همجنسگرایی یا همجنسبازی
نیاز جنسی یکی از اساسی ترین نیاز های انسان بوده و مانند هر نیاز دیگری در نهاد بشر قرار گرفته است و آدمی همواره به دنبال ارضای نیاز هایش است. ارضای نیاز ها به روش صحیح می تواند هر فردی را به تعالی و رشد برساند، اما نحوه رفع نیاز ها در افراد متفاوت بوده و افراد مانند هم نیستند.
یکی از این روش ها و تمایلات برای رفع نیاز، نیاز به همجنس برای برقراری سکس و ارضای میل جنسی است که به آن همجنسگرایی یا همجنسبازی گفته می شود و در گذشته جزو انحرافات جنسی در dsm بود. در این مقاله همجنس خواهی را به طور کامل توضیح داده و انواع و علت و پیامد های آن را بیان کرده ایم.
همجنسگرایی به تمایل عاشقانه، تمایل جنسی، یا رفتار جنسی اشخاص همجنس گفته میشود. همجنسگرایی در کنار دگرجنسگرایی و دوجنسگرایی، سه ردهٔ اصلی را در طیف گرایشهای جنسی تشکیل میدهند. همجنسگرایی بهعنوان یکی از گرایشهای جنسی، بهمعنی مجموعهای از تمایلهای جنسی، عاطفی، یا عاشقانه به افراد همجنس است که نسبتاً پایدار و مداوم باشند. به فردی که به جنس مخالف گرایش داشته باشد «دگرجنسگرا» و به افرادی که هم به جنس مخالف و هم به افراد همجنس تمایل دارند، «دوجنسگرا» میگویند. همجنسگرایی همچنین به تصور شخص از هویت جنسیاش نیز اطلاق میشود.
گرایشات جنسی در میان افراد مختلف روی یک پیوستار از همجنسگرایی محض تا دگر جنس خواهی محض می تواند متغیر باشد. افرادی که جذب جنس مخالف خود می شوند و فقط تمایل به برقراری رابطه با جنس مخالف دارند، دگر جنس خواه محض هستند. اما همجنس گرایی یا به عبارتی همجنسبازی نوعی گرایش جنسی است که با تمایلات روانی، عاطفی و به خصوص جنسی نسبت به همجنس نشان داده می شود.
انواع این گونه تمایلات جنسی به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
۱همجنسگرایی مردانه یا گی (Gay) : رابطه احساسی، عاطفی و جنسی میان دو مرد که در اصطلاح و در دین اسلام به آن لواط نیز می گویند.
۲همجنس گرایی زنانه یا لز (Les): رابطه احساسی، عاطفی و جنسی میان دو زن
۳دو جنس گرایی (Bisexual): گرایش به هر دو جنس به طور مساوی و یا با نسبت های متفاوت
به طور کلی در سنین 3 تا 5 سالگی گرایشات جنسی فرد برای اولین بار پدیدار می شود. اگرچه در این سنین تمایلات جنسی بروز نمی کنند اما شکل گیری هویت جنسی اتفاق می افتد. پس از آن در سنین 15 تا 19 سالگی گرایشات فرد بیشتر خود را نشان می دهند.
در این سنین به لحاظ علمی تمایل بیشتری به همجنس وجود دارد و به عبارتی برای اولین بار جرقه های همجنس خواهی زده می شود. به عنوان مثال رفاقت پسران در این سنین مثال زدنی است و یا دختران دوستان خود را بسیار صمیمی و نزدیک به خود نگه می دارند. این گونه تمایلات در این سنین طبیعی قلمداد می شوند اما گاهی به سنین بالاتر کشیده شده و افراد هویت خود را تحت فرد همجنخواه (لزبین و گی) بیان می کنند.
برای اشاره به افراد همجنسگرای زن، معمولاً واژهٔ لزبین (انگلیسی: Lesbian) و برای همجنسگرایان مرد، بیشتر از گی (انگلیسی: Gay)، استفاده میشود، البته اصطلاح گِی معمولاً هم به زنان همجنسگرا و هم به مردان همجنسگرا اشاره دارد.
ویژگی های افراد گی چیست
همانطور که ذکر شد برخی مردان تمایلات همجنسگرایی داشته و گی هستند، اما شاید به طور دقیق توانایی تشخیص این موضوع را نداشته باشند. بنابراین نیاز به شناخت ویژگی های افراد گی است. البته برخی از این افراد بایسکشوال بوده و تمایلات دو طرفه نسبت به مردان و زنان دارند، در این جا برخی از این ویژگی ها را مشاهده می کنید.
زمانی که با دختری قرار دارید، به دوست پسر خود فکر می کنید!
گاهی برخی پسران در رابطه دوست پسر دوست دختری خود، احساسات واضح و درستی نداشته و مدام به فکر دوستان پسر خود هستند، و یا ترجیح داده که وقت خود را بیشتر وقف آن ها کنند. بنابراین در صورتی که شما این افکار و احساسات را تجربه می کنید، احتمالا تمایلاتتان به سمت پسران است.
در مکان های مختلف ابتدا مردان نظر شما را جلب می کنند!
بینایی برای مردان نسب به بقیه حواس اولویت بیشتری دارد و عموما آن ها در مکان های مختلف ابتدا زنان را مشاهده می کنند، در صورتی که شما در جمع و مکان های مختلف ابتدا چشمتان به سمت مردان دیگر جلب می شود، آگاه بشید که این موضوع از ویژگی های پسران گی است.
تقریبا تمام دوستان شما پسر هستند!
از ویژگی افراد گی این بوده که آن ها معمولا تمایل به برقراری ارتباط با پسران را در اولویت خود قرار می دهند و تقریبا تمام دوستان آن ها پسر هستند. البته برخی افراد دگرجنسگرا نیز به دلایل مختلف ارتباطشان با پسر ها بیشتر بوده اما تمایلات جنسیشان به سمت دختران است. متقابلا از ویژگی های افراد لز نیز این بوده که تقریبا تمام دوستان آن ها دختر است.
عاشق یک مرد شده اید!
افراد گی و لزبین تمایلات عاطفی و جنسی به سمت مرد و زن داشته و عاشق همجنس خود می شوند، بنابراین از ویژگی های افراد گی تمایلات احساسی و عاطفی قوی به سمت مردان دیگر است.
تمایلات جنسی به سمت مردان است!
از دیگر ویژگی های مردان گی تمایلات جنسی به سمت مردان است، این مردان از برقراری رابطه جنسی با زنان لذتی نبرده و علاقه به سکس با مرد دیگر را دارند، عموما مردان گی از طریق سکس مقعدی یا آنال سکس به رابطه جنسی پرداخته و عوارض آن را به جان می خرند. بسیاری از آن ها هنگام برقراری رابطه جنسی با زنان به نعوظ نمی رسند و یا دچار دیر انزالی می شوند.
هنگام مشاهده برنامه های تلویزیونی توجهتان به مردان است!
از ویژگی افراد گی این بوده که عموما در برنامه ها و فیلم های تلویزیونی توجهشان به سمت مردان دیگر است.
ویژگی های افراد لز چیست
گاهی برخی زنان نسبت به همجنسگرا بودن یا لزبین بودن خود شک کرده و نگران این موضوع می شوند. و یا دچار دوگانگی در تمایلات خود می شوند. در این جا ویژگی های افراد لز ذکر شده است تا در صورتی که شما بیشتر آن ها را در خود مشاهده کردید، بدانید که احتمالا تمایلات همجنسگرایانه در شما وجود دارد.
زمانی که با پسری سر قرار هستید، به دوستان دختر خود فکر می کنید!
اگر شما با پسرانی قرار گذاشته و یا در رابطه دوست پسر دوست دختری بوده ولی تمام مدت که با او وقت می گذرانید، به فکر گذر زمان هستید تا بتوانید وقت خود را با دوستان دخترتان بگذرانید و از احوال او یا اتفاقاتی که در روز برایش افتاده بشنوید، احتمال وجود تمایلات جنسی و عاطفی نسبت به دختران در شما هست.
همه جا اول زنان را می بینید!
اگر زمانی که در بیرون از خانه و مکان های پر رفت و آمد هستید، توجهتان سمت دختران جلب شده و اول متوجه حضور آن ها می شوید، امکان لز بودن در شما هست. زیرا معمولا زنان مجرد در مکان های عمومی توجهشان به مردان جلب شده و سپس متوجه حضور زنان دیگر در آن جا می شوند.
تقریبا تمام دوستان شما دختر هستند!
