پرخاشگری
پَرخاشگَری یا پَرخاش (به انگلیسی: Aggression)، در روانشناسی و دیگر علوم رفتاری و اجتماعی، به معنی رفتاری است که منجر به آزار و درد میشود. پرخاشگری رفتاری است که به قصد آسیب رساندن به فرد دیگری (جسمانی یا زبانی) یا نابود کردن دارایی دیگران صورت میگیرد.پرخاشگری یا همان رفتار پرخاشگرانه یکی از رایجترین اعمال خشونتآمیز در سطح جامعه است. شاید کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که تا بهحال شاهد این رفتارها نبوده است.همچنین گاهی ممکن است به دلیل فشارهای عصبی، خستگی یا هر محرک دیگری، خود ما نیز رفتار پرخاشگرانه از خود بروز دهیم. این موضوع میتواند سبب ایجاد دلخوری و ناراحتی دوستان و اطرافیان شود و حتی روی شرایط کاری و روابط اجتماعی ما نیز تاثیرگذار باشد.
با توجه به مسائلی که به آن اشاره کردیم، لازم است هر کدام از ما با تعریف پرخاشگری و انواع آن آشنا شویم تا بتوانیم عوامل موثر بر بروز پرخاش خود یا دیگران را تشخیص داده و برای رفع آن اقدام کنیم.
پرخاشگری به مجموعهای از رفتارها اطلاق میشود که میتواند منجر به آسیب جسمی و روانی به خود، دیگران یا اشیاء موجود در محیط شود. پرخاشگری بر آسیب رساندن جسمی یا روحی به شخص دیگری متمرکز است.
پرخاشگری رابطهای که گاهی از آن به عنوان پرخاشگری اجتماعی نیز یاد میشود، شامل آسیب رساندن به روابط اجتماعی افراد از طریق انتشار شایعات، کنار گذاشتن آنها از رویدادها یا ایجاد احساس عدم پذیرش در آنها است.
در حالی که همه ما ممکن است گاهی اوقات احساس خشم کنیم، زمانی که پرخاشگری فراگیر یا افراطی میشود، ممکن است نشانهای از یک بیماری روانی زمینهای، یک اختلال مصرف مواد یا یک مسئله پزشکی دیگر باشد.
تعامل با فردی که رفتارهای پرخاشگرانه دارد، که گاهی اوقات به آن "قلدر " نیز گفته میشود، میتواند پیچیده باشد. غالباً، اعمال آنها راهی برای مقابله با خشم است که در ابراز آشکار آن احساس راحتی نمیکنند.
فرد حتی ممکن است هیچ ایدهای نداشته باشید که چرا این اتفاق میافتد - به خصوص اگر آن شخص انکار کند که حتی دیوانه است. یا ممکن است شما را از گروهی طرد کنند، از خشونت استفاده کنند (مانند کوبیدن کتابها یا درها)، یا درگیر اشکال ظریف پرخاشگری رابطهای شوند.
پرخاشگری رابطهای که گاهی از آن به عنوان پرخاشگری اجتماعی نیز یاد میشود، شامل آسیب رساندن به روابط اجتماعی افراد از طریق انتشار شایعات، کنار گذاشتن آنها از رویدادها یا ایجاد احساس عدم پذیرش در آنها است.
طرفداران ذاتی بودن پرخاشگری چیست؟
گروهی از صاحب نظران علوم رفتاری نظیر فروید معتقدند که پرخاشگری رفتاری است که ریشه در ذات و فطرت انسان دارد. این دو معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است که به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و سرانجام نیاز به تخلیه پیدا میکند. به نظر آراد اگر این انرژی به شکلی مطلوب و صحیح مثلاً در طرق ورزشها و بازیها تخلیه شود جنبه سازنده خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونهای تخلیه میشود که مخرب خواهد بود و ممکن است اعمالی از قبیل قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آن را دربرداشته باشد. از نظر غمخوار پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است، یعنی همچنان که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ هدایت میکند غریزه مرگ به صورت پرخاشگری میکوشد به نابود کردن و تخریب کردن بپردازد این غریزه چنانچه بتواند دیگران را نابود میکند و از بین میبرد و اگر نتواند دیگران را هدف پرخاشگری و تخریب خود قرار دهد به جانب خود متوجه شده و به صورت خودآزاری و خودکشی جلوه گر میشود، بنابراین از نظر وی پرخاشگری حالتی مخرب و منفی دارد.[۱] این رفتارها در جانوران باعث بقای آنها میشود ولی در زندگی فردی واجتماعی انسان پیامدهای مخربی را به دنبال دارد.[۲]
طرفداران منشأ اجتماعی پرخاشگری چه کسانی هستند؟
عدهای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیرا داشتن چنین فکری سبب میشود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمیتواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلایل فراوانی را مبتنی بر اینکه پرخاشگری منشأ غریزی و ذاتی نمیتواند داشته باشد ارائه دادهاند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلایل خود را در این باره اینطور بر میشمرند:
- دشمنی ذاتی بین جانوران وجود ندارد و آنچه ما در این مورد میبینیم آموزشهایی است که والدین این جانوران به آنها دادهاند.
- وجود کروموزوم اضافی را نمیتوان دلیلی بر ذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام میشود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدمکش که حالتهای پرخاشگرانه را به وجود میآورند باشند حال میتوان عدهای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند.
- تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد جانور وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه میشود که او در برابر جانور ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر جانوران در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیجانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانیکننده و توهینآمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمهای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند.
گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپختهاست، نمیداند که نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد؛ لذا این کودک بایستی به مرور یاد بگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد.[۳]
گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفتهاست. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانهاست از خود دفاع میکند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد.[۴]
فرضیه ناکامی – پرخاشگرانه یعنی چه؟
گرچه پاسخ افراد نسبت به ناکامی بسیار متفاوت است زیرا عوامل ناکامکننده و شخصیت فرد ناکام شونده دامنه بسیار گستردهای دارند در مجموع میتوان گفت که پاسخ ناکامی پرخاشگری یعنی رفتار دشمنانه و تند به هنگام عدم سازگاری با موفقیت در این رفتار در زندگی روزمره ارتباط بسیار نزدیک با ناکامی دارد مثلاً کودکی که از بازی کردن منع میشود در اثر خشم اخم میکند یا پاهای خود را بر زمین میکوبد. چیزی که ثابت شدهاست این است که ناکامی پرخاشگری را افزایش میدهد پرخاشگری میتواند ناکامیهای فشرده را رها سازد و نوعی تسکین موقتی برای فرد مزاحم آورد اما پایان آن معمولاً رضایت بخش نیست به هنگام مواجه شدن با ناکامی باید آن را به صورت یک مسئله مطرح کرد و به دنبال آن راه چاره افتاد. پرخاشگری ممکن است مستقیماً خود مانع را هدف قرار دهد.[۵]
جان والر و همکارانش فرضیه پرخاشگری در کلمه پاسخ به ناکامی را ارائه نمودند که در آن پرخاشگری همیشه در پی ناکامی خواهد بود.[۶] این افراد مانند فروید پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه میدانستند پیداست که فرضیه ناکامی- پرخاشگریها میتوانند واکنشی در برابر ناکامی باشد اما عوامل دیگری نیز میتواند در پرخاشگر بودن یا نبودن یک کودک مؤثر باشد افزون بر آن ناکامی یا سایر تحریکهای عاطفی همیشه موجب پرخاشگری نمیشود.[۷][۸]
علل و عوامل پرخاشگری
عوامل خانوادگی پرخاشگری
عوامل خانوادگی به عنوان یک سری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد مؤثر میباشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت میباشد و خیلی از چیزها را افراد در سالهای اولیه حیات اجتماعی خود در آن میآموزند. خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتاند از:
نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری میبیند برانگیخته میشود و در صدر گرفتن آن حتی با اعمال خشونت میشود. تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشدهاست خشمگین و پرخاشگر میشود.
وجود الگوهای نامناسب
داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیازهای انسان است زیرا انسانها علاقهمند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بیشتر کودکان پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشتهاند یعنی نه تنها کودک آنها از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود. دیکتاتوری خانوادههایی که تابع اصول دیکتاتوری هستند معمولاً رشد فرزندانشان را محدود میکند در این نوع از خانواده یک نفر حاکم بر اعمال و رفتار دیگران است که غالباً پدر چنین نقشی را دارد اما گاهی اوقات مادر، خواهران و برادران بزرگتر نیز با دیکتاتوری رفتار میکنند در این گونه خانوادهها فرد دیکتاتور تصمیم میگیرد، هدف تعیین میکند، راه نشان میدهد، وظیفه معلوم میکند، برنامه میریزد و همه باید بهطور مطلق مطابق میل او رفتار کند و حق اظهارنظر از آن اوست. بچههایی که در محیط دیکتاتوری پرورش پیدا میکنند ظاهراً حالت تسلیم و اطاعت در رفتارشان مشاهده میشود و همین حالت آنها را به هیجان و اضطراب وامیدارد. این بچهها در مقابل دیگران حالت دشمنی و خصومت به خود میگیرند و به بچههای هم سن و سال خود یا کمتر از خود صدمه میرسانند این افراد از تعصب خاصی نیز برخوردارند و از به سر بردن با دیگران عاجز هستند، در کارهای گروهی نمیتوانند شرکت کنند و از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و در امور زندگیشان بیلیاقتی خود را نشان میدهند و اغلب در کارها با شکست روبرو میشوند.
تأثیر رفتار پرخاشگرانه
عدهای از افراد پرخاشگر و زورگویی را تقبیح نمیکنند بلکه آن را نشانه شهامت و قدرت خود میدانند این افراد اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت، موجه و حتی لازم میدانند و به آن صحه میگذارند.
تشویق رفتار پرخاشگرانه
در مواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت و تثبیت این رفتار میشود. گاه با والدین یا مربیانی روبرو میشویم که به بهانه آموزش دفاع از خود به کودکی میگویند «از کی نخوری» «توسری نخوری» و… که بهطور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع شخصی را به پرخاشگری بیمورد تشویق میکنند.
تنبیه والدین و مربیان
والدین و مربیان که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی میشوند به صورت پرخاشگرانه او را تنبیه میکنند از تشدید این رفتار در او مؤثرند درچنین مواقعی تنبیه عامل فزاینده و تقویتکننده پرخاشگری است زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالاً پرخاشگری کودک میشود، شخص تنبیهکننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک میشود.[۹]
عوامل محیطی (اجتماعی – فرهنگی)
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند میتوانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثرگذار باشند، برخی از اینگونه عوامل عبارتاند از:
- زندگی در ارتفاع خیلی بلند و تغذیه ناقص؛ پژوهشهای به عمل آمده در میان سرخپوستان قبیله کولا در میال آندورپرو، که به پرخاشگرترین انسانهای روی زمین شهرت دارند حاکی از آن است که پرخاشگری این قبیله سه دلیل دارد:
الف: زندگی در ارتفاعات خیلی بلند کمبود مواد غذایی و بالاخره تغذیه ناقص.
ب: جویدن برگ کوکا که محتوی کوکائین و نوع مخدر است و سبب میشود مصرفکنندگان آن موقتاً احساس آرامش میکنند اما اثرات مصرف دراز مدت آن برای سوخت و ساز بدن زیانآور است.
ج: هنجار بودن پرخاشگری، در جامعهای ممکن است پرخاشگری یک رفتار «هنجاری» تلقی شود لذا در مقایسه با جوامعی که چنین وضعیتی را ندارند.
