهای روانی و رفع آنها میباشد. روانپزشک یک پزشک است که در رشته روانپزشکی متخصص شدهاست. روانپزشکی شاخه ای از پزشکی است که به تشخیص، پیشگیری، مطالعه، و درمان اختلالات روانی اختصاص دارد. روانپزشکان دکترای پزشکی دارند و بیماران را ارزیابی میکنند تا مشخص کنند که آیا علائم آنها در نتیجه یک بیماری جسمی، ترکیبی از بیماریهای جسمی و روانی است یا تنها روانی است. یک روانپزشک معمولاً در یک تیم چند رشتهای کار میکند، که ممکن است شامل روانشناسان بالینی، مددکاران اجتماعی، کاردرمانگران و پرسنل پرستاری باشد. روانپزشکان آموزش گستردهای در رویکرد زیستی روانی - اجتماعی برای ارزیابی و مدیریت بیماریهای روانی میبینند.
به عنوان بخشی از روند ارزیابی بالینی، روانپزشکان از معاینه وضعیت روانی، معاینه بدنی، تصویربرداری عصبی مانند سی تی اسکن (CT)، تصویرسازی تشدید مغناطیسی (MRI)، یا برش نگاری با گسیل پوزیترون (PET)، و آزمایش خون استفاده میکنند. روانپزشکان برای درمان اختلالات روانی از رویکردهای دارویی، روان درمانی یا سایر مداخلات استفاده میکنند.
فوق تخصصهای روانپزشکی
رشته روانپزشکی دارای فوق تخصصهای (همچنین به عنوان فلوشیپ شناخته میشوند) بسیاری است که نیاز به گذراندن دورههای آموزشی اضافی دارند. در آمریکا این موارد شامل موارد زیر است:
نوروفیزیولوژی بالینی
روانپزشکی قانونی
روانپزشکی اعتیاد
روانپزشکی کودک و نوجوان
روانپزشکی سالمندان
آسایشگاه و پزشکی تسکینی
مدیریت درد
پزشکی روان تنی (که به آن روانپزشکی مشاوره-رابط نیز گفته میشود)
پزشکی خواب
پزشکی ضربه مغزی
علاوه بر این، سایر تخصصهای موجود عبارتند از:
روانپزشکی بین فرهنگی
روانپزشکی اضطراری
اختلال یادگیری
اختلال عصبی تکوینی
اختلالات شناختی همانند انواع مختلف زوال عقل
روانپزشکی بیولوژیک
روانپزشکی جامعه نگر
بهداشت روان جهانی
روانپزشکی نظامی
روانپزشکی اجتماعی
روانپزشکی ورزشی
برخی از روانپزشکان در کمک به گروههای سنی خاص تخصص دارند. روانپزشکی کودک و نوجوان حوزه شغلی است که در زمینه پرداختن به مشکلات روانی با کودکان کار میکند.روانپزشکان متخصص روانپزشکی سالمندان با افراد مسن کار میکنند و به آنها روانپزشک سالمندان گفته میشود. کسانی که در محیط کار روانپزشکی میکنند در ایالات متحده روانپزشک شغلی نامیده میشوند و روانشناسی شغلی نامی است که برای مشابهترین رشته در انگلیس استفاده میشود. روانپزشکانی که در دادگاه کار میکنند و به قاضی و هیئت منصفه گزارش میدهند، هم در پروندههای جنایی و هم در دادگاههای مدنی، روانپزشکان قانونی نامیده میشوند، آنها همچنین مجرمان دچار بیماری روانی و سایر بیماران را که شرایط آنها به گونه ای است که مجبور به درمان در واحدهای ایمن هستند، معالجه میکنند.
روانپزشکان ممکن است در زمینههای دیگری مثل دارودرمانی روانپزشکی، روان درمانی، ژنتیک روانپزشکی، تصویربرداری عصبی، اختلالات مرتبط با زوال عقل مانند بیماری آلزایمر، اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD)، پزشکی خواب، پزشکی درد، پزشکی تسکینی، اختلالات خوردن، اختلالات جنسی، سلامت زنان، سلامت روان جهانی، مداخلات زودرس در روان پریشی، اختلالات خلقی و اضطرابی مانند اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هم تخصص داشته باشند.
ملاحظات
طبق کتابچه ی راهنمای شغلی توسط اداره ی آمارهای شغلی طرح شده، روان پزشک، دکتر عمومی روان است و تشخیص و درمان بیماری های روحی روانی جزو وظایف اصلی اوست.
روان پزشک برای تعیین این نکته که آیا علائم فرد روان پزشکی است یا نتیجه ی بیماری فیزیکی یا ترکیبی از این دو، از روش های مختلفی استفاده می کند. بنابراین، لازم است روان پزشک اطلاعات جامعی در زمینه ی پزشکی عمومی، روان شناسی، عصب شناسی، زیست، بیوشیمی و داروشناسی داشته باشد.