اگر شما معمولا برای وقت گذرانی و دوستیابی به سمت دختران جذب می شوید و ترجیح می دهید وقتتان را با دختران و زنان دیگر بگذرانید تا مردان این موضوع می تواند از ویژگی های دختران لزبین باشد.
اگر احساس می کنید، عاشق یک زن شده اید!
اگر شما تمایلات عاطفی نسبت به دختر و یا زنی دیگر احساس کرده اید و رابطه دو نفرتان مدام در ذهن شما بوده و از حد یک دوست گذشته است، احتمال لزبین بودن در شما هست.
علاقه به برقراری رابطه جنسی با دختری دیگر دارید!
اگر شما به طور تصادفی دختری را بوس کرده و احساس خوبی نسبت به آن داشته اید و یا علاقه به برقراری رابطه جنسی با دختر دیگری را دارید، باید بدانید که تمایلات جنسی به همجنس خود از ویژگی های افراد لز است.
در فیلم هایی که می بینید، بیشتر توجهتان به سمت دختران و زنان داخل آن است!
معمولا دختران و زنان هنگام دیدن فیلم های سینمایی توجهشان به سمت مردان داخل فیلم و حرکات آن است. اگر شما هنگام مشاهده فیلم هیچ توجهی به پسر ها و مرد ها نداشته و تمام مدت حواستان به زنان است و یا بار ها یک فیلم را به دلیل وجود دختران زیبا در آن می بینید احتمالا تمایلات لزبین و همجنسگرایانه در شما وجود دارد و این موضوع از ویژگی افراد لز است.
مشخصات ظاهری افراد لز
برخی ویژگی های ظاهری در دختران و زنان لز رایج تر بوده و آن ها را می توان از آن طریق شناخت، اما نکته قابل توجه این بوده که لزوما به هر دختری که این ویژگی ها را در او می یابید، برچسب لز بودن نزنید. زیرا ظاهر افراد از جمله لزبین ها و گی ها شخصی است. در این جا رایج ترین مشخصات دختران و زنان لز از نظر ظاهری ذکر شده است.
انگشتر در انگشت شست
بر اساس برخی منابع اگر دختری انگشتری را در انگشت شست دست راست خود قرار دهد، به احتمال زیاد تمایلات همجنس خواهانه داشته و یا بایسکشوال است.
حلقه در بینی زنان لز
یکی از ویژگی های دختران لز داشتن حلقه در وسط سوراخ های بینیشان است، اما به یاد داشته باشید بسیاری از زنان به دلیل علاقه فردی حلقه در بینی خود می گذارند، بنابراین این راه مطمئنی برای تشخیص نیست.
لباس های مردانه
پوشیدن لباس های پسرانه و مردانه مانند کت، شلوار های اسپرت و حتی کراوات از ویژگی های افراد لزبین است. اگرچه بسیاری از دختران لز مانند دیگر دختران لباس می پوشند.
مو های کوتاه
بسیاری از دختران لز موهای خود را مانند مدل های پسرانه کوتاه کرده و از رنگ های مختلف سبز، آبی و غیره برای آن استفاده می کنند. اگرچه بسیاری از دختران لزبین نیز هستند که ظاهری کاملا زنانه و دخترانه دارند.
رفتار پسرانه
اگر یک زن در وسایل حمل و نقل عمومی با پاهای جدا از هم بنشیند یا زیاد خم شود، آرنج خود را روی میزها بگذارد یا اگر به شیوه ای زنانه راه نرود ، قطعاً یک لزبین است. بنابراین داشتن بادی لنگویج مردانه یکی از ویژگی های زنان لز است.
خالکوبی دختران لزبین
داشتن تتو یا خالکوبی ریز و مشکی با خطوط نازک می تواند از نشانه های ظاهری افراد لز باشد، اگر این تتو به شکل سیاره زهره باشد، از تتو های نمادین افراد لزبین است. اگر چه این مورد نیز نشانه قطعی لز بودن نیست.
لباس های چرم
معمولا پوشیدن لباس های چرم به طور مکرر از ویژگی های افراد گی و لزبین است، این موارد ظاهری شامل کت چرم، شلوار چرم، چکمه های چرم و سایر موارد می باشد. اگر چه بسیاری از افراد به لباس های چرم علاقه زیادی دارند.
اکلیل داشتن لباس ها
بسیاری افراد لزبین از لباس های اکلیل دار مثل جوراب شلواری اکلیلی و زرق و برقدار استفاده می کنند.
همجنس بازی زنانه یا لزبین چیست
لزبین (lesbian) یا همجنسگرایی زنانه نوعی گرایش جنسی مختص به زنان است که با عشق و علاقه و تمایلات جنسی یک دختر به همجنس خود نشان داده می شود. زنانی که این گرایش جنسی را دارند و به اصطلاح لزبین نامیده می شوند با دیدن بدن برهنه دختر دیگر، یا حتی تصویر آن، به شدت تحریک شده و خواهان برقراری رابطه جنسی با او هستند.
ریشه کلمه لزبین به نام جزیره ای به نام لزبوس در دریای اژه بر می گردد که محل زندگی شاعر یونانی به نام "سافو" در قرن ششم پیش از میلاد بوده است. سافو شاعری است که در وصف عشق زن و مرد به همجنسشان، اشعاری سروده است. به همین دلیل برای زنانی که گرایش جنسی همجنس خواهانه دارند، نام لزبین را در نظر گرفتند که برگرفته از نام زادگاه سافو است.
علت لز یا هم جنس بازی در زنان
علت این گرایشات همجنس خواهانه در دختران و زنان متفاوت است و هنوز دلیل مشخص و قطعی برای آن نیست، اما در این جا برخی علت های احتمالی لز دختران و زنان و تمایلات آن ها ارائه شده است.
عادت به همجنسبازی زنانه ناشی از تجربیات در کودکی یا نوجوانی
افراد در سنین کودکی و نوجوانی تحت تاثیر دوست و همسال خود قرار می گیرند. اگر دوستان دختر افراد نابابی باشند و او را تشویق به برقراری رابطه جنسی با همجنس خود کنند، ممکن است این موضوع به عنوان یک عادت رفتاری در دختر باقی بماند و در بزرگسالی لزبین شود.
تجربیات ناخوشایند کودکی
برخی از افرادی که لزبین هستند، در کودکی تجربیات دردناکی داشته اند. این تجربیات می تواند شامل مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتن و یا تماشای سکس والدین باشد. در هر ضورت کودکی و تجربیات آن می تواند در گرایش های جنسی بزرگسالی افراد تاثیر بسزایی داشته باشد و احتمال همجنس گرایی را در زنان بالا ببرد.
نا امیدی از ازدواج دلیل دیگری برای همجنسبازی در زنان
امروزه به علت سخت شدن شرایط ازدواج، بسیاری از دختران از این امر نا امید هستند و به همین دلیل برای ارضای نیاز خود به همجنسشان پناه برده و لزبین می شوند. این گونه دختران حتی پس از این که ازدواج هم بکنند ممکن است تمایلات همجنس گرایانه خود را حفظ کنند.
بی بند و باری یکی از عوامل همجنس بازی زنان
همجنس بازی معمولا در زنانی اتفاق می افتد که به دین و مذهب اعتقادی ندارند و به نوعی بی بند و بار هستند. بنابراین یکی از عوامل زمینه ساز برای همجنس بازی زنان می تواند عدم اعتقاد به اصول و نداشتن خط قرمز ها باشد.
همجنس گرایی زنان به علت هم اتاقی با دختر های خانواده
در خانواده هایی که تعداد دختر ها زیاد است و اتاق کافی برای جداسازی آن ها وجود ندارد، دختران به اجبار در یک اتاق در کنار هم می خوابند. همین امر می تواند به انجام لز بازی زنان در بزرگسالی دامن بزند و آن ها را به سمت لزبین بودن سوق دهد.
انجام عمل لز به علت دردناک بودن رابطه جنسی با مردان
بعضی زنان به دلیل تجربه دردناک ارتباط جنسی با یک مرد، از آن وحشت پیدا می کنند و به سراغ روابط خالی از درد و ملایم با همجنسان خود می روند. این موضوع به قدری اهمیت دارد که حتی برخی زنان به دلیل دردناکی روابطشان با همسر خود، مجبور به طلاق می شوند. بنابر این مردان باید بدانند که اولین رابطه جنسی یک زن بسیار مهم است و آن را به طور صحیح اداره و مدیریت کنند.
