- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اعتیادهای خلقی و رفتاری
اعتیاد به غذا خوردن یا پرخوری
با توجه به اینکه غذا چیزی است که هیچ یک از ما نمی توانیم بدون آن زندگی کنیم، اعتیاد به غذا ممکن است یک جمله متناقض به نظر برسد. گرسنگی می تواند باعث شود ما از نظر ذهنی خسته، عاطفی تحریک پذیر و از نظر جسمی ناراحت شویم. اما لحظهای که میتوانیم گرسنگی خود را برطرف کنیم، اکثر ما احساس سیری میکنیم و تمرکزمان از غذا تا وعده غذایی بعدی تغییر میکند.
با این حال، برای برخی افراد، غذا منبع تسلی است که فراتر از فواید تغذیهای آن است. برای کسانی که با اعتیاد به غذا دست و پنجه نرم میکنند، با وجود داشتن مقدار زیادی غذا احساس رضایت میکنند، بنابراین احساس خستگی، تحریکپذیری و ناراحتی دائمی را در کسانی که رنج میبرند ایجاد میکند
اعتیاد به غذا وضعیتی است که در آن فرد به خوردن وابستگی پیدا می کند و باعث عدم کنترل، پرخوری و احساس گناه می شود. مانند اعتیاد به مواد مخدر، این اختلال میتواند برای سلامت روان فرد بسیار آزار دهنده باشد و عوارض جسمی متعددی داشته باشد.
فردی که معتاد به غذا است، به خواص مفید غذا، مانند رضایت موقت از خوردن چیزی که طعم خوبی دارد، حساس تر است. معمولاً این مکانیسمها زمانی ظاهر میشوند که بدن فرد فاقد مواد مغذی یا مایعات است یا برای مدت طولانی غذا نخورده است.
با این حال، یک فرد معتاد به غذا به صورت روزانه پذیرای مقدار بیشتری از این مکانیسمهای پاداش خواهد بود. یک معتاد به غذا وقتی گرسنه است به دنبال غذا خوردن نیست بلکه دنبال پاداشی است که میدهد.
به طور طبیعی، اعتیاد به غذا با چاقی، یکی از نگران کننده ترین شرایط جوامع مختلف، ارتباط نزدیکی دارد. برآوردها در مورد تعداد افراد چاق در سطح جهان نشان می دهد که ۲۵ تا ۵۰ درصد افراد چاق هستند. به این ترتیب، کارشناسان ارزیابی اعتیاد به غذا را به عنوان بخشی از درمان چاقی در نظر میگیرند.
علائم اعتیاد به غذا (اعتیاد به خوردن)
از آنجایی که این بیماری به عنوان یک بیماری رسمی شناخته نشده است، تشخیص دقیق علائم اعتیاد به غذا دشوار است. با این حال، چند دستورالعمل کلی وجود دارد که کارشناسان برای تشخیص اینکه آیا یک فرد معتاد به خوردن است یا خیر، ایجاد کرده اند.
بارزترین علامت اعتیاد به غذا پرخوری است، نیاز ناگهانی و تکانشی به خوردن مقدار زیادی غذا. این برای اکثر مردم اتفاق می افتد، اما معتادان به غذا ممکن است به طور مرتب پرخوری کنند.
یکی دیگر از نشانه های بارز اعتیاد به غذا، ناتوانی در کاهش وزن است. داروها، رژیم غذایی و ورزش روی معتادان به غذا تأثیری نمیگذارد، زیرا پرخوری آنها اغلب باعث میشود وزنی که از دست دادهاند، افزایش یابد.
پس از بررسی دقیق تر، باید بتوانید با جستجوی الگوهای رفتاری خاص پیرامون غذاها متوجه شوید که معتاد به مواد غذایی هستید یا خیر. اگرچه داشتن یکی از این علائم به طور خودکار به معنای اعتیاد شما به غذا نیست، اما ممکن است به این معنی باشد که باید با پزشک مشورت کنید:
- اختلال در کنترل هنگام محدود کردن مصرف غذا
- تکانشگری ناگهانی در مورد غذاهای وسوسه انگیز
- افزایش حساسیت به مکانیسمهای پاداش ناشی از خوردن
- هوس های غذایی مکرر، حتی زمانی که سیر هستید
- آسیب اجتماعی به دلیل انگی که به خاطر افایش وزن شما وجود دارد
- ناتوانی در ترک خوردن غذاهایی که برای شما مضر هستند
احساس اضطراب و افسردگی، همراه با سایر علائم سلامت روان، می تواند ناشی از اعتیاد به خوردن باشد. اگر فکر میکنید ممکن است اعتیاد به خوردن داشته باشید، حتماً با پزشک مشورت کنید تا همه شکهایتان برطرف شود.
آیا اعتیاد به غذا همان اختلال پرخوری است؟
اگرچه آنها از نظر ماهیت مشابه هستند، اما تفاوت ظریفی بین اعتیاد به غذا و اختلال پرخوری وجود دارد. در نظر گرفته می شود که اعتیاد به غذا ناشی از یک واکنش بیوشیمیایی در مغز است. در مقایسه، گفته می شود که اختلال پرخوری از مسیر روانی تری ناشی می شود. فردی که از اختلال پرخوری رنج می برد در نتیجه بسیاری از مسائل عاطفی یا محیطی این کار را انجام می دهد. پزشکان بر این باورند که اعتیاد به مواد غذایی بیشتر یک بیماری بیولوژیکی است، زیرا فردی که با اعتیاد به غذا سروکار دارد به برخی مواد غذایی وابستگی شیمیایی دارد. مانند هر وابستگی مبتنی بر مواد، غذاهای خاص همان انتقال دهنده های عصبی مغز را تحریک می کنند.
با این حال، این احتمال وجود دارد که علل بیوشیمیایی و روانی می توانند همپوشانی داشته باشند. بسیاری از متخصصان پزشکی موافقند که اعتیاد به غذا می تواند از عوامل عاطفی و روانی بسیاری نیز سرچشمه بگیرد. بنابراین، ضروری است که هم اعتیاد به غذا و هم اختلال پرخوری نیاز به درمان کامل حرفه ای برای بهبودی مؤثر داشته باشند.
چگونه اعتیاد به خوردن را ترک کنم؟
ترک اعتیاد غذایی باید همیشه تحت راهنمایی و نظارت یک درمانگر، پزشک یا متخصص تغذیه باشد. مانند بسیاری از اعتیادها، ترک اعتیاد به غذا میتواند منجر به علائم ترک مانند اضطراب شود. با این حال، در اینجا اقدامات توصیه شدهای برای ترک اعتیاد به مواد غذایی آورده شده:
بپذیرید که برای زنده ماندن باید غذا بخورید. اغلب، معتادان به غذا سعی می کنند تا حد امکان از غذا دوری کنند. با این حال، بر خلاف سایر اعتیادها، زنده ماندن بدون غذا غیرممکن است. بنابراین، در عوض، بسیار مهم است که بپذیرید که غذا خوردن عالی است – تا زمانی که آن را در حد اعتدال انجام دهید.
وقتی احساس گرسنگی کردید غذا بخورید. متخصصان دریافتهاند که معتادان به مواد غذایی اغلب هنگام تلاش برای ترک غذا، گرسنگی میکشند. از سوی دیگر، برخی افراد پس از سیر شدن به غذا خوردن ادامه میدهند، که به همان اندازه بد است. در مقیاس گرسنگی از ۱ تا ۱۰، شما باید زمانی که احساس گرسنگی می کنید (۲ تا ۳) غذا بخورید و زمانی که سیر شدید (۵ تا ۶) غذا را متوقف کنید.
به طور منظم ورزش کنید. جای تعجب نیست که ورزش منظم دهها مزیت برای سلامتی شما دارد. با این حال، برای افرادی که سعی در ترک اعتیاد به غذا دارند ضروری است، زیرا به راهاندازی مجدد سیستم پاداش مغز کمک می کند.
اگر میخواهید اعتیاد به خوردن را ترک کنید، با پزشک مشورت کنید. آنها می توانند شما را راهنمایی کنند و برنامهای دقیق برای کاهش وابستگی شما به غذا ارائه دهند.
چه چیزی باعث اعتیاد به مواد غذایی می شود؟
مانند بسیاری از اعتیادها، دلیل روشنی برای اعتیاد به غذا وجود ندارد که بتوان آن را برای هر فردی اعمال کرد. جنبه روانشناختی اعتیاد از فردی به فرد دیگر متفاوت است – با این حال، برخی تحقیقات اولیه نشان می دهد که ممکن است عوامل شیمیایی و عصبی عامل بوجود آمدن اعتیاد به غذا باشد.
متخصصان خاطرنشان می کنند که غذاهایی با سطوح قند، چربی و نمک بالا می توانند رفتارهایی شبیه به اعتیاد ایجاد کنند که به یک ماده شیمیایی به نام دوپامین مربوط می شود. دوپامین ترکیبی در مغز است که به عنوان یک سیستم پاداش، به ما لذت می دهد.
مطالعات دیگر نشان می دهد که، علاوه بر عوامل عصبی، افراد دارای شرایط روانی خاص ممکن است بیشتر مستعد اعتیاد به غذا باشند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به پرخوری عصبی، اختلال استرس پس از سانحه، ممکن است احتمال بیشتری برای ایجاد اعتیاد به خوردن داشته باشند.
علل اعتیاد به غذا
در زیر دلایل اعتیاد به مواد غذایی ذکر شده است که باید به آنها توجه کنید:
- افسردگی
- فشار
- اضطراب
- عزت نفس پایین
- تصویر ضعیف از خود
- اختلالات اشتها
- اختلال وسواس جبری (OCD)
چه کسی می تواند به خوردن معتاد شود؟
وقتی کسی در مورد اعتیاد به غذا آگاهی مییابد، اغلب فکر میکند که فقط افراد چاق تحت تأثیر این اعتیاد قرار میگیرند. با این حال، کارشناسان معتقدند که هر کسی می تواند به هر درجهای به غذا معتاد شود.
برخی عوامل می توانند فرد را مستعد ابتلا به اعتیاد غذایی کنند. برای مثال، قومیت، جنسیت، وضعیت اقتصادی، آسیب های قبلی و راهنمایی ضعیف والدین ممکن است بر احتمال اعتیاد شما به غذا تأثیر بگذارد. به طور مشابه، همانطور که قبلاً اشاره کردیم، شرایط روانی نیز می تواند در این معادله نقش داشته باشد.
اگر فکر می کنید در معرض خطر ابتلا به اعتیاد به غذا هستید، با یک پزشک مجاز مشورت کنید. یک متخصص آموزش دیده می تواند راهنمایی دقیقی با توجه به عوامل شما ارائه دهد.
در ضمن افرادی که اعتیاد به خوردن دارندر میتوانند در جلسات پرخوران گمنام شرکت کرده و با کمک دیگر همدردان خود، اعتیاد به خود را ترک کرده و در مسیر بهبودی از این نوع اعتیاد گام بردارند.
شکستن ننگ اعتیاد به غذا
بر اساس گزارش مرکز ملی اختلالات خوردن ، حدود دوازده میلیون بریتانیایی به عنوان محصول پرخوری به دنبال کمک هستند. امروزه، اعتیاد به غذا اغلب دچار سوء تفاهم می شود و می تواند انگ های زیادی به آن متصل شود. یکی از تصورات غلط رایج این است که افرادی که پرخوری می کنند، حریص یا تنبل هستند. این درست نیست، اما شرمساری دیگران به خاطر اعتیادشان به غذا اغلب باعث ایجاد احساس تحقیر در فرد رنج میشود که فقط او را به سمت یک عادت مخرب سوق میدهد.
چرخه معیوب
اعتیاد به غذا درست مانند هر اعتیاد دیگری است . این یک رفتار ناسازگار است. افراد ممکن است برای تسکین هرگونه منفی مانند استرس، افسردگی یا اضطراب بیش از حد غذا بخورند، اما این احساس زودگذر است و مسائل ذاتی اعتیاد از بین نمی روند. افراد مبتلا اغلب پس از خوردن افراطی احساس بدتری می کنند، که بیشتر آنها را به سمت ناامیدی منجنیق می کند، جایی که آنها به دنبال آرامش در غذای بعدی خود هستند.
این چرخه معیوب می تواند بر سلامت روانی افراد تأثیر بگذارد و پیامدهای مخربی را در زندگی شخصی و شغلی آنها به همراه داشته باشد. علاوه بر این، اعتیاد به غذا می تواند منجر به چاقی، اختلالات خوردن، سوء تغذیه و سایر عوارض سلامت جسمانی شود.
چگونه می توانم اعتیاد غذایی خود را ترک کنم؟
اولین و حیاتی ترین قدم برای بهبودی، پذیرش است. هنگامی که پذیرفتید که عادات غذایی شما از کنترل خارج شده است، می توانید اقدامات مناسب را برای مبارزه با اعتیاد به غذا انجام دهید. این ایده خوبی است که به یک عزیز مورد اعتماد اعتماد کنید – کسی که می تواند در طول بهبودی شما را حمایت کند.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اعتیادهای خلقی و رفتاری
اعتیاد به بازی ویدیویی ، کامپیوتری یا آنلاین به طور کلی به عنوان استفاده مشکلی و اجباری از بازیهای ویدئویی تعریف میشود که منجر به اختلال قابل توجهی در توانایی یک فرد برای فعالیت در حوزههای مختلف زندگی در مدت زمان طولانی میشود. این مفاهیم و مفاهیم مرتبط، موضوع تحقیقات، بحث و گفتگوی قابل توجهی در میان متخصصان در چندین رشته بودهاست و بحث و جدالهایی را در جوامع پزشکی، علمی و بازیها ایجاد کردهاست. این اختلالات را میتوان زمانی تشخیص داد که فردی به هزینه انجام مسئولیتهای روزمره یا پیگیری علایق دیگر بدون در نظر گرفتن عواقب منفی، به انجام فعالیتهای بازی بپردازد. همانطور که توسط آیسیدی-۱۱ تعریف شدهاست، معیار اصلی این اختلال عدم کنترل خود فرد بر بازی است.