- تقویت پرخاشگری به علت ضرر و زیان اجتماعی- فرهنگی در بعضی مواقع به علت جنگ یا عوامل دیگر پرخاشگری در جامعه تقویت میشود بدیهی است در چنین وضعیت پرخاشگری با فراوانی بیشتر در افکار با تخیلات و اعمال افراد آن جامعه مشاهده میشود چون جامعه به دلیل مقتضیات زمانی و مکانی خود پرورش آن را ضروری میداند.
- مشاهدات اجتماعی، مشاهده وقایع و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مانند درگیریهای اجتماعی محدودیتهای اجتماعی تبعیضات بی عدالتیها… سبب ایجاد خشم و پرخاشگری میشود.
- نقش رسانههای گروهی، از عوامل اجتماعی- فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت پرخاشگری نقش دارند. رسانههای گروهی به ویژه تلویزیون است درجه تأثیرپذیری افراد از برنامههای تلویزیون به شرایط اجتماعی- اقتصادی بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد اثر فیلمهای خشونتآمیز در ایجاد رفتار خشونتآمیز و پرخاشگرانه در مطالعات محققین مورد تأیید قرار گرفتهاست.
- نقش بازیهای ویدئویی در پرخاشگری، پژوهش در این زمینه با عنوان (تأثیر بازیهای ویدئویی) بر پرخاشگری دانش آموزان پسر سال پنجم مقطع ابتدایی شهرستان خرمآباد به روش تجربی صورت گرفتهاست. یافتهها نشان میدهد که گروههای آزمایش که پرخاشگرانه بازی کرده بودند نسبت به گروه گواه افزایش معنی داری پرخاشگری نشان دادند در نتیجه انجام بازیهای ویدئویی پرخاشگرانه پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش میدهد.[۱۰]
زیانهای پرخاشگری
علی رغم تمامی مسائل ذکر شده پرخاشگری همیشه اوقات نیز زیانآور و مضر نیست بلکه پرخاشگری از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و تعالی و آلایش انسان باشد نه تنها سودمند است بلکه ضروری نیز هست. قرار دادن حد و مرز برای پرخاشگری مضر و سودمند قدری مشکل به نظر میرسد لذا کودکی که علیه بزرگ ترهایش سرکشی میکند پرخاشگر است ولی در عین حال نشان میدهد که انگیزهای او را به سوی استقلال که جزء ضروری و با ارزش رشد او است رهبری میکند دربارهٔ مفید و لازم بودن عمل پرخاشگری فوید معتقد است که اگر انسان برای ابزار پرخاشگری اجازه نیابد نیروی پرخاشگری اش انباشته میشود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر میشود. در واقع به تعبیر او برای پالایش روانی سه راه حل وجود دارد که به طور مستقیم و غیرمستقیم با پرخاشگری در ارتباط است این سه راه حل عبارتاند از: الف: صرف نیرو در فعالیتهای بدنی از قبیل بازیهای ورزشی جست و خیز، مشت زدن به کیسه بوکس و غیره
ب: اشتغال به پرخاشگری خیالی و غیر مخرب
ج: اعمال پرخاشگری مستقیم مثل حمله به قصد صدمه زدن به او، ناراحت کردن او , ناسزا گفتن به او و با وجود این عامل ها آیا پرخاشگری قابل کنترل است؟
اکثر پژوهشگران معتقدند که عوامل محیطی باعث کسب و نگهداری رفتارهای پرخاشگرانه میشود به نظر آنها تغییرات مناسب در موقعیتهای محیطی سبب از بین رفتن زمینههای ایجادکنندهٔ پرخاشگری و خشونت در رفتار کودکان و نوجوانان میشود همچنین با دادن شخصیت مثبت و منطقی به کودکان عدم تبعیض میان آنها عدم تحقیر کودکان دادن مسئولیتها در حد توان به افراد پرخاشگر صحبت کردن با آنها آگاه کردن آنها در مورد خطرات پرخاشگری ایجاد رابطه صمیمی و عاطفی با آنها و توجه به مشکلات آنها تشویق کردن آنها به کارهای گروهی و جمعی و در پایان با شناسایی روحیات فرد برخورد صحیح با آن میتوان در شناسایی عواملی که پرخاشگری را ایجاد یا تشدید میکنند اقدام کرد.
تکنیکهایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده
- صمیمیت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا سهم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش مییابد که افراد خانواده در امور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین اعضای خانواده باعث صمیمیت میشود.
- تأمل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شگرد در این هنگام آن است که دیگران سکوت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند.
- تخلیه یعنی اینکه بهطور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمیدهد بلکه باعث افزایش آن نیز میشود.
- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…)، تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشتهاند ولی بهطور کل این روش هم زیاد مؤثر نیست.
- تنبیه، در طول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنبیه بودهاست که توسط آن جلوی خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را میگرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه بهطور موقت جلوی خشونت حاضر را میگیرد و برعکس در طولانی مدت بهطور مستقیم باعث تقویت آن میشود در حال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شدهاست.
- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک بهطور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظهای که پرخاشگری به حد اعلای خود میرسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند غائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان میگذارند و آن را حل و فصل میکنند.
پرخاشگری میتواند اهداف مختلفی را دنبال کند که عبارتند از:
- ابراز خشم یا خصومت
- ادعای سلطه
- ترس یا تهدید
- رسیدن به یک هدف
- اظهار تصرف
- پاسخ دادن به ترس
- واکنش به درد
- رقابت با دیگران
علائم پرخاشگری چیست؟
از آنجایی که رفتار پرخاشگرانه به قصد آسیب رساندن به کسی است که نمیخواهد آسیب ببیند، باید شامل اقدام باشد. فقط فکر کردن به آسیب رساندن به کسی یا احساس عصبانیت کافی نیست و آسیب رساندن تصادفی به کسی پرخاشگری محسوب نمیشود.