همجنسبازی زنان به علت مرد ستیزی
زنانی که به ارتباط با همجنس خود تمایل دارند، گاها تصورات اشتباهی در مورد مردان در ذهن دارند. آنها باور دارند که مردان افرادی دروغگو، خیانت کار و سواستفاده گر هستند، بنابراین به آغوش همجنس خودشان پناه می برند و لزبین می شوند.
درمان لز و هم جنس بازی در زنان
به طور کلی زمانی می توان برای درمان این گونه انحرافات جنسی اقدام کرد که فرد همجنسگرا، گرایش جنسی خود را صرفا یک سلیقه نداند و آن را مشکل بپندارد. در این جا برخی درمان لز در دختران و زنان ارائه شده است.
دارو درمانی برای دختران لز
قبل از هر چیز، فرد همجنسگرا باید آزمایشات و معاینات لازم را انجام دهد. در صورتی که مشکل فرد به دلیل ترشحات غیر نرمال غدد درون ریزش باشد، پزشک با دارو های معینی می تواند مشکل جنسی او را برطرف نماید.
درمان شناختی-رفتاری
از روش های شناختی رفتاری هم به صورت همزمان با دارو درمانی هم به صورت انفرادی می توان استفاده کرد. برخی از روش های خاص این نوع درمان عبارتند از:
-
عدم توجه به تمایلات همجنسگرایانه: می توانید با استفاده از تلقین، خود را متقاعد کنیدکه به جنس موافق علاقه مند نیستید. برای این منظور تنها کافی است که نوع تفکر خود را تغییر دهید.
-
تداعی همزمان افکار همجنسگرایانه با بیزاری: هر گاه احساس کردید که افکار همجنس گرایانه به سراغتان می آید، همان لحظه سعی کنید چیزی را تصور کنید که به شدت از آن بیزار هستید. این همزمانی تداعی ها به مرور، نفرت و انزجارتان را از آن موضوع خاص، به موضوع همجنس بازی منتقل می کند.
-
قرار گیری در جمع دوستان و خانواده: برای این که بتوانید اولین قدم برای درمان، یعنی کنترل ذهن را با موفقیت پشت سر بگذارید، بهتر است خود را در جمع دوستان و خانواده قرار دهید و از تنها ماندن پرهیز کنید تا از این طریق از هجوم افکار آلوده و همجنس خواهانه به ذهنتان جلوگیری کنید.
-
پرهیز از موقعیت های آلوده و تحریک کننده عمل لز: قطعا برخی محیط ها و جمع ها، به افکار همجنس خواهانه شما قدرت می دهند. سعی کنید از قرار گرفتن در این مکان ها خودداری کنید و ارتباط خود را با افرادی که شما را به سمت همجنس بازی سوق می دهند، قطع کنید.
-
برنامه ریزی برای اوقات فراغت: برای زمانی که تنها و بی کار هستید، برنامه ای در نظر بگیرید. این برنامه می تواند شامل ورزش کردن، مطالعه، گردش و یا حتی ادامه تحصیل باشد.
روش هیپنوتراپی
گاهی با وجود امتحان کردن تمامی نکات ذکر شده، باز هم مشکل همجنس گرایی برطرف نمی شود. در چنین مواقعی بهترین راه چاره هیپنوتراپی است. روانشناس با استفاده از هیپنوتیزم افکار و تمایلات همجنس بازی را از ضمیر ناخودآگاهتان پاک می کند و به جای آن، تمایل به جنس مخالف را قرار می دهد.
همجنسگرایی نهفته چیست
همجنسگرایی نهفته زمانی رخ داده که فرد گرایش جنسی به همجنس خود داشته اما این امر به طور نا آگاهانه بوده و یا در یک عمل آشکار ظاهر نمی شود. این ممکن است به معنای تمایل یا پتانسیل پنهانی برای علاقه به روابط همجنسگرایانه باشد، که یا سرکوب شده، یا به رسمیت شناخته نشده است و هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است، یا حتی ممکن است هرگز مورد بررسی قرار نگیرد.
اصطلاح همجنسگرایی نهفته ابتدا توسط زیگموند فروید روانکاور معروف مطرح شد، برخی دیگر استدلال می کنند که اصطلاح نهفته در مورد گرایشات همجنس گرایانه واقعاً قابل اجرا نیست ، زیرا آنها غالباً در رده ناخودآگاه بوده و یا بیان نمی شوند، بلکه در سطح آگاه قرار داشته اما سرکوب می شوند.
از کجا بفهمیم لز هستیم
راه های زیادی برای تشخیص تمایلات همجنسگرایی در زنان است، بنابراین اگر سوال از کجا بفهمیم لز هستیم، برای شما پیش آمده به نکات و علائم زیر توجه کنید.
1زمانی که با مردی قرار گذاشته اید، به دوست دخترتان بیشتر فکر می کنید.
2در فیلم ها و عکس ها و خیابان بیشتر به زنان نگاه می کنید.
3تقریبا تمام دوستان شما زن و دختر هستند.
4در مورد تمایلات جنسی خود به مردان شک دارید.
5احساس عشق نسبت به یک زن دارید.
6برقراری رابطه جنسی با یک زن برای شما جذاب است.
7رابطه جنسی با مرد برای شما لذت ندارد.
آیا همجنسبازی زنان همجنسگرا بیماری است
در گذشته همجنس بازی از جمله دختران لز جزو دسته افراد دارای اختلال روانی قرار می گرفتند، اما در dsm اخیر که یک راهنمای تشخیصی اختلالات روانی است، این مورد حذف شده و دیگر جزو دسته اختلالات روانی قرار نمی گیرد.
همین امر منجر شده تا دختران و زنان لز بیشتر از قبل تمایلات خود را افشا کنند، اگرچه تحقیقات مختلف نشان داده که افراد لزبین و همجنسگرا بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی بوده اما نه در سطح بسیار جدی، اما تحقیقات دیگری نشان داده که این افراد در مقایسه با خواهران خود که تمایلات عادی داشته، از عزت نفس و سلامت روان برابر برخوردارند. همچنین آن ها طبق دیگر تحقیقات فقط مقدار بسیار کمی، بیشتر از دیگر افراد تمایلات خودکشی دارند.
عوارض لز چیست
همجنسگرایی برای زنان و دختران عوارضی به همراه دارد. برای مثال زنانی که از وسایل آلوده برای برقراری رابطه جنسی استفاده کرده و یا رابطه جنسی از طریق واژن با یکدیگر برقرار می کنند، امکان ابتلا به بیماری های جنسی را افزایش می دهند.
زنان لز بیشتر در معرض اضطراب و افسردگی قرار داشته زیرا آن ها فشار روانی ناشی از تبعیض، طرد شدن توسط اطرافیان و خانواده و یا خشونت را تحمل می کنند. همچنین زنان و دختران لز میزان بالاتری از مصرف دخانیات و وابستگی به الکل و مواد مخدر را گزارش می کنند.
همجنسگرایی در میان زنان نوعی انحراف جنسی محسوب می شود که احتمالا ریشه در تجربیات ناگوار کودکی دارد. در صورتی که فرد لزبین مشکل جنسی خود را بپذیرد، می تواند با مراجعه به روانشناس و انجام انواع روش های درمانی دارویی، رفتاری-شناختی و هیپنوتراپی برای درمان خود اقدام کند.
دانشمندان عامل دقیق شکلگیری گرایشهای جنسی را نمیدانند، اما معتقدند که برهمکنش پیچیدهای از عوامل ژنتیکی، هورمونی، و محیطی بر آن اثرگذار است. دانشمندان بیان میکنند که گرایش جنسی افراد، اختیاری یا ارادی نیست. هر چند هیچ فرضیهای در توضیح علت تفاوت در گرایشهای جنسی افراد مورد توافق عمومی قرار نگرفتهاست، با این حال دانشمندان فرضیههایی را معتبرتر میدانند که بر تاثیر عوامل زیستی بر همجنسگرایی و دیگر گرایشهای جنسی تأکید میکنند. مستنداتی که عوامل طبیعی و زیستی را در شکلگیری گرایش جنسی فرد (خصوصا در مردان) مؤثر میدانند بسیار بیشتر از شواهد موجود در مورد تأثیر عوامل محیطی است. طبق مطالعاتی که در نیمقرن گذشته انجام شدهاند، مدرک محکمی وجود ندارد که نشان دهد تجربیات دوران کودکی، محیط خانواده، یا تربیت والدین، بر همجنسگرا شدن افراد مؤثر باشند.