شاید روان پزشک بیشتر از هر پزشک دیگری در زمینه ی ارتباط بین بیمار و پزشک مهارت دارد و آموزش دیده تا از روان درمانی و سایر روش های ارتباط درمانی برای تشخیص و کنترل موثر بیماری های روحی روانی بهره بگیرد. ممکن است درمان به صورت سرپایی یا بستری شدن در بیمارستان روان پزشکی انجام شود.
محدوده ی انواع اختلالات روانی گسترده است و به طور کلی می توان آن را به صورت زیر خلاصه کرد:
اختلالات اضطراب شامل اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اختلال وسواس فکری عملی (OCD)، اختلال هراس (PD)، فوبیا و اختلال اضطراب اجتماعی (SAD)
اختلال روانی شامل روان پریشی دوقطبی، شیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنی عاطفی و اختلال روان پریشی در اثر مصرف مواد (SIPD)
اختلال یادگیری خاص شامل اختلال کم توجهی و بیش فعالی (ADHD) و خوانش پریشی
تخصص اعصاب و روان
روان پزشکی جایی میان روان شناسی (مطالعه ی ذهن و رفتار) و عصب شناسی (مطالعه ی مغز و سیستم عصبی) قرار می گیرد. روان پزشک علائم بیماری روانی را به دو طریق تشخیص می دهد:
ارزیابی تاثیر بیماری، آسیب فیزیکی یا مصرف مواد روی وضعیت روانی و رفتار فرد
بررسی علائم با درنظر گرفتن سابقه ی زندگی فرد و یا شرایط و رخدادهای بیرونی (مانند آسیب روحی یا خشونت)
روان پزشک در رویکردی که تحت عنوان مدل زیستی روانی اجتماعی شناخته می شود، باید از چند ابزار برای تشخیص و انتخاب روش درمان مناسب بهره بگیرد.
معاینه ی وضعیت روانی
معاینات وضعیت روانی (MSE) بخش مهمی از ارزیابی بالینی بیماری روان پزشکی را به خود اختصاص می دهد. روان پزشک در این روش نظام مند از منظر پردازش رویکرد، رفتار، شناخت، داوری، خلق وخو، درک و افکار بیمار دست به مشاهده و ارزیابی عملکرد روان شناختی او می زند.
روان پزشک بسته به بیماری مفروض از آزمایشات مختلف روان شناختی استفاده می کند تا وجود علائم و شدت آن را تعیین کند. سپس طبق نتایج به DSM 5 مراجعه می کند تا ببیند آیا این علائم معیارهای مورد نیاز برای تشخیص یک اختلال روانی را در خود دارد یا خیر.
ازجمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تست اضطراب شامل پرسشنامه ی اضطراب بک و مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز
تست افسردگی مثل مقیاس درجه بندی افسردگی همیلتون و مقیاس ناامیدی بک
تست اختلال خوردن مثل ارزیابی رفتار غذاخوری مینه سوتا و مقیاس اعتیاد غذایی ییل
تست اختلال خلق وخو مانند تست نظارت بر خلق وخوی من و مقیاس خودسنجی شیدایی آلتمن
تست اختلال شخصیت مانند مقیاس وسواس فکری عملی ییل براون و روش ارزیابی شدلر وستن (SWAP 200)
تست روان پریشی مانند مقیاس ارزیابی علائم منفی و مقیاس ارزیابی علائم مثبت
تست افسردگی چگونه است؟
تشخیص زیست پزشکی
تشخیص بیماری روانی، مانند بسیاری از بیماری های جسمی، منوط به حذف برخی احتمالات و کنار گذاشتن تمام عوامل احتمالی است. این فرایند شامل ترکیبی از معاینه ی وضعیت روانی و آزمایشات زیست پزشکی است تا علت مفروض از دیگر علائم مشابه متمایز گردد.
در ادامه به برخی از ابزار زیست پزشکی اشاره می کنیم که ممکن است مورد استفاده ی روان پزشک قرار گیرد:
معاینه ی فیزیکی
مطالعه ی تصاویر مغزی مانند سی تی اسکن، ام آرآی و پی ای تی برای بررسی تومور، خونریزی یا جراحت.