رفتارهای پرخاشگرانه میتواند به شرح زیر باشد:
- فیزیکی
- کلامی
- رابطهای
علائم فیزیکی پرخاشگری
پرخاشگری فیزیکی شامل کتک زدن، ضربه زدن، لگد زدن و چاقو زدن به شخص دیگری است. آسیب رساندن به اموال نیز نوعی تهاجم فیزیکی است.
علائم کلامی پرخاشگری
علائم کلامی پرخاشگری شامل تمسخر، صدا زدن و فریاد زدن است.
علائم پرخاشگری در رابطه
پرخاشگری رابطهای میتواند شامل پخش شایعات و دروغ گفتن در مورد شخص دیگری باشد که از این طریق رابطه شخصی با او آسیب میبیند.
در حالی که ما اغلب به پرخاشگری در اشکال فیزیکی آن فکر میکنیم، پرخاشگری روانی نیز میتواند بسیار مضر باشد. به عنوان مثال، تهدید یا سرزنش لفظی شخص دیگری، نمونههایی از پرخاشگری کلامی، ذهنی و عاطفی است. آزار و اذیت سایبری شکل دیگری از تهاجم غیر فیزیکی است که میتواند آسیب جدی به دیگران وارد کند.
انواع پرخاشگری در روانشناسی
معمولا پرخاشگری را به دو نوع اصلی تقسیم میکنند. هر دو برای کسانی که آنها را تجربه میکنند، چه به عنوان هدف یا متجاوز، مضر هستند.
- پرخاشگری تکانشی
- پرخاشگری ابزاری
پرخاشگری تکانشی
پرخاشگری تکانشی همچنین به عنوان پرخاشگری عاطفی یا واکنشی شناخته میشود. پرخاشگری تکانشی با احساسات قوی مشخص میشود. پرخاشگری تکانشی، به ویژه زمانی که ناشی از عصبانیت باشد، سیستم واکنش حاد تهدید را در مغز تحریک میکند که آمیگدال، هیپوتالاموس و بخش خاکستری را درگیر میکند.
این شکل از پرخاشگری برنامهریزی نشده است و اغلب در لحظه رخ میدهد. اگر ماشین دیگری راه شما را در ترافیک قطع کند و شما شروع به فریاد زدن و سرزنش راننده دیگر کنید، پرخاشگری تکانشی را تجربه میکنید.
پرخاشگری ابزاری
پرخاشگری ابزاری که به عنوان پرخاشگری غارتگرانه نیز شناخته میشود، با رفتارهایی مشخص میشود که برای دستیابی به یک هدف بزرگتر در نظر گرفته شده است. پرخاشگری ابزاری اغلب با دقت برنامهریزی میشود و معمولا به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف وجود دارد.
صدمه زدن به شخص دیگری در دزدی نمونهای از این نوع پرخاشگری است. هدف متجاوز به دست آوردن پول است و آسیب رساندن به فرد دیگری وسیلهای برای رسیدن به آن هدف است.
علت پرخاشگری چیست؟
ما دقیقا نمیدانیم که چه چیزی باعث پرخاشگری بیش از حد یا نامتعارف میشود. این احتمال وجود دارد که چندین عامل مختلف، از جمله ژنتیک، محیط و تاریخچه روانشناختی یک فرد دخیل باشند.
برخی از مهمترین دلایل پرخاشگری شامل موارد زیر است:
- عوامل بیولوژیکی
- فاکتورهای محیطی
- عوامل روانشناسی
عوامل بیولوژیکی
ممکن است عوامل ژنتیکی و هورمونی بر پرخاشگری تاثیر بگذارد. عدم تعادل در برخی از هورمونها، مانند تستوسترون و کورتیزول و انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین، ممکن است با پرخاشگری مرتبط باشند.
ساختار مغز نیز میتواند بر پرخاشگری تاثیر بگذارد. ویژگیهایی که ناهنجاریهای ساختاری در آمیگدال دارند نسبت به همسالان خود پرخاشگری نشان میدهند. تغییرات در سایر نواحی مغز ممکن است به رفتار پرخاشگرانه کمک کند
فاکتورهای محیطی
نحوه تربیت شما ممکن است در انجام یا عدم انجام رفتار پرخاشگرانه نقش داشته باشد. افرادی که با شاهد پرخاشگری بزرگ میشوند ممکن است بیشتر بر این باور باشند که خشونت و خصومت از نظر اجتماعی قابل قبول است. تجربه تروما در دوران کودکی نیز میتواند منجر به رفتار پرخاشگرانه در بزرگسالی شود.
عوامل روانشناسی
چندین بیماری روانی میتواند با رفتار پرخاشگرانه مرتبط باشد، از جمله:
- اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)
- اختلال دوقطبی
- اختلال شخصیت مرزی (BPD)
- خودشیفتگی
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
صرع، زوال عقل، روان پریشی، اختلال مصرف مواد و صدمات یا ناهنجاری های مغزی نیز میتوانند بر پرخاشگری تاثیر بگذارند.
اثرات پرخاشگری
پرخاشگری میتواند بر سلامت و روابط شما تاثیر بگذارد. تحقیقات نشان میدهد که بین خشم و التهاب مزمن که میتواند باعث مشکلات سلامت ثانویه مانند مشکلات قلبی عروقی شود، ارتباط وجود دارد. خشم و پرخاشگری نیز با شرایط سلامت روان مرتبط است. با این حال، مشخص نیست که آیا خشم کنترل نشده باعث این شرایط میشود یا اینکه شرایط خود مدیریت احساسات شدید مانند خشم و پرخاشگری را دشوار میکند.
تجربه پرخاشگری به دست یک شریک، دوست یا یکی از اعضای خانواده نیز اثرات مضری دارد. افرادی که قربانی پرخاشگری فیزیکی یا روانی شدهاند، آن تجربیات را مضر میدانند، حتی زمانی که متجاوز آنها چنین نمیکند. این اشکال پرخاشگری در نهایت میتواند منجر به پایان رابطه شود.
