تکدی گری و گدایی

 gedaee

 

مفهوم تکدی

تکدی را می‌توان تحت عنوان «دست درازی کردن» برای کسب درآمد، و احتمالا «سؤال به کف» تعریف کرد. تکدی (این اصطلاح (تکدی) گاهی هم برای در برگرفتن بررسی فعالیتهای سازمان یافته که دارای اصول و قواعد ویژه خود نیز هست، بکار می‌رود.) فراگردی است که به موجب آن، فرد متکدی از دسترنج دیگران بهره مند می‌شود و زندگی می‌گذراند. هر یک از افراد جامعه را که نه صاحب حرفه (در مفهوم اقتصادی آن) هستند و نه در تولید اجتماعی، مشارکتی دارند و همواره با شیوه‌ها و شگردهای متنوع، طفیلی و زائده اجتماعی هستند، متکدی می‌گویند.
 
تکدیگری به معنی گدایی کردن، درخواست پول و مواردی دیگری از این سنخ، از مردم در سطح خیابان، کوچه و محلات شهری است و از مسائل و آسیب های اجتماعی حال حاضر جامعه ایرانی را شکل می دهد. تکدیگری به عنوان یک کنش اجتماعی دارای علل اقتصادی، اجتماعی، روانی و فرهنگی است. هدف اصلی پژوهش مطالعه فرهنگ تکدیگری خیابانی با تکیه بر پژوهش های تجربی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع مرور سیستماتیک است که محقق برای پاسخ به سؤالات پژوهش از آثار تجربی پیشین شامل مقالات، طرح های پژوهشی، رساله های ارشد، دکتری و کتب به روش تمام شماری و نمونه گیری تعمدی اقدام کرده است. نتایج نشان می دهد که به در کلان شهرهای ایران تکدیگری تبدیل به یک سبک فعالیت اجتماعی غیررسمی نسبتاً عادی شده و شهروندان آن را جزئی از پدیده اجتماعی قبول کرده اند. بر این اساس عوامل فرهنگی (فرهنگ فقر، خشونت نمادین و خشونت فرهنگی علیه متکدیان، محرومیت فرهنگی؛ سبک زندگی روزمرگی، تعلق و پذیرش در خرده فرهنگ خیابانی، عادت واره فرهنگی)؛ اجتماعی (کژ کارکردی ساختاری، ناتوانایی اجتماعی در ساماندهی بیکاران، طرد اجتماعی، بی سازمانی خانوادگی، فروپاشی سرمایه اجتماعی و فقدان هویت اجتماعی)؛ اقتصادی (فضای کسب وکار نامساعد؛ تضاد و شکاف طبقاتی، محرومیت نسبی، بیکاری، ناامنی شغلی، ناپایداری شغلی و فقدان توان سرمایه گذاری مالی) و روانی (احساس بی منزلتی، داغ ننگ، احساس هویت ضایع شده، عزت نفس پایین، احساس بیگانگی و نفرت اجتماعی) در ظهور و تداوم چرخه فقر تکدیگری خیابانی مؤثر بوده است.
 

تکدی گری عنوان قانونی است که به عنوان جرم در قانون مجازات اسلامی شناخته شده است، بدین معنی که هر شخصی رفتاری را انجام دهد که مصداق تکدی گری باشد از نظر قانونگذار مجرم بوده و به مجازات جرم آن محکوم خواهد شد. قانونگذار در ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی درباره تکدی گری مقرر داشته است «هر کسی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شدو چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور همه اموالی که از طریق تکدی گری به دست آورده است، مصادره خواهد شد» اما آیا واقعاً چنین مجازاتی جنبه بازدارندگی داشته باشد؛

دلایل و ریشه های اجتماعی و اقتصادی تکدی گری:

تکدی گری صرف نظر از این که از طرف قانونگذار به عنوان جرم مورد شناسایی قرار گرفته است اما نمی توان از ریشه های اجتماعی و اقتصادی آن غافل ماند زیرا هر چند ممکن است برخی از اشخاص با وجود توان مالی مبادرت به تکدی گری نمایند، اما  در غالب موارد افرادی که تکدی گری می نمایند در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دارند و یا حتی ممکن است ریشه های اجتماعی باعث گردیده است باشد که این اشخاص به تکدی گری روی بیاورند. در وضعیت دشوار اقتصادی  برخی از افراد ممکن است به علت تگنای اقتصادی شدید مرتکب چنین عملی شوند و گاه از شرافت و حیثیت خود برای بدست آوردن حداقل پول برای امرار و معاش بگذرند.

