<link href="/modules/mod_accordeonmenuck/themes/default/css.php?cssid=accordeonck454" rel="stylesheet"/>

 

اختلالات حرکتی عصبی _ رشدی

این اختلال که علت مشخصی ندارد به نظر می رسد نحوه پردازش اطلاعات در مغز و به طور کلی عملکرد مغز باعث ایجاد آنها می شود اختلالات حرکتی یک گروه از این مشکلات هستند که در طبقه اختلالات عصبی _ رشدی در DSM-5 قرار دارند و در کل اختلالات حرکتی عصبی _ رشدی به اختصار اختلالات حرکتی نامیده می‌شوند.

Therapy Pediatric Disability 1

کودکان مبتلا به اختلالات حرکتی فعالیت های حرکتی زندگی روزمره را نمی توانند به آسانی انجام دهند مثلاً بالا پایین پریدن ، پریدن از یک نقطه به نقطه دیگر ، دویدن یا گرفتن توپی که به سوی شان پرتاب شده است . آنها ممکن است نتوانند ابزارهای مختلف را به طرز صحیح در دست بگیرند و مورد استفاده قرار دهند ، بند کفش خود را ببندند یا روی کاغذ یا کامپیوتر چیزی بنویسند .

کودکان مبتلا به اختلالات حرکتی ممکن است بسیار دیرتر از سایر کودکان فعالیتهای مراحل رشدی مختلف را کامل کنند مثلاً نشستن ، چهار دست و پا راه رفتن ،قدم زدن اما مهارت های کلامی آنها بسیار خوب است اختلالات حرکتی در DSM-5 شامل این هاست : اختلال هماهنگی حرکتی رشدی، اختلال حرکت کلیشه ای و اختلالات تیک.

اختلال حرکت کلیشه ای

این اختلال عبارت است از از حرکات تکراری ، ظاهراً انگیزه دار و بی هدف و بی فایده مثل تکان دادن دست به حالت بای بای اما از بالا به پایین ، زدن سر خود به دیوار یا اشیای دیگر ، به جلو و عقب تکان دادن بدن ، بازی کردن با انگشتان یا تکان دادن آنها گاز گرفتن خود یا زدن قسمت های مختلف بدن خود .
این رفتارها می توانند مشکل زا باشند زیرا ممکن است به خود_آسیبی منجر شوند ،بر سلامت عمومی فرد تاثیر منفی بگذارند و دیگران بر فرد برچسب بزنند یادگیری مهارت‌های جدید را مختل کنند و در اجرای مهارت های موجود اختلال ایجاد کنند حرکات کلیشه ای در همه مردم مشاهده می شود اما در افرادی که در محیط های محدود کننده زندگی می کنند یا به علت یک اختلال خاص به محرومیت حسی دچار شده اند بیشتر مشاهده می شود منظور از محیط های محدود کننده معمولاً محیط های بیمارستانی یا سازمانی است که در آنها محرک های اجتماعی و محرک های محیطی به اندازه کافی وجود ندارد .

اختلال هماهنگی مربوط به رشد

این اختلال باعث بروز مشکلات در حرکت کودکان شده و فعالیت روزمره آنان را با اختلال مواجه می کند. اختلال هماهنگی مربوط به رشد یک اختلال مزمن عصبی است و نام کوتاه آن DCD می باشد. در این اختلال کودک مهارت های حرکتی اش متناسب با سنش نیست یا در انجام آنان دچار مشکل است. برخی کودکان در انجام مهارت های حرکتی ظریف، برخی درشت و برخی در هر دو مشکل دارند.

 

Therapy Pediatric Disability 2

ملاک های تشخیصی اختلال هماهنگی مربوط به رشد

فراگیری و اجرای مهارت های حرکتی هماهنگ با توجه به سن زمانی فرد و فرصت برای یادگیری و استفاده از مهارت، به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از حد مورد انتظار است. مشکلات به صورت بی مهارتی یا بی دست و پایی (مثل انداختن چیزها یا برخورد کردن با اشیا) و همین طور کندی و بی دقتی عملکرد مهارت های حرکتی (مانند گرفتن یک شیء، استفاده از قیچی یا قاشق و چنگال، دستخط، دوچرخه سواری، یا شرکت کردن در ورزش ها) آشکار می شود.

کمبود مهارت های حرکتی در ملاک الف، به طور قابل ملاحظه و مداوم در فعالیت های روزانه مناسب برای سن زمانی، اختلال ایجاد می کند (مثل مراقبت از خود و رسیدگی به خود) و بر بازدهی تحصیلی / مدرسه، فعالیت های قبل از شغل و شغلی، اوقات فراغت و بازی تأثیر می گذارد.

شروع نشانه ها در دوره رشد اولیه است.

کمبودهای مهارت های حرکتی با ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) یا اختلال بینایی بهتر توجیه نمی شوند و ناشی از بیماری عصبی که بر حرکت تأثیر می گذارد نیستند (مثل فلج مغزی، نقص تغذیه عضلانی، اختلال تباهشی).

ویژگی های تشخیصی اختلال هماهنگی مربوط به رشد

اختلال هماهنگی مربوط به رشد با ترکیب بالینی سابقه (رشدی و پزشکی)، معاینه بدنی، گزارش مدرسه یا محل کار و ارزیابی فرد با استفاده از آزمون های استاندارد شده ای که از لحاظ روان سنجی دقیق و از لحاظ فرهنگی مناسب باشند، صورت می گیرد. جلوه مهارت های معیوب که به هماهنگی حرکتی نیاز دارند (ملاک الف) باتوجه به سن، تفاوت دارد. کودکان خردسال در رسیدن به نقاط عطف حرکتی (یعنی، نشستن، سینه خیز رفتن، راه رفتن) ممکن است تأخیر داشته باشند، اما خیلی ها نقاط عطف معمول می رسند. همچنین امکان دارد که آنها در پرورش دادن مهارت هایی نظیر عبور کردن از پله ها، رکاب زدن، بستن دکمه های پیراهن، انجام دادن پازلها و استفاده از زیپ تاخیر داشته باشند. حتی در صورتی که این مهارت دست یافته باشد، اجرای حرکت ممکن است ناشیانه، کند یا کمتر و همسالان، دقیق باشد. کودکان بزرگتر و بزرگسالان ممکن است در رابطه با جنبه های حرکتی فعالیت هایی نظیر چیدن پازل ها، ساختن مدل ها، توپ بازی کردن (مخصوصا در تیم ها)، دستخط، تایپ کردن، رانندگی یا انجام دادن مهارت های مراقبت از خود، سرعت آهسته یا بی دقتی نشان دهند.