با اینکه بعضی معتقدند همجنسگرایی غیرطبیعی است، اما مطالعات علمی نشان میدهد که همجنسگرایی یکی از تنوعهای عادی و طبیعی در طیف رفتارهای جنسی انسان است و بهتنهایی و ذاتاً مایهٔ ایجاد تأثیرات منفی در روحیه و روان شخص نمیگردد. از دههٔ ۱۹۷۰ مراجع پزشکی و روانپزشکی جهان، بهطور رسمی همجنسگرایی را از فهرست بیماریهای روانی خارج کردهاند. انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۱۹۷۵، سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲، سازمانهای بهداشتی انگلستان از سال ۱۹۹۴، سازمانهای بهداشتی روسیه از سال ۱۹۹۹ و انجمن روانشناسی چین از سال ۲۰۰۱ از جملهٔ این سازمانها هستند.
تقریباً تمام مراجع و انجمنهای معتبر پزشکی، روانپزشکی، و روانشناسی جهان بر حمایت از حقوق اجتماعی دگرباشان جنسی و سلامت روانی آنها تأکید دارند. انجمن روانپزشکی آمریکا، انجمن پزشکی آمریکا، انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا، انجمن مشاوران آمریکا، آکادمی پزشکی اطفال آمریکا و کالج سلطنتی روانپزشکان بریتانیا هر کدام بیانیهها یا دستورالعملهای فراوانی در این زمینه منتشر کردهاند. طبق اعلام انجمن روانپزشکی آمریکا، اغلب همجنسگرایان در روابط عاطفی پایدار هستند و حس عاطفی در همجنسگرایان با حس عاطفی موجود در دگرجنسگرایان برابر است و تفاوتی ندارد.
در ادبیات و هنر کهن برخی نقاط جهان به این پدیده اشاره شدهاست. ادیان ابراهیمی همچون یهودیت، اسلام و مسیحیت با همجنسگرایی مخالفت کردهاند، هرچند که در این رابطه در میان متخصصان دینی اختلاف نظر وجود دارد و برای نمونه، برخی از فرقههای مسیحیت همجنسگرایی را گناه نمیدانند.
تخمین تعداد افرادی که همجنسگرا شناخته میشوند و درصدی از مردم که تجربهٔ جنسی با همجنس داشتهاند، بهدلایل مختلف برای پژوهشگران دشوار است. براساس مطالعات در جوامع مختلف، بین ۲٪ تا ۱۳٪ افراد جامعه در طول عمرشان شکلی از تماس جنسی با همجنسشان را تجربه کردهاند.
روابط و رفتارهای همجنسگرایانه، همانگونه که برخی آن را ستایش کردهاند در طول تاریخ بسته به موقعیت، فرهنگ و زمان وقوع، محکوم نیز شدهاند. از اواخر سدهٔ ۱۸ میلادی جنبشهایی بهمنظور شناساندن و گرفتن حقوق قانونی برابر همچون حق ازدواج، اتحاد مدنی، سرپرستی فرزندخوانده، استخدام، خدمت در ارتش و دسترسی برابر به خدمات درمانی برای همجنسگرایان به وجود آمدهاست.
همجنسگرایی و هویت
همجنسگرایی طبق تعریف از دو بخش تشکیل یافتهاست: یک جزء روانی که بهمعنای تمایل شهوانی و جنسی به اشخاص همجنس است، و یک جزء رفتاری که بهصورت انجام عمل جنسی و آمیزش با اشخاص همجنس تبلور مییابد. از دیگر عوامل تعیینکننده در همجنسگرایی، میتوان به تعریف و شناخت فرد از گرایش جنسی خود یا به اصطلاح هویت جنسی او اشاره کرد. هویت جنسی بخشی از هویت شخص تعریف شدهاست که بازتابدهندهٔ درک شخصی او نسبت به امیال جنسیاش است.
مفاهیم هویت جنسی و رفتار جنسی رابطهٔ نزدیکی با گرایش جنسی دارند، ولی از یکدیگر متمایزند. گرایش جنسی دربرگیرندهٔ کشش عاطفی، علایق، و امیال درونی است. هویت جنسی بهمعنای تصوری است که شخص از خود و گرایش جنسیاش دارد و خود را آنگونه میپندارد. رفتار جنسی به این معناست که شخص علیرغم گرایش یا هویت جنسیاش در عمل با چه شخص یا اشخاصی رابطهٔ جنسی برقرار میکند. رفتار جنسی اشخاص همیشه مطابق با گرایش جنسی آنها نیست. برای مثال، یک شخص همجنسگرا یا دوجنسگرا که در منطقهای که همجنسگراستیز است یا حقوق الجیبیتی در آن رعایت نمیشود زندگی میکند، ممکن است از نظر هویتی خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا نداند، یا برخلاف تمایل جنسی خود، با اشخاصی از جنس مخالف عمل جنسی انجام دهند.
بعضی اشخاص که از تمایل جنسی خود به همجنس ناراضی هستند، ممکن است تصمیم بگیرند که عامدانه هویتی برخلاف میل جنسی درونی خود بسازند. این امر سبب میشود که هویت گرایش جنسی شخص با گرایش جنسی واقعی او در تضاد باشد. در این موارد معمولاً از عبارتهای سازگار یا ناسازگار استفاده میشود. برای مثال، در مورد زنی که تمایل جنسی به زنان دیگر دارد ولی خود را همجنسگرا نمیداند و تنها با جنس مخالف رابطهٔ جنسی برقرار میکند، میتوان گفت که بین گرایش جنسی او (که همجنسگرایانه است) و هویت جنسی و رفتار جنسیاش (که دگرجنسگرایانه است) ناسازگاری وجود دارد. هویت گرایش جنسی (و نه گرایش جنسی) ممکن است تحتتاثیر رواندرمانی، انجمنهای حمایتی و رخدادهای متفاوت زندگی، دستخوش تغییر واقع شود.
در مطالعهای که انجمن اجتماعی جنسیت در سال ۱۹۹۰ انجام داد، تنها ۱۶٪ از زنان و ۳۶٪ از مردانی که دارای میل جنسی به همجنس خود بودند خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا میدانستند. بنابراین هویت جنسی لزوماً با جنسیت زیستشناختی، رفتار جنسی، یا گرایش جنسی واقعی شخص مطابق نیست. افرادی که گرایش جنسی همجنسگرایانه دارند ولی هویت جنسی خود را اینگونه تعریف نکردهاند و خود را همجنسگرا نمیدانند، به اصطلاح همجنسگرای پستو نامیده میشوند.
مردان یا زنان همجنسگرا ممکن است بنا به دلایل مختلف، با اشخاصی از جنس مخالف وارد رابطه شوند. از جملهٔ این دلایل میتوان به علاقه به تشکیل خانواده به مفهوم سنتی آن، سردرگمیهای هویتی، یا نگرانی از مواجهه با تبعیض یا مجازات از سمت خانواده، جامعه، یا نهادهای مذهبی اشاره کرد.تخمین زده میشود که در ایالات متحدهٔ آمریکا ۲ تا ۴ درصد زنان دانسته یا ندانسته با مردانی ازدواج کردهاند که در ۵ سال گذشته با همجنس خود رابطهٔ جنسی داشتهاند. بسیاری از مردانی که علایق همجنسگرایانه دارند، ممکن است از نظر هویتی خود را یک دگرجنسگرا تصور کنند که تنها دچار وسوسههای همجنسگرایانه شدهاست و امیدوار باشند با ازدواج و تشکیل خانواده از دست این احساسات خلاص شوند. ازدواج میانگرایشی در اکثر موارد زیر فشارهای هویتی و جنسی این اشخاص از هم میپاشد. تنها درصد پایینی از این ازدواجها در بلندمدت به طلاق نمیانجامند.
میل و رفتار
انجمن روانشناسی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا و انجمن ملی مددکاران اجتماعی، گرایش جنسی را به این عنوان تعبیر میکنند: «یک خصوصیت نسبتاً شخصی که بهتنهایی و منحصراً توسط فرد قابلتعریف است. گرایش جنسی یک فرد، دنیای او را هویت میبخشد و وی را قادر میسازد شریک مناسبی برای رابطهٔ عاطفی خود بیابد.»