 

تکدی‌گری از منظر جامعه‌شناختی

از نظرگاه جامعه شناختی (جامعه شناسی کماکان فاقد یک تحلیل و استنتاج نظری و بررسی پراتیکی و کاربردی از تحقیقات موجود در باب تکدی گری است.) تکدی را می‌توان نوعی انحراف اجتماعی - که فرد در آن نقش مشخص و بعضا متفاوتی (سرقت، روسپی گری، واسطه گری، اعتیاد، و...) را بر عهده دارد - به حساب آورد. و یا به منزله نمونه‌ای از مرحله شغلی، (CCAREER) نزد متکدیان حرفه‌ای، آبرومندانه و غیرآبرومندانه (غیر مشروع) در مشاغل انحرافی تلقی کرد.
«گیلمور» جامعه شناس معاصر غربی معتقد است: «گدایی» یک فعالیت سازمان یافته است که در آن فرد، «گدایی» را به «کارکردن» ترجیح می‌دهد. (البته قادر به کار). 

خصوصیات تکدی‌گری

تکدی گری چهار خصوصیت عمده دارد:
۱- متکدی از مسؤولیتهای اجتماعی معاف است؛
۲- متکدی به خاطر نیازمندی مورد تفریع و سرزنش قرار نمی‌گیرد؛
۳- چنین شخصیتی انتظار دارد که دیگران به او کمک کنند؛
۴- در تولید اجتماعی مشارکت نداشته از دسترنج دیگران زندگی می‌گذراند.

 اقسام کمک‌دهنده‌ها

پدیده تکدی با دو عامل مهم؛ یعنی: «کمک دهنده» و «کمک گیرنده» رابطه دارد. «کمک دهنده‌ها» همان مردم هستند که آنها را می‌توان به دسته‌های ذیل تقسیم بندی کرد:

۱- عده‌ای بر اساس وظیفه شرعی به فقرا و مستمندان کمک می‌کنند.
۲- گروهی دیگر آن را وظیفه انسانی و نوع دوستی می‌دانند.
۳- تعدادی به علت این که نیازمند بودن را یک نقص اجتماعی می‌دانند خود را در رفع این نقیصه مسؤول می‌دانند.
۴- دسته چهارم کسانی هستند که کمک‌های خود را با نیت نذر و صدقه انفاق می‌کنند... 

بنابراین، «تکدی گری صورتی از زندگی ارزان قیمتی است که تنها بهای آن فقر مناعت طبع و سیر قهقرایی کمال انسان است.. 

انواع تکدی

یکی از ضرورتهای تبیین و برخورد صحیح و منطقی با پدیده تکدی گری، تفکیک انواع این پدیده و شیوه‌ها و اشکال مربوط به آن است. سیاستها و راهبردهای انتخابی سازمانهای ذیربط بر سر مقابله با پدیده گدایی بستگی دارد به تحلیل از سرشت و انواع تکدی گری که جامعه با آن مواجه است. بطور معمول، کارشناسان مسائل اجتماعی بر طبق مشاهدات و نتایج به دست آمده به یک تقسیم بندی دوگانه از تکدی، یعنی تکدی آبرومندانه در کنار تکدی آشکار و غیر آبرومندانه پرداخته‌اند.

 

1.تکدی پنهان

آن است که به طریق پنهان و آبرومندانه مانند دراویش، دعانویسان و کولی‌ها.