اختلال هماهنگی مربوط رشد فقط در صورتی تشخیص داده می شود که اختلال در مهارت های حرکتی به طور قابل ملاحظه ای عملکرد فعالیت های روزانه یا مشارکت در آنها را در زندگی خانوادگی، اجتماعی، مدرسه یا جامعه مختل کرده باشد (ملاک ب). نمونه هایی از این فعالیت ها عبارتند از لباس پوشیدن، خوردن غذا با وسایل متناسب با سن و بدون ریخت و پاش، پرداختن به بازی های جسمانی با دیگران، استفاده از ابزارهای خاص در کلاس مانند خط کش و قیچی و شرکت کردن در فعالیت های ورزشی تیمی در مدرسه. نه تنها توانایی انجام دادن این اعمال معیوب است، بلکه کندی محسوس در اجرای آنها رایج است. شایستگی دستخط غالبأ تحت تأثیر قرار می گیرد، در نتیجه بر خوانا بودن و یا سرعت نوشتن و بر پیشرفت تحصیلی تأثیر می گذارد (این تأثیر با تأكيد بر مؤلفه حرکتی مهارت های نوشتاری از مشکل یادگیری خاص متمایز شده است). در بزرگسالان، مهارت های روزانه در آموزش و کار، مخصوصا در آنهایی که سرعت و دقت ضروری هستند، تحت تأثیر مشکلات هماهنگی قرار میگیرند.

ملاک ج اعلام می دارد که شروع نشانه های اختلال هماهنگی مربوط به رشد باید در اوایل دوره رشد باشد. با این حال، اختلال هماهنگی مربوط رشد معمولا قبل از 5 سالگی تشخیص داده نمی شود، زیرا تنوع قابل ملاحظه ای در سن فراگیری تعدادی از مهارت های حرکتی یا فقدان پایداری ارزیابی در اوایل کودکی وجود دارد (برای مثال برخی کودکان عقب افتادگی خود را جبران می کنند یا به این دلیل که ممکن است علت های دیگر تأخیر حرکتی کاملا آشکار نشده باشند.

ملاک د مشخص می کند که تشخیص اختلال حرکتی مربوط به رشد در صورتی داده می شود که مشکلات حرکتی با اختلال بینایی بهتر توجیه نشوند یا ناشی از بیماری عصبی نباشند. بنابراین، معاینه عملکرد بینایی و معاینه عصبی باید در ارزیابی تشخیصی گنجانده شوند. اگر ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی) وجود داشته باشد، مشکلات حرکتی بیش از مشکلات مورد انتظار برای سن عقلی است؛ با این حال، هیچ نقطه برش هوشبهر یا ملاک اختلاف مشخص نشده است. اختلال هماهنگی مربوط به رشد، انواع فرعی مجزا ندارد؛ با این حال، ممکن است افراد عمدتا در مهارت های حرکتی درشت یا مهارت های حرکتی ظریف، از جمله مهارت های دستخط معیوب باشد. اصطلاحات دیگری که برای توصیف اختلال هماهنگی مربوط رشد به کار رفته اند عبارتند از کنش پریشی کودکی، اختلال رشدی خاص عملکرد حرکتی و نشانگان بی دست و پای کودک.

Therapy Pediatric Disability 3

ویژگی های مرتبط با تشخیص اختلال هماهنگی مربوط به رشد 

برخی از کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی مربوط به رشد، فعالیت حرکتی دیگری (معمولا متوقف شده)، نظیر حرکات کره مانند (دایره الرقص مانند) یا حرکات حمایت نشده دست و پا یا آینه ای نشان می دهند. به این حرکات «اضافی» به جای نابهنجاری های عصبی، با عنوان نا پختگی های عصبی۔ رشدی با علایم ملایم عصبی اشاره شده است. در نوشته های جاری و کاربست بالینی، نقش آنها در تشخیص هنوز معلوم نیست و به ارزیابی بیشتر نیاز دارند.

شیوع اختلال هماهنگی مربوط به رشد

شیوع اختلال هماهنگی مربوط به رشد در کودکان ۵ تا ۱۱ ساله ۵ تا ۶ درصد است (در کودکان ۷ ساله ۱/۸ درصد مبتلا به اختلال هماهنگی مربوط به رشد شدید و ۳ درصد مبتلا به اختلال هماهنگی مربوط به رشد احتمالی تشخیص داده می شوند). پسرها بیشتر از دخترها به این اختلال مبتلا می شوند، به طوری که نسبت پسر: دختر بین 2:1 و 7:1 است.

شکل گیری و روند اختلال هماهنگی مربوط به رشد

روند اختلال هماهنگی مربوط به رشد متغیر است، اما حداقل در پیگیری ا ساله ثابت می ماند. گرچه امکان دارد در بلندمدت بهبودی وجود داشته باشد، اما مشکلات مربوط به حرکات هماهنگ تا نوجوانی در ۵۰ تا ۷۰ درصد کودکان برآورد شده است. شروع به هنگام اوایل کودکی است. نقاط عطف حرکتی تأخیر شده می توانند اولین علایم باشند یا این اختلال برای اولین بار زمانی تشخیص داده می شود که کودک سعی کند تکالیفی مانند نگهداشتن چاقو و چنگال، بستن دکمه های لباس یا توپ بازی را انجام دهد. در اواسط کودکی، در رابطه با جنبه های حرکتی چیدن پازل ها، ساختن مدل های توپ بازی و دستخط و همین طور منظم کردن متعلقات، در مواقعی که متوالی کردن و هماهنگی حرکتی ضرورت دارند، مشکلات وجود دارد. در اوایل بزرگسالی، در رابطه با یادگیری تکالیف جدیدی که مستلزم مهارت های حرکتی پیچیده / خودکار هستند، از جمله رانندگی و استفاده از ابزارها، مشکلاتی وجود دارد. ناتوانی در یادداشت برداری و نوشتن سریع می تواند بر عملکرد در محل کار تأثیر بگذارد. وقوع همزمان با اختلالات دیگر تأثیر بیشتری بر جلوه، روند، و پیامد دارد.

عوامل خطر و پیش آگهی  اختلال هماهنگی مربوط به رشد

محیطی

اختلال هماهنگی مربوط به رشد بعد از قرار گرفتن پیش از تولد در معرض الكل و در کودکان زودرس و آنهایی که به هنگام تولد کم وزن هستند، شایع تر است.

 ژنتیکی و فیزیولوژیکی

اختلالات در فرایندهای اساسی عصبی - رشدی - مخصوصا در مهارت دیداری - حرکتی ، هم در ادراک دیداری - حرکتی هم ذهنی کردن فضایی - یافت شده که بر توانایی سازگار شدن حرکتی سریع هنگامی که دشواری حرکات لازم افزایش می یابد، تأثیر می گذارند. گژ کاری مغزی مطرح شده است، اما مبنای عصبی اختلال هماهنگی مربوط به رشد، همچنان نامعلوم است خاطر وقوع همزمان اختلال هماهنگی مربوط به رشد با اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی ADHD ، ناتوانی های یادگیری خاص و اختلال طیف اوتیسم، تأثیر ژنتیکی مشترک مطرح شده است. با این حال وقوع همزمان با ثبات در دو قلوها فقط در موارد شدید آشکار می شود.

موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

اختلال هماهنگی مربوط به رشد در فرهنگ ها، نژادها و موقعیت های اجتماعی - اقتصادی مختلف روی می دهد. بنا بر تعریف، «فعالیت های زندگی روزمره» دلالت دارد بر اینکه تفاوت های فرهنگی، ایجاب می کنند موقعیتی که کودک در آن زندگی می کند و اینکه آیا فرصت های مناسبی برای یادگرفتن و تمرین کردن این گونه فعالیت ها داشته است، در نظر گرفته شود.

پیامدهای کارکردی اختلال هماهنگی مربوط به رشد

اختلال هماهنگی مربوط به رشد به عملکرد معیوب در فعالیت های زندگی روزمره منجر می شود (ملاک ب) و این اختلال با بیماری هایی که به طور همزمان روی می دهند، افزایش می یابد. پیامدهای اختلال هماهنگی مربوط به رشد عبارتند از: کاهش مشارکت در بازی تیمی و ورزش ها؛ عزت نفس و احساس ارزشمندی پایین؛ مشکلات هیجانی و رفتاری؛ پیشرفت تحصیلی معیوب؛ برازندگی جسمانی نامناسب، و کاهش فعالیت بدنی و چاقی.

تشخیص افتراقی اختلال هماهنگی مربوط به رشد

  اختلالات حرکتی ناشی از بیماری جسمانی دیگر

مشکلات هماهنگی می توانند با اختلال کارکرد بینایی و اختلالات عصبی خاص (مثل فلج مغزی، ضایعات پیش رونده مخچه، اختلالات عصبی - عضلانی) ارتباط داشته باشند. در چنین مواردی، یافته های بیشتری در معاینه عصبی وجود دارند.

 ناتوانی عقلانی (اختلال عقلانی رشدی)

اگر ناتوانی عقلانی وجود داشته باشد، مهارت های حرکتی ممکن است هماهنگ با ناتوانی های عقلانی معیوب باشند. با این حال، اگر مشکلات حرکتی بیشتر از باشند که بتوانند با ناتوانی عقلانی توجیه شوند و ملاک های اختلال هماهنگی مربوط به رشد برآورده شده باشند، در این صورت اختلال هماهنگی مربوط به رشد نیز می تواند تشخیص داده شود.

 اختلال کاستی توجه بیش فعالی

افراد مبتلا به ADHD ممکن است زمین بخورند، با اشیا برخورد کنند، یا چیزها را بیندازند. برای معلوم کردن اینکه آیا بی کفایتی حرکتی ناشی از حواسپرتی و تكانشگری است و نه اختلال هماهنگی مربوط به رشد، مشاهده دقیق در موقعیت های مختلف ضرورت دارد. اگر ملاک های ADHD و اختلال هماهنگی مربوط به رشد برآورده شده باشند، هر دو تشخیص می توانند داده شوند.

اختلال طیف اوتیسم

افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ممکن است علاقه نداشته باشند در تکلیفی که به مهارت های هماهنگی پیچیده نیاز دارند مثل توپ بازی، شرکت کنند که بر عملکرد آزمون تأثیر خواهد گذاشت، اما شایستگی حرکتی اساسی را منعکس نمی کند. وقوع همزمان اختلال هماهنگی مربوط به رشد و اختلال طیف اوتیسم رایج است. اگر ملاک های هر دو اختلال برآورده شده باشند، هر دو تشخیص می توانند داده شوند.

نشانگان بیش تحرکی مفصل

افراد مبتلا به مجموعه نشانگانی که موجب قابلیت کشش بیشتر مفاصل می شوند (که در معاینه بدنی معلوم می شود؛ اغلب با شکایت درد) ممکن است نشانه های مشابه با نشانه های اختلال هماهنگی مربوط به رشد را آشکار سازند.

همزمانی اختلالات

اختلالاتی که معمولا با اختلال هماهنگی مربوط به رشد روی می دهند عبارتند از: اختلال گفتار و زبان، اختلال یادگیری خاص (مخصوصا خواندن و نوشتن)؛ مشکلات بی توجهی، از جمله ADHD (رایج ترین بیماری همزمان با وقوع همزمان تقریبا ۵۰ درصد)؛ اختلال طیف اوتیسم؛ مشکلات رفتار اخلالگر و هیجانی و نشانگان بیش تحرکی مفصل. مجموعه های متفاوت وقوع همزمان ممکن است وجود داشته باشند (مثل مجموعه با اختلالات شدید خواندن، مشکلات حرکتی ظریف و مشکلات دستخط؛ مجموعه دیگر با کنترل حرکتی معیوب و برنامه ریزی حرکتی). وجود اختلالات دیگر، اختلال هماهنگی مربوط به رشد را منتفی نمی سازد، بلکه آزمون کردن را دشوارتر می کند و ممکن است به طور مستقل در اجرای فعالیت های زندگی روزمره اختلال ایجاد کند، بنابراین، برای نسبت دادن اختلال به مهارت های حرکتی، قضاوت آزماینده لازم است.

 

 

 

اختلال حرکات قالبی

برخی والدین به مراکز مشاوره و روانشناسی مراجعه می کنند و از یک سری از رفتارهای قالبی و تکراری کودکشان شکایت می کنند.برخی از این کودکان دارای اختلالی به نام اختلال حرکت قالبی هستند.

نشانه های اختلال حرکت قالبی

تعریف

حرکات قالبی عبارت است از حرکات تکراری و بی هدف و فایده،مثل تکان دادن سر به دیوار یا اشیای دیگر،حرکت دادن بدن به جلو و عقب.این رفتارها می توانند باعث صدمه یا جراحت واردن کردن به خود شوند .سلامت فرد را مختل سازند مانع اجرای مهارت های موجود شوند و یادگیری مهارت های جدید را مختل سازند.

نشانه ها

رفتار حرکتی تکراری،ظاهرا برانگیخته شده و به ظاهر بی هدف(مثل تکان دادن سر یا دست،تکان دادن بدن،سرکوبش،گازگرفتن خود،ضربه زدن به بدن خویش).

رفتار حرکتی تکراری در فعالیت های اجتماعی،تحصیلی و فعالیت های دیگر اختلال ایجاد می کند و ممکن است به صدمه دیدن خود منجر شود.

شروع این حرکات،در دوره ی رشد اولیه است.

رفتارحرکتی تکراری ناشی از تاثیرات فیزیولوژیکی مواد یا بیماری عصبی نیست و با اختلال عصبی-رشدی یا روانی دیگر(مثل وسواس موکنی{اختلال موکنی}،اختلال وسواس فکری-عملی)بهتر توجیه نمی شود.

رفتارهای صدمه زدن به خود از نظر شدت،ابعاد مختلفی دارد،از جمله فروانی،تاثیر برعملکرد انطباقی و شدت آسیب بدنی(از خون مردگی یا التهاب پوست خفیف ناشی از کوبیدن دست به بدن،تا بریدگی هایا قطع انگشتان).