گرایش جنسی همانند جنس بیولوژیکی، هویت جنسی یا سن، معمولاً بهعنوان یک ویژگی فردی مطرح شده و مورد بحث قرار میگیرد. این نگرش کامل نیست زیرا گرایش جنسی همواره در اصطلاحات مربوط به روابط تعریف میشود و لزوماً به وجود رابطهای میان افراد نیاز دارد. فعالیتهای جنسی و جاذبههای عاطفی با توجه به جنس بیولوژیکی افراد در دستههای همجنسگرایانه یا دگرجنسگرایانه قرار میگیرند. این موضوع مربوط به انجام رابطهٔ جنسی یا تمایل به آن توسط فرد دیگری است که میتواند گرایش جنسی خود را بهصورت همجنسگرا، دوجنسگرا یا دگرجنسگرا بیان کند. این کار ممکن است بهسادگی گرفتن دستها یا تمایل به بوسیدن باشد. به همین دلیل، گرایش جنسی بهطور جدایی ناپذیری با روابط عاطفی هر شخص مرتبط است تا نیازهای خود را در زمینهٔ عشق، ارتباط نزدیک برقرار کردن و صمیمیت برطرف کند. در ادامهٔ رفتارهای جنسی، این گونه ارتباطات عمیق که مربوط کشش جنسی نیستند، مانند: داشتن ارزشهای یکسان، اهداف مشترک و تعهد در رابطه، میتوانند کیفیت روابط را بهبود ببخشند.
مقیاس کینزی که مقیاس رتبهبندی دگرجنسگرا-همجنسگرا نیز نامیده میشود،تلاش میکند تا تاریخچهٔ جنسی یا قسمتهایی از فعالیت جنسی یک فرد را در یک زمان معین توصیف کند. از مقیاس ۰ بهمعنای منحصراً دگرجنسگرا تا ۶ بهمعنای منحصراً همجنسگرا استفاده میکند. در هر دو جلد مذکر و مؤنث گزارشهای کینزی، یک درجه اضافی، که با عنوان «X» ذکر شدهاست، توسط محققان برای نشان دادن غیرجنسی بودن تفسیر شدهاست.
رابطهٔ افراد همجنس


مطالعات نشان دادهاست که زوجهای همجنس و جنس مخالف از نظر میزان رضایت و تعهد در روابط با یکدیگر برابر هستند، سن و جنس بهعنوان پیشبینیکنندهٔ رضایت و تعهد نسبت به یک رابطهٔ قابلاعتمادتر از گرایش جنسی است و افراد کسانی که دگرجنسگرا یا همجنسگرا هستند، انتظارات و ایدئالهای مشابهی در رابطه با روابط عاشقانه دارند.
آشکارسازی
شکلگیری هویت جنسی همجنسگرایانه، روندی پیچیده و گاهی دشوار است. برخلاف دیگر اقلیتهای جامعه (مثلاً اقلیتهای قومی یا نژادی)، بیشتر اشخاص همجنسگرا یا دوجنسگرا، میان افرادی رشد میکنند که همنوعشان نیستند و بنابراین قادر نیستند از آنها دربارهٔ هویت خود بیاموزند و مورد تصدیق یا حمایت هویتی قرار گیرند. بسیاری از اشخاص همجنسگرا در جوامعی رشد میکنند که نسبت به همجنسگرایی یا بیاطلاعند یا رفتاری خصمانه دارند.
بسیاری از همجنسگرایان و دوجنسگرایان در مقطعی از زندگی خود آشکارسازی میکنند. این اصطلاح بهمعنای خودافشاگری در خصوص گرایش جنسی است، به این معنا که شخص، گرایش جنسی خود را برای اشخاص دیگر آشکار میکند. روانشناسان معتقدند آشکارسازی در یک فرد الجیبیتی، روندی چندمرحلهای است. در ابتدا شخص به این درک میرسد که با اطرافیان خود متفاوت است (حساسشدگی) و در مورد امیال جنسی و هویت خود دچار سؤال میشود (سردرگمی هویتی). در ادامه، شخص عملاً امکان همجنسگرا بودن را امتحان میکند و میآموزد چطور با تصور همجنسگرایی بهعنوان مسئلهای ننگین یا مایهٔ شرم کنار بیاید (پذیرش هویتی). در مرحلهٔ نهایی، شخص، تمایلهای جنسیاش را بهصورت بخشی از هویت و تعریفش از خود درمیآورد (تعهد). با این وجود، روندی که توضیح داده شد همیشه خطی و یکطرفه نیست و ممکن است در خصوص لزبینها، مردان همجنسگرا، و دوجنسگرایان متفاوت باشد.
مطالعه بر آشکارسازی و هویت جنسی در دیگر کشورها، نشان دادهاست که زوجهای همجنسگرای آشکار نسبت به زوجهای مخفی از رابطهٔ خود رضایت بیشتری دارند. احتمال آشکارسازی مردان همجنسگرا برای دوستان و خواهر و برادرانشان بیشتر از همکاران، والدین، یا خویشاوندان دورتر آنان است. همچنین در زنانی که خود را همجنسگرا میدانند، هر چه افراد بیشتری از گرایش جنسی آنها باخبر باشند، اضطراب کمتر، احساسات مثبتتر، و اعتمادبهنفس بالاتری خواهند داشت.
جمعیتشناسی
در بررسی نوشتجات در سال ۲۰۱۶ بیلی و همکاران بیان کردند که آنها «انتظار دارند که در همهٔ فرهنگها … اقلیتی از افراد تمایل جنسی (چه منحصراً یا غیرِانحصاری) به یک جنس داشته باشند.» آنها اظهار میدارند که هیچ مدرک قانعکنندهای وجود ندارد که نشان دهد جمعیتشناسی گرایش جنسی در طول زمان یا مکان بسیار متفاوت بودهاست. مردان بیشتر تمایل دارند که منحصراً همجنسگرا باشند تا اینکه بهطور مساوی به هر دو جنس جذب شوند، در حالی که عکس این امر در مورد زنان صادق است.
تخمین تعداد افرادی که همجنسگرا شناخته میشوند و درصدی از مردم که تجربهٔ جنسی با همجنس داشتهاند، به دلایل مختلف برای پژوهشگران دشوار است.بسیاری از مردم، با وجود داشتن تمایلات به فرد همجنس، ممکن است تمایلی به معرفی خود بهعنوان همجنسگرا یا دوجنسگرا نداشته باشند. تحقیقات باید برخی از خصوصیات را اندازهگیری کنند که ممکن است تعیینکنندهٔ گرایش جنسی باشد یا نباشد. تعداد افراد دارای تمایلات همجنسگرا ممکن است بیشتر از تعداد افرادی باشد که به اساس آن تمایلات عمل میکنند، که بهنوبهٔ خود ممکن است بیشتر از تعداد افرادی باشد که خود را همجنسگرا یا دوجنسگرا معرفی میکنند.
بررسیها در فرهنگهای غربی بهطور میانگین نشان میدهند که حدود ۹۳ درصد از مردان و ۸۷ درصد از زنان کاملاً دگرجنسگرا، ۴ درصد از مردان و ۱۰ درصد از زنان عمدتاً دگرجنسگرا، ۰٫۵ درصد از مردان و ۱ درصد از زنان بهعنوان دوجنسگرا شناخته میشوند. ۰٫۵ درصد از مردان و ۰٫۵ درصد از زنان عمدتاً همجنسگرا و ۲ درصد از مردان و ۰٫۵ درصد از زنان کاملاً همجنسگرا هستند. اتحاد بینالمللی اچآیوی/ایدز تخمین میزند که در سرتاسر جهان بین ۳ تا ۱۶ درصد از مردان حداقل یک بار در طول زندگی با مرد دیگری رابطهٔ جنسی داشتهاند.
بر اساس مطالعات عمده، ۲ تا ۱۱ درصد افراد در طول زندگی خود نوعی تماس جنسی همجنس را داشتهاند. این درصد زمانی که جذابیت و رفتار همجنس یا هر دو گزارش شود، به ۱۶ تا ۲۱ درصد افزایش مییابد.
در سال ۲۰۱۹ تخمین زده شد که ۲٫۷ درضد از افراد بالای ۱۶ سال در بریتانیا بهعنوان همجنسگرا و دوجنسگرا شناسایی شدند، این رقم در سال ۲۰۱۸، ۲٫۵ درصد بود. در آمارگیری بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ جمعیت افرادی که به عنوان همجنسگرا و دوجنسگرا شناسایی شدند، در انگلستان از ۲٫۳ درصد به ۲٫۷ درصد و اسکاتلند از ۲ درصد به ۲٫۷ درصد افزایش پیدا کرد اما این آمار در ایرلند (۱٫۳ درصد) و ولز (۲٫۹ درصد) ثابت ماند.