1.1 دراویش

افرادی هستند که با کشکول و تبرزین و با «زمزمه اوراد و اذکار» و یا خواندن اشعار و روایت قصه‌های ملی و مذهبی به گدایی می‌پردازند. «در گذشته، عمده‌ترین متکدیان، دراویش بودند که با استفاده از عواطف و باورهای مردم به گدایی می‌پرداختند. در هند و پاکستان دروایشی هستند که خود را در بدترین وضع قرار می‌دهند، مثلا دسته جمعی در گوشه‌ای معتکف می‌شوند و نوحه‌های مذهبی می‌خوانند و اعضای بدنشان را به لرزه در می‌آورند و از این راه گدایی می‌کنند. هدف این افراد، شکستن غرور و عزت نفس در این مرحله است.» 

1.2.دعانویسان

کسانی هستند که بر روی کاغذهای طومار مانندی دعا می‌نویسند و به عنوان نسخه شفابخش به مردمان و افراد نیازمند و ساده لوح می‌فروشند. این دسته در مناطقی که دارای ساختار سنتی و قدیمی است و در جوامع کوچکتر و شهرستانها - که بافت سنتی دارند - از ارزش ویژه‌ای برخوردارند و در نقشها و به شیوه‌های مختلف به گدایی مشغولند.

1.3کولی‌ها

کولی طایفه‌ای از بقایای هندیان رامشگر است که در عهد بهرام گور به ایران آمده‌اند. مردمی صحرانشین و بیابانگرد هستند و در همه جا گردش می‌کنند. کولی‌ها با فال‌گیری و کف بینی و بندبازی، زنان و مردان ساده لوح را فریب می‌دهند و از این طریق مبالغی را به دست می‌آورند.

 

 

2. تکدی آشکار

کسانی که آشکارا و با استفاده از فنون و رموز روان شناسی ترحم مردم را به خود جلب و به شیوه‌ها و صور مختلف از دیگران تقاضای کمک می‌کنند به این نوع تکدی می‌پردازند.
مهمترین شکل گدایی آشکار، تکدی «حرفه‌ای - تخصصی» است گداهای حرفه‌ای افرادی هستند که از نظر مالی وضع خوبی دارند ولی گدایی را یک «کار» در ردیف سایر شغلها مثل خرید و فروش و کارهای تولیدی به حساب می‌آورند.

این گروه دارای تشکیلات مفصلی هستند که به صورت یک سازمان غیر رسمی اما زنده و جاندار، فعالیت می‌کنند. در این تشکیلات همه چیز بر اساس توانایی شخص متکدی و ویژگیهای مکانی، جمعیتی، اقتصادی و... تقسیم می‌شود، لذا هر مکانی دارای ارزشهای مشخص و اهمیتی متفاوت از جاهای دیگر بوده و اصطلاحا «سرقفلی» خاص خود را دارد.

 

به نظر «رابرت ازراپارک»، (R،EZEA،P) برجسته‌ترین عضو مکتب جامعه شناسی شیکاگو: «در شهر، هر شغلی حتی «شغل گدایی» گرایش دارد که خصوصیت یک حرفه را پیدا کند و نیز هر شغلی دارای نظم و قاعده‌ای است که هر که می‌خواهد در آن شغل موفق شود ملزم به رعایت آن است.»

 

حاصل آن که گدایان حرفه‌ای بنیکی از فنون و رموز روان شناسی گدایی آگاهی کافی دارند. می‌دانند چگونه و در کجا گدایی کنند و چگونه ترحم مردمان را به خود جلب کنند. در جاهایی که گدایی گروهی و سازمان یافته وجود دارد از طریق کارآموزی و تعلیم، گدیان خبره اطلاعات خود را به نورسیده‌ها انتقال می‌دهند و بدین ترتیب گدایی حرفه‌ای تخصصی پاینده می‌شود.