پرخاشگری کنترل نشده همچنین میتواند کار را دشوارتر کند و روابط دوستانه را تیره کند. این مسئله میتواند منجر به استرس بیشتر و احساس بیگانگی برای متجاوز شود که ممکن است مشکل را بدتر کند.
روشهای کنترل خشم
اگر حس پرخاشگری را تجربه میکنید، میتوانید یاد بگیرید که خشم خود را مدیریت کنید و به روشی سازندهتر با آن کنار بیایید. ایجاد یک برنامه مدیریت خشم پیش از موعد (کنترل خشم) میتواند به شما یک نقشه راه بدهد که در مواقعی که احساسات شما از کنترل خارج میشود استفاده کنید. این برنامه باید شامل راههایی برای کاهش سطح استرس شما باشد.
برخی از اقدامات برای کنترل خشم شامل موارد زیر است:
- تمرکز بر چیزهایی که میتوانید ببینید، ببویید، بشنوید، لمس کنید یا بچشید
- دور شدن از موقعیت
- ورزش برای سوزاندن انرژی اضافی
- تماس با یک دوست قابل اعتماد یا یکی از اعضای خانواده برای حمایت اجتماعی
- با فعالیت دیگری حواس خود را پرت کنید
اگر فردی در زندگی شما رفتار پرخاشگرانهای با شما دارد، مهم است که از سلامت روانی و ایمنی جسمی خود محافظت کنید. سعی کنید آرام بمانید و از تشدید درگیری خودداری کنید.
روشهای درمان پرخاشگری چیست؟
راههای درمان پرخاشگری شامل موارد زیر است:
- دارو درمانی
- آر تی ام اس
دارو درمانی
برخی از داروهای اعصاب و روان که تاثیر مستقیم بر کاهش اضطراب فرد دارند، میتواند از شدت پرخاشگری بکاهند و باعث آرامش فرد شوند. اما مصرف این داروها حتما باید تحت نظر پزشک متخصص انجام شود و از عوارض مصرف آنها هم مطلع شوید.
آر تی ام اس
یکی از نوینترین و پیشرفتهترین روشهای درمان پرخاشگری و کاهش اضطراب استفاده از دستگاه rTMS هست. این روش بدون درد، غیر تهاجمی و بدون عوارض هست.
تحریک مغناطیسی جمجمهای مکرر (rTMS) از پالسهای بدون درد و مغناطیسی برای کمک به کاهش علائم پرخاشگری و اضطراب و همچنین به تعدل رساندن هورمونهای مغز، استفاده میکند. لازم نیست برای rTMS در بیمارستان بستری شوید و نیازی به آرامبخش یا بیهوشی ندارید.
درمان پرخاشگری در مرکز مغز و اعصاب نورالی
در مرکز فوق تخصص مغز و اعصاب نورالی به عنوان بهترین مرکز درمان اختلالات اعصاب و روان، با استفاده از بهروزترین تجهیزات درمانی مغز و اعصاب، از طریق روش نوین درمانی آر تی ام اس، تحت نظر متخصصان مغز و اعصاب و علوم اعصاب به درمان پرخاشگری و کاهش اضطراب میپردازیم.
پرخاشگری و خشونت چه تفاوتی دارند؟
پرخاشگری و خشونت اصطلاحاتی هستند که عموما به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند.، اما روانشناسان آنها را متفاوت معنا میکنند. امروزه بهدلیل افزایش موارد قتل، خشونت خانگی و ارتباط بین بازیهای ویدیویی خشونتآمیز با رفتار پرخاشگرانه اهمیت تفاوت این دو اصطلاح برجستهتر شده است.
در دنیای امروز پرخشاگری و خشونت را بلای جوامع مدرن میدانند. کودکان و بزرگسالان با انجام رفتارهای خشونتآمیز به دیگران آسیب میرسانند که خیلی اوقات افراد بیگناه قربانی این آسیب خواهند شد. گزارشات حاکی از این رفتار آنقدر زیاد است که روانشناسان و مجریان قانون نگران رفتارهای پرخاشگرانه هستند که توسط افراد به نمایش گذاشته میشود و سعی میکنند دلایلی برای پرخاشگری آنها پیدا کنند. اغلب افراد پرخاشگری و خشونت را مترادف با یکدیگر میدانند اما این طور نیست. تا انتهای این مقاله از مجله درمانکده همراه ما باشید که میخواهیم تفاوت بین پرخاشگری و خشونت را بررسی کنیم.
تعریف پرخاشگری و خشونت
این دو اصطلاحا اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. خشونت را می توان بهعنوان استفاده از نیروی بدنی با هدف آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب اموال تعریف کرد، در حالی که پرخاشگری بهطور کل بهعنوان احساسات یا رفتارهای عصبانی و خشن تعریف میشود. شخصی که پرخاشگر است لزوما رفتار خشنی ندارد.
در زیر با مفهوم اصلی این دو اصطلاح آشنا میشوید:
پرخاشگری (Aggression)
یک غریزه طبیعی است که انسان از بدو تولد با خود حمل میکند و آن را با حیوانات شریک هستیم. این غریزه به ما کمک میکند تا هوشیار باشیم، از خود دفاع کنیم و با محیط سازگار شویم. بنابراین پرخاشگری بیولوژیکی، غریزی است و توسط واکنشهای عصبی شیمیایی تنظیم خواهد شد. به لطفا فرهنگ ما آن غریزه تهاجمی را تعدیل میکنیم و به یک غریزه اجتماعی تبدیل خواهیم کرد. این رفتار شامل چهار نوع کلی است که عبارتند از:
- تصادفی: این نوع پرخاشگری عمدی نیست و معمولا با بیاحتیاطی بروز پیدا میکند. اغلب کودکان در حال بازی یا فردی که عجله دارد دچار این نوع رفتار میشوند. مثلا فردی که برای رسیدن به اتوبوس عجله دارد و هنگام دویدن با شخصی دیگری به شدت برخورد میکند.