نوار مغز برای تشخیص ناهنجاری در فعالیت الکتریکی مغز شامل صرع، ضربه ی مغزی یا انسداد خون مغز
آزمایش خون برای ارزیابی شیمی خون، الکترولیت، عملکرد کبد و کلیه که به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی مغز تاثیر می گذارد
آزمایش مواد برای تشخیص داروهای قانونی یا غیرقانونی در نمونه خون یا ادرار
آزمایش بیماری های مقاربتی برای تشخیص سفلیس، اچ آی وی و سایر بیماری های مقاربتی که روی مغز اثر می گذارد
روان درمانی
این روش هم برای تشخیص و هم برای درمان بیماری روانی به کار می رود. روان پزشک طبق یک برنامه ی منظم با بیمار دیدار می کند تا درمورد مشکلات، رفتار، افکار، عواطف و روابط وی صحبت شود. روان پزشک سعی دارد از طریق کشف الگوهای فکری، رفتاری، تجارب گذشته و سایر عوامل بیرونی و درونی، در پیدا کردن راه حل مشکلات به بیمار کمک کند.
افراد در این روش می توانند به تنهایی یا به عنوان بخشی از جلسات خانوادگی یا گروهی با روان پزشک ملاقات کنند. ممکن است روان درمانی، بسته به تشخیص یا شدت علائم، طی یک دوره ی خاص انجام شود یا ادامه داشته باشد.
طبق تحقیقی که در سال 2007 در مجله ی روان شناسی بالینی منتشر شد، حداقل 50 درصد از افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده از روان درمانی منظم سود خواهند برد.
داروهای روان پزشکی
استفاده از دارو در روان پزشکی امری شایع و خواص و تاثیر هریک متفاوت است. روان پزشک باید هم بر مکانیزم (عملکرد دارو) و هم بر فارماکوکینتیک آن (جذب و پخش و دفع دارو در بدن) واقف باشد.
معمولا در روان پزشکی از ترکیب چند دارو استفاده می شود و ممکن است لازم باشد برای رسیدن به تاثیر مطلوب چندبار عمل تنظیم دارو صورت پذیرد. پیدا کردن ترکیب مناسب زمان می برد و اغلب با آزمون و خطا به دست می آید.
به طور کلی می توان داروهای مورد استفاده در روان پزشکی را به شش دسته ی مختلف تقسیم کرد:
ضد افسردگی از آن برای درمان افسردگی، اختلالات اضطراب، اختلال خوردن و اختلال شخصیت مرزی استفاده می شود.
ضد روان پریشی از آن برای درمان شیزوفرنی و دوره های شیدایی و روان پریشی استفاده می شود.
ضد اضطراب برای درمان اختلالات اضطراب موثر است.
آرام بخش مثل خواب آور، آرام بخش و داروی بی هوشی که برای درمان اضطراب مقطعی، بی خوابی و ترس موثر است.
تعدیل کننده ی اعصاب در درمان اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی عاطفی به کار می رود.
محرک ها از آن برای درمان ADHD و حمله ی خواب استفاده می شود.
سایر روش های درمان
زمانی که اختلال به هیچ یک از روش های فوق پاسخ ندهد یا کنترل آن مشکل باشد، از موارد زیر استفاده می شود:
تحریک عمیق مغزی (DBS) در این روش با استفاده از کاشت میله های الکتریکی قسمت هایی از مغز افراد مبتلا به افسردگی شدید، زوال عقل، OCD یا اعتیاد به مواد تحریک می شود.
شوک درمانی در این روش به مغز جریان برق وصل می شود تا اختلال شدید دوقطبی، افسردگی یا کاتاتونی درمان شود.
جراحی روانی شامل استفاده از روش های جراحی مانند cingulotomy, subcaudate tractotomy و limbic leucotomy روی قسمت های خاصی از مغز است که در اثر اسکیزوفرنی شدید، OCD و اضطراب آسیب دیده است.
به رغم شواهد حاکی از مزیت این روش ها، بحث پیرامون این مداخلات فراوان است و نتایج و میزان موفقیت آن ها فرق می کند.
فوق تخصص
تعدادی حیطه ی فوق تخصصی در روان پزشکی به پزشک این امکان را می دهد تا روی بیماری یا گروه های خاصی تمرکز کند. مثلا:
روان پزشکی اعتیاد
روان پزشکی کودک و نوجوان
روان پزشکی قانونی (استفاده از روان پزشکی در فضای جنایی، دادگاه یا اصلاحی)
روان پزشکی سالمندان (روان پزشکی در بین افراد مسن)
روان پزشکی شغلی (روان پزشکی در محیط کار، به خصوص شغل هایی که ریسک، مخاطرات یا فقدان و اندوه در آن شایع است)
روان تنی (بیماری های جسمی که از وضعیت روحی و روانی نشات می گیرد)
تحصیل و مدرک روانپزشک
برای تبدیل شدن به روان پزشک، ابتدا باید مدرک کارشناسی دریافت کنید و دروس پیش نیاز زیست، شیمی، ریاضی پیشرفته، فیزیک و علوم اجتماعی را بگذرانید. همچنین باید در آزمون کنکور طب قبول شوید و میانگین نمره ی خوبی دریافت کنید (معمولا 3.3 و بالاتر).