 

علل و عوامل مؤثر در ظهور تکدی

بسیاری از انواع تکدی گری، بر اساس عوامل روانی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به وجود می‌آید و محصول ساختار اجتماعی و نارساییهای ناشی از آن است. با توجه به مطالعات انجام شده، به طور کلی عوامل مؤثر در ایجاد و گسترش پدیده تکدی را می‌توان در دو عامل عمده و مهم خلاصه کرد:

 

الف ) عوامل اجتماعی اقتصادی

گدایی یک زایده اجتماعی است که در پیدایش آن چند عامل دخالت دارند: فقدان اشتغال و کار، فقر مادی، پیری و از کار افتادگی، رخوت و سستی، اعتیاد، معلولیت و بیماری، مسائل خانوادگی از قبیل پاشیده شدن خانواده، مهاجرت از روستا به شهر، نابسامانیهای اقتصادی از قبیل کمی درآمد در بعضی از مشاغل، بالابودن هزینه زندگی، ضعف فرهنگ حاکم بر خانواده‌های متکدیان، شکاف عمیق طبقاتی و غیره از جمله این عوامل به شمار می‌روند.
علل اجتماعی دیگر گدایی مربوط به کمبودهایی است که در اثر نارساییهای موجود در جامعه به وجود می‌آید. باید اذعان داشت که برخی از این گدایان محصول نابسامانی اجتماعی هستند. بدین معنی که جامعه نتوانسته است افراد سالخورده، عاجز، معلول، یتیم و امثال آنان را در مراکز مناسبی سازمان بخشد و برای آنان زندگی انسانی لازم را فراهم آورد. در نتیجه آنان نیز از فرط ناچاری برای بقای خویش به تکدی می‌پردازند. 

«شرمن و وود» نیز استدلال می‌کنند که گسترش «بیکاری» مساله تقاضای کالاهای ساخته شده را دچار مشکل می‌کند. زیرا در این دوره، کارگران درآمدشان از حد معمول کمتر است و تقاضا برای کالاهای مصرفی آنان به حداقل می‌رسد. از این رو برای مدتی کسادی و تنزل اقتصادی بدتر و وخیم‌تر می‌شود. بیکاری فراوان از تقاضا می‌کاهد و کاهش تقاضا به بیکاری بیشتری می‌انجامد. گرچه بالاخره، اوضاع به حال اول بر می‌گردد و کاهش تقاضا به آهستگی انجام می‌پذیرد لکن کارگران باید چیزی برای خوردن داشته باشند. به هر صورت مردم مصرف خودشان را حفظ می‌کنند. بطوری که مصرف کمتر از درآمد تنزل می‌کند. حفظ مصرف از طریق «گدایی»، اخذ وام (مقداری بدهکاریهای تازه به بار می‌آید)، دزدی (افزایش جنایات) و خدمات دولتی (نظیر پرداخت غرامت دوره بیکاری) صورت می‌پذیرد.

 

 

ب) عوامل روانی و فردی

مطالعه ریشه‌های روانی و فردی تکدی، بسیار جالب است. این امر نقش مؤثری در بزهکاری و تکدی گری دارد. زیرا: «شرایط فردی، چیزی جز نتیجه شرایط محیط زیست و اثرات اجتماعی است و موجد استعدادهای جرم زا و گرایش‌های انحرافی در نزد افراد می‌شود...» 

طبق نتایج به دست آمده از تحقیقات متعدد، درصد قابل ملاحظه‌ای از افراد متکدی، از اختلالات شدید روانی رنج می‌برند. از این دیدگاه، اختلال روانی، کم و بیش، در فردی شکل می‌گیرد و به ظهور می‌رسد که در اثر حوادث غیر مترقبه، روحش آزار دیده باشد. نتیجه این تاثیرات سوء، روی آوردن شخص به دست درازی و اختلالات رفتاری است که زمینه انجام عمل تکدی گری را تسهیل می‌کند.
«دیوانگان و آنان که تعادل قوای خود را - چه به صورت ژنتیکی و چه در اثر عوامل محیطی - از دست داده‌اند، نیز از کسانی هستند که به گدایی می‌پردازند، بی آن که الزاما درکی اقتصادی همانند دیگر متکدیان از این عمل داشته باشند. این دسته از افراد به علت عدم پذیرش اجتماعی و تحمل نشدن از سوی وابستگان خویش، به صحنه تکدی پرتاب می‌شوند و بتدریج در اثر یادگیری اجتماعی، این رفتار، به صورت یک عادت «غریزی - روانی» در آنان تکرار می‌شود. اتفاقا عموما از حاصل گدایی خویش بهره مند نیستند، زیرا حاصل کارشان یا توسط اراذل و اوباش به غارت می‌رود و یا آن را گم و گور می‌کنند. 