سازمان جهانی بهداشت اختلال بازی را در یازدهمین بازنگری در طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD) قرار داد. انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) اگرچه اظهار داشت که شواهد کافی برای گنجاندن اختلال بازی در اینترنت در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی در سال ۲۰۱۳ وجود ندارد، اما آن را شایسته مطالعهٔ بیشتر دانست.
ازیهای کامپیوتری سرگرمی جذابی هستند که تخیل، ادراک و خلاقیت فرد را تقویت میکنند، البته به شرطی که اعتدال در انجام این بازیها رعایت شود. گاهی انجام بازیهای کامپیوتری به اعتیاد تبدیل میشود تا جایی که این بازیها به اولویت اول فرد تبدیل میشوند و روی تمام جوانب زندگی او از کار گرفته تا روابط و مسئولیتهایش سایه میاندازند. اعتیاد به بازی های کامپیوتری یا اختلال بازی نوعی اعتیاد رفتاری است که اگر بهموقع و درست درمان و کنترل نشود، فرد دچار مشکلات جدی سلامتی روانی و جسمی خواهد شد. در این مقاله، مفصل درباره اعتیاد به بازی های کامپیوتری، علائم آن و راهکارهای پیشگیری و درمان این اعتیاد صحبت خواهیم کرد.
اعتیاد به بازی های کامپیوتری چیست؟
اعتیاد به بازی های کامپیوتری یعنی انجام بیاختیار بازیهای کامپیوتری بهمدت طولانی و مکرر تا جایی که فرد با بهرغم آگاهی از عواقب منفی این رفتار، نتواند بازی را متوقف کند یا دفعات و مدت انجام بازی را کاهش دهد.
اگر عادت به انجام بازی تا حدی شدت پیدا کند که جنبههای مختلف زنگی فرد مثل شغل، تحصیل، خانواده و زندگی اجتماعی لطمه ببینند و این رفتار حداقل تا ۱۲ ماه ادامه داشته باشد، گفته میشود فرد دچار اختلال بازی است.
البته همیشه نمیتوان گفت هر کسی که ساعتها بازی کامپیوتری انجام میدهد به بازی معتاد است. اما کسانی که بازی کامپیوتری میکنند باید به زمانی که مشغول بازی هستند آگاه باشند و این زمان را کنترل کنند تا بازی آسیبی به مسئولیتها و فعالیتهای روزانه و مهم آنها وارد نکند.
گیمرها باید از تأثیرات منفی بازی بر سلامتی و رفتارهای اجتماعیشان آگاه باشند تا در صورت مشاهده چنین آثاری، از مشاوری متخصص برای حل مشکل خود کمک بگیرند و برای جلوگیری از پیشرفت و شدتگرفتن مشکل اقدامات لازم را انجام دهند.
علائم اعتیاد به بازی های کامپیوتری چیست؟
بازی اولویت اول زندگی فرد معتاد به بازی است. سایر مسئولیتها، وظایف و فعالیتها از جمله بهداشت شخصی، شغل، خانواده و تحصیلات در نظر این افراد از بازی اهمیت کمتری دارند. نشانههای اعتیاد به بازی های کامپیوتری تا حدی شبیه نشانههای سایر اعتیادهای رفتاری است. این اعتیاد سلامت روانی، جسمی و احساسی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد.
برخی از علائم اعتیاد به بازی های کامپیوتری عبارتاند از:
- اشتیاق افراطی به بازیهای کامپیوتری، فکرکردن بیش از حد و درگیری ذهنی دائم با بازیهای قبلی و بازیهای آینده؛
- احساس ضرورت به انجام بازی بهمدت طولانیتر برای ارضای حس تمایل به بازی؛
- ناتوانایی در مهار، توقف و کمکردن دفعات و مدتزمان بازی؛
- احساس خستگی، آشفتگی، افسردگی و خشم هنگام توقف بازی یا کمکردن دفعات بازی؛
- انجام بازی بهمدت طولانیتر از آنچه در ابتدا قصد داشته است؛
- به خطر انداختن شغل، روابط مهم و تحصیل بهخاطر بازی؛
- دروغگفتن به درمانگر، دوستان و خانواده درباره میزان و مدتزمان انجام بازی؛
- انجام بازی برای فرار از مشکلات و کاهش احساسات منفی از جمله احساس گناه، اضطراب و افسردگی؛
- احساس رضایت و هیجان شدید و موقت هنگام انجام بازی؛
- صرفنظرکردن از سایر فعالیتهای لذتبخش برای بیشتر بازیکردن؛
- نادیدهگرفتن خانواده و دوستان و دوری از آنها برای انجام بازی؛
- کمکردن ساعات خواب برای انجام بازی؛
- افزایش یا کاهش وزن؛
- درد گردن یا کمردرد؛
- سردرد؛
- سندرم تونل کارپال یا دالان مچ دست.
آثار مخرب اعتیاد به بازی های کامپیوتری چیست؟
اعتیاد به بازی معمولا روی سلامت جسمی، روانی و احساسی فرد اثر منفی دارد و باعث آسیبهای طولانیمدت به زندگی اجتماعی و روابط خانوادگی و دوستانه فرد میشود. اعتیاد به بازی با افسردگی، اختلال کمتوجهیبیشفعالی و اختلال وسواس فکریعملی ارتباط دارد. بیخوابی، عصبانیت و رفتارهای خشن هنگام توقف ناگهانی بازی از دیگر عوارض اعتیاد به بازی هستند.
برخی از آثار مخرب اعتیاد به بازی های کامپیوتری عبارتاند از:
- افزایش احتمال ابتلا به اختلالات کمتوجهی (ADD) و کمتوجهیبیشفعالی (ADHD)؛
- اختلال در یادگیری بهعلت کاهش سرعت پاسخ بر اثر انجام بازیهای خشن؛
- آسیب اسکلتیعضلانی در اندامهای فوقانی بهعلت نشستنهای طولانیمدت و استفاده زیاد از بعضی اندامها؛
- کاهش سوختوساز بدن بهعلت فعالیت کم و تغذیه نادرست؛
- افزایش وزن بهعلت نشستن طولانیمدت و فعالیت بدنی کم؛
- کاهش وزن بهعلت نادیدهگرفتن وعدههای غذایی هنگام انجام بازی؛
- ضعف در ارتباط و مهارتهای اجتماعی؛
- اختلالات سلامت روان از جمله افسردگی، وسواس فکریعملی و اضطراب.
بازی کامپیوتری معمولا فعالیت تعاملی پیچیده، دقیق و اجبارآوری است. اگر در انجام بازی اعتدال رعایت شود، احتمال اعتیاد به بازی و آسیب به سلامتی کاهش مییابد. اما اگر فرد اختیار مدت انجام بازی را در دست نداشته باشد و محدودیتی برای آن تعیین نکند، احتمال اینکه برای حل مشکل به کمک اطرافیان یا درمان تخصصی اعتیاد نیاز داشته باشد زیاد میشود.
ارتباط اعتیاد به بازی های کامپیوتری با مصرف دارو و مواد مخدر چیست؟
رفتارهای ناشی از اعتیاد به بازی های کامپیوتری شباهت زیادی به اختلالات ناشی از مصرف دارو و مواد مخدر دارند. بنابراین خطر اعتیاد به دارو و مواد مخدر در معتادان به بازی های کامپیوتری بسیار بیشتر از سایر افراد است. مثلا ممکن است مصرف قرصهای ضدخواب برای بیدارماندن و بیشتر بازیکردن منجر به مصرف بیرویه دارو در این افراد شود.
ابتلای همزمان به اعتیاد به بازیهای کامپیوتری و اعتیاد به مصرف دارو یا اختلال روانی، تشخیص دوگانه یا اختلالات همزمان نامیده میشود. با توجه به اینکه نشانههای این اختلالات همپوشانی دارند و شبیه به هم هستند، درمان موازی اختلالات برای بهبودی کامل و دائم بیمار ضروری است. اگر هر دو اختلال همزمان درمان نشوند، احتمال دارد علائم اختلال درماننشده شدت بگیرند یا اختلال درمانشده مجدد عود کند.
پیشگیری از اعتیاد به بازی های کامپیوتری
برای اینکه اختیار مدتزمان بازی را در دست بگیرید، بهتر است این نکات را رعایت کنید:
- مشکل را بپذیرید و مسئولیت آن را قبول کنید. باور کنید که اعتیاد به بازی ربطی به نوع بازی یا محتوای آن ندارد و خود فرد مسئول رفتارش است.
- اثرات بازی در زندگی خود را شناسایی کنید. آگاهی از اثرات منفی اعتیاد به بازی، مثل کاهش ساعات مطالعه و کمرنگشدن ارتباط با دوستان، به شما کمک میکند به زندگی عادی بازگردید.
- اگر تعداد بازیهایی که در ۲ ماه اخیر انجام دادهاید بیش از ۵ بازی بوده یا اگر در طول هفته بیش از ۲۵ ساعت مشغول بازی بودهاید، هوشیار باشید و شرایط را تحت کنترل بگیرید.
- زمان مشخصی برای بازی تعیین کنید و به این زمان پایبند باشید. اگر خودتان نمیتوانید به این زمان پایبند باشید، از والدین یا یکی از اعضای خانواده بخواهید به شما هشدار بدهند.
- در ساعتهایی که به بازی اختصاص ندارند، بهخصوص شبها و زمان خواب، گوشی تلفن همراه و سایر ابزارهای بازی را از خود دور کنید.
- سراغ فعالیتهای مفیدی مثل ورزش، مطالعه، حل جدول و وقتگذراندن با دوستان بروید. با این ترفند خطر ابتلا به مشکلات متعدد جسمی و روحی ناشی از نشستن طولانی را کاهش میدهید.
درمان اعتیاد به بازی های کامپیوتری
وقتی اعتیاد به بازی های کامپیوتری شدت بگیرد، درمانهای رفتاری همراه با درمان گروهی گزینه اول برای درمان اعتیاد به بازی است. خانوادهدرمانی نیز برای تقویت مجدد تعاملات خانوادگی برای کودکان و نوجوانان مبتلا به اعتیاد بازی پیشنهاد میشود.
درمانهای اعتیاد به بازی معمولا شامل کمک به بیمار برای رفع مشکلات اجتماعی و احساسی اوست، چراکه اعتیاد به بازی معمولا ریشه در عزتنفس پایین، اختلالات روانی مثل افسردگی و ضعف مهارتهای اجتماعی دارد. درمانهای رفتاری به فرد کمک میکنند بر احساساتی منفی غلبه کند که منجر به میل به بازی میشوند. این درمانها فرد را بهسمت کشف فعالیتهای جدید جذاب و سالم هدایت میکنند و اینگونه از بیحوصلگی او میکاهند. این درمانها همچنین به فرد کمک میکنند استرس خود را به بهتر مهار کند و محرکهایی را شناسایی کند که او را بهسمت بازیهای کامپیوتری سوق میدهند.
درمانهای اعتیاد به بازی عبارتاند از:
- درمان رفتاری شناختی؛
- طبیعتدرمانی؛
- مشاوره فردی و گروهی؛
- خانوادهدرمانی؛
- گروهدرمانی ۱۲مرحلهای.
درمانهای رفتاری شناختی کمک میکنند فرد افکار و رفتارهایی را شناسایی و اصلاح کند که به اعتیاد منجر میشوند. اینطوری فرد بازی را تنها راه فرار خود از احساساتی مثل اضطراب، افسردگی و خستگی نخواهد دانست.
طبیعتدرمانی به فرد کمک میکند از خانه بیرون برود و ساعاتی از تکنولوژی و ابزار بازی دور باشد. این بیرونرفتنها و برقراری ارتباط با سایرین موجود تقویت اعتمادبهنفس و مهارتهای ارتباطی فرد میشود.
گروهدرمانی ۱۲مرحلهای نیز یکی دیگر از درمانهای اعتیاد به بازی است که به فرد آموزش میدهد چگونه روابط جدید و قابلاعتماد بسازد و بعد از غلبه بر اعتیاد، در تعامل با سایرین موفق عمل کند. درمان اعتیاد به بازی میتواند بهصورت سرپایی یا بستری انجام شود. بستری بیماری با دورنگهداشتن او از محیط بازی و عوامل تحریککننده، به ایجاد عادات روزانه جدید و ترک عادت به بازی توصیه میشود.
در پایان
انجام سرگرمیهای لذتبخش و محبوبتان بسیار خوب است، اما چقدر در سرگرمیهایتان غرق میشوید؟ آیا تا حدی پیش میروید که دچار اعتیاد شوید؟ رعایت اعتدال در هر کاری شرط عقل است. شما برای پیشگیری از اعتیاد به بازی چه پیشنهادی دارید؟
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اعتیادهای خلقی و رفتاری
اعتیاد به کار یا اعتیاد شغلی نوعی اعتیاد رفتاری است که در آن فرد به شغل خویش معتاد میشود. اعتیاد به کار با سختکوشی فرق دارد. این واژه برای اولینبار توسط روانشناس آمریکایی وین اوتس در سال ۱۹۷۱ استفاده شد. وی اعتیاد به کار را نوعی خو گرفتن به چیزی میداند و معتاد به کار شخصی است که نیاز فراوانی به کار دارد که اختلالها و تعارضهای زیادی را در سلامت جسمانی، شادی، روابط بین فردی و روحیه اجتماعی بودن، به وجود میآورد. اعتیاد به کار از جمله اعتیادهایی محسوب میشود که در نگاه جامعه عموماً تصویر منفی ندارد و حتی گاهی به عنوان صفتی مثبت و مورد احترام در افراد در نظر گرفته میشود.