مؤسسهٔ نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۲۱ گزارش کرد که ۱ درصد از جمعیت بزرگسالان آمریکایی خود را لزبین و ۱٫۵ درصد خود را گی میدانند.[۴۶] نظرسنجی این مؤسسه در ۲۰۲۰ نشان میداد که ۰٫۷ درصد از بزرگسالان خود را لزبین و ۱٫۴ درصد خود را گی میدانند.در سال ۲۰۱۲ دولت هند به دیوان عالی این کشور اعلام کرد که در این کشور ۲٫۵ میلیون فرد گی وجود دارد.
دانشمند داده در گوگل در کتاب همه دروغ میگویند مینویسد که با اینکه درصد کسانی که خود را مرد همجنسگرا میدانند بین ایالتهای مختلف آمریکا متغیر است و در ایالتهای مذهبیتر حتی به زیر یک درصد میرسد، جستجو برای پورن همجنسگرایانه مردانه توسط مردان در تمام ایالتهای آمریکا یکسان بوده و حدود ۵٪ است. همچنین جستجو برای عبارتهایی مانند «آیا شوهر من همجنسگراست؟» در ایالتهای مذهبی بالاتر است و بنابرین دادهها وی نتیجهگیری میکند که همجنسگرایی وابسته به محیط نیست اما محیط ضدهمجنسگرا باعث سرکوب یا پنهانکردن این تمایلات میشود.
علل
عوامل بیولوژیکی در مقابل عوامل محیطی
اگرچه دانشمندان مدلهای بیولوژیکی را برای علت گرایش جنسی ترجیح میدهند، آنها معتقد نیستند که رشد گرایش جنسی نتیجه یک عامل واحد است. آنها بهطور کلی بر این باورند که توسط فعل و انفعال پیچیده عوامل بیولوژیکی و محیطی تعیین میشود و در سنین پایین شکل میگیرد.شواهد بهطور قابل توجهی بیشتر از علل غیراجتماعی و بیولوژیکی گرایش جنسی نسبت به دلایل اجتماعی، به ویژه برای مردان وجود دارد. هیچ شواهد قابل توجهی وجود ندارد که نشان دهد والدین یا تجربیات اولیه دوران کودکی نقشی در گرایش جنسی دارند. دانشمندان معتقد نیستند که گرایش جنسی یک انتخاب است.
آکادمی پزشکی اطفال آمریکا در سال ۲۰۰۴ در اطفال بیان کرد:
هیچ شواهد علمی مبنی بر اینکه فرزندپروری غیرطبیعی، سوء استفاده جنسی یا سایر رویدادهای نامطلوب زندگی بر گرایش جنسی تأثیر میگذارد وجود ندارد. دانش کنونی نشان میدهد که گرایش جنسی معمولاً در اوایل کودکی ایجاد میشود.
انجمن روانشناسی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا و انجمن ملی مددکاران اجتماعی در سال ۲۰۰۶ اعلام کردند:
در حال حاضر، هیچ اجماع علمی در مورد عوامل خاصی که باعث دگرجنسگرایی، همجنسگرایی یا دوجنسگرایی میشود وجود ندارد - از جمله تأثیرات احتمالی بیولوژیکی، روانشناختی یا اجتماعی گرایش جنسی والدین. با این حال، شواهد موجود نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق بزرگسالان لزبین و گی توسط والدین دگرجنسگرا بزرگ شدهاند و اکثریت قریب به اتفاق کودکانی که توسط والدین گی و لزبین بزرگ شدهاند، در نهایت تبدیل به دگرجنسگرا میشوند.
تاکنون نظریات علمی مختلفی برای توضیح همجنسگرایی افراد ارائه شدهاند. این نظریات ترکیب پیچیدهای از برهمکنش عوامل ژنتیکی، محیط ابتدایی رحم در زمان جنینی، و ساختار مغز را در شکلگیری گرایش جنسی دخیل میدانند و منجر میشوند که در نهایت یک انسان دگرجنسگرا، همجنسگرا، یا دوجنسگرا باشد. بیشتر مطالعات بر روی همجنسگرایی مردان انجام شدهاست و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
تفاوت در مغز
بعضی تحقیقات توانستهاند بین مغز همجنسگرایان و دگرجنسگرایان تفاوتهایی ساختاری شناسایی کنند. ناحیه ای در هیپوتالاموس قدامی انسان به نام هستهٔ سوم بینشبکهای (INAH-3) وجود دارد که مشخص شده اندازه و تعداد سلولهای آن بین مردان دگرجنسگرا و مردان همجنسگرا متفاوت از هم است.همچنین بعضی نواحی هیپوتالاموس قدامی در انسانها میتوانند توسط استروئیدهای هورمونمانندی (مثل فرومونها) تحریک شوند و این تحریک شدن بسته به جنس یا گرایش جنسی در زنان و مردان متفاوت است.
هورمونهای جنینی
شواهد مبتنی بر تأثیر هورمونهای دوران جنینی بر گرایش جنسی انسان، هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم یافت شدهاند. از جمله شواهد مستقیم، میتوان به نقش هورمونهای دوران جنینی (مانند آندروژنها) و اثرگذاری آنها بر نقاط تعیینکنندهای در مغز جنین (مانند INAH-3) در زمان تمایز جنسی جنین تأکید کرد. بسیاری از تفاوتهای جسمی و رفتاری بین همجنسگرایان و دگرجنسگرایان تحت تأثیر هورمونهای دوران جنینی قرار دارند. از این مشخصهها میتوان به تفاوت در نسبت درازی انگشتها بین همجنسگرایان و دگرجنسگرایان،ظرافت یا زمختی صورت،گسیلهای صوتی گوش، بلندی قد] دست برتری،و رفتارهای مبتنی بر نقش جنسیتی اشاره کرد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هورمونهای دوران جنینی نقش مهمی در شکلگیری گرایش جنسی کودک دارند.
ژنتیک
برای بررسی تأثیر ژنتیک بر گرایش جنسی، از دو نوع پژوهش بسیار متفاوت استفاده میشود: مطالعه بر روی دوقلوها و مطالعه بر ژنتیک مولکولی. هدف از تحقیق بر دوقلوها، برآورد کلّی اهمیت اثر ژنتیک نسبت به اثرات محیطی بر روی گرایش جنسی است. مطالعات ژنتیک مولکولی نیز تلاش میکنند ژنهای مخصوصی را که بر گرایش جنسی اثر میگذارند بیابند.
مطالعه بر روی دوقلوها
مطالعه بر روی دوقلوها، میزان اثر ژنتیک را نسبت به محیط به صورت کمّی بیان میکند. سر راستترین نوع از این مطالعه، دوقلوهای همسانی را مورد مطالعه قرار میدهد که کمی بعد از تولد از هم جدا شده باشند و در محیطهای جداگانه و نا مرتبط رشد کرده باشند. با این حال دوقلوهای همسانی که از تولد جدا شده باشند بسیار کمیاباند، و دوقلوهای همسان جدا شدهای که حداقل یک نفر از آنها همجنسگرا باشد حتی کمیابتر است، بنابراین مطالعات کلاسیک بر دوقلوها، بر آنهایی انجام شدهاست که با هم بزرگ شدهاند (چون تعداد بالاتری دارند).این مطالعات به ما امکان اندازهگیری چند متغیر را میدهد: تأثیر ژنتیک، تأثیر محیط مشترک، و تأثیر محیط غیرمشترک. در دوقلوهایی که با هم بزرگ شوند، محیط مشترک منجر به شباهت و محیط غیرمشترک منجر به تفاوت آنها میشود.
یکی از ایرادات این نوع تحقیق بر روی دوقلوها این است که برای گزارش گرایش جنسی آنها از پاسخهای خود آنان استفاده شدهاست. در این روش احتمال غلط بودن پاسخنامهٔ بعضی از دوقلوها وجود دارد و بسیاری از آنان ممکن است علایق همجنسگرایانهٔ خود را انکار کنند، بنابراین ممکن است که ناسازگاری واقعی بین گرایش جنسی دوقلوهای همسان کمتر از چیزی باشد که گزارش میشود.