 شیوه‌های تکدی

شیوه‌های گدایی گرچه متعددند اما همه از یک اصل تبعیت می‌کنند و آن تلاش برای کسب پول بیشتر است؛ «به هر طریق ممکن».

 

الف) روش‌های معمول

گاه همراه گدایان کودکان خردسال و معصومی را مشاهده می‌کنیم که بر اثر قرصهای خواب آور و انواع مخدر، معمولا بیحال و خواب آلوده، با لباسهای کثیف و پاره و کهنه، یا بر روی سنگ فرشهای خیابانها و پیاده روها دراز کشیده‌اند و یا بر پشت زنان و مردانی که برای گدایی در سر چهار راهها و در بین اتومبیلها پرسه می‌زنند، به خواب رفته‌اند. کودکانی که در نخستین سالهای عمر به جای بازیهای کودکانه، گدایی را تجربه می‌کنند و اکثرا از شیرخوارگاهها به عاریت گرفته شده‌اند. این کودکان بعد از رسیدن به سن حدودا ۷ سالگی که سن آغاز گدایی به شیوه حرفه‌ای می‌باشد، این شغل را مستقلا ادامه داده خودکفا می‌شوند.
نوع مکان نیز عامل مهمی در تعیین شیوه تکدی است، معمولا گداهای شمال شهر سعی می‌کنند صورت ظاهر را حفظ کرده از راههای آبرومندانه گدایی کنند! اگر در نقاط مرکزی و جنوب شهر با گداهایی روبه رو می‌شویم که دست و پای خود را بطرز ماهرانه و با گریم به شکل ناقص درآورده‌اند و یا زنهایی که با یک قوطی اسپند در میان ماشینها وول می‌خورند و یا مردی همراه با چند تا از همان بچه‌های بی گناه و در حالی که تکه کاغذی در جلوی خود گذاشته و قصه زندگی اش را بر روی آن نوشته است اما، در نقاط ثروتمند شهر آقا یا خانمی با لباسهای تمیز جلو آمده به عنوان این که مثلا مسافری از شهرستان است و کیفش را دزدیده‌اند، مؤدبانه فقط برای یک بلیط اتوبوس پول طلب می‌کنند اگرچه این شیوه‌ها قدیمی شده و اکثر مردم نیز از آن مطلعند، باز هم به این ثروتمندان گدانما و به این لکه‌های ننگ شهر کمک می‌کنند، که این مساله جای پرسش و تعجب دارد!

ب) دیگر شیوه‌ها

دیگر شیوه‌های تکدی عبارت است از:
- تظاهر به نقص عضو.
- جلب توجه عمومی با کرایه بچه‌های بی گناه و خواباندن آنها در معابر عمومی.
- سوء استفاده از مذهب به خاطر اعتقادات عمیق مردم به مسائل شرعی و مذهبی.
- پوشیدن لباسهای مندرس و تحریک احساسات مردم.

 

 

 تکدی‌گری و آسیب‌های اجتماعی

تکدی گری را باید آبستن اجتماعی متعددی قلمداد کرد. اکثر بررسیهای انجام شده، از رابطه بین گدایی و اعتیاد، بزهکاری، خودکشی، می‌خوارگی، روابط جنسی (فساد و فحشا)، لاابالی گری، سرقت، و... حکایت می‌کنند.

علتهای دیگری مانند فقر مادی و ناکامی اقتصادی، فقر فرهنگی، اعتیاد، رخوت و سستی، مهاجرت، معلولیت، بی مهری و غیره ممکن است موجب شود که جوان یا سالمندی به گدایی روی آورد. گاهی حتی کمبود درآمد در بعضی از مشاغل و بالا بودن هزینه زندگی نیز ممکن است چنین عارضه‌ای را پدید آورد و به دنبال آن شخص به گروههای بزهکار بپیوندد و به انواع انحرافات اجتماعی روی آورد.
با این حال تکدی، به تنهایی، عامل انحرافات آنها نیست بلکه بسیاری از علل دیگر در پدید آمدن این وضع دخالت دارند.