برای تشخیص اعتیاد به کار میتوانید این علائم را در خود خود چک کنید که اگر شما به شکل افراطی همیشه در حال کار هستند و فراغت از کار برای شما ملال آور است، میتوان گفت که شما دچار اعتیاد به کار شدهاید.
البته امروزه دیگر معتاد به کار بودن صرفاً به معنای معتاد به شغل بودن نیست. بلکه معتاد بودن به هر نوع اشتغال و فعالیت است. حتی معتاد بودن به ورزش، معتاد بودن به فعالیتهای هنری و معتاد بودن به موسیقی هم، در نظر بسیاری از روانشناسان، در همین گروه قرار میگیرند.
اگرچه داشتن اخلاق کاری بالا و صبوری درباره کار خوب است اما سعی کنید دچار اعتیاد به کار نشوید، مرز باریکی بین اشتیاق و وسواس وجود دارد. در واقع، اگر بیشتر روزتان را با کارکردن طولانی در محل کارتان سپری میکنید و اشتیاق خارجازکنترلی برای کارکردن دارید، بهاحتمال زیاد از اعتیاد به کار رنج میبرید؛ در این صورت، بدون اینکه بدانید، در حال ضربهزدن به شغل و مسیر شغلی خود هستید.
مطمئن باشید که بههیچعنوان نمیتوانید به کمبود خواب، خوردن وعدههای غذایی آماده و فشار دائم کاری، که روی خود میگذارید ادامه دهید؛ قبل از اینکه متوجه شوید، بهطور کامل تحلیل میروید و افتادن در مسیر بازگشت و بهبودی برای شما غیرممکن میشود. در این مطلب توضیح میدهیم اعتیاد به کار چیست، چه انواعی دارد و ابعاد آن را بررسی میکنیم؛ به نشانههای این اعتیاد همراه با راهکارهایی برای مقابله با آنها میپردازیم تا بتوانید اعتیادتان به کار را کنترل کرده و در برنامهی کاری خود تجدید نظر کنید؛ همچنین اگر با فردی در رابطه هستید که این اعتیاد را دارد، نکاتی بیان کردیم که بتوانید به او کمک کنید و او را درک کنید.
اعتیاد به کار چیست؟
فردی که به کارش اعتیاد دارد، به صورتی وسواسی کارش را انجام میدهد، حتی اگر به قیمت روابط شخصی و نیازهای اولیهی سلامتیاش باشد. اگرچه هیچ وضعیت پزشکیای به نام «اعتیاد به کار» وجود ندارد، مفهوم آن بسیار نزدیک به استرس، فرسودگی روانی، مشکلات کنترل عواطف و رفتارها و اختلال وسواس جبری است.
افرادی که اعتیاد به کار دارند، دلبستهی تأیید و شناخته شدن در سطح جامعه هستند که به دنبال موفقیت پیش میآید. مشابه اغلب اعتیادها، این اعتیاد نیز به کار بیشتری برای رسیدن به سطح مشخصی از رضایت نیاز دارد. این افراد چنان دلبستهی آرزوها و دستاوردهای خود میشوند که تجربیات خارج از کار دیگر برایشان ارزش توجه کردن و صرف انرژی را ندارد.
اگرچه افرادی که اعتیاد به کار دارند، شبیه به یکدیگر نیستند، برخی از ویژگیها در بین آنها مشترک است:
- اجبار به کار به دلیل فشارهای داخلی (انرژی برتری به شما فشار میآورد)؛
- افکار آزاردهندهای درمورد کار که وقتی خارج از محیط کاری هستید، به ذهن شما میآیند؛
- کار کردن بیش از آنچه شرکت، به عنوان کارمند از شما انتظار دارد.
جالب اینجاست که افراد دارای اعتیاد به کار، نسبت به همتایان خود که استرس کمتری دارند، کارآمدی کمتری را نیز تجربه میکنند؛ به این دلیل که میخواهند تمام جنبههای هر پروژهای را درنظر بگیرند، واگذاری کارها و اعتماد به همکارانشان برای آنها دشوار خواهد بود.
آیا اعتیاد به کار با ساعات طولانی کار کردن متفاوت است؟
بله، این اعتیاد با ساعات طولانی کار کردن یکی نیست. پژوهش انجمن روانشناسان آمریکایی (American Psychological Association) نشان میدهد که این نوع از اعتیاد و ساعات کار فقط همبستگی میانهای دارند؛ این امر نشان میدهد که فردی که در هفته ۶۰ ساعت کار میکند، لزوما به کار خود اعتیاد ندارد و کسی که در هفته ۳۰ ساعت کار میکند نیز لزوما مصون از این اعتیاد نیست.
یکی از مشکلات اصلی استفاده بیشازاندازه از کلمهی «معتاد به کار» (workaholic)، ریشه در درک اشتباه از این کلمه دارد؛ در نتیجه، محققان پیشنهاد میدهند که بین ۲ کلمهی «اعتیاد به کار» و «تعهد کاری» تمایز قائل شویم. محققان تعهد کاری را وضعیت فکری مثبت و رضایتبخشی در کار میدانند که مشخصههای آن شور و ذوق، تعهد و دلبستگی هستند. تفاوت اصلی در اینجا انگیزهی کار است.
کارمندان متعهد به طور ذاتی انگیزهی کار دارند و از انجام وظایفشان لذت میبرند، فرقی نمیکند که رئیس از او تعریف و تمجید کند یا خیر. از سوی دیگر، کسانی که به کار خود اعتیاد دارند، در اغلب ساعات کاری خود احساس اجبار میکنند و هنگامی که کار نکنند، شرمسار میشوند. همچنین، معتادان به کار و کارمندان متعهد روابط احساسی متفاوتی با کار خود دارند. معتاد به کار در هنگام کار عصبانیت، عذابوجدان، خصومت، تنش یا تشویش بیشتری را تحمل میکند، در حالی که کارمندان متعهد در هنگام کار خود شادتر، حواسجمعتر و مشتاقتر هستند.
افرادی که بهسختی کار میکنند، اما پس از اتمام زمان کارشان میتوانند بهسادگی آن را رها کنند، افرادی هستند که به کارشان اعتیاد ندارند. این امکان وجود دارد که هم کارمند متعهدی باشید و هم به کار خود اعتیاد داشتهباشید؛ البته جنبهی شخصیتی اعتیاد به کارتان هیچ تلاشی برای افزایش کارآمدی شما نمیکند و همچنان ریسک مشکلات سلامتی بیشتری را در پی خواهد داشت.
اعتیاد به کار چه پیامدهایی بهدنبال دارد؟
همان طور که در جدول زیر میبینید، تحقیقات نشان میدهند که اعتیاد به کار با عواقبی منفی برای هر شخص، خانوادهاش و حتی سازمانی که در آن کار میکند مرتبط است.
یکی از یافتههای جالبتوجه تحقیقات این بود که اعتیاد به کار ارتباط چشمگیری با عملکرد نداشت؛ به این ترتیب، با وجود اینکه افرادی که اعتیاد به کار دارند، نسبت به کارمندان دیگر، زمان بیشتری را به فکر کردن درمورد کار خود اختصاص میدهند و از لحاظ فیزیکی بیشتر درگیر کار هستند، ممکن است هیچ سودی برای کارفرمای خود نداشتهباشند.
در مقابل، یافتههای مطالعاتی نشان میدهند رابطهی مستقیمی بین تعهد کاری و بسیاری از پیامدهای مثبت دیگر از جمله عملکرد سازمانی بهتر وجود دارد.
بله، این اعتیاد با ساعات طولانی کار کردن یکی نیست. پژوهش انجمن روانشناسان آمریکایی (American Psychological Association) نشان میدهد که این نوع از اعتیاد و ساعات کار فقط همبستگی میانهای دارند؛ این امر نشان میدهد که فردی که در هفته ۶۰ ساعت کار میکند، لزوما به کار خود اعتیاد ندارد و کسی که در هفته ۳۰ ساعت کار میکند نیز لزوما مصون از این اعتیاد نیست.
یکی از مشکلات اصلی استفاده بیشازاندازه از کلمهی «معتاد به کار» (workaholic)، ریشه در درک اشتباه از این کلمه دارد؛ در نتیجه، محققان پیشنهاد میدهند که بین ۲ کلمهی «اعتیاد به کار» و «تعهد کاری» تمایز قائل شویم. محققان تعهد کاری را وضعیت فکری مثبت و رضایتبخشی در کار میدانند که مشخصههای آن شور و ذوق، تعهد و دلبستگی هستند. تفاوت اصلی در اینجا انگیزهی کار است.
کارمندان متعهد به طور ذاتی انگیزهی کار دارند و از انجام وظایفشان لذت میبرند، فرقی نمیکند که رئیس از او تعریف و تمجید کند یا خیر. از سوی دیگر، کسانی که به کار خود اعتیاد دارند، در اغلب ساعات کاری خود احساس اجبار میکنند و هنگامی که کار نکنند، شرمسار میشوند. همچنین، معتادان به کار و کارمندان متعهد روابط احساسی متفاوتی با کار خود دارند. معتاد به کار در هنگام کار عصبانیت، عذابوجدان، خصومت، تنش یا تشویش بیشتری را تحمل میکند، در حالی که کارمندان متعهد در هنگام کار خود شادتر، حواسجمعتر و مشتاقتر هستند.
افرادی که بهسختی کار میکنند، اما پس از اتمام زمان کارشان میتوانند بهسادگی آن را رها کنند، افرادی هستند که به کارشان اعتیاد ندارند. این امکان وجود دارد که هم کارمند متعهدی باشید و هم به کار خود اعتیاد داشتهباشید؛ البته جنبهی شخصیتی اعتیاد به کارتان هیچ تلاشی برای افزایش کارآمدی شما نمیکند و همچنان ریسک مشکلات سلامتی بیشتری را در پی خواهد داشت.
اعتیاد به کار چه پیامدهایی بهدنبال دارد؟
همان طور که در جدول زیر میبینید، تحقیقات نشان میدهند که اعتیاد به کار با عواقبی منفی برای هر شخص، خانوادهاش و حتی سازمانی که در آن کار میکند مرتبط است.
یکی از یافتههای جالبتوجه تحقیقات این بود که اعتیاد به کار ارتباط چشمگیری با عملکرد نداشت؛ به این ترتیب، با وجود اینکه افرادی که اعتیاد به کار دارند، نسبت به کارمندان دیگر، زمان بیشتری را به فکر کردن درمورد کار خود اختصاص میدهند و از لحاظ فیزیکی بیشتر درگیر کار هستند، ممکن است هیچ سودی برای کارفرمای خود نداشتهباشند.
در مقابل، یافتههای مطالعاتی نشان میدهند رابطهی مستقیمی بین تعهد کاری و بسیاری از پیامدهای مثبت دیگر از جمله عملکرد سازمانی بهتر وجود دارد.
پیامدهای شغلی | پیامدهای خانوادگی | پیامدهای فردی |
کاهش رضایت شغلی | کاهش رضایت خانواده | کاهش رضایت از زندگی |
افزایش استرس شغلی | افزایش احساس بیتفاوتی و بیعلاقگی به شریک زندگی | کاهش سلامت جسمی و روحی |
افزایش رفتارهای کاری زیانبخش | افزایش تعارض میان کار و زندگی | افزایش خستگی مفرط |
افزایش انتظار موفقیت شغلی در آینده | بیتأثیر روی رضایت از رابطه | افزایش خستگی عاطفی |
بیتأثیر روی عملکرد | افزایش بدبینی | |
افزایش بیتوجهی به هویت فردی | ||
بیتأثیر روی کارایی حرفهای |
اعتیاد به کار و سایر ویژگیهای شخصیتی چه ارتباطی به هم دارند؟
هنگامی که مفهوم اعتیاد به کار را در نظر میگیریم، سؤال منطقیای که پیش میآید این است که «این مفهوم چگونه با سایر ویژگیهای شخصیتی مرتبط میشود؟».
در رابطه با این اعتیاد، ۵ ویژگی اصلی شخصیتی زیر مورد بررسی قرار گرفتهاند:
- برونگرایی (extraversion)؛
- وظیفهشناسی (conscientiousness)؛
- سازگاری (agreeableness)؛
- پذیرش تجربیات جدید (openness to experience)؛
- روانرنجوری (neuroticism).
به طور کلی، «وظیفهشناسی، برونگرایی، روانرنجوری و پذیرش تغییر» با این اعتیاد، ارتباطی مستقیم دارند و «سازگاری» ارتباطی غیر مستقیم با آن دارد. البته این روابط به صورت تقریبی هستند و در بین مطالعات مختلف نیز تفاوتهایی وجود دارد. برخی از قویترین ویژگیهای شخصیتی که با اعتیاد به کار در ارتباط هستند، ویژگیهای دستاوردگرایی مانند تیپ شخصیتی نوع A (اهل کوشش و تنش)، انگیزهی موفقیت و کمالگرایی است.
اعتیاد به کار چه ابعادی دارد؟
با توجه به این مسئله که ساعات کار طولانی، اعتیاد به کار را تضمین نمیکند، چگونه میتوانیم بین افرادی که سخت کار میکنند و افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، تمایز قائل شویم؟ تحقیقات نشان میدهند که معتاد بودن به کار، مفهومی چندوجهی است؛ در ادامه به ابعاد این مفهوم اشاره میکنیم:
انگیزشی
فشار درونی یا احساس اجبار به کار (که اغلب به جای اینکه نیازی خارجی باشد، خودخواسته است)، عنصری ضروری در اعتیاد به کار است. احساس اینکه شما «باید» در زمان استراحت خود نیز کار کنید، ماهیت اساسی معتاد بودن به کار است.
این مسئله هنوز از نظر علمی کامل مشخص نشدهاست که آیا معتادان به کار از شغل خود لذت میبرند یا از شکست در کار خود رنج میکشند، اما نتیجه یکسان است، یا کار میکنید یا احساس خوبی نسبت به خود نخواهید داشت.