از دیگر ایراداتی که در خصوص این نوع تحقیقات مطرح میشود، روش نمونهگیری است. بسیاری از تحقیقات (خصوصا تحقیقات قدیمی مربوط به دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی) از نمونهگیری هدفمند استفاده کردهاند. در نمونهگیری هدفمند، دوقلوهای غیردگرجنسگرا از طریق مثلاً آگهی یا خبررسانی دهان به دهان، بهطور خاص شناسایی و به منظور پژوهش انتخاب میشوند. در این روش احتمال زیادی وجود دارد که مجموعهٔ نمونهها جهتدار بوده و نمایانگر جامعهٔ واقعی نباشند، زیرا دوقلوهایی که گرایش جنسی یکسان با هم دارند احتمال بیشتری دارد که در این تحقیقات داوطلب شوند؛ بنابراین نتایج تحقیقات دچار تورش (سوگیری) شده و در نتیجه میزان ارثپذیری یا ژنتیکی بودن گرایش جنسی بیش از میزان واقعی محاسبه میگردد.
علیرغم مشکلات یاد شده، بهطور کلی و با در نظر گرفتن تمام مطالعات میتوان نتیجه گرفت که حدود یک سوم از دگرشها (واریاسیون) در گرایشهای جنسی به دلیل تفاوت در ژنهاست و بنابراین گرایش جنسی در انسان نسبتاً ارثی است. با همین محاسبات میزان تأثیر محیط غیرمشترک ۰٫۴۳، و میزان تأثیر محیط مشترک نیز مقدار باقیمانده یعنی ۰٫۲۵ است.
مطالعات ژنتیک مولکولی
همانگونه که مطالعه بر دوقلوها بهطور کلی مشخص میکند که مجموعهٔ ژنها چقدر بر بروز یک مشخصه تأثیر دارند، مطالعات ژنتیک مولکولی نیز توانایی این را دارند که ژنهای خاصی که مسئول ایجاد این مشخصه هستند و همچنین مسیری که از ژن به صفت ختم میشود را شناسایی کنند.
یکی از مشهورترین مطالعات در این زمینه، یک تحقیق پیوستگی ژنتیکی در سال ۱۹۹۳ است که ناحیهای را در کروموزوم جنسی به نام Xq28 شناسایی کرد که مسئول ایجاد گرایش جنسی در مردان بود. نکته قابل توجه دیگر در این مقاله وجود شواهدی بود که نشان میداد احتمال اینکه مردان همجنسگرا خویشاوندان مذکر همجنسگرایی در سمت مادری داشته باشند بیشتر از سمت پدری است، و چنین یافتهای با قرار داشتن ژن مربوط به این صفت روی کروموزوم ایکس همخوانی داشت. هرچند بعضی مطالعات با تعداد نمونههای بیشتر توانستند نتایج این تحقیق را تأیید کنند،اما این یافته نتوانست در بعضی دیگر از مطالعات تکرار شود.
مطالعات ژنتیک مولکولی بر کروموزومهای اتوزومال نیز بعضی از نواحی ژنی را در گرایش جنسی مؤثر دانستهاند. در مطالعات مختلف، نواحی خاصی در کروموزومهای ۷، ۸، ۱۰، ۱۳ و ۱۴ شناسایی شدند که با گرایش جنسی در مردان مرتبط هستند.
بهطور کلی، یافتههای به دست آمده از مطالعات ژنتیک مولکولی چندان تکرارپذیر نبودهاند.یکی از دلایل آن پدیدهای ژنتیکی به نام هتروژنیتی (یا ناهمگنی) است، به این معنا که ژنهای متفاوت میتوانند در نهایت اثر یکسانی ایجاد کنند. به همین علت در تحقیقات جدیدتر برای بررسی تأثیر ژنتیک مولکولی بر همجنسگرایی، پیوستگی ژنتیکی (که در آن الگوهای ژنتیکی مشترک در خانوادهها شناسایی میشوند) کمتر مورد مطالعه قرار میگیرند و به جای آن تحقیقات همخوانی سراسر ژنوم (که در آن DNA اشخاص بدون در نظر گرفتن دارا بودن یا دارا نبودن صفت مورد مطالعه مورد مقایسه قرار میگیرد) انجام میشود.
در یکی از جدیدترین و گستردهترین تحقیقهای همخوانی سراسر ژنوم که تاکنون انجام شده (با جامعه نمونه بیش از ۴۵۰ هزار نفر زن و مرد)، شواهد زیادی یافت شد که به احتمال زیاد گرایش جنسی مشخصهای پلیژنی (تحت تأثیر چندین ژن) است. این مطالعه ۵ ناحیهٔ اسنیپ را در ۵ کروموزوم (۴، ۷، ۱۱، ۱۲ و ۱۵) شناسایی کرد که با نوع گرایش جنسی اشخاص مرتبط بودند. این تحقیق از قابلاتکاترین مطالعاتی است که ارتباط بین ژنها و نوع گرایش جنسی و رفتار همجنسگرایانه را اثبات میکند و بعلاوه از معدود تحقیقات ژنتیکی است که در نمونههای خود زنان را نیز مورد بررسی قرار دادهاست.
در اکتبر ۲۰۲۱، مقاله تحقیقاتی دیگری گزارش داد که عوامل ژنتیکی بر رشد رفتار جنسی همجنسگرایانه تأثیر میگذارد. یک مطالعه دو مرحلهای در سراسر ژنوم (GWAS) با نمونهای از ۱۴۷۸ مرد همجنسگرا و ۳۳۱۳ مرد دگرجنسگرا در جمعیتهای چینی هان، دو جایگاه ژنتیکی (FMR1NB و ZNF536) را شناسایی کرد که ارتباط ثابتی با گرایش جنسی مردان نشان میداد.
تفاوتهای زیستشناختی همجنسگرایان با دگرجنسگرایان
- گزارشها بیان میکنند مردان همجنسگرا آلت تناسلی بزرگتر و قطورتری نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند.
- نیمکرههای مغز در مردان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا، نسبت به هم موزون است در حالی که نیمکره راست زنان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا نسبت به نیمکره چپ، بزرگتر است.
- بوی حاصل از زیر بغل در مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا متفاوت است
- مردان و زنان همجنسگرا نسبت به دگرجنسگرایان بیشتر چپ دست هستند.
- مردان همجنسگرا توانایی بیشتری در به خاطر سپاری مکان اشیا نسبت به مردان دگرجنسگرا دارند. (چنین تفاوتی میان زنان همجنسگرا و زنان دگرجنسگرا مشاهده نشدهاست)
- نسبت انگشت دوم به انگشت چهارم که متأثر از ترشح هورمونهای جنسی است بهطور قابل ملاحظهای میان همجنسگرایان مرد و زن کمتر از دگرجنسگرایان است.
- مردان همجنسگرا حتی اگر نوع فعالیت بدنی و رژیم غذاییشان یکسان باشد، بهطور متوسط از دگرجنسگرایان لاغرتر هستندکه این میتواند به خاطر پرکاری تیروئید آنها باشد زیرا یکی از ژنهای مرتبط با همجنسگرایی در فعالیت غده تیروئید اختلال ایجاد میکند.
عوارض همجنس گرایی
همجنس گرایی و همجنس بازی برای برخی عوارض و پیامد هایی داشته که در این قسمت از مقاله به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
ایجاد بیماری های جسمی و جنسی
عدم تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده
افسردگی به دلیل انزوای اجتماعی
ایجاد مشکلات و اختلالات شخصیتی به دلیل تردید خانوادگی و اجتماعی
درمان همجنس گرایی
برخی افراد به دنبال راه های درمان همجنسگرایی یا همجنس خواهی خود بوده و یا تحت اجبار والدین و اجتماع به این فکر می افتند. همجنس بازی در گذشته نیز همانند دیگر انحرافات جنسی مانند حیوان خواهی، سادیسم و مازوخیسم جنسی، فوت فتیش بوده، اما در سال های اخیر از لیست راهنمای تشخیصی اختلالات روانی dsm خارج شده است.
روش های درمانی که می توانند برای همجنس گرایی مفید باشند شامل روش های درمانی روانپزشکی، رفتار درمانی و شناخت درمانی هستند. اما در حال حاضر موثر ترین درمان برای این مشکل که در خط اول درمان قرار گرفته است، هیپنوتیزم درمانی یا هیپنوتراپی است.
از طریق هیپنوتیزم کردن افراد می توان به ناهشیار آن ها دسترسی پیدا کرد و تمایلات همجنس خواهانه را از آن خارج کرد و تمایل به جنس مخالف را جایگزین آن کرد. البته این درمان در شرایطی پاسخگو است که علت همجنس بازی فرد اختلالات هورمونی و مشکلات فیزیولوژیک نباشد.