- بیانگر: این نوع پرخاشگری عمدی است اما هدف آن ایجاد آسیب نیست. مثلا کودکی که اسباب بازیهای خود را پرتاب میکند. شاید این رفتار باعث ناامیدی فرد دیگری شود یا به او آسیب برساند اما هدف اصلی آن اسیب رساندن نیست.
- خصمانه: این نوع پرخاشگری با ایجاد درد جسمی یا روانی انجام میشود. مواردی مانند قلدری، بدگویی یا شایعه پراکنی از انواع آن هستند. درواقع باید آن را اقدام تهاجمی در نتیجه تحریک دانست.
- ابزاری: میتواند به دلیل درگیری سر اشیا یا آن چیزی که فرد جزء حقوق خود میداند، ایجاد شود. مثلا دانشآموزی که میخواهد پشت یک میز بنشیند اما دانشآموز دیگر آن را گرفته است. او برای رسیدن به حق خود وسایل دانشآموز دیگر را از بالای میز به پایین میاندازد.
خشونت (violence)
رفتار طبیعی در انسان نیست. بلکه محصول شناختی، اجتماعی و فرهنگی است که از نقشها، ارزشها، ایدئولوژیها، نمادها و سایر تعارف اجتماعی تغذیه میشود. از همینرو میتوان گفت خشونت یک رفتار آموخته شده با بار زیادی از پیشاندیشی عمدی و پرخاشگری است. از طرفی این رفتار ناخودآگاه است. درواقع باید خشونت را تغییر حالت پرخاشگری برای آسیب رساندن به انسانهای دیگر دانست. این رفتار باعث ناکارآمدی اجتماعی میشود و معمولا در سوءاستفاده جنسی، آزار خانواده، قلدری در محل کار، جنایات جنگی، کودک آزاری و تروریسم مشاهده خواهد شد.
خوب است بدانید پرخاشگری و خشونت میتواند نتیجه افسردگی، اضطراب یا وسواس باشند. اگر این رفتارها را در اطرافیان خود مشاهده میکنید برای مشاوره تلفنی با دکتر روانشناس درمانکده در ارتباط باشید. همچنین میتوانید برای دریافت نوبت حضوری از طریق وبسایت درمانکده رزرو آنلاین انجام دهید.
تفاوت خشونت و پرخاشگری
آنها شامل موارد زیر هستند:
تعریف
- خشونت به معنی استفاده از قدرت، تهدید یا زور برای رفع نیاز است و میتواند فیزیکی، عاطفی یا روانی باشد. این رفتار به شکل جسمی یا غیر جسمی اعمال میشود.
- پرخاشگری به معنی رفتار و اعمالی است که بهطور عمده به تهاجم و خرابکاری دیگران مرتبط میشود. افراد پرخاشگر در تلاشند به دیگران آسیب وارد کنند بدون اینکه نیاز یا هدف خاصی داشته باشند.
هدف
- خشونت با هدف اصلی غلبه بر دیگران، مجازات یا آسیب رساندن به آنان بروز پیدا میکند. این عملکرد بیشتر با ارضای نیاز شخصی، حس برتری و تاکید بر قدرت همراه است.
- پرخاش با هدف اصلی ایجاد ناخوشایندی یا ناهنجاری در جامعه همراه میشود. افراد پرخاشگر این رفتارها را برای تحقق اهداف شخصی خود انجام میدهند.
مدت زمان
- خشونت معمولا به صورت کوتاه مدت و در واکنش به یک رویداد خاص رخ میدهد. در اغلب موارد پس از اتمام رویداد خاص خشم هم برطرف میشود.
- پرخاشگری میتواند به صورت عمومی طولانیتر و مستمر باشد. افراد پرخاشگر رفتارهای خشونتآمیز را برای مدت طولانی ادامه میدهند، بهطور مداوم دیگران را تهدید خواهند کرد و همیشه درگیری یا اقدامات خرابکاری ایجاد میکنند.
عاملان
- در خشونت فرد مجرم مستقیما در نیاز او درگیر است و بهعنوان واکنش به تهدیدات، خشم یا محدودیتهایی که برای او ایجاد شده این رفتار را نشان میدهد.
- فرد پرخاشگر عموما بیتوجه به نیازها یا تهدیدهای خاصی شروع به انجام این رفتار میکند و از آن بهعنوان یک راه برای بیان احساسات منفی خود یا تحقق هدفهای شخصیاش استفاده خواهد کرد.
عوامل موثر بر بروز رفتار خشونتآمیز یا پرخاشگرانه
آنها شامل موارد زیر هستند:
- قرار گرفتن در معرض استرس و اضطراب شدید
- زندگی در محیطی فاقد امنیت کافی
- بروز صدمات مغزی
- زندگی کودک با والدین، مربیان و معلمان پرخاشگر
- زندگی در محیطی بدون توجه کافی همراه با آسیب مخصوصا کودکان
- کاهش کنترل عصبی ناشی از سوء مصرف مواد مخدر و الکل
- مسائل اجتماعی مانند فقر، مشکلات رابطه ای و زندگی در اجتماع خشن
- احساس بی ارزشی، ناامیدی و عدم کنترل احساسات ناشی از افسردگی
- اختلالات شخصیتی مانند اختلال ضد اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال دوقطبی
اگر در معرض هر یک از این عوامل هستید یا قبلا رفتار خشونتآمیز داشتهاید، مراجعه به دکتر روانشناس را جدی بگیرید. متخصصین سلامت روان میتوانند به شما راهکارهای کنترل خشم و رفتار پرخاشگرانه را آموزش دهند. این راهکارها آموختنی و قابل تمرین هستند. بنابراین قبل از اینکه به خود یا دیگران آسیب بزنید با مشاوره تلفنی از دکتر روانشناس آنلاین درمانکده کمک حرفهای دریافت کنید.