همه ی افراد دچار اختلال حرکت قالبی، یک الگوی رفتاری شبیه به هم از خود نشان نمی دهند و هرکدام رفتار خاصی از خودشان نشان می دهند.نمونه های حرکت قالبی بدون صدمه زدن،عبارت اند از تکان دادن بدن،تکان خوردن دست دوطرفه یا حرکات چرخشی دست،حرکت دادن انگشتان جلوی صورت،تکان دادن بازوها و تکان دادن سر ولی به این حرکات محدود نمی شوند.

نمونه های رفتاری صدمه زدن به خود عبارت اند از کوبیدن سرمکرر،سیلی زدن به صورت،سیخ زدن به چشم و گاز گرفتن دست ها، لب ها یا قسمت های دیگر بدن.

حرکات قالبی ممکن است روزی چندبار رخ دهند و از چندثانیه تا چند دقیقه و بیشتر ادامه یابند.فراوانی رفتار هم می تواند ازچندبار وقوع در یک روز تا چندهفته فاصله بین رویدادها تفاوت داشته باشد.این رفتارها بسته به موقعیت تفاوت دارند و زمانی روی می دهند که فرد مشغول فعالیت های دیگر،برانگیخته، تحت فشار،خسته یا کسل باشد.

شیوع

حرکات قالبی ساده مثل(تکان خوردن) در کودکان خردسال که به طورعادی رشد می کنند رایج هستند.حرکات قالبی پیچیده خیلی کمتر شایع هستند(تقریبا به میزان 3 تا 4 درصد روی می دهند).بین از 4 تا 16 درصد افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی (اختلال عقلی رشدی) به رفتار قالبی و صدمه زدن به خود می پردازند.این خطر در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی شدید،بیشتر است.

شکل گیری و روند

حرکات قالبی معمولا ظرف سه سال اول زندگی شروع می شود.حرکات قالبی ساده در طفولیت رایج هستند.در کودکانی که حرکات قالبی پیچیده را پرورش می دهند،تقریبا 80 درصد،نشانه ها را قبل از 24 ماهگی،12 درصد بین 24 و 35 ماهگی،و 8 درصد در 36 ماهگی یا بالاتر آشکار می سازند.در اغلب کودکانی که به طور عادی رشد می کنند،این حرکات با گذشت زمان برطرف شده یا می توانند متوقف شوند.در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی،رفتارهای قالبی صدمه زدن به خود ممکن است به مدت چندسال ادامه یابند.

عوامل تاثیرگذار

محیطی

انزوای اجتماعی عامل خطری برای تحریک خود است که امکان دارد به صورت حرکات قالبی همراه با صدمه زدن مکرر به خود پیشرفت کند.استرس محیطی نیز می تواند آغازگر رفتار قالبی باشد.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی

حرکات قالبی در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی متوسط تا شدید رایج تر است.

فرهنگ

اختلال حرکت قالبی همراه یا بدون صدمه زدن به خود،در تمام نژادها و فرهنگ ها روی می دهد.نگرش های فرهنگی نسبت به رفتارهای غیرعادی،می توانند منجر به تعویق افتادن تشخیص شوند.تحمل و نگرش های فرهنگی کلی نسبت به حرکت قالبی تفاوت دارند و باید در نظر گرفته شوند.

اختلال حرکات قالبی این اختلال ها نیست!

رشد عادی

حرکات قالبی ساده در طفولیت و اوایل کودکی رایج هستند.

اختلال طیف اوتیسم

حرکات قالبی ممکن است بیانگر نشانه ی اختلال طیف اوتیسم باشند و زمانی باید در نظر گرفته شوند که حرکات و رفتارهای تکراری مورد ارزیابی قرار می گیرند.کمبودهای ارتباط اجتماعی و رفتار متقابل که در اختلال طیف اوتیسم آشکار می شوند،عموما در اختلال حرکت قالبی وجود ندارند.اختلال حرکت قالبی فقط زمانی تشخیص داده می شود که صدمه رساندن به خود وجود داشته باشد.

معیار های تشخیص اختلال حرکات قالبی در DSM5

1- فرد حرکاتی انجام می دهد که به نظر می رسد مجبور به انجام آن است اما کاربرد و هدف خاصی ندارد. حرکات دست، تکان دادن سر یا حتی گاز گرفتن دست، از این نوع حرکات می باشد.

2- رفتار حرکتی در فعالیت های تحصیلی، اجتماعی و سایر فعالیت های زندگی فرد تداخل ایجاد می کند و امکان دارد در اثر آن فرد به خود آسیب وارد کند.

3- نشانه های اختلال حرکات قالبی در خردسالی و اوایل کودکی آغاز و بروز پیدا می کند.

4- حرکت قالبی یا کلیشه ای فرد را نمی توان به تاثیر فیزیولوژیک نسبت داد و یک اختلال عصبی-رشدی یا اختلال روانشناختی دیگر مثل: اختلال مو-کندن، اختلال وسواسی-اجباری، توضیح بهتری برای آن نیست.

شدت اختلال حرکات قالبی

خفیف:

نشانه های با تحریکات حسی یا پرت شدن حواس، به راحتی متوقف می شود.

متوسط:

نشانه ها به اقدامات حفاظتی آشکار و تغییر رفتاری نیاز دارند.

شدید:

برای پیشگیری از صدمه جدی، نظارت مداوم و اقدامات حفاظتی ضرورت دارند.

هر فرد به گونه خاص خود نشانه های اختلال حرکات قالبی را بروز می دهد. که برخی از آنان صدمه زننده و برخی بدون صدمه است. از نمونه رفتار صدمه زننده می توان به حرکاتی همچون: کوبیدن سر به دیوار، سیلی زدن به صورت، گاز گرفتن دست یا لب و سیخ زدن به چشم اشاره نمود که سیخ زدن به چشم بیشتر در کودکانی که به اختلال بینایی دچار هستند دیده می شود. از نمونه رفتارهای بدون صدمه می توان به حرکاتی همچون: تکان دادن دست ها، تمان دادن بدن، حرکات چرخشی دست یا انگشت در مقابل صورت، تکان دادن سر و بازو اشاره کرد.

با این که در معیار های 1 اختلال حرکات قالبی ایجاب می کند که این حرکات بی هدف باشند اما ممکن است برخی از حرکات قالبی برای ایجاد پاسخی خاص باشند.

حرکات قالبی ممکن است روزی چند بار روی دهند، و از چند ثانیه تا چند دقیقه یا بیشتر ادامه داشته باشد. فراوانی می تواند از چند بار وقوع در یک روز تا چند هفته فاصله بین رویداد ها، تفاوت داشته باشد. این رفتار ها بسته به موقعیت تفاوت دارند، و زمانی روی می دهند که فرد مشغول فعالیت های دیگر، برانگیخته، تحت فشار، خسته، یا کسل باشد.