نظر ادیان در مورد همجنس گرایی
ادیان و فرقه های مختلف در رابطه با موضوع همجنس گرایی دیدگاه های متفاوتی دارند. به عنوان مثال هر سه دین ابراهیمی یعنی مسحیت، یهود و اسلام این عمل را گناه می دانند در حالیکه برخی فرقه های دیگر مانند بودائیسم برای اولین بار این عمل را یک رفتار خالی از گناه در نظر گرفت و رهبر بوداییان رویکرد حمایتی از همجنس گرایان را در پیش گرفت. شیطان پرستان نیز هر نوع رابطه جنسی بین دو فرد بالغ را قابل قبول می دانند و همجنس گرایی را نهی نمی کنند.
در اسلام نزدیک ترین کلمه به همجنس گرایی، کلمه لواط است که از نام قوم لوط گرفته شده است. بر اساس داستانی که در قران درباره قوم لوط مطرح شده، مردان این طایفه با یکدیگر ارتباط جنسی برقرار می کرده اند. به طور کلی لواط و هر نوع اعمال جنسی میان همجنسان در دین اسلام گناه و ممنوع بوده و مجازات سنگینی در پی خواهد داشت.
همجنس گرایی نهفته چیست
همجنس گرایی نهفته عبارت است از کشش ناخودآگاه یا بیان نشده اروتیک نسبت به فردی هم جنس. همانگونه که اشاره شد اصطلاح همجنس گرایی نهفته برای اولین بار توسط زیگموند فروید پیشنهاد شد. در حقیقت فردی با این گرایش ممکن است یک پتانسیل پنهان یا علاقه سرکوب شده ای برای برقراری رابطه همجنس گرایانه داشته باشد.
این نظریه که همجنس هراسی نتیجه همجنس گرایی نهفته است نیز در اواخر قرن بیستم مطرح شد. یک سری تحقیقات در سال 1996 در دانشگاه جورجیا توسط هنری آدامز، لستر رایت جونیور و بتانی لور در مورد این نظریه انجام شد. این تحقیق بر روی 64 مرد دگرجنسگرا انجام شد که 35 نفر از آنها دارای ویژگی های همجنسگرا و 29 نفر دیگر فاقد این ویژگی بودند.
سه آزمایش با استفاده از پلتیسموگرافی انجام شد. در حالی که در هنگام مواجهه مردان با پورنوگرافی دگرجنس گرا و لزبین، هیچ تفاوتی در پاسخ وجود نداشت، اما هنگامی که مردان در معرض پورنوگرافی همجنس باز مردان قرار گرفتند ، تفاوت عمده ای در پاسخ وجود داشت.
محققان گزارش کردند که 24 درصد از مردان غیر همجنسگرا در پاسخ به فیلم همجنسگرایان مرد درجاتی از تحریک شدن را نشان دادند.
یک توضیح احتمالی در نظریه های مختلف روانکاوی یافت می شود، که به طور کلی همجنس هراسی را به عنوان تهدیدی برای تکانه های همجنسگرایانه خود فرد محسوب می شود که باعث سرکوب، نفی یا شکل گیری واکنش می شود توضیح داده است. به طور کلی، این توضیحات متنوع، همجنس هراسی را نوعی همجنس گرایی نهفته در نظر می گیرد که در آن افراد یا از خواسته های همجنسگرایی خود بی خبر هستند یا به طور آگاهانه آنها را انکار می کنند.
علت همجنسگرایی نهفته چیست
عوامل زیست شناسی، عوامل محیطی مثل محیط و فرهنگ خانوادگی، سوء استفاده جنسی در دوران کودکی، تجربیات و ضربه های روحی، اختلالات روانی و ... ممکن است موجب شوند فرد تمایل زیادی برای برقراری ارتباط عاطفی و جنسی با همجنس خود داشته باشد. اما چه چیزی موجب می شود فرد دچار همجنس گرایی نهفته شود و از بروز احساسات خود اجتناب کند؟
نظریات متنوعی درباره علل همجنس بازی نهفته وجود دارد و عوامل متعددی ممکن است موجب بروز همجنس گرایی نهفته شوند. از جمله این علل عبارتند از:
فشارهای اجتماعی:
اغلب فرهنگ جوامع به گونه ای است که همجنس گراها اعم از لزبین ها و گی ها از سوی جامعه به طور کامل مورد پذیرش واقع نمی شوند. از این رو بیشتر افراد ترس طرد شدن از جامعه را دارند و سعی میکنند جلوی بروز تمایلات خود را بگیرند.
عدم وجود سیستم های حمایتی:
فقدان سیستم حمایتی کارآمد برای دفاع از حقوق همجنسگراها از دیگر علل همجنس گرایی نهفته است.
ننگین دانستن همجنسگرایی:
بیشتر افراد گی و لز بودن و دگرباشی را نوعی ننگ و کسر شان می دانند. همین عامل موجب می شود تعداد زیادی از افراد نوعی همجنسگرا هراسی داشته باشند و تمایلات خود را به طور آگاهانه سرکوب کنند.
تفاوت در هویت جنسی و اعتقادات مذهبی:
تفاوت در هویت جنسی و اعتقادات مذهبی از دیگر علل همجنس گرایی نهفته است. برخی افراد دچار نوعی تضاد بین اعتقادات مذهبی و هویت جنسی خود می شوند. حتی گاهی ممکن است فرد درگیری درونی داشته باشد.
نحوه برخورد با همجنس گرایی نهفته چیست
همانگونه که گفته شد بیشتر افراد همجنسگرا، لز یا گی به دلیل فرهنگ حاکم بر جامعه، ترس از طرد شدن، اعتقادات مذهبی و ... دچار همجنس بازی نهفته می شوند و سعی در سرکوب احساسات خود دارند. از آنجا که سرکوب احساسات ممکن است آثار مخربی داشته باشد و فشار های عصبی زیادی را به فرد تحمیل کند، نحوه برخورد با همجنسگرایی نهفته حائز اهمیت است.
پذیرش هویت جنسی:
پذیرش هویت و گرایش جنسی اولین قدم در این راستاست. فرد بایستی سعی کند هویت و گرایش جنسی خود را به عنوان یک اقلیت جنسی بپذیرد. در صورتی که فرد در این راستا از حمایت خانواده و دوستان برخوردار باشد، سریعتر خواهد توانست با هویت جنسی خود کنار بیاید.
جلسات روان درمانی حمایت کننده:
سپس فرد همجنسباز نهفته بایستی از یک روانشناس یا فرد متخصص سکس تراپی کمک بگیرد. روان درمانی حمایت کننده در حقیقت روان درمانی ویژه افراد همجنس گرا می باشد که افراد را تشویق می کند تا گرایش جنسی خود را بپذیرند. در حقیقت سعی برای تغییر همجنس گرایی به دگرجنس گرایی بر خلاف اصول این نوع روان درمانی محسوب می شود.
طی جلسات روان درمانی حمایت کننده روان درمانگر درباره ننگ اجتماعی و ... با مراجعین صحبت میکند و سعی میکند به فرد بفهماند گرایش های همجنسگرایانه بیماری محسوب نمی شود. سپس روان درمانگر بدون تلاش برای تغییر هویت و گرایش جنسی مراجعه کننده سعی می کند دلایلی منطقی ارائه دهد تا فرد همجنس گرایی نهفته را کنار بگذارد و هویت جنسی و گرایش همجنس گرایی خود را بپذیرد
کلام آخر
همجنسبازی یک انحراف جنسی محسوب می شود که دلیل آن به صورت قطعی مشخص نشده است و می تواند پیامدها و عوارض نامطلوبی برای فرد و جامعه داشته باشد. در صورتی که فرد همجنس گرا، گرایش جنسی خود را سلیقه نپندارد و برای درمان آن اقدام کند می تواند با انواع روش های درمانی و به خصوص هیپنوتراپی این مشکل خود را برطرف نماید.
تعریف کامل رفتار
انواع رفتار :
رابطه جنسی دهانی
رابطه جنسی مقعدی
رابطه جنسی همراه مشت زدن
فیستینگ
بالاآوردن
اسپنک
ادرار و مدفوع
فحش دادن
تصویر سازی کردن
خوردن منی
فرو بردن دست و پا و ... در بدن
بررسی از منظر اخلاق انسانی
بررسی رفتار از منظر قانون
بررسی رفتار از منظر دین ومذهب
پزشکی
روانپزشکی
روانشناسی
جامعه شناسی وفرهنگ