از جنبهی انگیزشی،اعتیاد به کار با احساس عزت نفس و هویت گره خوردهاست. افرادی که به کار خود اعتیاد دارند، بدون کار خود احساس ارزشمندی نمیکنند و این انگیزهای برای کارشان است.
شناختی
به طور معمول، اعتیاد به کار با افکار مداوم و کنترلناپذیر درمورد کار گره خوردهاست. این کارمندان هرگز، حتی در هنگام تفریح نیز از کار خود جدا نمیشوند.
تأمل و تفکر بیشازاندازه دربارهی کار ما را به سمت جنبهی بعدی اعتیاد به کار (جنبهی احساسی) هدایت میکند.
احساسی
هنگامی که فرد معتاد به کار در حال کار کردن نیست، احساس بدی دارد. این امر به جنبهی انگیزشی اعتیاد به کار مربوط است، زیرا هنگامی که احساس کنید در انجام کاری که باید انجام دهید شکست خوردید، احساس عذابوجدان، عصبانیت یا استیصال میکنید.
رفتاری
جنبهی رفتاری اعتیاد به کار در واقع همانی است که با شنیدن این کلمه درمورد آن فکر میکنیم. افراد معتاد به کار رفتار متفاوتی نسبت به دیگران دارند. آنها بیشتر از حدی که هر سازمانی در واقعیت از آنها انتظار دارد، درمورد کار خود میاندیشند و بیش از نیاز کار میکنند.
تفاوتی که درمورد افراد سختکوش و افراد معتاد به کار به آن اشاره کردیم را به یاد آورید، زیرا کار کردن برای ساعات طولانی لزوما به معنای این نیست که شما به کار خود اعتیاد دارید.
انواع اعتیاد به کار کدامند؟
تا اینجا درمورد افراد معتاد به کار، به عنوان یک گروه یکپارچه صحبت کردیم. سازمانهای مختلف با ۴ نوع افراد معتاد به کار مواجه میشوند که در ادامه فهرستی از آنها را فراهم کردهایم:
۱. شکستگرا (The defeatist)
اولین نوع اعتیاد به کار اعتیاد از نوع فرد شکست گرا است. فرد شکستگرا از طریق انکار خوشیهای خودش، رضایت کسب میکند. هرچه بیشتر برای کارش فداکاری کند و از افراد مافوقش دستمریزاد بشنود، احساس بهتری از ارتباطش با کار خواهد داشت.
خوشی او انجام کارهایی است که از طریق آنها عبارت «متشکرم» را بشنود، هوای همکارانش را دارد و از افزایش حقوق حرفی نمیزند تا همچنان در نظر رئیس خوب باقی بماند و هنوز هم خود را لایق این تحسینها نمیداند.
۲. خرابکار (The Saboteur)
فرد خرابکار از تمام جنبههای زندگی خارج از محیط کاری خود میگذرد تا بهترین کارمندی باشد که میتواند. او برای افراد محبوب خود زمان نمیگذارد و به این ترتیب به روابطش آسیب وارد میکند؛ همچنین، وضعیت سلامتی خوبی ندارد، زیرا زمانی برای عادات سالم غذایی ندارد یا نمیتواند وقتی برای دکتر رفتن پیدا کند.
همچنین، در جایی که مشکلی وجود ندارد، این افراد با اعتیاد به کار مشکلاتی را در محیط کار پدید میآورند؛ برای مثال، فایلهای مهم را گم میکنند تا کار بیشتری برای خود بتراشند یا موعد تحویل را از دست میدهند تا بهانهای برای عجله در محیط کار داشتهباشند.
۳. مجازاتگر (The punisher)
بسیاری از افراد معتقدند چیزی که ارزش داشتهباشد، بهآسانی به دست نمیآید. مجازاتگر که دومین دسته از انواع اعتیاد به کار هستند این مفهوم را به سطح دیگری میبرد و باور دارد که اگر رنج نکشند، تمام تلاش خود را برای پیش بردن این کار انجام ندادهاست.
هرچند احساس غروری که پس از انجام وظایف دشوار به دست میآید، بدون شک حس خوبی است، اما مجازاتگر همیشه به دنبال رشته کارهای بیانتهایی از کارهای دشوار است تا این حس را همیشه برای خود داشتهباشد.
این افراد همیشه به عنوان افرادی بااعتمادبهنفس شناخته میشوند، اما این اعتمادبهنفس به نوعی بیمبالاتی منجر میشود که عملکرد آنها و افرادی که با آنها کار میکنند را به خطر میاندازند.
۴. گلایهای (The martyr)
افراد گلایهای دوست دارند که از سخت بودن شغل خود شکایت کنند، از بیکفایتی همکاران یا مدیران خود گله کنند و هرگونه کمکی را پس بزنند تا نشان دهند که با وجود همهی این مسائل چقدر عالی هستند. در واقع، این افراد هیچگاه حجم کار سبُک نمیخواهند و دوست دارند همه برای موقعیت تأسفبار آنها دل بسوزانند.
چنین فردی دوست دارد مشکلات کاری همه را حل کند و شادی خود را از این حقیقت میگیرد که هیچ کاری بدون تلاش خستگیناپذیر او انجام نمیشود. این نوع از اعتیاد به کار فقط برای خود فرد خطرناک نیست، بلکه برای دیگران نیز آزاردهنده و اذیتکننده است.
این ۴ نوع اعتیاد به کار کاملا از یکدیگر جدا نیستند و بیشتر افراد برخی از ویژگیهای هر دسته را در شخصیت خود دارند. اگر بتوانید این گرایشها را در نطفه خفه کنید، ممکن است بتوانید از اعتیاد به کار خود جلوگیری کنید.
نشانههای هشداردهندهی اعتیاد به کار کدامند؟
۱. اولین نفری هستید که به محل کارتان وارد میشوید و آخرین نفری هستید که آنجا را ترک میکنید
ممکن است بخواهید خیلی زودتر بیدار شوید تا بتوانید وظایفتان را در آرامش انجام دهید و همچنین شاید عادت دارید که طولانیتر در محل کارتان بمانید و بیشتر کار کنید تا فردای راحتتری داشته باشید؛ بنابراین، اگر متوجه شدید که فردی هستید که همیشه لامپهای محل کار را خاموش میکند، احتمالا زمان آن رسیده است که در برنامه کاری خود تجدیدنظر کنید و متوجه شوید که بهطور دقیق چه چیزی باعث تا دیروقت ماندن شما در محل کار و اعتیاد به کار شما میشود.
اگرچه ممکن است فکر کنید که کار در شیفتهای ۱۲ساعته بازدهی شما را بالا میبرد، واقعیت این است که این روند به استانداردهای کاری و سلامت شما لطمه وارد میکند و باعث اعتیاد به کار میشود. به یاد داشته باشید که داشتن شیفتهای استاندارد کاری و حداکثر بهرهمندی از تواناییهای خود در آن، بسیار بهتر از اضافهکردن شبها به ساعت کاری است.
۲. مدام تلفنتان را چک میکنید
آیا همواره به موبایلتان چسبیدهاید و هر ۵ دقیقه یک بار، هرجا که باشید، چه در قطار، چه در تختخواب، چه در صف خرید و چه هنگام تماشای تلویزیون (البته اگر وقتی برای آن داشته باشید) ایمیلتان را چک میکنید؟ آیا احساس میکنید که باید جواب هر ایمیل را بهمحض دریافت آن بدهید؟ به هر حال، این کار ادب شما را میرساند؛ اینطور نیست؟ متاسفانه شما دچار اعتیاد به کار هستید.
این عقیده بهطور کامل اشتباه است؛ هیچچیز بدتر از کارکشیدن بیشازحد از مغز خود و تمرکز بر وظایف کاری در زمانهای غیرکاری نیست؛ بنابراین، اگر تلفن و سایر ابزارهای تکنولوژیکی مانع استراحت شما در خانه میشود، شاید خاموشکردن نوتیفیکیشن موبایل ایده خوبی باشد.
۳. همیشه احساس خستگی میکنید
آیا همیشه احساس خستگی و بیحالی میکنید؟ پس ممکن است که بیش از حد از خودتان کار کشیده باشید.
اعتیاد به کار اثرات زیانباری بر سلامتی شما دارد و میتواند عامل بیماریهایی درون شما باشد؛ بیماریهایی مانند: اضطراب، افسردگی، دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی؛ فراموش نکنید که سیستم ایمنی بدنتان نباید بهای عدمتعادل شما را در زندگی بپردازد.
۴. ارزش شما با موفقیتهای کاریتان تعریف میشود
آیا فقط زمانی خوشحال میشوید که رئیستان از شما تعریف میکند؟ آیا هر انتقادی شما را ناراحت میکند؟ اگر جوابتان به این سؤالات مثبت است، یعنی شما دچار اعتیاد به کار هستید و اجازه دادهاید که زندگی کاریتان افسار خوشحالی شما را به دست بگیرد.
به عبارت دیگر، بر تأییدات خارجی از آدمهای اطرافتان تکیه دارید. مریلین پودر - یورک (Marilyn Puder - York)، مربی اجرایی و نویسنده کتاب «راهنمای نجات در محل کار» (The Office Survival Guide)، در این باره با ما موافق است.
افراد معتاد به کار، خود و عزتنفسشان را فقط با دستاوردهایشان تعریف میکنند.
مریلین پودر - یورک
زمان آن رسیده است که برای یافتن دستاوردهایی که شما را موفق نشان میدهند، به دنیای خارج از کار نگاه کنید و اعتیاد به کار خود را کنار بگذارید.
۵. هیچ سرگرمیای ندارید
مشابه بخش قبل، وقتی فقط اهداف کاریتان چیزهایی هستند که انگیزه شما را در طول روز تأمین میکنند، باید زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید و اولویتهای خود را از نو مرتب کنید؛ بهعبارت دیگر، باید فعالیتهایی را پیدا کنید که از انجام آنها، در جایی غیر از محلکارتان، لذت میبرید و به وظایف کاریتان ربطی ندارد؛ این فعالیتها میتواند عضویت در گروه کتابخوانی جدید، وقتگذرانی با دوستان، عضویت در گروه ورزشی، شرکت در کلاس رقص یا هر فعالیتی باشد که از انجام آن لذت میبرید و کمکتان میکند تا از شر اعتیاد به کار خود راحت شوید.
۶. احساس میکنید که هیچوقت بهاندازه کافی خوب نیستید
افراد دچار اعتیاد به کار، هیچوقت متوجه نمیشوند که چه زمانی باید متوقف شوند. از آنجایی که نمیدانند موفقیت برایشان به چه معناست، همواره بر بیشترکردن، تمرکز دارند و میخواهند همهچیز را به بالاترین حد ممکن برسانند.
به عبارت دیگر، ممکن است ساعتها درگیر گزارش خاصی و رساندن آن به حد کمال باشید، چون فکر نمیکنید که از انتظارات فراتر هستید؛ در حالی که در واقعیت، یک کارمند نمونه هستید. لازم است بدانید که چه زمانی باید کاری را که مشغول به آن هستید، متوقف کنید و چه زمانی کاری را بهخوبی انجام دادهاید.
۷. نمیتوانید به رئیستان «نه» بگویید
آیا به هر وظیفه اضافی، که رئیستان به شما واگذار میکند، جواب مثبت میدهید؟ آیا برای انجام هر پروژه جدیدی که خارج از حیطه کاری شماست، داوطلب میشوید؟ یکی از نشانههای اعتیاد به کار این است که شما هنر نه گفتن را ندارید.
تلاش کنید تا زمانی را صرف پیبردن به زمان موردنیاز برای هر پروژه کنید و فقط آنهایی را بپذیرید که در راستای تجارب کاری شما هستند؛ اینگونه میتوانید از بیش از حد کارکردن بپرهیزید و رأس ساعت ۵، از شرکت خارج شوید. مهم است که بتوانید نسبت به این نوع رفتارهای خود آگاه باشید.
۸. بهطور معمول، قرار با دوستانتان را بههم میزنید
نمیتوانید به رئیستان «نه» بگویید، اما بهطور قطع میتوانید هر بار تقاضای ملاقات دوستانتان را رد کنید؛ زیرا در اثر ۱۰ ساعت کار روزانه، بدون درنظرگرفتن زمانی که در مسیر میگذرانید، بیش از اندازه خستهاید. بسیار عالی! شما دارای اعتیاد به کار هستید.
اگر با همین سرعت پیش بروید، فقط نامی از مشتری ها و همکارانتان در لیست مخاطبان تلفنتان باقی میماند؛ زیرا دوستانتان بهدلیل رفتارهای شما و اینکه برای دیدنشان تلاش نمیکنید، رنجیده خواهند شد. برای اینکه مطمئن شوید که در برقراری تعادل کار و زندگی بهخوبی عمل کردهاید، باید به تقاضای دوستانتان، که بهواقع برای شما ارزش قائلاند، بیشتر «بله» بگویید.
۹. فقط میتوانید درباره یک موضوع صحبت کنید
اگر بهشکل معجزهواری موفق شوید تا در یک رویداد اجتماعی شرکت کنید، فقط یک موضوع در ذهن دارید که میتوانید راجع به آن با دیگران صحبت کنید؛ یعنی «کار»! بله؛ اگر حتی به آن فکر هم نکنید، درباره آن صحبت میکنید. برای اینکه بتوانید از اعتیاد به کار پرهیز کنید، بکوشید تا دانش عمومی خود را توسعه دهید و دریابید که در دنیایی که در آن زندگی میکنید، چه اتفاقاتی در حال رخدادن است.
۱۰. بهسرعت از آدمهای اطراف خود ناراحت میشوید
یکی از همکارانتان برای شرکت در جلسه اولیا و مربیان، زودتر محل کار را ترک کرده است و شما از او ناراحت شدهاید؛ زیرا او، همچون شما، زودتر (رأس ساعت ۶) در محل کار حاضر نشده است تا ساعات ازدسترفته را جبران کند. ۲ نفر دیگر نیز در حال خوشوبشکردن کنار دستگاه قهوهساز هستند؛ شما از دست آنها نیز ناراحتید؛ زیرا بهجای کارکردن فقط حرف میزنند.