تاثیر پرخاشگری و خشونت بر سلامت روان
مهمترین تاثیرات این دو رفتار در جدول زیر مشخص شده است:
اثرات پرخاشگری و خشونت بر سلامت روان | نحوه اثرگذاری |
افزایش استرس و اضطراب | ابتلا به ترس، نگرانی و استرس مزمن |
کاهش اعتمادبهنفس و ارزشیابی منفی | تجربه مستمر تهدید، تحقیر و آزار |
افسردگی | مواجهه مستمر با ناامنی، بیرضایتی، ترس و نگرانی |
مشکلات در روابط اجتماعی | کاهش توانایی برقراری ارتباط اجتماعی، شخصی و عاطفی |
اختلالات روانشناختی | بروز اختلالات استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال وسواس اجباری(OCD)، اختلال خوردن، اختلالات خواب |
رفتارهای خود مخرب | خود آسیبی یا افکار خودکشی |
انتقال الگوهای خشونت | ایجاد یک چرخه خشونت و پرخاشگری در جامعه |
درمان رفتار پرخاشگرانه یا خشونتآمیز
درمان خشونت و پرخاشگری در افراد یک فرایند چندگانه است که با توجه به شخصیت و تجربیات زندگی فرد انتخاب خواهد شد. رویکردها و روشهای درمانی معمول برای رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز شامل موارد زیر میشود:
درمان روانشناختی
روانشناس و درمانگر متخصص به شما کمک میکند تا با روشهایی مانند مشاوره فردی، خانواده درمانی، رواندرمانی گروهی و درمان رفتاری- شناختی (با هدف درک و کنترل پرخاش) عوامل عمده پشت این رفتارها شناخته شوند. سپس راهکارهای مناسب برای مدیریت احساسات جایگزین خواهند شد.
روشهای مدیریتی
یکی از عوامل مهم در درمان این رفتارها آموزش مهارتهای ارتباطی و مدیریت احساسات است. افراد خشن و پرخاشگر در برقراری ارتباط سالم و مدیریت احساسات ناتوان هستند.
یک روانشناس ماهر و باتجربه به شما کمک میکند تا با یادگیری مهارتهای ارتباطی، حل مسئله و مدیریت احساسات راهکار سازنده برای بیان نیازها و تعامل با دیگران بدون نیاز به بروز خشونت و پرخاشگری داشته باشید. از طرفی با یادگیری مدیریت خشم و تنش در برابر نگرانیها، فشارهای زندگی و واکنشهای خشونتآمیز میتوانید بهراحتی از بروز احساسات پرخاشگرانه جلوگیری کنید.
پرخاشگری و خشونت در یک نگاه
این دو رفتار در اکثر مواقع به جای یکدیگر استفاده میشوند و افراد زیادی آنها را مترادف میدانند. در حالی که این دو متفاوت هستند. خشونت با هدف آسیب به دیگران بروز پیدا میکند اما رفتار پرخاشگرانه لزوما با خشم همراه نیست. شما تاکنون تصور میکردید رفتار پرخاشگرانه و خشونتآمیز معنای متفاوتی از هم داشته باشند؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در این مقاله از مجله درمانکده به اشتراک بگذارید.
همچنین در نظر داشته باشید که کنترل خشم یک مهارت است و میتوانید از طریق تمرین کردن آن را یاد بگیرید. توصیه میکنیم اگر احساس میکنید، نمیتوانید خشم خود را کنترل کنید حتما به یک روانشناس مراجعه کنید. شما میتوانید از روانشناسان درمانکده مشاوره آنلاین نیز دریافت کنید. علاوه بر این، اگر سابقه رفتارهای پرخطر داشتهاید، بهتر است یادگیری مهارت کنترل خشم را جدی بگیرید.
پرخاشگری کودکان؛ علتها، راهکارها و درمان!
علوم روانشناسی و تربیتی نشان میدهد که پرخاشگری کودکان یکی از مسائل جدی و پیچیده در جامعه ماست. این رفتارها میتوانند شامل ضرب و شتم، تهدید، تجاوز کلامی و حتی تخریب مالکیت دیگران باشند. متأسفانه، این مشکل به طور گستردهای در جوامع مختلف به وجود آمده است و نیازمند بررسی و آگاهی بیشتر است.
در این پست بلاگ، قصد داریم به بررسی و شناخت علل پرخاشگری کودکان و راهکارهایی درمان آن بپردازیم با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.
پرخاشگری در کودکان به چه معناست؟
پرخاشگری در کودکان به معنای رفتاری است که شامل اقدامات خشونت آمیز، تهدید کننده، تحریک کننده و یا تنش آور است که توسط کودکان نشان داده می شود. این رفتارها ممکن است شامل جر و بحث، تهدیدها، تجاوز جسمی یا تجاوز عاطفی، تمسخر و تحقیر کردن دیگران، موقعیت های خشونت آمیز در بازی ها و فعالیت های گروهی و حتی استفاده از خشونت جسمی باشد.
اهمیت تشخیص و مداخله زودهنگام در پرخاشگری کودکان بسیار مهم است، زیرا این رفتارها، در صورت عدم مداخله، ممکن است در دوران بزرگسالی ادامه یابند و به مشکلات رفتاری و اجتماعی بزرگتری منجر شوند.
راه تشخیص پرخاشگری در کودکان
راه تشخیص پرخاشگری در کودکان میتواند یک فرآیند پیچیده باشد، زیرا رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است با رفتارهای طبیعی کودکان تداخل داشته باشد. اما با توجه به موارد زیر، میتوانید به طور نسبی پرخاشگری در کودکان را تشخیص دهید:
1. تکرار رفتارهای پرخاشگرانه: اگر کودک به طور مداوم رفتارهایی مانند ضرب و شتم، تهدید یا تجاوز کلامی را انجام میدهد، احتمالاً دچار پرخاشگری است.