روند اختلال حرکت قالبی

اختلال حرکات قالبی معمولاً در ۳ سال اول زندگی کودک خود را نشان می دهند. حرکات قالبی در دوره طفولیت هر کسی وجود دارد و احتمالا در یادگیری مهارت های حرکتی نقش اساسی دارد. در اکثر کودکانی که دارای روند معمول رشد هستند این حرکات با گذشت زمان از بین می روند و یا متوقف می شوند.

اما برخی از کودکان حرکات قالبی پیچیده را از خود نشان می دهد که درصد زیادی از این حرکات قبل از دو سالگی و بقیه را بعد از دو سالگی نشان می دهند. به صورت کلی شروع حرکات قالبی پیچیده، ممکن است در اوایل کودکی و  یا بعدا در دوره رشد اتفاق بیفتد. حرکات قالبی در همه مردم مشاهده می شود اما در افرادی که در محیط های محدود کننده زندگی می کنند یا به علت یک اختلال خاص به محرومیت حسی دچار هستند، بیشتر مشاهده می شود.

همچنین در این افراد رفتارهای کلیشه ای با شدت بیشتری نمایش داده می شود و احتمال این که این افراد به خود آسیب بزنند بیشتر است. به نظر می رسد که حرکات قالبی باعث می شود که افراد دارای سابقه محرومیت حسی آرام بگیرند، از برانگیختگی آنها کاسته شود و حتی لذت ببرند.

دلایل بروز اختلال حرکت قالبی چیست؟

ژنتیکی و فیزیولوژیکی:

عملکرد شناختی پایین تر با خطر بیشتر برای رفتارهای قالبی و پاسخ ضعیف تر به مداخله ها ارتباط دارد. حرکات قالبی در افراد مبتلا به ناتوانی عقلانی متوسط تا شدید، رایج تر است که به خاطر نشانگان خاص (مثل نشانگان رت) یا عامل محیطی (مثل محیطی که تحریک نسبتاً ناکافی دارد) به نظر می رسد که بیشتر در معرض خطر حرکات قالبی باشند. رفتارهای مکرر صدمه زدن به خود می توانند تیپ پایداری رفتاری در مجموعه نشانگان نوروژنتیک باشند.

محیطی:

انزوای اجتماعی عامل خطری برای تحریک خود است که امکان دارد به صورت حرکات قالبی همراه با صدمه زدن مکرر به خود، پیشرفت کند. استرس محیطی نیز می تواند آغازگر رفتار قالبی و بروز اختلال حرکت قالبی باشد. ممکن است ترس، حالت فیزیولوژیکی را تغییر دهد و به افزایش فراوانی رفتارهای قالبی منجر شود.

درمان اختلال حرکات قالبی

در درمان اختلال حرکات قالبی متخصصان سلامت روان بیش از هر چیز بر مهارت کنترل استرس تاکید می‌ کنند، و سعی می کنند به افرادی که دچار اختلال حرکات قالبی هستند، کنترل استرس و اضطراب را آموزش دهند، چرا که این مشکل در اثر استرس و تنش‌ های محیطی بیشتر بروز پیدا می‌کند و شدت بیشتری خواهد داشت.

رویکرد اصلی روان‌درمانگران برای بهبود علائم این اختلال، رفتار درمانی است. چرا که اکثر مبتلایان به این مشکل از کم‌توانی‌ های ذهنی رنج می ‌برند. در نتیجه به درمان ‌های شناختی که نیازمند بهره هوشی بالاتری است جواب نمی‌ دهند. دارو درمانی نیز یکی دیگر از پیشنهادات متخصصین روانشناس است. در کنار جلسات مشاوره می تواند به روند بهبود این افراد کمک کند. روانپزشکان معمولا از دارو های ضد افسردگی و آنتی سایکوتیک برای ایجاد آرامش و کنترل حرکات افراد مبتلا به اختلالات حرکات قالبی استفاده می کنند.

 

رفتار درمانی

به علت این که اکثر حرکات قالبی به طور مستمر تقویت شده اند دراین روش سعی می شود این رفتارها تقویت نشوند و درعوض سایر رفتارهای مناسب جایگزین و تقویت شوند.

دارودرمانی

داروهای SSRI نشان داده اند که در درمان اختلالات حرکت قالبی تا اندازه ای موثر واقع می شوند.از داروهای آنتی سایکوتیک نیز استفاده می کنند.اما شواهد نشان می دهد که این داروها اثرکمی و عوارض جانبی زیادی دارند.

 

 

 

 

اختلالات تیک

اختلال تیک یک بیماری روانشناختی است که در آن فرد دارای حرکت یا آواهای ناموزون و سریع است. این حرکت نابهنجار ممکن است با بیماری های دیگری همراه باشد. همچنین تیک ها دارای انواع مختلفی هستند و خوشبختانه قابل درمان می باشند.

ملاک های تشخیصی اختلالات تیک

توجه

تیک، جنبش حرکتی یا آواگری ناگهانی، سریع، عودکننده و ناموزون است.

اختلال توره

تیک های حرکتی متعدد و یک یا چند تیک آوایی برخی اوقات در طول بیماری وجود دارند، هرچند که نه لزوما به طور همزمان

ممکن است تیک ها از نظر فراوانی افزایش و کاهش داشته باشند، ولی به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک، ادامه یافته اند.

شروع قبل از ۱۸ سالگی است.

این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل کوکائین) یا بیماری جسمانی دیگر نیست. (مثل بیماری هانتینگتون، التهاب مغز پس از ویروس).

اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن)

تیک های حرکتی یا آوایی تکی یا متعدد در طول بیماری وجود دارند، اما نه هر دو تیک حرکتی و آوایی.

تیک ها ممکن است از نظر فراوانی افزایش و کاهش داشته باشند، ولی به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک ادامه داشته اند.

شروع قبل از ۱۸ سالگی است.

این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل کوکائین) یا بیماری جسمانی دیگر نیست. (مثل بیماری هانتینگتون، التهاب مغز پس از ویروس).

ملاک ها هرگز برای اختلال توره برآورده نشده اند.

مشخص کنید اگر:

 فقط همراه با تیک های حرکتی

فقط همراه با تیک های آوایی

اختلال تیک موقتی

تیک های حرکتی و یا آوایی تکی یا متعدد.

تیک ها به مدت حداقل ۱ سال از شروع اولین تیک وجود داشته اند.

شروع قبل از ۱۸ سالگی است.

این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل کوکائین) یا بیماری جسمانی دیگر نیست. (مثل بیماری هانتینگتون، التهاب مغز پس از ویروس).

ملاک ها هرگز برای اختلال توره یا اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن) برآورده نشده اند.

شاخص ها:

برای اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن) تنها شاخص «فقط تیک های حرکتی» یا «فقط تیک های آوایی» لازم است.