هیچچیز بیشتر از ناراحتشدن از دیگران سر چیزهای کوچک، اعتیاد به کار شما را فریاد نمیزند. به خاطر داشته باشید که آنچه بهواقع برای خیلی از مدیران مهم است، کیفیت کار کارمندان، بازدهی و روحیه کلی در کار تیمی است. در اکثر مواقع، ساعات کاری، که شما نگران آن هستید، اصلا موضوع مهمی محسوب نمیشود؛ بنابراین، اینکه یکی از همکارانتان زودتر محل کار را ترک کرده است، به این معنی نیست که کمتر از شما برای کارش تلاش میکند؛ او توانسته است بین زندگی و کار خود، بهشیوهای عالی تعادل برقرار کند.
۱۱. نمیدانید که چگونه کارها را به دیگران بسپارید
آیا تمام کارها را بهتنهایی انجام میدهید، زیرا فکر میکنید که فقط شما هستید که میتوانید آنها را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و دیگران از پس آنها بر نمیآیند؟ اگر چنین است، از مهارت مهمی به نام تفویض اختیار برخوردار نیستید؛ پس سعی کنید که یاد بگیرید چگونه کارها را به دیگران بسپارید؛ همچنین زمانی را در برنامه خود برای انجام کارهای مهمتر خالی کنید و اجازه دهید که دیگران مسئولیت کارهایی را که به آنها محول شده است، بپذیرند و از اعتیاد به کار دوری کنید.
۱۲. هر روز ناهار را سر میز کارتان میخورید
حتی اگر یادتان باشد که باید ناهار بخورید، آن را سر میز کارتان میخورید و تلاش میکنید تا حتی از ساعت استراحتتان نیز برای کارکردن استفاده کنید. احساس میکنید که با وجود آنهمه کار و پروژه برای انجامدادن، زمانی برای استراحت ندارید. اما آیا آنها اینقدر مهم هستند یا امکانش هست که به فردا موکول شوند؟
استراحتهای منظم برای حفظ سطح بازدهی و اجتناب از اشتباهات ناشی از بیتوجهی، بسیار مهم است؛ بنابراین، سعی کنید برای پرهیز از اعتیاد به کار تا از زمان ناهار و استراحتتان استفاده کنید و حتی زمانی را خارج از محلکار به قدمزدن بگذرانید تا ذهنتان بازسازی شود.
۱۳. حتی در تعطیلات نیز کار میکنید
آیا هنگام گذراندن تعطیلات نیز لپتاپ یا تبلت کاریتان را با خود حمل میکنید و هر روز برای انجام کارهای باقیمانده و چککردن تیم از آن استفاده میکنید؟ اگر چنین است، باید بدانید شما دارای اعتیاد به کار هستید با این کار به خودتان اجازه نمیدهید که دوباره شارژ شوید؛ حتی استرس بیشتری را در این دوران به خودتان تحمیل میکنید و نمیدانید که چه زمانی باید این روند را قطع کنید.
پس مطمئن شوید که دفعه بعدی که جایی را برای تعطیلات رزرو کردید، تمام وسایل الکترونیک مربوط به کار را در کشوی کمدتان جا بگذارید و به خودتان اجازه دهید که خستگی کار بهطور کامل از بدن و ذهنتان خارج شود. این کار به جلوگیری از اعتیاد به کار کمک میکند.
۱۴. هیچوقت مرخصی استعلاجی نمیگیرید
آیا هنوز هم وقتی بیمارید به سر کار میروید، زیرا فکر میکنید که ابرقهرمانی هستید که میتوانید کار را با کیفیتی مشابه دوران سلامت خود انجام دهید؟ باید بگوییم که این ایده بسیار بدی است و شما یک فرد دارای اعتیاد به کار هستید؛ این کار علاوه بر افزایش ریسک اشتباهات، باعث از دستدادن ساعات کاری پربازده شما میشود. پس در خانه بمانید و هرچقدر لازم است، استراحت کنید و مرخصی استعلاجی بگیرید؛ در این صورت، بدنتان (و در نتیجه، رئیستان) قدردان شما خواهند شد.
۱۵. خودتان را معتاد به کار نمیدانید
«انکار» اولین نشانه اعتیاد به کار است. اگر دوستان و خانواده شما مدام به شما میگویند که معتاد به کار هستید، زمان آن است که نگاهی طولانی در آینه وجود خود بیندازید و دلایل آن را کشف کنید. اگر نمیتوانید بهتنهایی این رفتار را کنار بگذارید، گروههای درمانی بسیاری وجود دارند که میتوانید با پیوستن به آنها پیشرفت کنید.
گامهای اساسی که باید برای ترک اعتیاد به کار بردارید
اگر میخواهید از زندگی معنادار و لذتبخش بیشتر بهره ببرید و از اعتیاد به کار دوری کنید، گامهای زیر را دنبال کنید:
۱. ارزشهای خود را تغییر دهید تا دیگر کار مهمترین چیز در زندگیتان نباشد
حتما باید از اعماق قلبتان باور داشتهباشید که چیزهای مهم دیگری بهجز کار در زندگیتان وجود دارند تا بقیهی گامها مؤثر واقع شوند. اگر نتوانید صادقانه به چیزی که بهواقع میخواهید «بله» بگویید، نمیتوانید به کار بیشازحد «نه» بگویید همچنان باید با اعتیاد به کار دست و پنجه نرم کنید. از خودتان بپرسید که برای کدام موارد زیر آنقدر ارزش قائل هستید که آنها را نسبت به کارتان در اولویت قرار دهید.
- خانواده: آیا کارتان آنقدر مهم است که به جای کم کردن آن، به طلاق و نابود کردن رابطهی خود با فرزندانتان راضی شوید؟
- سلامتی: با وجود اعتیاد به کار به این فکر کنید که آیا میخواهید بیماریای ناشی از استرس بگیرید و احتمالا قبل از بازنشستگی دار فانی را وداع بگویید، چون کارتان خیلی مهم است؟
- لذت و آرامش ذهنی: افرادی که به کار اعتیاد دارند، اغلب ادعا میکنند که چون از کارشان لذت میبرند، زیاد کار میکنند، اما اگر فقط روی یک نوع لذت تمرکز کنید، احتمالا خوشحالی و آرامش ذهنیای را که با سبک زندگی متعادلتر همراه است، از دست میدهید؛ یعنی زندگیای که در آن فرصت پرورش روابط معنادار و چشیدن لذتهای ساده را دارید؛
- پول: اگر نتوانید از ثروت فراوان خود بهرهمند شوید، داشتن آن به چه کاری میآید؟ اگر به دلیل کسانی که دوستشان دارید کار میکنید، به یاد داشتهباشید که نعمت زمان بیشتر از نعمت پول ارزش دارد.
وقتی مصمم شدید که اعتیاد به کار خود را ترک کنید، گامهای زیر میتوانند به شما کمک کنند:
۲. تأثیر انواع کارهای متفاوتی را که انجام میدهید، ارزیابی کنید
برای ترک اعتیاد به کار باید انجام کارهایی را که نسبت به زمان صرفشده ارزش کمتری دارند، کاهش دهید. برای هر کاری که انجام میدهید از خودتان بپرسید که «چند نفر واقعا از این کار سود جالبتوجهی میبرند؟ چند نفر مشتاقانه منتظرند که من این کار را تمام کنم؟» اگر جواب «تقریبا هیچکس» است، دوباره به این فکر کنید که بهتر است آن را انجام دهید یا خیر.
۳. تعداد وظایفی را که میپذیرید، محدود کنید
یکی از راههای ترک اعتیاد به کار این است که قبل از شروع وظیفهای جدید، وظیفهی قبلی را تمام کنید. فکر نکنید که باید تکتک موارد کاریای را که شروع کردهاید، تمام کنید. فقط چون زمان زیادی را برای انجام کاری هدر دادهاید، دلیل نمیشود که این روند را ادامه دهید. صرف زمان بیشتر روی کاری که میدانید نتیجهای ندارد، اشتباه است.
۴. زمان کار کردن را محدود کنید
برای ترک اعتیاد به کار خود، یک روز در هفته را برای استراحت کردن کنار بگذارید. خودتان را مجبور کنید که در آن روز کار نکنید. اگر کامپیوتر ابزار اصلی کارتان است، سعی کنید در روز استراحتتان، از آن کامپیوتر استفاده نکنید. در روزهای کاری، ساعات کاری مشخصی را برای خود تعیین کنید و خارج از آن ساعات، به خودتان اجازهی کار ندهید؛ برای مثال، قبل از ساعت ۸ صبح و بعد از ۷ بعدازظهر کار نکنید.
۵. درمورد زمانی که قصد دارید کاری را به اتمام برسانید، انعطاف به خرج دهید
اگر قصد دارید که اعتیاد به کار خود را ترک کنید به این نکته توجه داشته باشید که اگر دیگران برایتان ضربالاجلی را تعیین میکنند، باید به آن پایبند باشید، اما تلاش کنید برای خودتان ضربالاجل تعیین نکنید. کارهایی را که انجامشان در روزی دیگر منطقی است، امروز انجام ندهید.
۶. برای ترک اعتیاد به کار اگر اِشکالی ندارد، کیفیت کاری را که میخواهید انجام دهید، محدود کنید
وقتی که رسیدن به اهداف عالی ضروری نیست، به دنبال انجام کار با کیفیت خیلی بالا نباشید. چسترتون (Chesterton) میگوید: «اگر کاری ارزش انجام دادن داشتهباشد، ارزش آن را نیز دارد که بد انجام شود.» بهخصوص اگر زمان را برای انجام کاری باارزشتر آزاد کند.
۷. در کاری که انجام میدهید، بازدهی داشتهباشید
اگر توانستید در زمان کوتاهی بازدهی بالا داشتهباشید، میتوانید از آن برای آرام کردن ضمیر معتاد به کارتان استفاده کنید و به خودتان اجازه دهید تا خارج از بازهی کاری استراحت کنید. متوقف کردن اعتیاد به کار به معنی سخت کار نکردن، کارآمد نبودن و به دنبال کیفیت بالا نبودن نیست، بلکه به معنای محدود کردن کار است برای اینکه از باقی زندگی خود بازنمانید.
۸. اگر در حال ترک اعتیاد به کار به موارد زیر فکر کنید
چند نفر ممکن است در بستر مرگ خود بگویند که «کاش وقت بیشتری را در محل کار گذرانده بودم؟» بکوشید هر چند وقت یک بار، در طول روز از خودتان بپرسید که «اگر امشب بمیرم، از نحوهی گذراندن زندگیام راضی خواهم بود؟» اگرچه شاید غمانگیز به نظر برسد، نگاه به زندگی از بستر مرگ به شما کمک میکند تا اولویتهای زندگیتان را درست بچینید.
افرادی که اعتیاد به کار دارند، چگونهاند؟ آنها چه رفتار حرفهای از خود بروز میدهند؟ در این مطلب، به ۱۵ نکتهی مهم درمورد افرادی که اعتیاد به کار دارند، اشاره کردهایم. شاید بهتر باشد شما هم این نکات را بدانید.
اگر عاشق فردی هستید که اعتیاد به کار دارد، به این نکات توجه کنید
اگر عاشق کسی هستید که اعتیاد به کار دارد، بداخلاقی کردن یا دشوارتر کردن زندگی برای عزیزتان فایدهی چندانی ندارد. لازم است بدانید که یک فرد معتادبهکار احتمالا در زمینهی حفظ تعادل میان سلامتی و شغل خود به مشکلات عمدهای دچار است؛ بنابراین، بهتر است هیچگونه استرسی به او ندهید.
۱. آنها به کارشان اعتیاد دارند
مشکل عموم افرادی که اعتیاد به کار دارند، این است که معتقدند در صورتی که دستاورد فوقالعادهای نداشتهباشند، ارزش آنها کاهش مییابد. درمان از خود بیماری بدتر است. به طور معمول، تشخیص عوامل و زمینههای پرکاری دشوار است؛ پرکاری به عنوان نوعی اعتیاد شناخته میشود.
۲. در کارشان پیشرفت میکنند
افرادی که اعتیاد به کار دارند، میدانند که سلامتیشان در معرض خطر است، اما ندای برخاسته از پروژههای کاری شبیه هیچچیز دیگری روی زمین نیست! هنگامی که آنها از میز کار خود دور هستند، بهشدت احساس بینظمی و ناامنی میکنند.
به گفتهی اشلی گرین (Ashley Greene): «من کمی به کارم معتادم. مشغول نبودن به پروژههای کاری دیوانهام میکند.»
۳. آنها از تعطیلات وحشت دارند
افرادی که اعتیاد به کار دارند نمیتوانند به راحتی محل کار را ترک کنند. فکر ترک کردن محیط کار برای گذراندن تعطیلات، آنها را وحشتزده میکند، زیرا احساس میکنند که استراحت و فراغت از کار، خرابیهای بسیاری به بار میآورد.
۴. آنها به اخلاق حرفهای اعتقاد دارند
اخلاق حرفهای در افرادی که اعتیاد به کار دارند، بسیار برجسته و پررنگ است. آنچه سایر مردم نمیتوانند درک کنند، این است که تکنولوژی مدرن این موضوع را بیارزش کردهاست. در حال حاضر، فراغت از کار با وجود تلفنهای هوشمند و سایر ابزارهای پیشرفتهای که به افراد معتادبهکار کمک میکنند که پیوسته به امور شغلی خود سرگرم باشند، تقریبا غیرممکن است.