2. عدم کنترل عاطفی: کودکان پرخاشگر ممکن است دارای عدم توانایی در کنترل عاطفی باشند و به سرعت به خشم و خشونت نیرومندانه واکنش نشان دهند.
3. نشانههای جسمی: وجود آسیبهای جسمی ناشی از رفتارهای پرخاشگرانه میتواند نشانهای از پرخاشگری در کودکان باشد. این ممکن است شامل کبودیها، خراشها، شکستگیها و زخمها باشد.
4. عدم احترام به حقوق دیگران: کودکان پرخاشگر معمولاً به حقوق و مرزهای دیگران احترام نمیگذارند و از آنها سوءاستفاده میکنند.
5. مشکلات در روابط اجتماعی: کودکان پرخاشگر ممکن است دچار مشکلات در برقراری و حفظ روابط اجتماعی باشند و به دیگران تهدید کننده و ترسناک به نظر بیایند.
با این حال، برای تشخیص دقیقتر و رسیدگی به پرخاشگری در کودکان، بهتر است با متخصصان روانشناسی و مشاوره در ارتباط باشید تا ارزیابی و تشخیص حرفهای انجام شود.
علل پرخاشگری کودکان چیست؟
پرخاشگری کودکان ممکن است به دلیل عوامل متعددی رخ دهد. برخی از علل متداول پرخاشگری کودکان عبارتند از:
- محیط خانواده نامناسب: محیط خانواده نامناسب و ناکارآمد میتواند عاملی برای پرخاشگری کودکان باشد. والدینی که به طور مداوم خشم و خشونت را نشان میدهند، مداخله و تنبیه فیزیکی را به عنوان راهکارهای مشکلات رفتاری میبینند ، ممکن است باعث شود که کودکان نمونه برداری از این رفتارها کنند و آنها را در روابط خود با دیگران به کار ببرند.
- ناکارآمدی در مهارتهای ارتباطی و حل مسئله: کودکانی که ناتوان در مهارتهای ارتباطی، تحمل تنش و حل مسئله هستند، ممکن است به سرعت به خشم و خشونت واکنش نشان دهند و از راهکارهای پرخاشگرانه استفاده کنند.
- نمو مغزی و شناختی: برخی از کودکان به دلیل تأخیر در نمو مغزی و شناختی ممکن است دچار مشکلات رفتاری شوند. این مشکلات میتواند شامل ناتوانی در کنترل عاطفی، عدم توانایی در تشخیص و نمایش مناسب احساسات و کنترل عصبانیت باشد.
- تأثیرات رسانهها: مصرف بیش از حد رسانهها و دسترسی به محتوای خشونتآمیز میتواند روی رفتارهای کودکان تأثیرگذار باشد. مشاهده و تماشای صحنههای خشونتآمیز و ترسناک ممکن است باعث تقلید و تقویت رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان شود.
- عوامل اجتماعی: فقر، تبعیض اجتماعی، عدم دسترسی به آموزش، محیطهای مهاجرتی یا محیطهای ناامن میتوانند عواملی باشند که پرخاشگری در کودکان را تحریک کنند.
مهم است که در تشخیص و رسیدگی به پرخاشگری کودکان، به عوامل متعددی که ممکن است نقش داشته باشند، توجه کنیم و رویکردهای چندگانه و همکاری بین حوزههای مختلف را در نظر بگیریم.
راهکارهای کاهش و بهبود پرخاشگری کودکان
برای کاهش و بهبود پرخاشگری کودکان، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
- ایجاد محیط خانوادگی پشتیبانکننده: ایجاد محیطی آرام و پشتیبان کننده در خانه میتواند به کاهش پرخاشگری کودکان کمک کند. این شامل ارائه حمایت و عشق و احترام، تعیین مرزها و قوانین مناسب و ارائه ساختار و تنظیمات مناسب است.
- آموزش مهارتهای ارتباطی و حل مسئله: آموزش کودکان به مهارتهای ارتباطی مؤثر و حل مسئله میتواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را به درستی بیان کنند و به جای استفاده از خشم و خشونت، راهکارهای سازندهتری را پیش بگیرند.
- تقویت خودکنترلی: آموزش کودکان به کنترل عاطفی و تنظیم خشم و خشونت میتواند برای کاهش پرخاشگری موثر باشد. این شامل تمرینهای تنفس عمیق، تکنیکهای تمرکز و تمرینات مهارتهای خودکنترلی است.
- مدیریت استرس: کودکان ممکن است به دلیل تنشها و استرسهای مختلف پرخاشگری را نشان دهند. آموزش مدیریت استرس به کودکان، مانند تمرینات آرامش داشتن، تکنیکهای تنفس و فعالیتهای آرامشبخش، میتواند به کاهش پرخاشگری کمک کند.
- محدودیت دسترسی به محتوای خشونتآمیز: محدودیت دسترسی کودکان به محتوای خشونتآمیز، از جمله فیلمها، بازیها و رسانهها، میتواند به کاهش رویش پرخاشگری در آنها کمک کند.
- همکاری با مدرسه و مشاوران: همکاری با مدرسه و مشاوران میتواند در شناسایی و رسیدگی به مسائل رفتاری کودکان کمک کند. این شامل مشاوره فردی و خانوادگی، برنامههای تربیتی و رفتاری در مدرسه و هماهنگی با معلمان است.
- الگوی مثبت: برای کاهش پرخاشگری در کودکان، ارائه الگوی مثبت و سازنده برای آنها بسیار مهم است. این شامل نشان دادن رفتارهای مناسب، حل مسئله به شیوه صحیح و ارائه پاسخهای آرام و مناسب در برابر خشم و خشونت است.
مهم است که در کاهش و بهبود پرخاشگری کودکان، صبور و پایدار باشید و برای آن وقت و توجه کافی اختصاص دهید. همچنین، در صورت لزوم، مشاوره و راهنمایی از متخصصان روانشناسی و مشاوره نیز دریافت کنید.