ویژگی های تشخیصی اختلالات تیک

اختلالات تیک چهار طبقه تشخیصی را تشکیل می دهند:

اختلال توره، اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن)، اختلال تیک موقتی و اختلالات تیک مشخص و نامشخص دیگر. تشخیص برای هرگونه اختلال تیک بر وجود تیک های حرکتی و یا آوایی (ملاک الف)، مدت نشانه های تیک (ملاک ب)، سن شروع (ملاک ج) و فقدان هرگونه علت شناخته شده، مانند بیماری جسمانی دیگر یا مصرف مواد (ملاک د) استوار است. اختلالات تیک ترتیب سلسله مراتبی دارند (یعنی، اختلال توره، به دنبال آن اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن)، پس از آن اختلال تیک موقتی، در پی آن اختلال تیک مشخص و نامشخص دیگر)، به طوری که وقتی اختلال تیک در یک سطح از سلسله مراتب تشخیص داده شده باشد، تشخیص پایین تر در سلسله مراتب نمی تواند داده شود (ملاک ه).

تیک ها جنبش های حرکتی یا آواگری های ناگهانی، سریع، عودکننده و ناموزون هستند. امکان دارد فردی در طول زمان، نشانه های تیک مختلفی داشته باشد، اما در هر مقطعی از زمان، خزانه تیک به صورت مشخص عود می کند. گرچه تیک ها می توانند تقریبا هر گروه عضلانی یا آواگری را در بر گیرند، ولی برخی نشانه های تیک، مانند پلک زدن یا صاف کردن گلو، در جمعیت های بیمار شایع هستند. تیک ها عموما به صورت غیرارادی تجربه می شوند، ولی می توانند برای مدت زمان های مختلف به صورت ارادی متوقف شوند.

تیک ها می توانند ساده یا پیچیده باشند. تیک های حرکتی ساده کوتاه مدت هستند (یعنی، چند دهم ثانیه) و می توانند پلک زدن، بالا انداختن شانه و کشیدن دست و پا را در بر گیرند. تیک های آوایی ساده، صاف کردن گلو، فين فين کردن و خرخر کردن در اثر انقباض دیافراگم یا عضلات حلق را شامل می شوند. تیک های حرکتی پیچیده طولانی مدت تر هستند (یعنی، چند ثانیه) و اغلب ترکیبی از تیک های ساده مانند چرخاندن سر و بالا انداختن شانه به طور همزمان را در بر می گیرند. تیک های پیچیده می توانند به صورت هدفمند ظاهر شوند، مانند وضع اندامی سکسی یا زشت تیک مانند (مستهجن کرداری) یا تقلید تیک مانند از حرکات فردی دیگر  پژواک کرداری). همچنین، تیک های آوایی پیچیده، تکرار کردن صداها با کلمات خود فرد (مکررگویی)، تکرار کردن آخرین کلمه یا عبارت شنیده شده (پژواک گویی)، یا بر زبان آوردن کلماتی که از لحاظ اجتماعی پسندیده نیستند، از جمله حرف های زشت یا بدگویی های قومی، نژادی یا مذهبی (بد دهنی) را شامل می شوند. مهم این است که بد دهنی، فریاد کشیدن ناگهانی یا غرغر کردن است و فاقد گفتار نامناسب مشابهی است که در تعامل های انسان مشاهده می شود.

وجود تیک های حرکتی و/ یا آوایی در بین چهار اختلال تیک تفاوت دارد (ملاک الف). در اختلال توره، هر دو تیک حرکتی و آوایی باید وجود داشته باشند، در حالی که در اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن)، فقط تیک های حرکتی یا فقط آوایی وجود دارند. در اختلال تیک موقتی، تیک های حرکتی و/ یا آوایی می توانند وجود داشته باشند. در اختلال های تیک مشخص یا نامشخص دیگر، نشانه های اختلال حرکت، به عنوان تیک بهتر مشخص می شوند، اما از نظر جلوه یا سن شروع نامتعارف هستند یا سبب شناسی شناخته شده ای دارند.

ملاک مدت دست کم ۱ سال (ملاک ب) تضمین می کند افرادی که مبتلا به اختلال توره یا اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن) تشخیص داده شده اند، نشانه های مداوم داشته اند. شدت تیک ها افزایش و کاهش می یابد و امکان دارد برخی افراد به مدت چند هفته یا چند ماه دوره های بدون تیک داشته باشند؛ با این حال، فردی که نشانه های تیک را به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک داشته است، صرف نظر از مدت دوره های بدون تیک، مبتلا به نشانه های مداوم محسوب می شود.

برای فرد مبتلا به تیک حرکتی و یا آوایی کمتر از ۱ سال از شروع اولین تیک، تشخیص اختلال تیک موقتی می تواند در نظر گرفته شود. برای اختلالات تیک مشخص و نامشخص دیگر، مدت مشخصی وجود ندارد. شروع تیک ها باید قبل از ۱۸ سالگی باشد (ملاک ج). اختلالات تیک معمولا در دوره پیش از بلوغ شروع می شوند، به طوری که میانگین سنی هنگام شروع بین ۴ تا ۶ سال است و وقوع شروع تازه اختلالات تیک در افراد ده تا بیست ساله، کاهش می یابد. شروع تازه نشانه های تیک در بزرگسالان بسیار نادر است و اغلب با قرار گرفتن در معرض مواد مخدر ارتباط دارد (مثل مصرف بیش از اندازه کوکائین) یا ناشی از صدمه دستگاه عصبی مرکزی است (مثل التهاب پس از ویروس). گرچه  شروع تیک در نوجوانان و بزرگسالان شایع نیست، اما بعید نیست که نوجوانان و بزرگسالان برای ارزیابی تشخیص اولیه مراجعه کنند و هنگامی که به دقت ارزیابی می شوند، معلوم می شود که سابقه نشان های خفیف تر دارند که به دوران کودکی برمی گردد. شروع تازه حرکات نابهنجار که از تیک های خارج از دامنه حسی معمول حکایت دارند، باید به ارزیابی برای اختلالات حرکتی دیگر یا سبب شناسی های خاص منجر شود.

نشانه های تیک نمی توانند ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد یا بیماری جسمانی دیگر باشند. (ملاک د). در صورتی که شواهد نیرومندی از سابقه، معاینه بدنی و یا نتایج آزمایشگاه وجود داشته باشد که از علت قابل قبول، نزدیک و احتمالی برای اختلال تیک خبر بدهد، باید از تشخیص اختلال تیک مشخص دیگر استفاده شود.

داشتن ملاک های تشخیصی که قبلا برای اختلال توره برآورده شده اند، تشخیص احتمالی اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن) را منتفی می سازد (ملاک ه). همچنین، اختلال تیک حرکت یا آوایی مداوم (مزمن) که قبلا تشخیص داده شده است، تشخیص اختلال تیک موقتی یا اختلال تیک مشخص یا نامشخص دیگر را منتفی می کند (ملاک ه).