۵. برای بازنشستگی هیچ برنامهای ندارند
در حالی که بیشتر ما آرزو داریم که در دورهی بازنشستگی هیچ کاری نکنیم و صبحها دیرتر از خواب بیدار شویم، افراد دارای اعتیاد به کار حتی به دورهی بازنشستگی فکر نمیکنند. آنها معتقدند هیچ دلیل قانعکنندهای برای بازنشستگی وجود ندارد، مگر اینکه به دلایل شرایط بد جسمانی مجبور شوند این کار را انجام دهند.
۶. آنها دوست ندارند برای حضور در رویدادهای اجتماعی، تحت فشار قرار بگیرند
بله، درست است؛ گاهی افرادی که اعتیاد به کار دارند، به دلیل غفلت از رویدادهای خانوادگی و اجتماعی، احساس گناه میکنند. آنها دوست ندارند به دلیل حضور نداشتن در این رویدادها تحت فشار قرار بگیرند، زیرا قادر نیستند بین خانه و محل کارشان حدومرزی بگذارند.
۷. افراد دارای اعتیاد به کار اغلب برای ساعات کاری طولانیمدت خود دلایل قانعکنندهای دارند
آیا تا به حال فکر کردهاید که همکاران تنبل و ناکارآمدتان چگونه میتوانند فردی را به کار معتاد کنند؟ این موضوع اغلب نادیده گرفته میشود، زیرا بیشتر متخصصان معتقدند که این افراد دارای اعتیاد به کار هستند که زندگی را برای اطرافیانشان دشوار میکنند. آنها بهندرت برعکس به این موضوع نگاه میکنند.
۸. انگیزهی زیادی دارند
شما چند نفر را میشناسید که شیفتهی کارشان باشند؟ افرادی که اعتیاد به کار دارند همیشه به امور شغلی خود سرگرم هستند. اگرچه ممکن است این یک جایگزین برای احساسات منفی در زندگی شخصی آنها باشد، اما فداکاری، انگیزه و اشتیاقشان برای کار اغلب ناشناخته میماند.
۹. کمالگرا هستند
در حال حاضر، روانشناسان به ما میگویند که کمال گرایی نیروی محرکهی بیشتر افرادی است که دارای اعتیاد به کار هستند. آنها پیوسته در تلاشاند تا شکاف موجود میان انتظارات وحشتناک و ارزیابی خود از نحوهی عملکردشان را برطرف کنند. این همان چیزی است که آنها را به جلو سوق میدهد.
۱۰. آنها تعریف متفاوتی از آرامش دارند
اگر از فردی که اعتیاد به کار دارد، بپرسید که تعریف او از مفهوم آرامش چیست، ممکن است از پاسخش متعجب شوید. آنها به شما میگویند که عاشق انجام کارهایشان هستند، اما مهمتر از همه، مشغول شدن به کار در حالی که ۱۰ کار ناتمام دیگر نیز در آینده وجود دارد، برای آنها بسیار لذتبخش خواهد بود.
۱۱. دیدگاه آنها دربارهی ثروت و خوشبختی متفاوت است
فردی که اعتیاد به کار دارد متقاعد شدهاست که موفقیت و ثروت خوشبختی خانوادهاش را تضمین میکند. اگر آنها به این موضوع معتقد باشند، در اشتباهاند، زیرا اطلاع ندارند که بر اساس پژوهشهای انجامشده، خانوادههایی با درآمد سالانه ۵میلیون دلار شادتر از خانوادههایی نیستند که فقط ۷۵,۰۰۰ دلار در سال درآمد دارند.
۱۲. قادر نیستند به پیامهای دریافتی پاسخ دهند
به عنوان یک عاشق یا عضو خانواده، احساس میکنید که نادیده گرفته شدهاید و با خودتان فکر میکنید که چرا او نمیتواند به پیام شما پاسخ بدهد؟ واقعیت زندگی افراد دچار اعتیاد به کار هستند. این است که آنها پیوسته با اربابرجوع قرار کاری دارند و در طول روز بیوقفه در جلسات کاری حضور پیدا میکنند؛ حتی ممکن است زمانی برای استراحت و صرف ناهار نداشتهباشند، زیرا مجبورند با رئیسشان نیز گفتوگو کنند.
۱۳. شاید آنها بخواهند خلأ دیگری را جبران کنند
کار، جاهطلبی، انگیزه، ارتقای شغلی و موفقیت عناصری هستند که آنها را هدایت میکنند؛ اما اغلب این موارد، علائم ناآرامی عمیقتری در زندگی عاطفی آنها و شاید نوعی سازوکار مقابلهای منفی در مواجهه با احساس نارضایتی از زندگی است. آیا شما میتوانید علت این موضوع باشید؟ تأمل در این مورد ضرری ندارد.
۱۴. میتوانند از کار تحت فشار سود ببرند
هرچقدر ساعات کاری بیشتری داشتهباشید، بهره وری کمتری خواهید داشت، اما برخی از افراد که دارای اعتیاد به کار هستند به محض ترشح آدرنالین حاصل از استرسهای شغلی، رشد میکنند و از آن سود میبرند. این حداقلیترین مزیتی است که به دست میآورند. وضعیت ایدئال این است که زمان را بهتر مدیریت کنید تا رضایت شغلی و بهرهوری بیشتری داشتهباشید.
۱۵. نیاز دارند روی کارها کنترل کامل داشتهباشند
جای تعجب نیست که افرادی که اعتیاد به کار دارند، بهندرت تفویض اختیار میکنند و زمانی که این کار را انجام میدهند، آشفته میشوند که آیا آن را بهدرستی انجام دادهاند یا خیر. یکی دیگر از جنبههای تمایل به کنترل کامل این است که گوشی هوشمند آنان هرگز از دسترسشان خارج نمیشود. بله، آنها موبالیشان را با خود به تختخواب نیز میبرند!
نکات و اخطارهای پایانی اعتیاد به کار
- وقتی همسر، پدر و مادر، فرزند و یا دوست صمیمیتان از شما میخواهند که اینقدر سخت کار نکنید، به آنها توجه کنید؛
- یک روتین هفتگی شامل فعالیتهای غیرکاری تنظیم کنید تا یاد بگیرید که از چیزهایی غیر از کار نیز لذت ببرید. این روتین میتواند شامل ورزش، دعا، مدیتیشن، مطالعهی کتابهای آرامبخش یا روحیهبخش، گوش دادن یا نواختن موسیقی یا تماشای فیلم به صورت منظم باشد. داشتن تعهد به انجام کاری به صورت مرتب و همراه با دیگران، مثل قدم زدنهای دونفره، بازیهای دستهجمعی، ملاقات برای صرف قهوه، دعوت دوستان یا خانواده یا تماس با آنها یا بیرون رفتن به شما کمک میکنند؛ اما مراقب باشید که بیش از حد سرتان را شلوغ نکنید تا زمان غیرکاری شما به اندازهی زمان کاریتان شلوغ نشود؛
- اگر صبحها خیلی زود بیدار میشوید، از رختخوابتان برای انجام کار مفید بیرون نیایید؛ فقط در آن لم بدهید و استراحت کنید. بعد از ساعتی، شاید دوباره خوابتان برد. اگر خوابتان نبرد هم حداقل به بدنتان اجازه دادهاید کمی استراحت کند؛
- برای ترک اعتیاد به کار به خودتان آموزش دهید که به وقفههای کاری واکنش مثبت نشان دهید. اگر هدف از کار کردن نفع رساندن به دیگران باشد، پس اگر فردی مزاحم کار شما شد، میتوانید از آن فرصت طلایی برای نفع رساندن به او استفاده کنید؛
- مراقب افراد مدعی آموزش مدیریت زمان باشید. اگرچه آنها درمورد بهینه کار کردن پیشنهادهای مفیدی میدهند، تکنیکهای آنها شما را تشویق میکنند که در طول روز تا جایی که میتوانید کار کنید. در حالی که به عنوان فردی که بهتازگی از اعتیاد به کار رهایی پیدا کردهاست، هدف شما باید کاهش کار کردن باشد نه افزایش آن.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اعتیادهای خلقی و رفتاری
اعتیاد به خرید کردن یا وسواس خرید یا اختلال خرید اجباری
اختلال خرید اجباری (به انگلیسی:"Compulsive buying disorder" یا "Oniomania" یا "Shopaholism") نوعی اختلال است که مشخصهٔ آن وسواس در رفتار خرید است که نتایج منفیای در پی دارد. این اختلال با احساس نیاز شدید و غیرقابل کنترل به خرید تجربه میشود. فرد مبتلا به این اختلال در مواجهه با احساسات گوناگون مانند استرس، یا نگرانی تمایل بالایی به خرید غیرضروری پیدا میکند. بیمار با خرید، کاهش تنش و کاهش اضطراب پیدا میکند ولی پس از خرید احساس ندامت و پشیمانی میکند.
برای بیشتر مردم اعتیاد به خرید کردن با تصویر زنی جوان همراه است که شاد و سرخوش خرید میکند، در حالی که همیشه هم اینطور نیست. اعتیاد به خرید کردن یکی از انواع اعتیادهای اجتماعی است که همه ممکن است گرفتارش شوند. مهمترین دلیل این اختلال رفتاری تبلیغاتی است که ما را احاطه کردهاند. متأسفانه در بیشتر جوامع، مصرفگرایی و میل به خرید به نوعی ارزش تبدیل شده است. اما این اختلال روانی ممکن است در زندگی مردم مشکلات جدی مثل بحرانهای مالی یا مسائل خانوادگی ایجاد کند. در این مقاله، نشانهها و دلایل این شکل از اعتیاد را با هم مرور میکنیم، سپس راهکارهایی برای رهایی از آن معرفی خواهیم کرد.
از کجا بفهمیم به خریدکردن معتاد شدهایم؟
مصرفگرایی مسئله جدیدی نیست. اعتیاد به خرید کردن از اوایل قرن نوزدهم شناخته و در اوایل قرن بیستم بهعنوان اختلال روانی معرفی شد. افرادی که به این معضل دچار میشوند معمولا زمان و پول بیشتری هدر میدهند و بهمحض ورود به منزل، احساس پوچی و نارضایتی رهایشان نمیکند. برای مقابله با این معضل باید ابتدا نشانههایش را بشناسیم. مهمترین نشانههای اعتیاد به خرید کردن عبارتاند از:
- همیشه مشغول خرید بودن؛
- خرید اقلام غیرضروری؛
- ناتوانی در برابر وسوسه خریدکردن؛
- احساس سرخوشی پس از خرید؛
- افزایش مشکلات مالی ناشی از خرید بیش از حد؛
- احساس گناه یا عذاب وجدان بعد از خریدکردن؛
- افزایش خریدهای آنی با مبالغ بالا؛
- شرم، خجالت و تلاش برای پنهانکردن این رفتارها؛
- خریدکردن برای پرکردن خلأهای ناشی از تنهایی یا غم و اندوه؛
- همراهشدن این اختلال با سایر اختلالهای روانی مثل هیپومانیا یا اختلال دوقطبی.
بسیاری از مردم اغلب در مواقعی مثل تعطیلات یا تولد عزیزانشان ولخرجی میکنند. این موضوع را نباید با اعتیاد به خرید کردن اشتباه بگیریم. اگر هر چند وقت یک بار ولخرجی میکنید، به این معنی نیست که به اختلال خرید وسواسی دچار شدهاید. در واقع اعتیاد به خرید به میزان پولی که خرج میشود ربطی ندارد، بلکه با میزان پریشانی فرد و پیامدهای نامطلوب برای او مرتبط است.
ارتباط اعتیاد به خریدن کردن با مشکلات دیگر
برخی تحقیقات نشان میدهند افراد معتاد به خریدکردن بیشتر از بقیه در معرض سایر اعتیادهای رفتاری هستند. سایر اعتیادهای رفتاری که این گروه ممکن است به آن دچار شوند، عبارتاند از:
- اعتیاد به شرطبندی و قمار؛
- اعتیاد جنسی؛
- وابستگی به اینترنت و شبکههای اجتماعی؛
- اعتیاد به بازیهای آنلاین.
دلایل اعتیاد به خرید کردن
دلیل این اختلال روانی دقیقا مشخص نیست، اما کارشناسان معتقدند همان عواملی که در سایر اعتیادها نقش دارند، ممکن است در ایجاد اختلالهای رفتاری مثل اعتیاد به خرید کردن هم مؤثر باشند. البته از تأثیر عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و شخصیتی هم نباید غافل بود. مهمترین دلایل اعتیاد به خرید کردن را در ادامه مطرح کردهایم.
۱. سیستم پاداش مغز
خریدکردن ممکن است سیستمهای پاداش مغز را فعال کند و همیشه برای افزایش لذت زندگی حس کنیم که باید حتما چیزی بخریم. فعالیتهای لذتبخش مثل خریدکردن، غذاخوردن یا رابطه جنسی مرکز پاداش مغز را فعال میکنند و باعث ترشح دوپامین میشود.
دوپامین انتقالدهندهای عصبی است که باعث ایجاد حس لذت میشود. با گذشت زمان، این انتقالدهنده عصبی برای ترشح هورمونهای شادیبخش بیشتر از قبل به تحریک نیاز دارد. در نتیجه چرخهای از رفتارهای اجباری ایجاد میشود که فرد نمیتواند آن را مهار کند.
۲. مقابله با مشکلات دیگر
بسیاری از افراد معتاد به خرید این کار را برای مقابله با مشکلاتی همچون استرس انجام میدهند. آنها آنقدر خرید میکنند تا به بقیه جوانب زندگیشان هم آسیب وارد شود. اختلال وسواس خرید ممکن است به مشکلاتی مثل اختلافات زناشویی، مسائل کاری یا مشکلات تحصیلی منجر شود. با وجود این، کسانی که به این معضل مبتلا شدهاند در مدیریت مخارج و خرجکردن پول مشکل دارند.