 

 

مجازات جرم تکدی گری در قانون مجازات اسلامی :

" ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی از کتاب تعزیرات و مجازات های بازدارنده مصوب ۱۳۷۵ در ای باره مقرر می دارد ؛ " هرکس تکدی گری یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی بدست آورده است مصادره خواهد شد. "

نکته ۲ : شرایط تحقق جرم تکدی گری یا گدایی :

۱. رفتار فیزیکی جرم تکدگی گری  " درخواست و کمک مالی از دیگری بدون دادن مابه ازای بارزش " است. پس اولا باید درخواست مالی باشد اگر درخواست غیرمالی باشد مانند اینکه شخصی از دیگری تقاضا کند که به او کمک کند بار میوه ی او را از وانت خالی کند یا ماشین او را هل بدهد و غیره تکدی گری نیست. 

 

ثانیا باید در عوض کمک مالی کار یا خدمات با ارزشی ارائه ندهد. بنابراین بنظر می رسد اگر شخصی سر چهاراه اسفند دود می‌کند یا شیشه ماشین را یک لحظه دستمال می کشد متکدی باشد چرا که عرف اسفند دود کردن یا شیشه ماشین را یک لحظه دستمال کشیدن که غالبا هم بدتر کثیف می شود مابه ازای باارزش در عوض دریافت پول نمی داند.

 هرچند برخی نظر مخالف داده اند و چنین کسانی را به جهت انجام کار دارای ارزش گدا نمی دانند.اما قطعا آدامس فروختن یا فال فروختن یا آب معدنی فروختن سر چهار راه ها یا مترو یا ترمینال یا اتوبان ها چون کالای دارای ارزش می دهند تکدی گری نیست.

۲.تکدی گری جرم به عادت یا اعتیادی است و با یکبار تحقق نمی یابد. این شرط از عبارت " پیشه خود قرار دهد " از ماده پیش گفته برداشت می شود. پیشه قرار دادن کاری نیاز به تکرار و استمرار دارد پس اگر شخصی برای اولین بار در کنار خیابان از مردم گدایی می کند تکدی گری نیست.

۳. توانایی مالی یا ناتوانی مالی متکدی شرط تحقق جرم نیست. پس چه متکدی ثروتمند باشد چه فقیر باشد و گدایی کند جرم پیش گفته تحقق یافته است. منتهی اگر توان مالی داشته باشد گدایی کند از موجبات تشدید مجازات است و افزون بر حبس از ۱ تا ۳ ماه ، به مصادره کلیه اموال حاصل شده از تکدی گری هم محکوم می شود. اما اگر متکدی فقیر باشد و گدایی کند تنها مجازات وی ۱ تا ۳ ماه حبس است.

۴. جرم تکدی گری مقید به نتیجه است و نتیجه مجرمانه هم " امرار معاش از طریق گدایی " است. یعنی متکدی باید از طریق گدایی مالی بدست آورد و با آن هم بتواند امرار معاش کند اگر مالی کسب نکند جرم پیش گفته تحقق نمی یابد. 

۵. رکن روانی جرم عمد است و اولا مرتکب آگاه باشد که مال متعلق به دیگری است. ثانیا عامدا درخواست مالی از دیگری بدون مابه ازا نماید. ثالثا عمد در کسب مال و امرار معاش از این راه داشته باشد. 

۶. مجازات جرم تکدی گری ۱ تا ۳ ماه حبس است در جایی که گدا ، فقیر باشد  که تعزیر درجه ۸ است.در صورتی که با وجود متمکن بودن گدایی کند افزون بر حبس فوق ، به مصادره کل اموال حاصل از گدایی هم محکوم می شود. در صورت دوم تعزیر درجه ۷ است چرا که مصادره اموال حاصل از جرم ، مصادره جزئی اموال بوده که وفق تبصره ۳ ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی،  تعزیر درجه ۷ می باشد.  در هر دوصورت در صلاحیت مستقیم دادگاه کیفری دو می باشد و غير قابل گذشت،  قابل تعویق و تعلیق اجرای مجازات است.