شیوع اختلالات تیک

تیک ها در کودکی شایع اند، اما در اغلب موارد موقتی هستند. شيوع برآورد شده اختلال توره از ۳ تا ۸ نفر در ۱۰۰۰ کودک دبستانی گسترش دارد. معمولا پسرها بیشتر از دخترها مبتلا می شوند، به طوری که این نسبت از ۲:۱ تا  4:1 تفاوت دارد. زمینه یابی ملی در ایالات متحده، میزان شیوع ۳ در ۱۰۰۰ نفر را در موارد بالینی مشخص شده برآورد کرده است. فراوانی موارد مشخص شده در بین آمریکایی های آفریقایی تبار و آمریکایی های سفید پوست پایین تر بود، که امکان دارد با تفاوت هایی در دسترسی به مراقبت ارتباط داشته باشد.

شکل گیری و روند اختلالات تیک

شروع تیک ها معمولا بین ۴ تا ۶ سالگی است. اوج شدت بین ۱۰ تا ۱۲ سالگی روی می دهد، به طوری که در نوجوانی شدت آن کاهش می یابد. خیلی از بزرگسالان مبتلا به اختلالات تیک، کاهش نشانه ها را تجربه می کنند. درصد کمی از افراد در بزرگسالی همواره نشانه های شدید یا بدتر خواهند داشت.

نشانه های تیک در تمام گروه های سنی و در طول عمر به صورت مشابه آشکار می شوند. تیکها از نظر شدت، افزایش و کاهش می یابند و با گذشت زمان در گروههای عضلانی و آواگری هایی که تحت تأثیر قرار گرفته اند، تغییر می کنند. وقتی کودکان بزرگتر می شوند، از ارتباط تیک های خود با میل هشداردهنده - احساس بدنی که قبل از تیک واقع می شود و کاهش احساس تنش به دنبال ابراز تیک، خبر می دهند. تیک های مرتبط با میل هشدار دهنده ممکن است به صورت نه کاملا «غیرارادی» تجربه شوند، از این نظر که می توان در برابر میل شدید و تیک مقاومت کرد. همچنین امکان دارد که فرد احساس کند نیاز دارد تیک را به شیوه ای خاص انجام دهد یا آن را تکرار کند تا به این احساس دست یابد که تیک«کاملا درست» انجام شده است.

وقتی افراد سن خطر برای انواع بیماری های همزمان را گذرانده باشند، آسیب پذیری در برابر دچار شدن به بیماری هایی که به طور همزمان روی می دهند، تغییر می کند. برای مثال، کودکان پیش از بلوغ مبتلا به اختلالات تیک، بیشتر از نوجوانان و بزرگسالان احتمال دارد که به اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی (ADHD)، اختلال وسواس فکری - عملی OCD) و اختلال اضطراب جدایی دچار شوند، و نوجوانان و بزرگسالان بیشتر احتمال دارد که شروع تازه اختلال افسردگی اساسی، اختلال مصرف مواد، یا اختلال دو قطبی را تجربه کنند.

عوامل خطر و پیش آگهی اختلالات تیک

خلق و خویی

تیک ها با اضطراب، برانگیختگی و خستگی بدتر می شوند و هنگام فعالیت های آرام و متمرکز، بهتر هستند. افراد هنگامی که مشغول انجام دادن تکالیف درسی یا کارهایی در خانه هستند در مقایسه با زمانی که در خانه بعد از مدرسه یا هنگام شب استراحت می کنند، تیک های کمتری دارند. رویدادهای استرس زا / تحریک کننده (مثل امتحان دادن، شرکت کردن در فعالیت های تحریک کننده) اغلب تیک ها را بدتر می کنند.

محیطی

تیک ها با اضطراب، برانگیختگی و خستگی بدتر می شوند و هنگام فعالیت های آرام و متمرکز، بهتر هستند. افراد هنگامی که مشغول انجام دادن تکالیف درسی یا کارهایی در خانه هستند در مقایسه با زمانی که در خانه بعد از مدرسه یا هنگام شب استراحت می کنند، تیک های کمتری دارند. رویدادهای استرس زا / تحریک کننده (مثل امتحان دادن، شرکت کردن در فعالیت های تحریک کننده) اغلب تیک ها را بدتر می کنند.

 ژنتیکی و فیزیولوژیکی

عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی بر ابراز و شدت نشانه تیک تأثیر می گذارند. آلل های (ژنهای ناهمسان مجاور) خطر مهم برای اختلال توره و گونه های ژنتیکی نادر در خانواده های مبتلا به اختلالات تیک شناسایی شده اند. عوارض زایمان، سن بالای مادر، وزن کم به هنگام تولد و سیگار کشیدن مادر در مدت حاملگی، با شدت بدتر تیک ارتباط دارند.

 موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ

به نظر نمی رسد که اختلالات تیک از نظر ویژگی های بالینی، روند یا سبب شناسی بسته به نژاد، قومیت و فرهنگ تفاوت داشته باشند. با این حال، نژاد، قومیت، و فرهنگ می توانند بر اینکه چگونه اختلالات تیک در خانواده و جامعه درک و مدیریت شوند، تأثیر داشته باشند، همچنین بر الگوهای کمک خواهی و گزینه های درمان تأثیر بگذارند.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

به نظر نمی رسد که اختلالات تیک از نظر ویژگی های بالینی، روند یا سبب شناسی بسته به نژاد، قومیت و فرهنگ تفاوت داشته باشند. با این حال، نژاد، قومیت و فرهنگ می توانند بر اینکه چگونه اختلالات تیک در خانواده و جامعه درک و مدیریت شوند، تأثیر داشته باشند، همچنین بر الگوهای کمک خواهی و گزینه های درمان تأثیر بگذارند.

پیامدهای کارکردی اختلالات تیک

خیلی از افراد مبتلا به تیک خفیف تا متوسط، دچار ناراحتی یا اختلال در عملکرد نمی شوند و ممکن است حتی از تیک های خود آگاه نباشند. افراد مبتلا به نشانه های شدیدتر، عموما اختلال بیشتری در زندگی روزمره دارند، اما حتی افراد مبتلا به اختلالات تیک متوسط یا شدید ممکن است عملکرد خوبی داشته باشند. وجود بیماری همزمان، مانند ADHD یا OCD، می تواند تاثیر بیشتری بر عملکرد داشته باشد. تیک ها به ندرت عملکرد در فعالیت های روزمره را مختل می کنند و به انزوای اجتماعی، تعارض میان فردی، اذیت همسالان، ناتوانی در کار کردن یا رفتن به مدرسه و کیفیت پایین تر زندگی منجر می شوند. امکان دارد که فرد ناراحتی روان شناختی قابل ملاحظه ای را نیز تجربه کند. عوارض نادر اختلال توره عبارتند از جراحت جسمانی (ناشی از ضربه زدن به صورت خویش) و جراحت اورتوپدی و عصبی (مثل بیماری دیسک مرتبط با حرکات قوی سر و گردن).

تشخیص افتراقی اختلالات تیک

  حرکت نابهنجار که ممکن است با بیماری های جسمانی دیگر و اختلال حرکت قالبی همراه باشند.