۳. ویژگیهای شخصیتی
ناتوانی در مهار میل به خریدکردن از الگویی شخصیتی ناشی میشود. کسانی که نمیتوانند میلشان به خرید را مهار کنند اغلب اعتمادبهنفس پایین دارند. آنها بهراحتی تحتتأثیر دیگران قرار میگیرند و با اینکه معمولا تنها و منزویاند، با بقیه مهربان هستند و رفتارشان دلسوزانه و مؤدبانه است. در واقع خریدکردن آنها را قدر میسازد که راحتتر با بقیه ارتباط برقرار کنند.
علاوه بر این، پژوهشها نشان میدهند کسانی که با اعتیاد به خرید کردن دارند و کسانی که به سایر انواع اعتیاد دچارند، ویژگیهای رفتاری مشابه دارند. از جمله:
- آسیبگریزی؛
- نوجویی؛
- اصرار بر انجام فعالیتهای اعتیادآور؛
- وابستگی.
نتایج یکی از مطالعات تحقیقی درباره اختلال خرید وسواسی نشان میدهد افرادی که به این مشکل دچار میشوند:
- اغلب کنجکاوند؛
- بهراحتی خسته و کسل میشوند؛
- دنبال محرکهای جدید هستند؛
- بدبین و نگران آینده هستند؛
- همیشه درگیر احساسات منفی مثل اضطراب و افسردگی هستند.
۴. مادیگرایی
افراد دچار مادیگرایی با خریدن اشیای گرانقیمت و تأیید دیگران موقعیت خود را حفظ میکنند. این افراد بیش از سایرین دچار خیالبافی میشوند و مثل بقیه معتادان نمیتوانند در برابر وسوسهها مقاومت کنند.
این افراد بیشتر از بقیه تحتتأثیر تبلیغاتی هستند که ما را احاطه کردهاند. در واقع بعضی از تکنیکهای بازاریابی برای تحریک خرید آنی و بهویژه ترغیب افرادی است که اعتیاد به خرید کردن دارند.
۵. خریددرمانی
خریددرمانی راهی برای لذتبردن از زندگی و فرار از احساسات منفی است. بعضی از مردم معتقدند که با خریددرمانی میتوان از مشاوره و رواندرمانی بینیاز شد، در حالی که این دیدگاه درست نیست. خریدکردن میتواند جلوی بعضی از احساسات منفی را بگیرد، اما مشکلی را حل نمیکند. معمولا آنچه در این مواقع میخریم جزو اقلام غیرضروری زندگیمان هستند و مبلغی که برای آن پرداختهایم ممکن است سایر مشکلات زندگیمان را حل کند.
چرا اعتیاد به خرید آنلاین جذابتر است؟
تحقیقات نشان میدهد که خرید آنلاین برای کسانی که به اختلال خرید وسواسی دچارند جذابیت بیشتری دارد. این نوع اعتیاد نیازی به رویارویی با کسی ندارد و افراد احساس ناشناسبودن میکنند. مهمترین دلایل علاقه به خرید آنلاین عبارتاند از:
- بدون اینکه دیده شویم خرید میکنیم؛
- هنگام خرید نیازی به تعاملات اجتماعی نیست؛
- جذابتر است؛
- جستوجوی محصولات متنوع و یافتن اطلاعات مربوط به آنها راحتتر است.
خرید آنلاین مثل بازیهای آنلاین و سایر فعالیتهای اینترنتی اعتیادآور است. این اعتیاد به اینترنت و بازیها هنوز به رسمیت شناخته نشدهاند، اما دلیل نمیشود که نادیدهشان بگیریم یا مشکلساز نباشند. اعتیاد به خرید آنلاین هم مثل اعتیاد به خرید کردن به مشکلات مالی و کاهش کیفیت زندگی منجر میشود و باید به آن توجه کرد.
مشکلات دیگری که با اعتیاد به خرید اشتباه گرفته میشوند
خرید اجباری یا اختلال وسواس خرید صدها سال است که بهعنوان اختلالی روانی شناخته شده است. با وجود این، اعتیاد به خرید کردن هنوز به رسمیت شناخته نشده و افراد دچار این مشکل را با سایر روشهای درمانی مداوا میکنند. مثلا برخی معتقدند که اعتیاد به خرید کردن را باید نوعی اختلال وسواسی اجباری (OCD) یا نوعی اختلال دوقطبی دانست. هرچند ویژگیهای رفتاری این نوع اختلالها شبیه اعتیاد به خرید کردن است، نباید آنها را با هم اشتباه گرفت.
بهعقیده برخی از کارشناسان، این نوع اختلالهای رفتاری باید تحت عنوان اختلال کنترل تکانه مداوا شوند. این اختلال مربوط به کسانی است که نمیتوانند در برابر رفتارهای آسیبزا مقاومت کنند و فقط با انجام آن کارها آرام میشوند.
چطور مشکل را حل کنیم؟
برای حل مشکل اعتیاد به خرید کردن راههای زیادی وجود دارد. در ادامه، مؤثرترین روشهای مقابله با این معضل را مرور میکنیم.
۱. سرگرمیهای جدید پیدا کنید
بیشتر افراد از خرید برای رفع کسالت یا استرس استفاده میکنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید، سعی کنید روشهای جایگزین پیدا کنید. بهجای خرید، یوگا را امتحان کنید. این ورزش نهتنها برای رفع استرس عالی است، بلکه فعالیتی سرگرمکننده و سالم هم هست که میتوانید آن را بهتنهایی یا همراه دوستانتان انجام دهید.
۲. فقط به فهرست خریدتان توجه کنید
قبل از خرید از فروشگاه، فهرست خرید تهیه کنید. چیزهایی را که نیاز دارید روی کاغذ بنویسید و در فروشگاه فقط به همین فهرست توجه کنید.
۳. از خانواده یا دوستانتان کمک بخواهید
موقع خرید از دوستانتان بخواهید که با شما همراه شوند. خریدکردن همراه خانواده و دوستان به شما کمک میکند رفتارتان را کنترل و کمتر از همیشه خرج کنید. حتی بعضی مواقع میتوانید از اعضای خانواده خواهش کنید که اقلام ضروری را بخرند.
۴. از کارتهای اعتباری استفاده نکنید
سعی کنید همیشه نقدی خرید کنید و کارتهای اعتباری را فقط برای مواقع ضروری کنار بگذارید. اگر مقدار محدودی پول نقد در کیف پولتان داشته باشید، احتمال اینکه ولخرجی کنید بسیار کمتر خواهد بود.
۵. از فروشگاههای اینترنتی دوری کنید
وجود فروشگاههای آنلاین باعث شده است هر زمان و هر جایی راحت خرید کنیم. خرید اینترنتی به خودی خود بد نیست، اما برای افرادی که دچار اعتیاد به خرید کردن هستند کار را سختتر میکند. بنابراین اگر گرفتار چنین مشکلی هستید، بهتر است همین حالا اپلیکیشنهای این فروشگاهها را از گوشیتان پاک و عضویتتان را لغو کنید. برای خرید از این فروشگاهها میتوانید از رایانه استفاده کنید. اینطوری دسترسیتان به این فروشگاهها محدودتر میشود.
سخن پایانی
اعتیاد به خرید کردن ممکن است بهاندازه سایر انواع اعتیاد آزاردهنده باشد، اما نباید امیدتان را از دست بدهید. هر زمان که بخواهید میتوانید از کارشناسان سلامت روان کمک بخواهید. هیچوقت فراموش نکنید که شما فرد ارزشمندی هستید و میزان داراییتان اهمیتی ندارد.
- توضیحات
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: اعتیادهای خلقی و رفتاری
اعتیاد به قمار یا اختلال قماربازی
اختلال قماربازی (به انگلیسی: Problem gambling) تمایل به قمار، علیرغم پیامدهای منفی یا تمایل به متوlrقف کردن، است. این رفتار ممکن است باعث آسیب به خود یا دیگران شود. قمار پاتولوژیک نوعی اختلال است که با هزینههای اجتماعی همراه است.
قمار چیست؟
قمار در برگیرنده یک چیز با ارزش (معمولا پول) در فعالیت یا رویدادی است که عاقبت آن معلوم نیست و به شکل عادت رفتاری و عدم کنترل فرد بر روی بازی برچسب زده و تشخیص گذاری میشود. این ریسک با این امید قبول میشود که بلافاصله با پاداشی همراه باشد. البته گاهی مهارت یا شانس میتواند در آن دخیل باشد؛ هر چند در انتها پول برده شده نیز صرف قمار مجدد یا خرید چیزهایی میشود که تنها برای دیده شدن فرد از جانب سایرین صورت میگیرد. در این صورت شما چه برنده باشید و چه بازنده، در نهایت بازنده محسوب میشوید.
DSM-5 این شرایط را با توجه به شباهتهایی که با اعتیاد دارد، به عنوان یک بیماری در دسته اختلالات اعتیادی طبقهبندی کردهاست. قمار پاتولوژیک مدتهاست که توسط انجمن روانپزشکان آمریکا مورد توجه قرار گرفته و به جای آنکه یک اعتیاد باشد، یک اختلال کنترل تکانه است. با این حال، دادهها حاکی از ارتباط نزدیک تری بین قمار پاتولوژیک و اختلالات مصرف مواد نسبت به قمار پاتولوژیک و اختلال وسواس فکری است. در رفتارهای اعتیادی فرد به دنبال پاداش است و در آن فعال سازی مکانیسمهای پاداش مغز وجود دارد در حالی که رفتارهای مشخص کننده اختلال وسواس-اجباری توسط سیگنالهای بیش فعال مکانیسمهای ترس مغز برانگیخته میشوند.
قمار پاتولوژیک یک رفتار اعتیاد آور و همراه با همبودی بالا با مشکلات مصرف الکل است. ویژگی مشترک افرادی که از اعتیاد به قمار رنج میبرند، تکانشگری است.
انواع بازی های رایج در قمار
امروزه انواع رایج قمار شامل بازیهای کازینو، ماشین های اسلات و پوکر اوماها یا پوکر تگزاس هولدم، قمار از طریق اینترنت، لاتاری، مسابقات اسب دوانی و شرط بندی روی تیم های ورزشی از قبیل فوتبال آمریکایی یا بیس بال و بازی انفجار است. انواع دیگر قمار شامل شرط بندی روی مهارت های فردی، پیش بینی های مربوط به املاک و تجارت بازار سهام و یا اعتیاد سرمایه گذاری است.
علائم و نشانهها
قمار پاتولوژیک با بسیاری از مشکلات مالی یا وقت زیاد صرف شده برای قمار مشخص میشود که منجر به عواقب نامطلوب برای قماربازان، دیگران یا جامعه میشود.دانشگاه پزشکی مریلند قمار پاتولوژیک را «عدم توانایی مقاومت در برابر تکانههای قمار، که میتواند به پیامدهای شدید شخصی یا اجتماعی منجر شود» تعریف میکند.
برای تشخیص، فرد باید در یک دوره ۱۲ ماهه حداقل چهار مورد از علائم زیر را داشته باشد:
- برای رسیدن به هیجان مطلوب نیاز به قمار با افزایش مقادیر پول دارد
- هنگام تلاش برای کاهش یا متوقف کردن قمار بیقرار یا تحریک پذیر است
- بارها و بارها تلاشهای ناموفق برای کنترل، قطع یا متوقف کردن قمار انجام دادهاست
- غالباً با قمار مشغول است (مثلاً داشتن افکار مداوم راجع به تجربیات قمار گذشته، معلولیت یا برنامهریزی برای سرمایهگذاری بعدی، فکر کردن به روشهای کسب پول که با آن قمار کند)
- اغلب هنگام احساس پریشانی قمار میکند
- بعد از از دست دادن پول قمار، روز دیگری برای جبران شکست مراجعه میکند
- دروغ میگوید که میزان درگیری با قمار را پنهان کند
- به دلیل قمار رابطه مهم را از دست میدهد یا فرصت شغلی-تحصیلی را از دست میدهد
- به دیگران برای تأمین پول خسارات ناشی از قمار وابسته است
عواملی که منجر به اعتیاد به قمار میشوند
متخصصان کلینیک مایو اظهار داشتند که قماربازی اجباری ممکن است دلایل بیولوژیکی ، ژنتیکی و محیطی داشته باشد ، مانند:
- اختلالات سلامت روان (وجود مشکلات سوء مصرف مواد، اختلالات شخصیتی، حالات عاطفی)
- سن و جنس (معمولاً در جوانان و میانسالان دیده میشود، و بیشتر در مردان مشاهده میشود)
- تأثیر خانواده یا دوستان
- خصوصیات شخصیتی
- داروهایی با عوارض جانبی نادر (به عنوان مثال، آگونیستهای دوپامین).
در مطالعات دیگر موارد زیر ذکر شده:
- حوادث آسیب زا
- استرس مرتبط با شغل
- تنهایی
- سایر اعتیادها
در صورت عدم مداخله، قمار پاتولوژیک ممکن است اثرات بسیار جدی و پایداری برای زندگی افراد ایجاد کند.
- مشکلات مربوط به رابطه
- مشکلات مالی، ورشکستگی
- مشکلات حقوقی، حبس
- مشکلات جسمی
- افکار خودکشی
چه کسی معتاد به قمار محسوب میشود؟
معتاد به قمار شخصی است که وقت و پول خود را صرف قمار به طریقی میکند که برای وی مضر است. کسی که شدیدا اعتیاد به قمار دارد، به عنوان یک قمار باز اجباری یا پاتولوژیک شناخته میشود.
علامتهای اصلی اعتیاد به قمار
- از دست دادن کنترل نسبت به قمار
- دروغ گویی مکرر
- قرض گرفتن پول
- عدم بینش به مشکل خود
- ترک کردن های چند ماهه و بازگشت دوباره
- عدم کنترل تکانه
- ایجاد مشکلات خانوادگی و زناشویی
انواع از دست دادن کنترل قمار
- قمار اوج خواهد گرفت، چرا که شخص برای حفظ سطح بخصوصی از هیجان یا کوشش در جهت بردن و در نتیجه پس گرفتن پول خود به قبول ریسک های بزرگتری نیاز دارد.