سپس در دانشکده ی پزشکی ثبت نام می کنید تا مدرک پزشکی یا دکتر پزشکی استیوپاتی را کسب کنید. دانشکده ی پزشکی معمولا شامل دو سال آموزش تئوری و دو سال آموزش بالینی در موسسات مختلف می شود.
پس از اتمام دانشکده ی پزشکی، باید چهار سال دوره ی رزیدنتی را در روان پزشکی بگذرانید. سال اول شامل آموزش عمومی است و سه سال دیگر روی کار روی روان پزشکی (شامل داروشناسی، سوء مصرف مواد و درمان رفتاری شناختی) تمرکز دارد.
بعد از این که دوره ی رزیدنتی پایان یافت، باید در ایالتی که قصد دارید در آن مشغول به کار شوید مدرک خود را به ثبت برسانید. برای این کار باید در آزمون ملی شرکت کنید که این آزمون در برخی ایالات به صورت استانی برگزار می شود.
پزشکان صاحب مدرک ارشد در دو مرحله آزمون مجوز پزشکی در ایالت متحده را پشت سر می گذارند درحالی که افراد با مدرک DO می توانند درعوض آزمون جامع پزشکی استیوپاتی (COMPLEX) را انتخاب کنند.
به محض پذیرش در آزمون، مجاز به درخواست گواهینامه ی هیئت خواهید شد. این گواهی توسط هیئت روان پزشکی و عصب شناسی آمریکا (ABPN) اهدا می شود که عضو هیئت تخصص های پزشکی آمریکا (ABMS) است.
گواهی ABPN هر در سال به تایید دوباره نیاز دارد. تجدید گواهی پزشکی طبق قانون هر ایالت انجام می شود.
نکاتی درمورد ویزیت با متخصص اعصاب و روان یا روانپزشک
ملاقات اول با روان پزشک می تواند به شدت اضطراب آور باشد. اگر از قبل بدانید چه سوالاتی باید بپرسید و انتظار چه چیزی را باید داشته باشید، می توانید بهترین استفاده را از جلسه ببرید.
در جلسه ی اول باید انتظار یک تا دو ساعت وقت را داشت. بسیاری از روان پزشکان معاینه را با گرفتن علائم حیاتی (حرارت بدن، ضربان قلب و فشار خون) شروع می کنند تا یک درک کلی داشته باشند. احتمال گرفتن خون هم وجود دارد. با توجه به علائم، ممکن است پزشک آزمایشات بیشتری از شما بخواهد.
روان پزشک در وهله ی اول سوالات زیادی از شما می پرسد تا ذات علائم، سابقه ی خانوادگی، سابقه ی پزشکی، روش های درمان در گذشته و مصرف مواد و دارو را بهتر درک کند. همچنین بهتر است فهرستی از داروهای نسخه ای و بدون نسخه را که مصرف می کنید تهیه کنید و همراه داشته باشید.
سعی کنید تا جایی که می توانید صادقانه به سوالات جواب دهید و از موضوع پرت نشوید تا این فرایند منظم و متمرکز باشد.
از آن جایی که جلسه ی اولتان است، فرصت را برای شناخت روان پزشک غنیمت بشمرید. درمورد اختیارات روان پزشک و نحوه ی عملکرد وی سوال کنید. مثلا:
در زمینه ی بیماری من چه تجربیاتی دارید؟
آیا در این بیماری تخصص دارید یا به درمان سایر اختلال ها می پردازید؟
پیشینه و تحصیلات شما چیست؟
آیا می توانم در شرایط بحرانی با شما تماس بگیرم؟
هنگام تعطیلات یا وقتی نیستید چه کسی جانشین شماست؟
همچنین باید در روند درمان مشارکت جدی داشته باشید و سوالات مرتبطی مانند موارد زیر بپرسید:
از این آزمایش برای چه کاری استفاده می شود؟
چطور به این تشخیص رسیدید؟
برنامه ی درمان چیست؟
آیا به دارو نیاز دارم یا خیر؟
چطور تصمیم گرفتید که این روش درمان برای من از همه بهتر است؟
انتظار چه عوارضی را باید داشته باشم؟
آیا راهی برای کنترل عوارض وجود دارد؟
چقدر طول می کشد تا احساس بهتری پیدا کنم؟
از کجا بدانم حالم بهتر شده؟
اگر عوارض قابل تحمل نباشد، چه کار کنم؟
حتما سوالات را از قبل بنویسید تا چیزی از قلم نیفتد. همچنین سر جلسه یادداشت بردارید تا گفتگو را به دقت ثبت و ضبط کنید. اگر در هر مرحله از ویزیت نسبت به روش درمان مطمئن نیستید، حتما نظر فرد متخصص دیگر را بپرسید. به خصوص اگر یک دارو یا روش درمان خطرات یا اثرات جانبی قابل توجه در پی دارد باید این کار را انجام دهید.