جنبش های حرکتی قالبی به صورت حرکات موزون، تکراری و قابل پیش بینی غیرارادی تعریف شده اند که هدفمند به نظر می رسند، ولی کارکرد یا هدف انطباقی واضحی ندارند و با حواس پرتی متوقف می شوند. نمونه های آن عبارتند از دست تکان دادن / چرخیدن تکراری، تکان دادن بازو و جنباندن انگشت. جنبش های حرکتی قالبی می توانند بر اساس سن قبلی شروع (کمتر از ۳ سالگی)، مدت طولانی (چند ثانیه تا چند دقیقه)، شکل و مکان ثابت تکراری و پایدار، بدتر شدن به هنگامی که فرد مشغول فعالیت هاست، فقدان میل هشداردهنده و توقف با حواس پرتی (مثل نامیدن اسم یا لمس کردن) متمایز شوند. داء الرقص، اعمال سریع، تصادفی، مداوم، ناگهانی، نامنظم، غیرقابل پیش بینی و غیر قالبی را نشان می دهد که معمولا دو طرفه هستند و تمام قسمت های بدن را تحت تأثیر قرار می دهند (یعنی، صورت، تنه، و دست و پا). زمان بندی، جهت و توزیع حرکات، لحظه به لحظه تغییر می کنند و معمولا حركات هنگام انجام دادن عمل ارادی، بدتر می شوند. اختلال کشیدگی عضلانی (اختلال تونوس) انقباض همزمان عضلات موافق و مخالف است که به وضع اندامی یا حرکت تحریف شده قسمت هایی از بدن منجر می شود. وضع اندامی که عضلات آن کشیده شده اند، اغلب به وسیله اقدام برای حرکات ارادی راه اندازی می شود و هنگام خواب دیده نمی شود.

حرکت پریشی های تشنجی ناشی از مواد

حرکت پریشی های تشنجی معمولا به صورت اختلال کشیدگی عضلانی (اختلال تونوس) یا حرکات داء الرقص روی می دهند که حرکت ارادی یا فشار باعث وقوع آنها می شود و به ندرت از فعالیت زمینه طبیعی ناشی می شود.

  گرفتگی عضلانی

گرفتگی عضلانی با حرکت تک جهتی ناگهانی مشخص می شود که اغلب ناموزون است. گرفتگی عضلانی می تواند با حرکت بدتر شود و در طول خواب روی می دهد. گرفتگی عضلانی به وسیله سرعت، توقف ناپذیری و فقدان میل هشداردهنده از تیک ها متمایز می شود.

وسواس فکری - عملی و اختلالات مربوط

 متمایز کردن رفتارهای وسواس فکری - عملی از تیک ها می تواند دشوار باشد. علایمی که از رفتار وسواس فکری - عملی خبر می دهند عبارتند از سایق شناختی بنیاد (مثل ترس از آلودگی) و نیاز به انجام دادن عمل به شیوه ای خاص به تعداد دفعات مشخص، به طور برابر در هر دو طرف بدن، یا تا زمانی که احساس «کاملا درست» تحقق یافته باشد. مشکلات کنترل تکانه و رفتارهای تکراری دیگر، از جمله موکنی مداوم، پوست کنی و ناخن جویدن هدفمندتر و پیچیده تر از تیک ها به نظر می رسند.

همزمانی اختلالات

چند بیماری جسمانی و روان پزشکی به عنوان بیماری هایی که همزمان با اختلالات تیک روی می دهند توصیف شده اند، به طوری که وسواس فکری - عملی و اختلالات مربوط خیلی شایع هستند. نشانه های وسواس فکری - عملی که در اختلال تیک مشاهده شده اند به وسیله نشانه های تقارن و نظم، تهاجمی تر و پاسخ ضعیف تر به دارو درمانی با داروهای بازدارنده بازجذب گزینشی سروتونین مشخص می شوند. کودکان مبتلا به ADHD ممکن است رفتار اخلالگر، ناپختگی اجتماعی و مشکلات یادگیری نشان دهند که در پیشرفت تحصیلی و روابط میان فردی اختلال ایجاد می کنند و به مشکلات بیشتر از آنچه توسط اختلال تیک ایجاد می شوند، می انجامد. افراد مبتلا به اختلالات تیک می توانند اختلالات حرکت و اختلالات روانی دیگر، نظیر اختلالات افسردگی، دو قطبی، یا مصرف مواد نیز داشته باشند.

 

 

 

اختلال تیک مشخص دیگر

 

این طبقه در مورد جلوه هایی به کار برده می شود که در آنها، نشانه های مخصوص اختلال تیک که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند، غالب باشند، ولی ملاک های کامل را برای اختلال تیک یا اختلالات دیگر در طبقه تشخیصی اختلالات عصبی - رشدی برآورده نکنند. طبقه اختلال تیک مشخص دیگر به کار برده می شود که در آنها، متخصص بالینی تصمیم بگیرد دلیل خاص را که جلوه بالینی ملاک های اختلال تیک یا هر اختلال عصبی - رشدی مشخص را برآورده نمی کند، انتقال دهد. این کار با ثبت کردن «اختلال تیک مشخص دیگر» و به دنبال آن با ذکر دلیل خاص انجام می شود (مثل «با شروع بعد از 18 سالگی»).

 

 

اختلال عصبی - رشدی مشخص دیگر

 

این طبقه در مورد جلوه هایی به کار برده می شود که در آنها، نشانه های مخصوص اختلال عصبی - رشدی که عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد را مختل می کنند، غالب باشند، ولی ملاک های کامل را برای اختلالات دیگر در طبقه تشخیصی اختلالات عصبی - رشدی برآورده نکنند. طبقه اختلال عصبی - رشدی مشخص دیگر در موقعیت هایی به کار برده می شود که در آنها، متخصص بالینی تصمیم بگیرد دلیل خاص را برای اینکه جلوه بالینی، ملاک های هرگونه اختلال عصبی - رشدی مشخص را برآورده نمی کند، انتقال دهد. این کار با ثبت کردن «اختلال عصبی - رشدی مشخص دیگر» و به دنبال آن با ذکر کردن دلیل خاص انجام می شود (مثل «اختلال عصبی - رشدی مرتبط با قرار گرفتن پیش از تولد در معرض الكل »).

نمونه جلوه ای که می تواند با استفاده از تشخیص « مشخص دیگر» تعیین شود به صورت زیر است:

اختلال عصبی - رشدی مرتبط با قرار گرفتن پیش از تولد در معرض الكل: اختلال عصبی - رشدی مرتبط با قرار گرفتن پیش از تولد در معرض الكل با دامنه ای از ناتوانی های مربوط به رشد بعد از مواجهه با الكل در رحم.

 

 

 

مرکز روان
Image is not available
Image is not available
Opening Hours
7/24
Call us
9122602410
write us
https://markazeravan.ir
Mrkaz Ravan
previous arrow
previous arrow
next arrow
next arrow