- برخی از افراد هنگامی که جلو هستند نمیتوانند قمار کردن را متوقف سازند. اگر آنها پولی ببرند، احساس میکنند که با شرط بندی مجدد میتوانند پول ببرند. اما سرانجام بخت به آنها پشت میکند و معتادان قمار تا آنجا به قمار ادامه میدهند که همه پولشان بر باد می رود.
- آنها کسانی هستند که میگویند دوباره قمار نخواهند کرد، و بدون توجه به این موضوع که تا چه اندازه سخت تقلا کرده باشند که دوباره قمار نکنند، دوباره خود را در حال قمار کردن می بینند. شخص ممکن است معتاد به قمار یا قمارباز پاتولوژیک باشد اما فقط در رابطه با یک نوع قمار مشکل داشته باشد. برای مثال، برخی از معتادان به قمار ممکن است هر هفته یک بلیط لاتاری بخرند و هرگز در رابطه با آن نوع قمار مشکلی نداشته باشند اما در مورد شرط بندی ورزشی دارای مشکلات عمده ای باشند.
تشخیص اعتیاد به قمار
اگر حداقل چهار مورد از موارد زیر را در طول یک سال گذشته تجربه کرده اید، ممکن است به اختلال قمار بازی مبتلا باشید:
- برای رسیدن به هیجان مورد نظر باید با مقادیر فزاینده قمار کنید.
- هنگام تلاش برای کاهش یا توقف قمار، بی قرار یا تحریک پذیر میشوید.
- تلاش های ناموفق مکرر برای کنترل، کاهش یا توقف قمار.
- افکار مکرر در مورد قمار (مانند زنده کردن قمار گذشته یا برنامه ریزی برای قمار آینده).
- اغلب هنگام احساس ناراحتی قمار میکنید.
- دروغ گفتن برای پنهان کردن قمار بازی.
- به خطر انداختن یا از دست دادن یک رابطه نزدیک، شغل، مدرسه یا فرصت شغلی بدلیل قمار.
- اتکا به دیگران برای کمک به مشکلات مالی ناشی از قمار.
افراد مبتلا به اختلال قمار ممکن است دوره هایی داشته باشند که علائم فروکش کند. ممکن است قمار در بین دوره های علائم شدیدتر مشکلی به نظر نرسد. اختلال قمار معمولا در خانواده ها ایجاد میشود. عواملی مانند تروما و نابرابری اجتماعی، به ویژه در زنان، میتوانند از عوامل خطر باشند. علائم میتواند در اوایل نوجوانی یا در اواخر بزرگسالی شروع شوند. مردان بیشتر در سنین پایین تر شروع میکنند. زنان بیشتر احتمال دارد که در مراحل بعدی زندگی خود قمار را شروع کنند.
برخی از علائم اعتیاد به قمار چیست؟
- قمار بیشتر از آن طول می کشد که در نظر داشته اید.
- شرط بندی «روی فوتبال» و سپس «تعقیب کردن برد و باخت ها».
- دروغ گفتن به خانواده یا دیگران در باره اینکه تا چه حد قمار میکنید.
- از دست دادن اوقات کار یا تعهدات خانوادگی بدلیل قمار.
- در زمانی که در مورد قمار فکر میکنید، هوش و حواستان از جوانب دیگر زندگی خود منحرف میشود.
به همان صورت که مشکلات مربوط به قمار بیشتر میشود احساس شرم، تقصیر و افسردگی میتواند افزایش یابد.
تفاوت بین اعتیاد به قمار و یک قمارباز تفریحی یا حرفه ای چیست؟
قماربازان تفریحی بخاطر تفریح قمار میکنند و عموما این کار را با دوستان خود انجام میدهند که در خارج از ایران رواج دارد. آنها بیش از چیزی که استطاعت باخت آنرا دارند به خطر نمی اندازند. آنها باخت را به عنوان قسمتی از بازی میپذیرند و باخت های خود را «تعقیب» نمیکنند. قماربازی آنها در امور مربوط به کار یا زندگی خانوادگی شان دخالتی ندارد. هر چند بسیار از آنها پس از مدتی احتمال درگیر شدنشان با اعتیاد قمار بسیار افزایش می یابد. قماربازان حرفه ای به خاطر درآوردن پول قمار میکنند، نه برای هیجان یا احتراز از مشکلات یا گریختن از آنها. آنها دیسیپلین فوق العاده زیادی از خود نشان میدهند و ریسک های غیر لازم را قبول نمیکنند.
آنها معمولا هنگامی که جلو هستند قمار را متوقف می سازند. آنها در تیم های پوکر بین المللی عضو هستند که تحت نظارت بازی کنند. متاسفانه بدلیل ماهیت قمار پس از اخراج آنها از تیم دچار اعتیاد به قمار میشوند. بسیاری از معتادان به قمار ادعا میکنند که قماربازان حرفه ای هستند. اما واقعیت این است که قماربازان حرفه ای مسائل و مشکلاتی ندارند که ناشی از قمار باشد. در پایان ماه یا سال، آنها همیشه جلو هستند. در حالی که معتادان به قمار تقریبا همیشه عقب افتاده اند.
اعتیاد به قمار مانند اعتیاد به الکل و مخدر است
این دست از افراد با اجتناب از واقعیت به بازی قمار، مصرف داروها مواد مصرفی مختلف که باعث اعتیاد به الکل و سایر مواد مصرفی میشود. در اینجا نقش سیستم لیمبیک و پاداش لوب تمپورال بسیار پر رنگ است زیرا هر سه مورد بصورت موقت استرس را کم و ناقل های عصبی پاداش مانند دوپامین را زیاد میکنند.
مشکلات خانوادگی در اثر قمار
در اثر از دست دادن های پول های زیاد، جبران های زیاد از سمت همسر یا خانواده و برگشت دوباره فرد به قمار با دلیل تراشی و منطقی سازی کار خود، شرایط را برای خانواده ها بسیار سخت میکند. آنها نه تماماً به خود بلکه به دیگر افراد اطراف خود نیز آسیب میرسانند و میتوانند زندگی آنها را نابود کنند.
دروغگویی یکی از اولین معضلات افراد درگیر اعتیاد است که با آن همیشه درگیر هستند.
اعتیاد به قمار مانند هر اعتیاد دیگری نیاز به آموزش های لازم برای خانواده فرد را نیز در بر میگیرد تا بتوانند بصورت علمی به فرد کمک کنند نه احساسی.
علت ریسکهای بعدی در قمار
این افراد همیشه درگیر موانعی هستند که خودشان برای خودشان پیش میاورند و خودتخریبی را انتخاب کرده اند. یکی از معضلات مهم در اعتیاد به قمار زمانهایی برای برد است، در واقع افرادی که درگیر اعتیاد به قمار هستند در برخی از موارد برد را تجربه میکنند و همین برد محرکی برای پیش قدم شدن در اقدامات اعتیادگونه و ریسکهای بعدی در قمار است و فرد معتاد به قمار، به مرور ابزارها و دستاورد های مهمتری در زندگی خود را در میدان برد و باخت میگذارد.
ارتباط قمار و مغز
وقتیکه شما به اختلال اعتیاد به قمار مبتلا هستید، ناحیه ای از مغز شما به نام اینسولا ممکن است که بیش از حد فعال شود. این منطقه بیش فعال ممکن است منجر به تحریف فکر شود و باعث شود الگوهایی را بطور تصادفی ببینید و قمار را بعد از اشتباهات نزدیک ادامه دهید. مغز شما ممکن است به عمل قمار همانطور که مغز یک سوءمصرف کننده الکل به الکل واکنش نشان میدهد، پاسخ دهد.
درمان
با درمان مناسب، اعتیاد به قمار قابل کنترل است. برخلاف کسی که اعتیاد به غذا دارد، شما برای زنده ماندن به هدف اعتیاد خود نیاز ندارید. شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه یک رابطه سالم و متعادل با پول ایجاد کنید. برای شما مهم است که قمار را بطور کامل ترک کنید، زیرا حتی قمار گاه به گاه، میتواند منجر به وخیم شدن آن شود. یک برنامه بازیابی میتواند به شما در توسعه کنترل تکانه کمک کند. بطور کلی اعتیاد به قمار با روش هایی مشابه سایر اعتیادها درمان میشود.
بیشتر درمانها برای قمار پاتولوژیک شامل مشاوره، گروههای کمک به خود، دارو یا ترکیبی از این موارد است. با این حال، هیچ درمانی به عنوان کارآمدترین در نظر گرفته نمیشود و در ایالات متحده، هیچ دارویی برای درمان قمارهای آسیبشناسی توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) تصویب نشدهاست.
قماربازان ناشناس (GA) یک روش درمانی متداول برای مشکلات قمار است؛ که یک برنامه دوازده مرحله ای است که بر رویکرد پشتیبانی متقابل تأکید میکند. در آمریکای شمالی سه مرکز درمانی در بیمارستان وجود دارد.نشان داده شدهاست که یک شکل از مشاوره، درمان شناختی رفتاری (CBT) برای کاهش علائم و تمایلات مربوط به قمار است. این نوع درمان بر شناسایی فرایندهای فکری مربوط به قمار، تغییرات خلقی و تحریفهای شناختی است که باعث افزایش آسیبپذیری فرد در مقابل قمار خارج از کنترل میشود. علاوه بر این، رویکردهای CBT مهارتهایی مثل پیشگیری از عود، حل مسئله و تقویت فعالیتها و علایق متفاوت با قمار استفاده میکند.
در مورد درمانهای رفتاری، برخی تحقیقات اخیر از استفاده از برنامهریزی فعالیت و حساسیت زدایی در درمان قماربازی پاتولوژیک پشتیبانی میکنند. بهطور کلی، تحقیقات تحلیلی رفتاری در این زمینه رو به رشد است[۹] شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مهارکننده بازجذب انتخابی سروتونین SSRI در درمان قمار پاتولوژیک مؤثر است.
مصاحبه انگیزشی
مصاحبه انگیزشی یکی از درمانهای قماربازی پاتولوژیک است. هدف اصلی مصاحبهکننده انگیزه ارتقاء آمادگی برای تغییر از طریق تفکر و حل احساسات مختلط است. در این روش از مصاحبه تهاجمی، استدلال، برچسب زدن، سرزنش و ترغیب مستقیم فرد خودداری میشود و همدلی ارائه میشود. تمرکز بر ارتقاء آزادی انتخاب و ترغیب اعتماد به نفس در توانایی تغییر است.
برنامه توانبخشی بستری
اگرچه اغلب مورد نیاز نیست، برخی از افراد متوجه میشوند که برای غلبه بر اعتیاد به قمار به ساختاری نیاز دارند که توسط یک برنامه بستری در یک مرکز درمانی ارائه شده است. اگر نتوانید بدون کمک، از سایتها یا سایر مکان های قمار اجتناب کنید، این نوع برنامه ممکن است مفید باشد. شما باید برای مدت معینی، از 30 روز تا یک سال کامل، در مرکز درمانی بمانید.
برنامه توانبخشی سرپایی
برنامه های درمانی سرپایی بیشتر توسط افرادی که به قمار اعتیاد دارند، استفاده میشود. در این نوع برنامه، شما در کلاس های یک مرکز شرکت خواهید کرد. همچنین میتوانید در جلسات گروهی و درمان انفرادی شرکت کنید. شما همچنان در خانه زندگی میکنید و در مدرسه، کار یا سایر فعالیت های روزانه شرکت خواهید کرد.
روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری
علاوه بر جلسات مشاوره یا پشتیبانی گروهی، ممکن است به درمان انفرادی نیز نیاز داشته باشید. اعتیاد به قمار میتواند ناشی از مسائل عاطفی یا اجتنابی عمیق تر باشد. برای تغییر الگوهای خود ویرانگر، از جمله اعتیاد به قمار، باید با این مسائل اساسی مقابله کنید. مشاوره به شما مکانی برای باز کردن و رسیدگی به این مشکلات میدهد.
دارو
در برخی موارد، ممکن است به دارو نیاز داشته باشید تا به شما در غلبه بر تمایلات قمار خود کمک کند. اعتیاد شما به قمار ممکن است ناشی از یک وضعیت سلامت روانی باشد، مانند اختلال دوقطبی. در این موارد، باید یاد بگیرید که شرایط زمینه ای را مدیریت کنید تا کنترل بهتری بر تکانه داشته باشید.
تغییر سبک زندگی
کنار آمدن با عواقب مالی قمار گاهی اوقات سخت ترین بخش روند بهبودی است. در ابتدا ممکن است لازم باشد مسئولیت های مالی را به همسر یا دوست مورد اعتماد خود بسپارید. همچنین ممکن است لازم باشد از مکان ها و موقعیت هایی که میتوانند تمایل شما به قمار را تحریک کنند، مانند سایت های قمار یا رویدادهای ورزشی اجتناب کنید.
اعتیاد به قمار مانند هر اعتیاد دیگری قابل درمان است، رفتار درمانی و بخصوص CBT که بهترین رویکرد روان درمانی جهت پایان دادن به قمار است، در مرکز مشاوره اینجا مکث انجام میشود. همچنین روانکاوی کوتاه مدت بدلیل رجوع به گذشته، کودکی و قبول پذیرش و مسئولیت رفتار در هر انسانی باعث میشود فرد مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و از خود تخریبی خود را حفظ کند. در همین راستا رفتار درمانی، یعنی جایگزینی رفتارهای مناسب با الگوهای رفتاری نامناسب میتواند تاثیرگذار باشد. گروه درمانی اعتیاد به قمار یکی دیگر از روشهای بسیار کاربردی است. شما میتوانید جهت ثبت نام در گروه درمانی ترک اعتیاد به قمار با مرکز مشاوره اینجا مکث تماس حاصل کنید. لازم به ذکر است که در گروه درمانی، شما میتوانید از نام مستعار خود استفاده کنید.